سلام
خانواده چطور میتونه در حق بچه اش ظلم کنه؟
من خیلی عصبانی ام، هر کی توی خونه از هر چی ناراحته و دلش پره، سر من خالی میکنه، کافیه یه کلمه حرف بزنم که خوش شون نیاد، یا حوصله نداشته باشن، اون وقت تمام روز باید طعنه و کنایه و داد و بیداد بشنوم.
توی یه جو افسرده، عصبی، بی اعصاب و بی دلخوشی گیر کردم، من وقتی تو خونه زورم به کوچک تر خودم نمیرسه، اونم بهم زور میگه، چطور تو جامعه دوام بیارم؟، بی عرضه نیستم، اما دیگه از نظر روحی روانی کم آوردم.
نمیدونم چیکار کنم، نمیتونم در مقابل شون ایستادگی کنم، هم به خاطر حفظ حرمت هم اینکه وقتی عصبی بشن منو شدیدا سرکوب میکنن، دیگه هیچ کس رو دور و برم ندارم، وقتی دختران بزرگتر از خودم رو میبینم که دل شاد هستند و کلی با دوستان شون خوشن، دلم میگیره، تا حرف بزنم و درد و دل کنم تو خونه میگن حسودی، فلانی، بهمانی!
حال دل من اصلا خوب نیست، اصلا ... ، حس میکنم از اخلاقم سوء استفاده میشه، توقع دارن همیشه خفه شم، همه ش سرزنشم میکنن، نمیذارن سبک زندگی و افکار و اعتقادات خودم رو داشته باشم یا حداقل یه اعصاب آروم.
مرتبط با گله از برادر:
دوست دارم برادرم یه حامی باشه برام اما ...
موضع ام در مقابل برادرم چی باید باشه؟
اخلاق و رفتار برادرم برام قابل هضم نیست
متوجه شدم برادر کوچکتر از خودم سیگار می کشه
دعا کنید که برادرم اخلاقش درست بشه
به خاطر فرق گذاشتن های مادرم، از برادرم متنفرم
چرا من به جای یه برادر خوب باید یه دشمن داشته باشم؟
جدیدا برادرها و خواهرمم به زندگیم حسادت می کنن
نمی توانم روی خواهران و برادرانم تاثیر مثبت بگذارم
بد اخلاقی برادرم باعث شده ازش متنفر بشم
برادرم آبروم رو پیش پدر مادرم برده
برادرم گفت دیگه خواهری به اسم من نداره
مرتبط با گله از خواهر:
خدا کنه زودتر ازدواج کنم تا بی ادبی های خواهرم رو نبینم
با خواهرم که دنبال دعوا میگرده چکار کنم ؟
دیگه از دست مامانم و خواهرم خسته شدم!
چه کار کنم خواهرم حرف گوش کن بشه
متاسفانه خواهرم الگو های خوبی رو انتخاب نکرده
خواهرم پدر و مادرم رو به شدت تحت فشار روانی گذاشته
خواهرم میگه نه دانشگاه رو دوست دارم نه رشتمو و نه این دنیا رو...
خواهرم فکر میکنه بجز خودش بقیه هیچ چیز نمیفهمن
احساس می کنم خواهرم دوباره ارتباط تلفنی مخفیانه داره
خواهرم با دو نفر از همکاران مردش که متاهل هستند چت میکنه
با خواهرم کمی اختلاف فکری دارم
مشکل خواهرم چیه چیکار باید بکنم ؟
مرتبط با ناراحتی از پدر:
مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم
پدرم کلا هیچ ارزشی برا ما قائل نیست
شوخی های پدرم عین مته رو روانمه
با پدرم هر روز دعوا دارم، دعوای خیلی بد
علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه
به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم
میخوام ازدواج کنم ولی پدرم خرج جهیزیه م رو نمیده
از پدرم که خرجی نمیده شکایت کردیم
دختری هستم که پدرم منو شیطان بزرگ میدونه
برای پدرم مهم نیست که من تو چه شرایط بحرانی قرار دارم
پدرم مگه پادشاهه که سفره براش پهن کنن و جمع کنن ؟
خواستگارام به خاطر پدرم منصرف میشن
دختر 16 ساله ای هستم که پدرم حالش ازم بهم میخوره
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟
حالم از رفتارای مضخرف پدرم بهم میخوره
الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
مرتبط با ناراحتی از مادر:
الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم
دخترتون باید آبروتون رو ببره تا بفهمین نیاز جنسی فقط مال پسران نیست
اظهار نظرهای خانم ها در مواقع عصبانیت رو جدی نگیرید
چه گناهی کردم که بچه ی یه مادر بی عاطفه شدم؟
نمیتونم حتی یه حرف دخترانه با مادرم بزنم
مادرم با من رفتار سردی داره ، نمی دونم چرا ؟
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
مادرم یه بارم از داشتن من ابراز رضایت نکرده
حرف های پدر و مادرم آزارم میده
کاش مادرم حرف های منو میفهمید و درکم میکرد
← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۹۸۵ بازدید توسط ۷۵۴ نفر
- جمعه ۷ تیر ۹۸ - ۱۲:۱۶