سلام
من یه کنکوریم که وضع روحیم داغونه بیشتر بخاطر پدرم ؛
پدرم 4 ساله از دوران دبیرستان با من قهره سر یه مسئله ای مامانم حرف زده خودم گفتم خلاصه قهره که قهره مرغش یه پا داره حالا که به کنکور رسیدم و تو خونه درس میخونم رفتاراش آزارم میده یعنی بعد چهار سال هنوز عادت نکردم هر بار که سلام میکنم و جواب سلاممو نمیده قلبم میشکنه و گریه میکنم ولی بازم برام عادی نمیشه آخه فقط اینا نیست .
پارسال بهم گفت حق نداری خرج کنی یعنی اندازه بخورم که نمیرم الان کتاب تست لازم دارم اما نمیتونم بخرم محلمون کتابخونه داره اما کتاب کنکور نداره مشکلم تست نیست بیشتر حرفها و حرکات پدرم آزارم میده میدونم براش مهم نیستم فقط بخاطر مادرم میخوام دانشگاه قبول بشم چون خیلی دوستداره قبول بشم برای آرامش روح و عصابم کمکم کنید خیلی زود رنجم در عذابم
بیشتر بخوانید ...
مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم
پدرم کلا هیچ ارزشی برا ما قائل نیست
شوخی های پدرم عین مته رو روانمه
با پدرم هر روز دعوا دارم، دعوای خیلی بد
علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه
به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم
میخوام ازدواج کنم ولی پدرم خرج جهیزیه م رو نمیده
از پدرم که خرجی نمیده شکایت کردیم
دختری هستم که پدرم منو شیطان بزرگ میدونه
برای پدرم مهم نیست که من تو چه شرایط بحرانی قرار دارم
پدرم مگه پادشاهه که سفره براش پهن کنن و جمع کنن ؟
خواستگارام به خاطر پدرم منصرف میشن
دختر 16 ساله ای هستم که پدرم حالش ازم بهم میخوره
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟
حالم از رفتارای مضخرف پدرم بهم میخوره
الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
← ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)
- ۴۴۹۲ بازدید توسط ۳۵۴۱ نفر
- پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۳ - ۰۹:۳۹