خانواده برتر

سلام

با اخلاق بابام چیکار کنم ؟

واقعا خسته شدم. 18 سالمه ولی هنوز بلد نیست مثل مرد با آدم حرف بزنه ، اخلاقش خارج از این حالات نیست .

1. دارم باهاش حرف میزنم ولی اهمیت نمیده یا شروع به حرف زدن میکنه

2. کنکوری ام وقتی از پای درس هام بلد میشم که یه کم با خانواده باشم، یه کم که نشستم شروع به نصیحت میکنه و هی میگه درست رو بخون که فلان شی و ...

3. هر وقت داریم تو خانواده حرف میزنیم نهایتش به درس خوندن من ختم میشه و دوباره نصیحت پشت نصیحت

4. فقط از من میخواد برم دکتر قلب و عروق یا مغز و اعصاب بشم در حالی که من اصلا علاقه ای به این ها ندارم ( توان رسیدن به این ها رو به راحتی دارم چون میتونم رتبه پزشکی رو بیارم ) و دوست دارم ژنتیک بخونم و حتی اگه حقوق و ... کمتری داشته باشه ، دوست دارم عاشقانه درس بخونم نه زورکی ، اما هر وقت این موضوع رو باهاش مطرح میکنم غر میزنه و تیکه میندازه و ...

5. جنبه ی بحث کردنش صفرِ صفرِ صفره

حتی اگه 1000 درصدم حق با من باشه ولی همیشه حق رو به خودش میده و اگه زیادی حرف بزنم دعوامون میشه

6. هر موقع یه اتفاقی می افته سعی میکنه پول هایی رو که برای درس و مدرسه من داده ( که در حد بقیه دانش آموزای معمولی ) هست رو به رخم بکشه و بگه حیف این همه چول که خرجت کردم و ... در حالی که من همیشه دوست داشتم به من محبت کنه نه این که وقتی چیزی میخوام برام بخره و ...

7. همیشه عصبی هست و همیشه حق با اونه

8. خودش اگه ده هزار تا کار اشتباه هم بکنه اصلا اجازه نداریم بهش بگیم کارت اشتباهه ولی خدا نکنه ما یه کار اشتباهی بکنیم ...

9. هر وقت یه کار اشتباهی رو به ما پیشنهاد بده و ما انجام بدیم، با این که میدونه ایده ی خودش بوده ولی همه کاسه کوزه ها رو سر ما خراب میکنه

10. فوری یه شایعه  رو قبول میکنه ولی اگه 100 تا دلیل منطقی براش بیاری که اینا حرف مفته، باز هم همونا رو میگه.

11. فکر میکنه خون ما و خودش از بقیه مردم سرخ تره و همیشه فکر میکنه خانوادش از بقیه افراد جامعه بالاترن (چه از لحاظ شعور و چه ...) البته این مورد بد نیست تا جایی که باعث افزایش عزت خانواده بشه ولی اگه باعث این بشه که پدرم فکر کنه بقیه بی شعورن و نباید با بعضی ها که به نظرش پایین تر از ما هستن بگردیم و... بد میشه.

12. سعی میکنه با اطلاعاتی که تو زمینه شغلش داره به بقیه فخر فروشی کنه که این خیلی بده

13. عصبانی بشه ، چشماش رو میبنده و دهنش رو باز میکنه و هر چی که بلده رو میگه

14. خیلی خودش رو روشن فکر و بقیه رو کند ذهن و احمق میدونه و علی الخصوص این خیلی اعصاب خورد کنه مثلا ؛

یه شخصی که داره یه مطلبی رو بر اساس سال ها تحقیقات میگه به نظر پدر من داره حرف مفت میزنه و یه تحلیل هایی برای حرفاش میگه که بهتره بگم لطیفه میگه نه تحلیل ، بعد اگه خودش یه حرف غلطی رو بگه، از هزار جا هم که مدرک بیاری قبول نمیکنه ، تو این زمینه مسائل عقیدتی و مذهبی رو هم کنارش بذار دیگه کن فیکون میکنه .

مثلا حاج آقائه تو تلویزیون داره از قرآن و روایات یه مطلب رو میگه که پدر من میگه بزن یه کانال دیگه اینقدر دروغ نگن و استدلالش هم اینه که حاج آقا ها هر حرفی رو میزنن برا منفعت خودشون میزنن و میخوان جیب مردم رو خالی کنن و ... (در حالی که مثلا اون حاج آقا داشته در مورد نحوه ی وضو گرفتن حرف میزده و با هیچ منطقی نمیشه بفهمی نحوه ی وضو گرفتن ما چه منفعتی برای اون حاج آقا داره)

15. هر روز حرفش رو عوض میکنه برای مثال امروز از یکی تعریف میکنه و فردا تا هفت نسل قبل همون شخص رو با فحش دادن آباد میکنه. یا الان یه تصمیمی میگیره و یه ساعت بعد حرفش رو عوض میکنه

کلا هیچ ارزشی برا ما قائل نیست لطفا کمکم کنید ...

چه جوری باهاش رفتار کنم ؟ شما هم تجربه ی چنین افرادی رو دارید ؟ باهاش چه جوری رفتار میکنید

ممنون

بیشتر بخوانید ...

مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم

از پدرم دیگه رسما بدم میاد

شوخی های پدرم عین مته رو روانمه

با پدرم هر روز دعوا دارم، دعوای خیلی بد

علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه

حرفها و حرکات پدرم آزارم میده

به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم

از دست پدرم شدم یه آدم عصبی

میخوام ازدواج کنم ولی پدرم خرج جهیزیه م رو نمیده

از پدرم که خرجی نمیده شکایت کردیم

دختری هستم که پدرم منو شیطان بزرگ میدونه

برای پدرم مهم نیست که من تو چه شرایط بحرانی قرار دارم

پدرم مگه پادشاهه که سفره براش پهن کنن و جمع کنن ؟

خواستگارام به خاطر پدرم منصرف میشن

دختر 16 ساله ای هستم که پدرم حالش ازم بهم میخوره

من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم

پدر و مادرم منو بدبخت کردن

دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟

حالم از رفتارای مضخرف پدرم بهم میخوره

الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم

دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم