سلام

من دخترم و ۱۷ سالمه، حقیقتش هر چی تلاش می‌کنم نمی تونم با قیافه م کنار بیام. واقعاً نمی دونم چرا خدا این کار رو باهام کرده. نمی خوام ناشکری کنم ولی واقعاً این همه آدم خوشگل چرا من نباید یکی شون باشم؟

حالا اون هیچی حداقل کاش معمولی بودم. خیلی حسرت می خورم سرش و به آدم‌هایی که ظاهر زیبا دارن حسادت می‌کنم. بقیه بهم میگن خوبی ولی خب نمی تونم حرف شون رو باور کنم می گم حتماً از روی ترحم میگن.

چون هیچکس نمیاد به یکی دیگه بگه چقد زشتی! نمی دونم واقعاً چه کار کنم از یطرف روابط اجتماعیم بالاست و خیلی انرژی دارم توی جمع ولی یهو یاد قیافم میفتم و گوشه گیر می شم.

منظورم اینه که روی روابطم با بقیه هم خییلی تاثیر گذاشته این زشتی (مثلاً سعی می‌کنم خیلی چشم تو چشم نشم با بقیه یا ساکت می شم تا کسی نگاهم نکنه و فکر کنه زشتم). اینم بگم که کلاً هر کسی نگاهم می کنه احساس می‌کنم تو دلش داره میگه این چقد زشته. هر کس. خیلی وسواس گرفتم نسبت به قیافم. من شبیه بابامم و خیلی وقت ها تو ذهنم اینطوریه که اگه بابام این‌طوری نبود شاید من خوشگل‌تر بودم و پوستم سفید بود! 

حالا سوال من اینه که واقعاً چه دلیلی داره که من زشت باشم و یکی دیگه خوشگل باشه؟ مگه خدا عادل نیست؟ حالا اون هیچی.. حدقل چه کار کنم که این قدر درگیر قیافم نباشم؟ دارم افسردگی می‌گیرم کم کم. لطفاً نیاید بگید تو سلامتی داری و این چیزها. باشه من خیلی هم متشکرم از خدا به خاطر سلامتی. ولی من الآن مشکلم قیافمه و دلیل منطقی می خوام

لطفاً کمکم کنید. همه رو می خونم ممنون
 


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ارتباط با خدا (۳۳ مطلب مشابه)