یه دختر بیست پنج ساله هستم همه راه ها رو رفتم و دیگه خسته م هم به وقتش درسم رو خوندم بهترین دانشگاه رفتم الانم شاغلم.
خواستگار سنتی زیاد دارم هر کدوم که پسر بیکار یا واقعاً شغل درست حسابی نداره یا واقعاً ظاهر بشدت وحشتناکی داره یا اختلاف سنی بالای ده سال دارن پیگیر خواستگاری میشن و می خوان حتما ً بله رو بگیرن که مورد پسند من نیستن.
خواستگارانی که یه قیافه خوب و شغل طبیعی دارن اونم نه حالا شغل عجیب غریب ها مثلا در حد معلم یا کارمند شرکت هستند میان میبینن و دم شون رو می ذارن رو کول شون رو میرن و این خیلی بر می خوره و دلیلش رو نمی فهمم اصلاً.
تو جامعه هم خواستم آشنا بشم از همکارانم بودن سیگاری قهار یعنی در حد روزی یه پاکت آخه از همچین مردی چه پدری در میاد
یه بارم از یه آقایی واقعاً خوشم اومد با این که از لحاظ مالی خیلی خیلی ضعیف بود حتی شهرشونم دور بود ولی من باز هم من قبول کردم آخرش اومد گفت شرط ازدواج با من اینه بچه دار نشیم چون نابارور بودن
یعنی من موندم بین هفت هشت میلیارد آدم یه آدم مناسب من پیدا نمیشه؟
باور کنید ظاهرمم خوبه قدم بلنده همه همکارانم میپرسن تو چرا دیگه مجردی تو که همه چی داری
ماشین دارم شغل دارم باید چی کار می کردم که نکردم؟
شاید بگین صبر کن من با وجود مستقل بودن همیشه دوست داشتم ازدواج کنم مادر بشم واقعاً خسته م از این شرایط
← نداشتن خواستگار مناسب (۸۱ مطلب مشابه)
- ۳۵۴۱ بازدید توسط ۲۶۷۷ نفر
- شنبه ۸ مهر ۰۲ - ۲۲:۲۱