در پست قبلم (در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (1)) به این پرداختم که کشور دچار آشوب شد در حالی که هنوز نتیجه پزشکی قانونی و علت سکته مهسا امینی مشخص نشده.
از ثانیه اول ماجرا رسانههای فارسی زبان اون ور آبی مردم ایران رو با شدت تشویق میکردن به ریختن توی خیابون و براندازی حکومت.
رسانههای بین المللی هم آنچنان متمرکز شدن روی مهسا امینی که انگار خبری مهمتر از اون در سطح بین الملل وجود نداره. سلبریتی های کشورهای مختلف به خصوص ترکیه از مرگ مهسا ابراز تاسف کردن. یک هماهنگی بی سابقه در سطح بین المللی رخ داد به خاطر مهسا امینی. به خاطر دروغ قتل مهسا امینی.
امّا سوال اینجاست که چرا مرگ یک دختر در ایران این قدر برای همه مهمه؟
چون جهان زیبایی داریم که کسی در اون اذیت کردن زنها یا مظلوم کشی رو برنمیتابه؟ یا چون در هیچ کجای دنیا کسی توسط پلیس به ناحق به قتل نمی رسه و مثلاً مهسا تنها نمونه ش هست؟
همین چند وقت پیش دختری مسیحی به نام بتول حداد در اردن به اسلام گروید و به همین دلیل به دست پدرش به قتل رسید و گردن و استخوانهاش شکسته شد امّا شما حتی اسم بتول حداد هم به گوشتون نخورده چون رسانهها و فمینیستها و فعالین حقوق زنان بهش نپرداختن، چون ایرانی نبود!
در آمریکا که بزرگترین مدعی حقوق بشره بنا بر آمار پایگاه داده ترسیم خشونت سالانه میانگین 1000 نفر به دست پلیس در خیابان کشته میشن در هنگام دستگیری و در حالی که هنوز جرمشون اثبات نشده و محاکمهای صورت نگرفته. بالاترین قربانیان هم سیاهپوستان هستن.
امّا رسانهها برای هیچ کدوم اون قربانیان یک صدم مهسا امینی جنجال راه نمی ندازن و چهره آمریکا یه چهره دموکراتیک و بشر دوسته در نزد عوام.
یه دونه جرج فلوید هم که رسانهای شد استثناء بود چون مردم فیلمش رو پخش کردن و خیلی فجیعانه با زانوی پلیس خفه شد در حالی که التماس میکرد.
توی فرانسه مهد دموکراسی و حقوق بشر اگر زن مسلمانی با حجاب بره کنار دریا و بخواد تفریح کنه پلیس فرانسه مجبورش می کنه لباس هاش رو دربیاره و با مایو کنار ساحل باشه اگر اون زن مقاومت کنه پلیس از ساحل بیرونش می کنه.
با این وجود تو فرانسه حقوق بشر اوخ نمی شه و هیچ رسانهای و هیچ حامی حقوق زنانی صدا ازش بلند نمی شه.
فقط ایران و زنان ایرانی هستن که حقوق شون مورد علاقه رسانه هاست.
سوال اینجاست که چرا ما این قدر مهمیم؟
این روزها شبکههای اون ور آبی مانند ایران اینترنشنال شدن بلندگوی احزاب تجزیه طلب کرد مثل کومله و پژاک. مدام سران این احزاب رو دعوت می کنن و باهاشون مصاحبه می کنن.
به خانواده مهسا تسلیت میگن و از ستمی که حکومت ایران بر زنان روا میداره صحبت می کنن.
امّا چرا کوچکترین نامی از دختران کردی که به دست کومله و پژاک دموکرات به قتل رسیدن یا بهشون تجاوز شد برده نمی شه؟ ناهید فاتحی دختر کردی بود که کومله انگشت هاش رو برید سرش رو تراشید و زنده دفنش کرد چون طرفدار تمامیت ارضی ایران بود. تا حالا اسم آوین قادرزاده به گوشتون خورده؟ دختر 16 سالهای که به عنوان پیشمرگه جذب گروهک کرد دموکرات شد و بهش تجاوز شد و خودکشی کرد. اینها فقط گوشهای از جنایات این احزاب در حق زنانه،
که متأسفانه توسط ایران اینترنشنال و من و تو و بی بی سی و غیره بایکوت خبری میشه.
زن زندگی آزادی، شعاری این روزها معترضین استفاده می کنن، شعاری هست که سال هاست حزب کومله برای جذب دختران به گروهک هاشون استفاده می کنه. هر چند این شعار در اصل مال گروه پ کاکای ترکیه بوده.
شعار گول زننده ای که کومله برای جذب دختران عموماً زیر 18 سال استفاده می کنه. فکر میکنید تصادفیه که شعار این گروه تروریستی تجزیه طلب تبدیل شده به شعار معترضین این روزهای ایران؟
مهسا امینی فقط یه بهانه برای تجزیه و جنگ داخلی در ایران بود.
ابراهیم علیزاده دبیر اول حزب کومله در مصاحبه با بی بی سی گفت همه این اتفاقات سازمان دهی شده هست حتی روز و ساعتش. و متأسفانه مثل همیشه برخی عوام روشنفکرنما گول خوردن و در پازل دشمن بازی کردن.
به کشور خودشون لطمه زدن آشوب کردن و باعث ریخته شدن خون شدن.
ادامه دارد...
← مسائل روز جامعه (۶۵ مطلب مشابه)
- ۲۵۵۸ بازدید توسط ۱۷۱۸ نفر
- جمعه ۸ مهر ۰۱ - ۱۱:۱۰