سلام و وقت بخیر به همه ی دوستان.
سوال من از دختر خانمهایی هست که خواهر مجرد بزرگتر از خودشون داشتن در حالی که خودشون هم در سن ازدواج بودن.
با فرض اینکه خواهر شما سنش نزدیک سی و خودتون در دهه ی بیست باشید.
و خب طبیعتاً کسانی که تو این شرایط بودن بهتر درک می کنن که چه چالشهایی تو این شرایط در مورد ازدواج شما به عنوان خواهر کوچکتر وجود داره.
مسئلهی من بیشتر احساسات خودمه که برام خیلی سخته قبل از خواهرم ازدواج کنم (حتی فکر کردن به این شرایط قلبم رو به درد میاره و نمی تونم حتی بهش فکر کنم) به دلایل مختلف که به طور خلاصه و کلی ایجاد فشار روحی و اجتماعی زیاد برای خواهرم هست و از نظر خانواده فشار خاصی وجود نداره.
من الآن خواستگارانم رو رد میکنم،
تو این شرایط اگه بخوایم به لحاظ منطقی موضوع رو بررسی کنیم، احتمالاً کار درست اینه که دختر کوچکتر محدودیتی نداشته باشه و خواستگارانش رو بررسی کنه و در صورت وجود شرایط مناسب ازدواج کنه و این کار من اشتباه هست.
اما سوال من اینه که آیا کسی بوده که در جایگاه خواهر کوچیکتر،
تصمیم گرفته باشه تا ازدواج خواهرش صبر کنه و خواهرش ازدواج کنه و بعد خودش هم ازدواج موفقی بکنه؟
در واقع سوال من اینه که آیا ممکنه در شرایطی، اینکه خواهر کوچیکتر صبر کنه تا ازدواج خواهر بزرگترش، تصمیم درستی باشه؟
(دوستان من می دونم که نباید خواستگار رد کرد، می دونم که در حالت کلی و عمومی این تصمیم غلطه اما سوال من اینه آیا این کار همیشه و در هر شرایطی غلطه؟ حتی الآن که من به خاطر این مشکل موقع مواجه با مسئلهی خواستگاری عمیقاً از لحاظ روانی به خاطر داشتن خواهر بزرگتر به هم میریزم؟)
عنوان سوال:
آیا همیشه و در هر شرایطی رد کردن خواستگارها به خاطر داشتن خواهر بزرگتر تصمیم اشتباهیه؟
← رد کردن خواستگار (۱۴۳ مطلب مشابه)
- ۲۵۰۳ بازدید توسط ۱۸۲۴ نفر
- دوشنبه ۲۴ مهر ۰۲ - ۲۱:۴۴