سلام به همه ی خانواده برتری ها
من یکی از کاربرای وبلاگ هستم که همیشه هم با یه اسم نظر میذاشتم ولی الان ترجیح دادم که اسممو عوض کنم. بخدا هیچ جایی رو به غیر از اینجا ندارم که بیام حرفام رو بزنم و حرفام صرفا جنبه ی درد و دل داره و اگه کسی تونست فقط دعا کنه. من یه برادر دارم که همش تو خونه دعوا و جنگ راه میندازه . امسال تازه کنکور داده .
بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم، این بچه انقدر زود عصبی میشه و زود جوش میاره هیچی از احترام سرش نمیشه ، هر چی از دهنش در میاد به پدر و مادرم و مخصوصا پدرم میگه .
همش هم سر چیزای مسخره دعوا راه میندازه ، بیشترش هم سر مسائل مالیه، به خدا پدرم برای ما هیچی کم نذاشته، تو ناز و نعمت بزرگ نشدیم ولی واقعا هر کاری از دستش بر اومده برای ما انجام داده، به خدا دروغ نگفته باشم از هفت روز هفته پنج روزش رو تو خونه دعوا و جر و بحث راه میندازه و همش به بابام میگه تو چی کار کردی برای ما ؟ تو کاری نکردی و همش سرکوفت پدرهای دوستاش رو تو سر بابام میزنه که فلانی باباش انقدر بهش پول میده.
از یه طرف هم فکر میکنم میبینم بابام خودش مسبب رفتارهای داداشمه از بس از اول به هر چیزی گیر داد نه فقط داداشم حتی به من ولی خب من ظرفیتم بیشتر بود. امشبم باز سر یه ریش تراش دعواشون در اومد.به بابام میگه پول بده ریش تراش بخرم بابام هم یک ماهه همش میگه صبر کن یه جنس خوب برات پیدا کنم بخرم ولی باز هر شب دعوا راه میندازه.
به خدا دیگه دیوونه شدم دلم برای هر دو شون ، برای همه مون میسوزه. امشب بابام بهش گفت ازت راضی نیستم خدای منم ازت راضی نباشه. به خدا اشکم در اومد. از اون طرفم تا مامانم به هر کدوم شون حرف میزنه مخصوصا بابام، سریع به مامانم میگه تو باعث شدی این جوری با من رفتار کنه. امشبم بابام به مامانم برگشته میگه من که میدونم تو دلت میخواد من بمیرم راحت شی هم تو هم پسرت ، آخه این چه حرفیه ؟!
نمیدونم چرا داداشم این جوری شده ؟ تقریبا از دوم دبیرستان این رفتاراش بدتر شده. میدونم به خاطر جوونی و غرورشه. تو دلش هیچی نیست به جاش خیلی هم مهربونه اهل نماز و روزه هم هست، بابام هم همین طور،اما اصلا با هم نمیسازن. من که به خاطر رفتارهای اینا و یه سری بدبختی های دیگه تقریبا قید ازدواج رو زدم ، ولی باز بعضی وقت ها امیدوار میشم و به خدا میگم که اگه خدایی که تو هستی درست میکنی همه چی رو .
من تازگی ها با شهید ابراهیم هادی دوست شدم، دوستی که تو یه بحران روحی اومد سراغم و امشب تنها کاری که تونستم بکنم این بود که کتابش رو گرفتم جلوم و و به عکسش زل زدم و فقط گریه کردم و قسمش دادم که با داداشم دوست بشه و درستش کنه همون جور که خیلی از جوون های لاابالی رو رو به راه کرد.
بخدا انقدر بدبختی تو زندگیم دارم که فقط معجزه میتونه درستش کنه، الانم فقط دلم به خدا و اهل بیت خوشه. من تو پست نذر صلوات هم یه تعداد صلوات رو به عهده گرفتم. تو رو خدا دعا کنید برام، دعا کنید که برادرم اخلاقش درست بشه.
ببخشید که سرتون رو درد آوردم.
مرتبط:
به برادرم چی بگم که موارد منفی فضای مجازی آینده اش رو نابود نکنه ؟
نمیخوام برادرم درگیر خودارضایی بشه
خیلی نگرانم که برادرم به سمت خودارضایی کشیده بشه
میترسم برادرم به راه های بدتری کشیده بشه
برادر کوچکترم فیلم مبتذل می بینه
برادر 18 ساله ام فیلم مستهجن دانلود کرده
مرتبط با گله از برادر:
دوست دارم برادرم یه حامی باشه برام اما ...
موضع ام در مقابل برادرم چی باید باشه؟
اخلاق و رفتار برادرم برام قابل هضم نیست
متوجه شدم برادر کوچکتر از خودم سیگار می کشه
به خاطر فرق گذاشتن های مادرم، از برادرم متنفرم
چرا من به جای یه برادر خوب باید یه دشمن داشته باشم؟
جدیدا برادرها و خواهرمم به زندگیم حسادت می کنن
نمی توانم روی خواهران و برادرانم تاثیر مثبت بگذارم
بد اخلاقی برادرم باعث شده ازش متنفر بشم
برادرم آبروم رو پیش پدر مادرم برده
برادرم گفت دیگه خواهری به اسم من نداره
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) ← روابط خواهر برادری (۲۲ مطلب مشابه)
- ۵۹۷۶ بازدید توسط ۴۲۷۳ نفر
- جمعه ۶ مهر ۹۷ - ۱۶:۳۲