بنده پسر 22 ساله و دانشجو هستم و گه گداری به وبلاگ شما سر می زنم خواستم درباره مشکلم که مربوط به خواهرم میشه از شما مشاوره بگیرم
خواهر من 5 سال از من کوچیک تره و به شدت احساسی هستش تا جایی که زمانی که من تهران هستم زنگ میزنه و گریه می کنه و ازم می خواد که آخر هفته به خونه برگردم در واقع من و خواهرم به شدت با هم صمیمی هستیم و تک فرزندان خانوادمونیم همین مساله باعث ارتباط قوی عاطفی بین من و خواهرم شده ولی هرچی بزرگتر میشه احساساتی تر و شکننده تر میشه الان تو مدرسه تیزهوشان درس می خونه و فشار زیاد درسی روش هست و باعث شده تا خواهرم فشار روحی زیادی متحمل بشه و همین تغییرات هم فکر کنم به خاطر فشار درسی هستش
مثلا وقتی خونه هستم دایما منو بغل می کنه و می بوسه مثلا وقتی خواب هستم میاد و پیشونیمو می بوسه یا از پشت بغلم می کنه منم به محبتاش جواب میدم و همیشه بهش میگم داداشی یا نفس داداش ولی این رفتاراش منو نگران کرده مشخصه تو وجودش یک خلا و کمبودی داره که فکر کنم به خاطر کم محبتی های مادر و همچنین فشار زیاد درسی باشه قبلا مهربون بود ولی الان خیلی احساسی تر شده و شکننده تر زمانی که میخوام برم دانشگاه کلی گریه می کنه ازم میخواد زود برگردم و یا به من امون نمیده تا باهاش تماس بگیرم هرروز به من زنگ میزنه من خیلی دوستش دارم جونم به جونش بسته است نمی دونم خواهرم چرا اینجوری شده به نظر شما خواهران گرامی که شناخت بیشتری نسبت به جنس زن دارید مشکل خواهرم چیه چیکار باید بکنم به شدت نگرانشم از خودش پرسیدم گفته درس بهم فشار میاره به خاطر همین اینجوری شدم ولی من نمی دونم درست میگه یا نه
مرتبط:
خدا کنه زودتر ازدواج کنم تا بی ادبی های خواهرم رو نبینم
با خواهرم که دنبال دعوا میگرده چکار کنم ؟
دیگه از دست مامانم و خواهرم خسته شدم!
چه کار کنم خواهرم حرف گوش کن بشه
متاسفانه خواهرم الگو های خوبی رو انتخاب نکرده
خواهرم پدر و مادرم رو به شدت تحت فشار روانی گذاشته
خواهرم میگه نه دانشگاه رو دوست دارم نه رشتمو و نه این دنیا رو...
خواهرم فکر میکنه بجز خودش بقیه هیچ چیز نمیفهمن
احساس می کنم خواهرم دوباره ارتباط تلفنی مخفیانه داره
خواهرم با دو نفر از همکاران مردش که متاهل هستند چت میکنه
با خواهرم کمی اختلاف فکری دارم
← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۸۸۸۸ بازدید توسط ۶۱۰۲ نفر
- سه شنبه ۱۲ اسفند ۹۳ - ۱۹:۲۴