خانواده برتر

ازین مشکلا تو خونه های ایرانی خیلی زیاده. واقعا آدم در می مونه که چه راهکاری ارائه بده. اما من فکر میکنم همینه

اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است

وگرنه شما هم که توی همون خونه بزرگ شدین.

حیف که دلم نمیخواد توی محیط خونه و خونواده تشویق به دعوا و درگیری کنم چون بالأخره حرمتی گفتن پدری مادری گفتن وگرنه مطمئنا تنها راه اینجور آدما ایستادن جلوی زورشونه. اینا از اول بد بار اومدن و خودشونو بد عادت دادن. عادت کردن زور بگن و قلدر باشن فقط همین و گرنه مطمئن باشید که روانی هم نیستن فقط قلدرن و دیگران رو با کاراشون روانی میکنن.

الانم تنها راه چاره ای که برای شما به ذهنم میرسه اینه که تحمل کنین تا بالاخره شر یه روزی از سرتون کم بشه. و البته مهمترین چیزی که کمک کننده هست در رابطه با اینجور اشخاص اینه که سعی کنی هرچه کمتر باهاشون برخورد داشته باشی مثلا کارایی که بهش حساسن جلو چشمشون انجام ندی کمتر دور و برشون بری زیاد باهاشون قاطی نشی حتی در مواقعی که خیلی خوش اخلاقن و حوصله شون کمی زیادتره زیاد نزدیکشون نشی

در یک کلام عزیز من

حرمتت باید دست خودت باشه در مقابل اینجور آدما

یعنی چی؟ یعنی یه مهارته . مهارتیه که باید به دستش بیاری. چه مهارتی؟ این مهارت که یاد بگیری چطور از شر رفتارای بد اینجور ادما خودتو حفظ کنی و بیشتر در امان باشی تا کمتر ضربه بخوری. این مهارت که به خودت یاد بدی چطور با اینجور آدما کمتر برخورد داشته باشی چطور حریمت رو در مقابلشون مصونتر و غیرقابل نفوذتر کنی. کار سختیه ولی بالاخره تا حدودی از بار مشکلاتتو کمتر میکنه

عزیز دلم فدات شم دختر خوب این چه راهکاریه به این دوستمون دادی؟ نمیگی بنده های خدا مادر و پدرشون مخصوصا مامانشون چه گناهی کرده که این وسط وایسه نظاره گر بشه و غصه بخوره؟ اصلا دور از جون از دیدن کتک کاری بچه هاش بیفته زبونم لال زبونم لال طوریش بشه؟

دوما مشکل اینطوری حل نمیشه که. عقده ای باشه بدترم میشه بهتر نمیشه

راهش همونیه که خودم گفتم برخورد با اینجور آدما فقط مهارت میخواد. مهارتی که سعی کنی کمتر باهاشون برخورد داشته باشی تا هم خودت و هم دیگران کمتر از دست رفتاراشون آسیب ببینن.

به سؤال کننده 

پست شما و رفع مشکلتون انقدر واسم مهم بود که بازم سر زدم عزیز

به پسر 52

سخت در اشتباهی پسر جان(البته اگر جدی گفته باشی)

عزیز بازم بیا بیشتر توضیح بده هرموقع تونستی که ما هم فکرامونو بذاریم رو هم و بتونیم به امید خدا یه راهکار خوب که نه سیخ بسوزه نه کباب ارائه بدیم. شاید با داشتن اطلاعات بیشتر بهتر بشه راهنمایی کرد.

راستی سال نو رو هم به شما و هم به همه شادباش میگم.

ماهم ۴تا خواهریم خواهر دومیم خیلی خیلی بدجنس و دورو و حسوده پر از عقدست

ازدواجم کرده درستم نشده 

کلا ابروریزیه 

خواستم بگم کاریش نمیشه کرد 

😂

من خودم از اون آدم هایی هستم که از دست خواهرم مدام گریه میکنم.چهل سالشه اما مجرده و هفده سال از من بزرگتره.تو زندگی مشکلات زیادی داشتیم.پدرم معتاد بود مستاجر و فقیر بودیم مامانم میگه بخاطر این مشکلات بوده که اینجوری شده.ولی واقعا نمیدونم چرا یه نفر باید انقدر اطرافیانشو اذیت کنه؟از وقتی یادمه همیشه لای کتاب دفتر هامو میگشت کمدم رو میگشت دفترخاطراتمو میخوند کیف مدرسمو هم میگشت.مجبورم میکرد لباسی رو بپوشم که دوستندارم دلم میخواست چادر سرم کنم اما چادرم رو قایم میکرد جلو فامیل و زنداداشم تحقیرم میکرد مدام بهم دستور میداد که چیکار کنم در صورتی که خودم میدونستم باید چیکار کنم.هنوزم همونطوره مدام دستور میده.با لحن بد باهام حرف میزنه ما خونمون کوچیکه تو پذیرایی میخوابیم شب ها که میرم اشپزخونه اب بخورم میاد لامپ رو خاموش میکنه.اعتماد به نفسم رو از دست دادم بخاطرش اصلا جرات نمیکنم حرف بزنم تو خونه و جمع یا کاری انجام بدم چون میترسم خراب بشه و مسخرم کنه یا دعوام کنه.با تلفن با دوستام حرف میزدم میومد گوش میداد مسخرم میکرد دیگه با دوستامم تلفنی حرف نمیزنم فقط چت میکنم.دلم لک زده صداشونو بشنوم.بهش رفتارهاشو یاداور شدم اما فایده نداره انگار نمیفهمه که داره بقیه را رنج میده.امیدوارم هیچکس به درد من دچار نشه.برام دعا کنید

من خودم از اون آدم هایی هستم که از دست خواهرم مدام گریه میکنم.چهل سالشه اما مجرده و هفده سال از من بزرگتره.تو زندگی مشکلات زیادی داشتیم.پدرم معتاد بود مستاجر و فقیر بودیم مامانم میگه بخاطر این مشکلات بوده که اینجوری شده.ولی واقعا نمیدونم چرا یه نفر باید انقدر اطرافیانشو اذیت کنه؟از وقتی یادمه همیشه لای کتاب دفتر هامو میگشت کمدم رو میگشت دفترخاطراتمو میخوند کیف مدرسمو هم میگشت.مجبورم میکرد لباسی رو بپوشم که دوستندارم دلم میخواست چادر سرم کنم اما چادرم رو قایم میکرد جلو فامیل و زنداداشم تحقیرم میکرد مدام بهم دستور میداد که چیکار کنم در صورتی که خودم میدونستم باید چیکار کنم.هنوزم همونطوره مدام دستور میده.با لحن بد باهام حرف میزنه ما خونمون کوچیکه تو پذیرایی میخوابیم شب ها که میرم اشپزخونه اب بخورم میاد لامپ رو خاموش میکنه.اعتماد به نفسم رو از دست دادم بخاطرش اصلا جرات نمیکنم حرف بزنم تو خونه و جمع یا کاری انجام بدم چون میترسم خراب بشه و مسخرم کنه یا دعوام کنه.با تلفن با دوستام حرف میزدم میومد گوش میداد مسخرم میکرد دیگه با دوستامم تلفنی حرف نمیزنم فقط چت میکنم.دلم لک زده صداشونو بشنوم.بهش رفتارهاشو یاداور شدم اما فایده نداره انگار نمیفهمه که داره بقیه را رنج میده.امیدوارم هیچکس به درد من دچار نشه.برام دعا کنید

سلام سوال کننده به نظر من برو پیش یک مشاور خوب و راهنمایی ازش بگیر که  چکار کنی چون بالاخره این چیزها در حیطه کاریشه  و بهتر از هر کس دیگه ای  میتونه کمکت کنه چون ممکنه راهنمایی من راه درستی رو پیش پات نگذاره.......

سلام.سعی کن جواب ندی.یه جوری رفتار کن انگار اصلا خواهرت وجود نداره.تو اون اتاق هم دیگه نمون.

 سلام منم یه خواهر دارم همیشه دنبال دعواست وقتی مهمون دعوت میکنم همیشه ابرومو میبره همیشه با مامانم دعوا میکنه از دستش خسته شدم اصلا بهش رو ندین باهاش سرد رفتار کنین ۲۰ سالشه منم ۱۲ سالمه منو کتک میزنه منم اونو میزنم یه روز داشت خفم میکرد خودش دعوا رو شروع میکنه منو میزنه بعد میره اتاق درو قفل میکنه ما سه تا خواهریم من یدونه خواهر دارم خیلی دوسش دارم الان دعوای کوچولو کردیم با من حرف نمیزنه ولی خیلی دوسش دارم اما خواهر دیگمو اصلا نه اگه خواهری مثل این دارین اصلا بهش رو ندین هرچی گفت یه جوری بکنین انگار اصلا نشنیدین وقتی میاد جلوتون نادیده بگیرین اصلا کامل نادیده بگیرین تا وقتی که دیگه باهاتون حرف نزنه 

منم دقیقا مثل خودتم منو خواهرم 14 سال باهم تفاوت سنی داریم... پنجره اتاقمو تا ته باز کرده میگم خب دوست ندارم پنجره باز باشه هم خاک میاد تو خونه هم پردم خراب میشه خودم با یه آب و تابی پردمو میدم کنار بعد این مث چی بگم خدا...این پرده رو میگیره میکشه میگه مگه من بزرگتر نیستم پس حق با منه میگم خب وقتی بر خلاف میل منه چه دلیلی داره هر کاری خواستی بکنی میگه به تو ربطی نداره برو کنار منو پرت کرد رو تخت من الان 13 سالمه با این سنش خجالت نمیکشه برام دعا کنید بخدا میخوام تو باشگاه تکواندو ثبت نام کنم از دستش همیشه مامانم میاد پا در میونی میکنه منم اعتصاب میکنم خیلی کم غذا میخورم میارم تو اتاقم اون خجالت نمیکشه چیکار کنم؟!😔

سلام من هم همین مشکلو دارم یه خواهر بزرگتر از خودم دارم از بچه گی زورگو و بداخلاق بود و منو هی کتک میزنه من خیلی وقتا میگم منو بکش تا هم خودت راحت بشی هم من مامان و بابام نمیدونن چیکارش کنن خیلی شره همش به مامان و بابام توهین میکنه هرچی هم باهاشدرست رفتار میکین مثل اینکه ادم بشو نیست 

کاربر a.s.a.l من رزمی کارم میتونم کمکت کنم، توی سایت مادران سایت بیا، اسم کاربریم لیلا بهت آموزش بدم چطوری بزنیش، ووشو  کارم 

سلام  بر انسانیت

احترام,  احترام میاره . خدارو هم خوش نمیاد کسی به بندش توهین و مورد آزار قرار بگیره بالاخره باید مشکل حل بشه ما هم همچین مشکلی داریم ولی واقعا چاره کار کجاست خدا عقل رو برای چی گذاشته قطعا که برای دکور نیست .

چرا انتظارات همیشه از شخص آسیب دیده است . این همه مدارا کردن برای چی آخه قرار نیست که تا ابد کوتاه اومد .

این جور آدم ها کنترل روانی ندارن خدا نکنه چیزی وفق مرادش نباشه زلزله میشه 

یا زیادی احساسین یا خیلی پرخاشگر واقعا سر کردن با همچین آدمی صبر ایوب می خواد 

آنقدر هم بداخلاقه که کسی بهش کار نمی ده تو خونه هم شده مایه عذاب دلم برای مادرم می سوزه که کوتاه میاد قربونش برم

نمیدونستم خواهرا انقدر دچار گیس و گیس کشی میشن تو خانواده😁😁آخه ما دو تا داداشیم و در این زمینه صفر کیلومتر

به نظرم اینا دنبال شوهر میگردن ، خواهر منم همین بود ، متاسفانه ازدواج کرد ولی به خاطر بد دهنی و لوس کردن یا شایدم ترسیدن مامان و بابام ،فکر میکرد شوهر هم ماییم ، البته شوهر جالبیم گیرش نیومد ، ولی با ابنکه از شوهرش متنفر بودم ولی همون برنامه سر اون میورد تا جدا شد، به نظرم پدر و مادرا باید جلو بی ادبی بچه بمونن و نزارن جایگاه پدر و مادر و بچه عوض شه ، در هر صورت بهتون پیشنهاد میکنم ، یه دنیا جدا بسازید ، و اونو با تمام اعصاب خوردیاش راه ندید ، یعنی با خودتون خوشحال باشید و صبر کنیدوکتاب بخونید ، در آخر هم بگم به خوبی های که داره فکر کنید و از اون خوبی ها استفاده کنید ، همچین آدم با قدرت سکوت و بی محلی ادب کنید با شاد بودنت ، با عبادتت ، و اینو بدونید اون نتیجه عدم آرامش خودشه ، که بقیه سرایتش میده و خودش از همه بیشتر عذاب میکشه ، و اینم بگم خدا اینا میزاره که ما قوی تر بشیم ،  

ما سه تا خواهریم. من اولم

خواهر وسطیم خیلی حسود و بدخواهه خصوصا نسبت به من. هر سه تا ازدواج کردیم. وسطی هم ازدواج کرده الان بچه داره ولی هنوز درست نشده. خواستم بگم ذات عوض نمیشه و کسی تغییر نمیکنه. تو باید تغییر کنی و واکنشت نسبت به شرایط رو عوض کنی

دعوا و کتک کاری به ضرر خودتم تموم میشه. کاری که من کردم و جواب گرفتم کم محلی بهش بوده. اصلا حسابش نیاوردم. رابطه م رو باهاش کم کردم. ولی خب تو یه مشکلی که داری هر دو تو یه خونه این. تو میتونی اتاقتو عوض کنی. کلا فاصله بگیر. برا من جواب داده. ضرری نداره امتحان کن