خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در واتس اپ

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر منتخب جدیدترین مطالب خانواده برتر جدید
توهم عاشقی ... (۵۴۰۳ بازدید توسط ۳۹۲۱ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۵۱۶۲ بازدید توسط ۳۷۴۵ نفر) - (۲ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۳۷۱۳ بازدید توسط ۲۷۵۷ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۴۰۵۲ بازدید توسط ۲۹۹۷ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۳۵۹۵ بازدید توسط ۲۶۵۲ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۲۸۴۲ بازدید توسط ۲۱۰۴ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۵۹۳۲ بازدید توسط ۱۱۶۳۳ نفر) - (۹۶ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۲۸۶۲ بازدید توسط ۲۱۲۵ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۷۴۳۱ بازدید توسط ۵۵۴۹ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۷۹۳۴ بازدید توسط ۶۱۵۱ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۳۰۳۳ بازدید توسط ۲۱۶۷ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۳۰۴۱ بازدید توسط ۲۲۶۷ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۵۵۲ بازدید توسط ۱۸۲۱ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۷۰۴ بازدید توسط ۲۴۷۹ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۲۴۳۸ بازدید توسط ۱۶۷۰ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۱۰۰۴ بازدید توسط ۶۱۳ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۲۱۹۸ بازدید توسط ۱۴۹۶ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۲۴۱۵ بازدید توسط ۱۶۴۰ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۴۰۸۲ بازدید توسط ۲۷۹۴ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۹۰۸ بازدید توسط ۱۲۲۰ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۴۷۶ بازدید توسط ۹۱۶ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۶۹۶ بازدید توسط ۱۱۳۸ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۸۲۵ بازدید توسط ۲۰۲۴ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۶۸۲ بازدید توسط ۲۶۹۹ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۴۳۷۵ بازدید توسط ۳۰۸۵ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۹۳۳ بازدید توسط ۳۴۰۲ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۳۵۲۸ بازدید توسط ۲۵۰۶ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۱۲۱۹ بازدید توسط ۷۷۸ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۹۰۰ بازدید توسط ۱۲۴۰ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۳۰۸۷ بازدید توسط ۱۹۴۳ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۴۰۰۱ بازدید توسط ۲۷۵۴ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۲۵۴۳ بازدید توسط ۱۶۳۸ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۷۸۳ بازدید توسط ۱۸۱۳ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۱۰۰۵۳ بازدید توسط ۷۰۸۵ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۵۹۱ بازدید توسط ۹۷۱ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۲۳۴۲ بازدید توسط ۱۴۲۲ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۸۱۴ بازدید توسط ۱۸۹۶ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۶۲۵۰ بازدید توسط ۴۲۵۹ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۲۲۸۲ بازدید توسط ۱۵۵۲ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۵۲۷۸ بازدید توسط ۳۷۶۷ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۶۳۵۳ بازدید توسط ۴۵۷۷ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۳۲۷۶ بازدید توسط ۲۰۱۵ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۶۲۶۸ بازدید توسط ۴۴۶۵ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۳۵۱۰ بازدید توسط ۲۴۳۲ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۲۳۱۳ بازدید توسط ۱۵۶۵ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۵۳۸ بازدید توسط ۱۷۳۷ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۲۱۹۹ بازدید توسط ۱۵۱۰ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۵۰۱۱ بازدید توسط ۳۴۴۵ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۸۳۱۶ بازدید توسط ۴۷۱۵ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۹۷۱۳ بازدید توسط ۶۶۲۸ نفر) - (۷۰ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۵۸۶ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۴۵۳۶ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۵۳۳ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۶۵۶ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۲۲۳۷ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۲۲۸۶ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۹۴۵۶ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۸۹۸ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۱۵۲۰ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۶۳۲ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۶۲۱۶ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۶۵۲۳ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۹۶۱ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۵۳۱۳ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۹۱۲۹ نمایش) - (۱۹۵ نظر)
صفحه شخصی شب (۲۳۳۲ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۱۰۸۳۶ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۷۷۵۱ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۹۷۰۷ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۵۴۴۹ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۵۳۱۲ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۴۳۶۶ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۹۸۶ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۷۳۷۱ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۵۰۴ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۹۲۸ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۵۳۹۰ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۴۳۹۶ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۸۰۹ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۶۵۵ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۹۸۳۲ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۷۱۵۴ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۲۲۵۳ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۹۰۲ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۲۲۲۰۴ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۲۰۱۹۳ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۵۳۹۳ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۶۹۳۳ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۱۵۳۱ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۷۲۲ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۱۷۷۴ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۳۱۸۳ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۸۷۸ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۶۷۷ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۹۷۰ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۴۲۰۳ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۷۴۶ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۹۷۹۰ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۵۲۶۳ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
صفحه شخصی 12 12 (۲۳۴۸ نمایش) - (۹ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۸۸۹۹ بازدید توسط ۱۴۳۱۸ نفر) - (۲۳ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۴۵۷۹ بازدید توسط ۳۵۰۸ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۴۰۶۲۰ بازدید توسط ۳۰۱۲۹ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۶۴۶۳ بازدید توسط ۱۲۴۴۴ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۴۹۸۹ بازدید توسط ۱۰۴۶۸ نفر) - (۶۷ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۵۷۰۷ بازدید توسط ۱۱۶۵۱ نفر) - (۵۱ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۲۶۸۳۲ بازدید توسط ۱۹۹۶۱ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۱۳۸۹۵ بازدید توسط ۱۰۱۱۶ نفر) - (۶۶ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۵۹۳۲ بازدید توسط ۱۱۶۳۳ نفر) - (۹۶ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۱۶۸۹ بازدید توسط ۸۶۴۴ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۷۷۳۱ بازدید توسط ۵۵۲۰ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۵۷۰۶ بازدید توسط ۴۵۳۹ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۶۲۲۸۰ بازدید توسط ۴۷۱۸۴ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۴۰۴۸ بازدید توسط ۲۹۸۴ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۱۲۴۴۱ بازدید توسط ۹۵۴۹ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۶۵۵۱ بازدید توسط ۵۱۸۶ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۲۷۹۹۶ بازدید توسط ۱۷۴۹۷۹ نفر) - (۶۹ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۴۷۰۵ بازدید توسط ۱۰۸۰۳ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۷۹۱۵ بازدید توسط ۵۳۳۱ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۵۲۴۶ بازدید توسط ۳۸۹۸ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۳۳۴۹ بازدید توسط ۲۳۱۹ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۷۴۳۱ بازدید توسط ۵۵۴۹ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۷۹۳۴ بازدید توسط ۶۱۵۱ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۶۳۴۳۹ بازدید توسط ۴۸۴۷۸ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۴۱۲۳ بازدید توسط ۱۰۰۰۸ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۸۰۱۵۶ بازدید توسط ۶۲۴۷۳ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۳۸۱۱ بازدید توسط ۲۷۹۰ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۳۵۳۴۶ بازدید توسط ۲۳۳۰۹ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۳۰۳۳ بازدید توسط ۲۱۶۷ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۱۰۸۴۶ بازدید توسط ۷۷۳۸ نفر) - (۲۹ نظر)

۲۰۹ مطلب با موضوع «درد دل های دختران و پسران» ثبت شده است

جز آرامش و کمی درک کردن از خانواده م چیزی نمی خوام

سلام

پسری هستم ۲۴ ساله ، اهل روستا، از یک خانواده متوسط به پایین جامعه، اخلاق پدرم خیلی خیلی بده ، ایشون مشکل اعصاب دارن و واقعا زندگی رو برای ما جهنم کردن، اما خودم کارشناسی یکی از  رشته های مهندسی تو یکی از دانشگاه های خوب تهران خوندم ، ولی با توجه به نبود امنیت شغلی میخواستم برم رشته تجربی ولی قبلش باید میرفتم سربازی ، نزدیک دو سال یکی از بدترین جاهای ممکن سرباز بودم، ولی در کنارش برای تجربی هم می‌خوندم که به لطف خدا پزشکی شهرمون قبول شدم.


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۵)
    • ۳۷۷۷ بازدید توسط ۲۷۵۳ نفر
    • دوشنبه ۲۵ فروردين ۹۹ - ۱۶:۰۷

    زندگی هیچ وقت روی خوشش رو به من نشون نداده

    درود و عرض ادب...

    دلم میخواست با چند نفر که نمیدونن من کی هستم درد و دل کنم... 

    زندگی هیچ وقت روی خوشش رو به من نشون نداده... از وقتی یادم هست توی خونه مون دعوا و گریه و غم بوده... پدرم یه فرد بسیار عصبی، دیکتاتور، ریاکار، خشن و بدون ذره ای محبت... مادرم هم یه زن ساده که بویی از برخورد اجتماعی و سیاست نبرده و نمیتونه توی جمع چهار کلام صحبت درست بکنه و فقط بلده غذا بپزه...

    من و برادرم هیچ وقت نه محبتی دیدم نه نوازشی...، هر چی بوده دعوا، آبرو ریزی، خجالت زده شدن بین فامیل و همیسایه و بس، پدرم فقط بلده ما رو تحقیر و خورد و ذلیل کنه...

    پدرم اصلا به فکر ما نیست و به خاطر ریاکاری بیشتر درآمدش رو به دیگران میده و همه ازش سوء استفاده میکنن و وقتی ما ازش پولی میخوایم چنان داد و هوار میکنه که از کار خودمون پشیمون میشیم...

    برادرم به خاطر همه این ماجراها ناراحتی روحی روانی بدی گرفت، که مشت مشت قرص اعصاب میخورد و پدرم و مادرم اصلا نگرانش نبودن و به خاطر شرایط بدی که داشت یه غروب غم انگیز مرگ و به این زندگی نکبت بار ترجیح داد و من درمانده تر از همیشه شدم...


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۲)
    • ۴۴۸۶ بازدید توسط ۲۸۴۷ نفر
    • يكشنبه ۱۹ آبان ۹۸ - ۱۸:۰۱

    تا حالا شده دل تون به حال خودتون بسوزه؟

    سلام

    میخواستم از دوستان یه سوال که جدیدا دیگه خیلی درگیرش شدم بپرسم، آیا شما هم براتون اتفاق افتاده که دل تون برای خودتون بسوزه؟، من که کلاً اینجوری شدم.

    یعنی این جوری بهتون بگم، وقتی دغدغه های خودم رو با اطرافیانم مقایسه میکنم که چقدر پیش پا افتاده هستند، دلم به حال خودم میسوزه. وقتی میرم بیرون میبینم که همه (اکثرا) یکی رو دارن که باهاش خوشن، وقتی میبینم که تو جمع خیلی یا بهتره بگم اصلا بهم توجه نمیشه، وقتی میبینم برای کسی مهم نیستم، وقتی میبینم اگه بمیرم هم هیچ کس هیچ احساسی نخواهد داشت، و ... ، دلم به حال خودم میسوزه.

    جدیدا تنهایی میرم تو پارک مردم رو نگاه میکنم و حسرت میخورم. اخیرا سیگاری هم شدم. نمیدونم این دیگه چه نوع افسردگیه، حس میکنم به دنیا اومدم که سکوها خالی نباشه. جوری شدم که همه ازم فراری هستند. میگن حرف هام همش بوی غم میده. البته حق دارن چون اصلا شرایط منو نمیفهمن.

    نمیدونم تا حالا حس تنهایی تو جمع رو تجربه کردین؟، این که هیچ کس نیست کمک تون کنه یا اقلاً درک تون کنه رو درکش کردین؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۵)
    • ۱۰۴۲۸ بازدید توسط ۶۰۲۰ نفر
    • يكشنبه ۱۲ آبان ۹۸ - ۰۸:۲۹

    مجنونم باش تا لیلای تو باشم!

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    مجنونم باش تا لیلای تو باشم!!!!

    این جا نیومدم از خودم بگم، درد دل من از خودم و شاید هم دیگرانی هستن که وضعیت بدتر از من دارن...

    اما حرف و درد و دل من چیه؟ اطراف من یعنی توی خوابگاهی که دارم زندگی میکنم هزاران دختر خوب و پاکی هستن که تقریبا شرایطشون مثل منه. اونا همه ارشد یا دکتری هستن و تو رنج سنی من یا بالاتر من. اما متاسفانه اکثریت این قشر دختران دانشجو و فعال و مذهبی و پاک مجرد هستن....

    شاید وقتی دیگران از بیرون قضاوت میکنن میگن اینا دخترایی هستن که توقعاتشون بالاست اما وقتی پای درد و دلشون می شینی می بینی چقد اوضاع و احوالشون داغونه:
    بین این دخترا، یه سری هم هستن که حتما یکی دو تا دوست پسر خوب و پایه دارن. تلفن های هر روز. روابط نامشروع ... و هزار و یک مورد دیگه که توی زندگی اینها هست. اما وقتی صحبت ازدواج میشه این جور دختران موفق تر هستن. بعد هم که صحبت میشه و میگن چی شد زود ازدواج کردی؟ میگن قسمت بود و خودمون زرنگی کردیم....

    اما حال و روز این دخترای مجرد مذهبی: دخترای بسیار پاک و دوست داشتنی، تنها دغدغه اشون درس خوندن و پیدا کردن شغل مناسب با روحیاتشون، اصلا اهل رابطه با پسر و نامحرم نیستن. دغدغه دینی دارن که مبادا امور مذهبی دانشگاه و خوابگاه روی زمین بمونه. دغدغه اینو دارن اگه مورد مناسبی توی فامیل دارن واسه دخترای هم سن و مناسب معرفی کنن و هزار و یک فکر و ایده خوب و خداپسندانه تو ذهنشونه... و تلاش میکنن هیچ خواستگاری را همینطوری از دست ندن اما اگر به آن خواستگارها بشه گفت خواستگار....

    اما .... همین دختران مذهبی باید به جرم نداشتن دوست پسر، تنها بمونن.. به جرم این که نمیخوان و نخواستن با پسری دوست باشن نخواستن مث بعضی دخترای دیگه ... کنن باید تنها باشن. اگر چه اکثریت اونها دخترای زیبایی هم هستن اما نمیدونم چرا وقتی میخوان ازدواج کنن همش پسرای مطلقه و بهتره بگم مردای زن مرده و طلاق داده میان سراغشون ...

    هیچ وقت یادم نمیره وقتی داشتم با دوستی درد و دل میکردم هم سن خودم بود وقتی ازش پرسیدم چرا ازدواج نمیکنی گفت با کدوم خواستکار؟ گفت همین دو روز پیش یه نفر خواستگاری بهم معرفی کرده که زنش مرده و دو تا بچه داره. من با این تحصیلات با این خانوادم بعد این همه پاک موندن و ازدواج نکردنم برم با این مرد زندگی کنم؟ مگه کم زن بیوه داریم که این آقا اومده خواستگاری یه دختر مجرد؟؟؟ مگه کم زن هایی داریم که واقعا نیاز به ازدواج با این آقا دارن اما اومده سراغ من؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۲۶)
    • ۱۴۰۸۱ بازدید توسط ۱۰۱۳۲ نفر
    • يكشنبه ۲۱ مهر ۹۸ - ۱۵:۳۰

    سوال از دهه شصتی هایی که چشم انداز روشنی ندارند

    سلام

    آهای  اون گروه دختر پسرهای دهه شصتی که الان بالای 30 سال هستین ، شغل درست درمون ندارید ، تا حالا مجرد موندید ، امیدی به ازدواج ندارید ، تحصیلات عالیه دارید امکان مهاجرت دارید اما مشکل خانوادگی دارید دست و پاتون بسته است ، نا امیدی تون رو چه طوری از بین میبرید ؟ چطوری آرامش دارید ؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل درک نشدگان (۱۰۲ مطلب مشابه) موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۲)
    • ۹۸۳۲ بازدید توسط ۶۱۱۸ نفر
    • پنجشنبه ۱۱ مهر ۹۸ - ۱۹:۳۸

    لطفا یک نگاه و نگرش ثابت و یکسان به افراد نداشته باشیم

    سلام به تمام دوستان

    من دختری 18 ساله هستم. دوران مدرسه که به خاطر حجم بالای درس ها کار خونه نمیکردم. وقتم محدود بود. صبح تا ظهر یا بعد از ظهر مدرسه، وقتی هم که می اومدم خونه خسته و کوفته کمی استراحت میکردم و میرفتم سر درسم.

    علاقه ای هم به کار خونه نداشتم. کلا روی درس تمرکز میکردم، چون همیشه دوست داشتم نمراتم 19 به بالا باشه. همیشه معدلم بالا میشد. و کلا یه انسان تقریبا تک بعدی بودم. فقط و فقط درس.

    بعد هم به خاطر شرایطی که داشتم نمیخواستم واسه کنکور بخونم. تو دوران دبیرستان هم فقط در حد کتاب میخوندم اونم واسه سواد و کسب نمرات خوب، نه به خاطر کنکور، هیچ تستی هم کار نکردم، شرمنده نپرسین چه شرایطی؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) مسائل دختران خانه دار (۲۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۴)
    • ۱۷۱۲ بازدید توسط ۱۴۱۲ نفر
    • شنبه ۷ ارديبهشت ۹۸ - ۲۰:۱۵

    به خاطر بیکار شدن، زخم زبون های ننه مون هم به غصه هام اضافه شد

    سلام رفقا

    بابا جون دارم به مرز جنون می رسم. کلی درد و مرض روحی و روانی دارم که روز به روز دارن حادتر می شن مثل وسواس. خیر سرمون سی سالمونه، علاف و بی هدف مثل یه گوسفندی که گله رو گم کرده دارم سرگردان می چرخم. 

    همیشه قبل خواب به سبک چوپون زمون حضرت موسی با خدا نجوا می کنم میگم آخه قربون چارقدت بشم چرا منو تو این جا دنیا آوردی!؟ چرا باید تو بازه ی زمانی ... دهه شصت، دنیا بیام که سی سال بعدش یعنی 98 این جور حیرون و ویلون باشم. 

    میدونم تنها نیستم، بخش زیادی از جوون های ... کشورم باهام همدرد و هم مشکلن. چند سال با وجود بیماری روحی عین ... مش قاسم شب کاری کشیدم به امید اینکه یه پس اندازی کنم بتونم یه ... 40 یا 50 متری تو تهرون ... بخرم. با بدبختی 50 میلیون جمع کرده بودم و کور سوی امیدی به خونه دار شدن ولو در حاشیه های تهران داشتم که طی نوسانات ارزی سال گذشته ارزش پولم یا بهتره بگم پولمون، به یک چهارم کاهش پیدا کرد! 50 میلیونم الان ارزشش معادل ... !


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه) مسائل پسران دهه شصتی (۴۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۰)
    • ۲۸۲۴ بازدید توسط ۲۱۰۹ نفر
    • دوشنبه ۱۹ فروردين ۹۸ - ۱۶:۱۱

    چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام

    به نام خدا 

    با سلام خدمت خوانندگان محترم خانواده برتر 

    بنده دختری مجرد هستم و تا مقطع لیسانس در یکی از رشته های علوم انسانی ادامه تحصیل دادم. مدت ها پیش اینجا پست گذاشتم. گفته بودم برادری دارم که مبتلا به بیماری روانی ست. در مورد کار هم عرض کنم که خودم خانه داری رو ترجیح دادم. چون علاقه ای به کار بیرون از منزل نداشتم.

    از دوران کودکی زیاد با کسی ارتباط نداشتم. همیشه خودم و برادرهام تو روابط اجتماعی ضعیف بودیم. البته الان نسبت به قبل بهتر شدم. سعی میکنم با مطالعه روی بیانم کار کنم. فامیل که هر کدوم به فکر خویش بودند و هستند. رابطه ی گرم و صمیمانه ای ندارند. یعنی مثل غریبه ها هستند. البته بین شون چند نفر دشمن ما هستند.

    من که نه خواهری و نه دوست صمیمی داشتم که بتونه جای خواهر رو برام پر کنه. این رو هم بگم که درون گرا هستم و در جمع های شلوغ دچار اضطراب میشم حتی موقع غذا خوردن. مشکل دیگری که دارم راجع به پدرم هست. او در هیچ موردی با ما تفاهم نداره. من قصد داشتم اموزشگاه رانندگی برم، هر بار که با پدرم صحبت می کردم به شدت مخالفت می کرد، تا اینکه دفعه ی اخر یک دعوای سختی بین مون در گرفت که از اون موقع دیگه در این مورد حرفی نزدم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) روابط با پدر (۲۶ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۸)
    • ۶۷۱۴ بازدید توسط ۴۹۰۳ نفر
    • شنبه ۱۷ فروردين ۹۸ - ۱۹:۱۲

    لطفا داستان زندگیم رو بخونید و بگید چه کنم ؟

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل درک نشدگان (۱۰۲ مطلب مشابه) ازدواج فرزندان طلاق (۲۵ مطلب مشابه) مسائل فرزندان طلاق (۱۰ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)

    • ۴۳۹۹ بازدید توسط ۲۹۰۵ نفر
    • جمعه ۱۶ فروردين ۹۸ - ۱۲:۳۳

    چه کاری در زندگی تون انجام بدین حس میکنید براستی زندگی کرده اید؟!

    دوستان عزیز، قبل از هر چیز باید بگم مطلبم بیشتر یه درد دله، شاید هم یه دغدغه یا حسرت، شاید هم نشونی از خودم در ابهام روزهای پیش رو. 

    گاهی شب ها قبل خواب به این فکر میکنم که چه موهبت بزرگیه وقتی بدونی کی زندگیت تموم میشه، شاید فرصت جبران داشته باشی، شاید بتونی تغییری در رفتارت و در کارهات بدی، گاهی خیلی خوبه!

    اما خوب وقت هایی هم هست که آینده پیش روی تو قدم میزنه و از تو میخواد در ذهنت تصویرش کنی، نمیتونی ازش بگذری حتی وقت هایی که حس میکنی زمان شتابان، تا اون جا همراهیت نمیکنه!

    اونجاست که آرزو رخ خودش رو بهت نشون میده ...

    امشب به این فکر میکنم که چه چیزی در آینده هست که براستی میخوام ببینم؟ چه چیزی که بدون دیدنش حس میکنم زندگیم ناتموم مونده!؟، اینکه عاشق بشم، اینکه همسر باشم یا مادر باشم و یا تغییری در چیزی بدم؟ به خودم میگم برای چی میجنگم؟ کجا بایستم، حس میکنم زنده بودم؟ من اگر عشقی رو تجربه میکردم، با او تمام لحظات کوتاه رو به ابدیت میسپردم، حتی اگر جسمم از او دور میبود، با روحم برای او آشیانی ابدی از آرامش میساختم، اگر عاشق میشدم...

    اما عشق رو نمیتونم امشب به تصویر بکشم، ذهنم امشب با من درگیره، گویی مرد آینده من  هم امشب به نظاره من و این ذهن درگیر نشسته، امشب فکر من مال او نیست، مال خودم هم نیست!

    امشب به فرزندی فکر میکنم که متولد نشده، حسی از حضور او قویا با منه، گویی آینده تکه ای از خودش رو جدا کرده و به آغوش من سپرده، این کودک از بطن من هست یا نه؟! اجازه ندارم که بدونم، گویی کسی این سوال رو از ذهنم با قدرت میکشه بیرون و فقط اجازه میده با این کودک سخن بگم. تازه میبینم وقتی موجودی این چنین معصوم در آغوش ماست، هم خونی معنی نداره، گویی قلب هر زن و مردی میتونه  نسبتی عمیق از هر جا که اومده با خونش پیوند بده و در اعماق قلبش او رو جا بده!

    اگر مادر می شدم ...

    اگر مادر میشدم، به کودکم یاد میدادم بوی خاک رو به خاطر بسپاره، با او پا برهنه زیر باران میدویدم، او رو از دنیای بی رحمی که قصد کرده کودکیش رو ازش بگیره میدزدیدم و با او به افسانه ارامش باران و شبنم و  چشمه سار  میرفتم.

    با او از آسمان ها میگفتم و قصه پرواز دختران و پسرانی که تصویر شفاف افق در تاریکی بی انتهای ظلمت شدند. آنهایی که از اسارت بی رحم ناباوری ها برگشتند، اما نه به برهوت، به دنیایی که تنها در چشمانشان نمایان بود، به دنیای امید و اراده ..‌.

    با کودکم هرگز از افسانه های بی بهای شاه پریان نمیگفتم، با او از استقامت کودکانی میگفتم که پشت دیوارهای بلند زاده شدند، در سرزمین های عریانی که تنها دانه ها می روییدند، از آنان که به قصه عادت تن نسپردند و دریافتند که باید آنقدر به نهال های کوچک آب دهند تا قد بکشند، از آن بالا روند و آن سوی دیوار را ببینند، حتی اگر سال ها زمان برد! همان هایی که روزی آنسوی دشت های هرگز ندیده را دیدند و رها شدند!

    با او در دشت هایی قدم می نهادم که هنوز از عطر اقاقی ها خیس و از ترنم احساسی خاک سخن ها میگوید. اگر مادر بودم برای کودکم قصه گویی هزار و یک شب میشدم، به او می آموختم تاریکی جزئی از همان روشنایی ست، اگر نباشد چشمهایش هرگز قادر به دیدن نیست، آنان که همواره روشنی میبنند هم میتوانند کور باشند! 

    به او می آموختم، در تاریکی ها صبر باید، پشت هر لحظه تلخ شادی خواهد رسید. آن دو خواهر و برادرند.

    به او می آموختم آنچه که در پس تلاش نهفته است همواره دیدنی نیست، ارزشی است که قلبش احساس خواهد کرد.

    و گاهی آنقدر بین پاسخ و تلاشش فاصله خواهد بود که شاید با خود نجوا کند بی پاسخ ماندم ! اما به او خواهم گفت، هرگز هیچ تلاشی خاموش نخواهد شد مگر اینکه قبل از خاموشی درخشیده باشد. آنچه احساس میکند ندیده است، سال ها بعد در شبی تاریک چونان ستاره های خاموش هزاران ساله بر او میتابند و آن همان پاسخی است که در انتظارش بود!

    به او می آموزم که در آغاز راه، انتها پیدا نیست، اما راهها خوب سخن میگویند، با قلبش صدایشان را خواهد شنید اگر رهرو باشد،  راهها چونان طبیعت صادقند!

    به کودکم می آموزم به قالب جسمش بسنده نکند، فراتر از هرچه دیگران از جنسیت میگویند، آزاد باشد. به او میاموزم که دستانش برای ساختن و چشمانش برای دیدن و افکارش برای رهایی اوست، هرگز آنها را با بندهایی از جنس افکار دیگران نبندد، انکه نتواند خود را دوست داشته باشد هرگز به آسمان نخواهد رسید.

    به او میاموزم تنهایی موهبتی است بی بدیع، و اینکه چگونه در خلوتگه خود با خود نجوا کند، بر خود بگرید، بر خود خرده بگیرد و یا مرهم گونه خود را در آغوش کشد، بداند وجدان هر کسی بهترین دوست اوست، اگر گاهی دردمند شد و از او شاکی،  هم چاره گر شود و هم شادمان، او بهترین همراه آدمیست، آنگونه با او همراه شود که اگر روزی سرشکسته به خلوتگه خود باز رفت، مایوس و خسته، بر شانه هایس دست کشد و بگوید برخیز، همه چیز را دوباره میسازیم، انگاه خواهد دانست آنان را که وجدانشان همراه است هرگز تنها نخواهند ماند!

    تنها کسانی که کالبدی خالی از وجدان دارند در هر کجا که باشند مرده اند! از درد وجدان نباید ترسید، آنها خوب میدانند که چه کسی را  چگونه ببخشند! و اجبارش خواهند کرد که او نیز خود را ببخشد!  آنکه نتواند در خود آرام بگیرد هرگز به خیچ راهی آرام نخواهد گرفت!

    اگر مادر میشدم به کودکم می آموختم هیچ کودکی نخواهد آمد مگر اینکه حلقه ای از زنجیره ای باشد که آدمی را به رهایی خواهد رساند، در این زنجیره برای ماندن باید فولادین بود، بی تالم از جنس و رنگ و نژاد، نظاره گر در زنجیره حلقه ها را جدا نمیبیند و بدیش بسی بی اهمیت است که از کجا آورده شده اند، چرا که هیچ آهنی از ابتدا فولاد نیست، فولادها ساخته میشوند! اینکه  ابتدا چه بودی  و از کجا هرگز مهم نیست! کجا خواهی ایستاد تو را معنا میکند!!

    به کودکم می آموزم جای درختان انار در بیابان نیست، اگر جایی رشد نکردی، متعلق به آنجا نیستی، ریشه هایت را از خاک بیرون آر و انقدر بر سطح خاک قدم بنه تا باغ های انار را ببینی، آنگاه دوباره در خاک ریشه کن! 

    برای رشد کردن گاهی باید دل از هر چه داری برکنی...

    اگر مادر بودم...نمیدانم اگر مادر بودم چقدر حرف ها و چه کارهای دیگر که نمیکردم...

     اما نه اگر مادر بودم براستی آغوشم را به وسعت سرزمینی باز میکردم که حتی اگر روزی خود نبودم کودکانی از سراسر دنیا به آن پناه آورند.

    شاید اگر زمان اجازه میداد، مدرسی میشدم برای فرزندان سرزمین های که هنوز معنای آسمان را نمیدانند و به پرواز پرندگان نمی نگرند! 

    اگر زمان اجازه میداد از علمم برای ساختن سدها بهره نمیگرفتم، برای شکستن آنها قدم بر میداشتم، سدهایی که در برابر تمام دنیاهای کوچک قد علم کرده اند. شاید سد شکن میشدم...

    آری اگر روزی برسد که بدانم پس از من زندگی ای تغییر کرده، پس از من انسانی در بطن جامعه ای که انسانیت در آن مرده، متولد شده، پس از من کسی پشت دیوارهای بلند، آنسوی دشت ها را نظاره کرده، پس از من نوری در شبی تاریک بخاطر آنچه برایش جنگیده ام بر خسته ای تابیده، پس از من بندی باز شده، و فکری در خاک پوسیده تعصب و پوچی جوانه کرده، آنگاه حس خواهم کرد براستی زنده بوده ام!!

    آری سال هاست با خودم عهد بستم که در نهانم با جز چنین دنیایی هم پیمان نباشم، و خود رهرو به سوی دنیای بهتر شوم...

    شاید سال ها بعد بتوانم خودم را و سرنوشت دیگری را تغییر داده باشم، شاید سالها بعد یک نفر دیگر از قاب پوسیده چشمانم افق را ببیند و به شوق فراسوها در طلوعی صبحگاه پرواز کند ... حتی اگر یک نفر باشد...

    شاید که باید سالها برایش جنگیده باشم، شاید عمرم مرا یاری ندهد،  اما می خواهم ببینم چنین لحظاتی را حتی اگر نباشم!

    و آنگاه میدانم زنده بوده ام و زندگی کرده ام.

    باور دارم در زیر خاک هم ستاره ها میدرخشند، ستاره ای که در زندگی کسی دیگر کاشته ام.

    آری اگر زمان با من می ماند.

    "شادی"


    مرتبط:

    تلاش کنیم پدر و مادر خوبی باشیم

    از ایده های تربیتی تون برای داشتن فرزند صالح بگید

    دلم نمیخواد پسرم بی تربیت و بد دهن بار بیاد

    از پدر و مادر بودن چی می دونید ؟

    تربیت فرزندانمون در آینده چه طور باید باشه؟



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) تربیت رفتاری پسران (۱۲۳ مطلب مشابه) تربیت رفتاری دختران (۱۱۰ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۶)
    • ۲۸۸۷ بازدید توسط ۲۰۸۶ نفر
    • چهارشنبه ۱۴ فروردين ۹۸ - ۱۹:۲۲

    احساس میکنم نه تنها کنکور، بلکه کل زندگی ام رو باختم

    سلام 

    این پست بیشتر جنبه ی درد دل داره . من ۱۹ ساله ام .پدر و مادرم جدا شدن و من با مادرم زندگی میکنم. سال های دوم و سوم دبیرستان قوی ترین دانش آموز دبیرستان مون بودم و در اغلب آزمون ها هم رتبه ی ۱ سنجش در ناحیه مون (یکی از کلانشهر ها) معدل هام هم ۱۹.۹۰ تا ۲۰ بود توی این دو سال .

    توی اون دو سال تحصیلی خیلی درس خون بودم ( قبل از اون نه ) جوری که انتظار همه ی معلم ها و استادهای کنکور و همین طور دوستانم و حتی خانواده و فامیل رو از خودم بالا بردم خیلی تشویق می شدم توسط اطرافیان میگفتن استعداد خیلی زیادی داری و حتما یه رشته ی توپ قبول میشی . رشتم تجربی بود . 

    به معنی واقعی یکی از  مثبت ترین بچه های مدرسه مون بودم دوستان خوبی داشتم و معاون مدرسه مون هم منو دوست داشت و زیاد تحویل میگرفت! یک علتش فکر کنم واسه این بود که میدید با وجودی بچه ی طلاقم ولی از اکثریت دانش آموزان مثبت ترم و درس هام هم بهتره. اینم بگم که توی مدرسه مون هیچکس حتی صمیمی ترین دوستام هم از قضیه جدایی پدر و مادر خبر نداشتن. هیچ وقت پیش کسی از خودم و خانوادم حرفی نزدم، اهل درد و دل پیش دوست و رفیق هم نبودم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) پشت کنکوری ها (۱۳۳ مطلب مشابه) مسائل فرزندان طلاق (۱۰ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۵)
    • ۸۴۵۲ بازدید توسط ۵۷۶۳ نفر
    • دوشنبه ۱۲ فروردين ۹۸ - ۱۱:۵۹

    مثل مادر من نباشیم

    سلام

    یه جورایی هدفم از نوشتن این مطلب درد و دل کردنه . بیایم بگیم انتظارات مون رو از پدر و مادرامون، شاید یه روز باعث شد که کسی اشتباهات اون ها رو تکرار نکنه. بدونه چه جور با بچه ش رفتار کنه، دل بچه ش رو نشکونه.

    بریم سر اصل مطلب؛

    مامان من یه فرشته هست، یه فرشته ی عصبانی که تحمل نظر مخالف شنیدن رو نداره، عاشقشم ولی بعضی وقت ها بدجوری دلم رو شکونده، اونقدر بد که میگم خدایا این ها رو باز میتونم به هم بچسبونم .

    تا ابد مدیونشم بخاطر همه کارهایی که واسم کرده و وظیفش نبوده، ولی هیچ وقت ازم نپرسید که چی میخوام ازش، به اینکه پیشش نباشم فکر میکنم اشک هام سرازیر میشه، ولی وقت هایی شده که میگم کی میشه از این خونه برم که دیگه نبینم شون، یک بارم فقط یک بار انقدر ناراحتم کرد که داد زدم تو سرش، گفتم ازت متنفرم... فقط میخوام برم یه جایی که هیچ کدوم تون رو نبینم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۹)
    • ۶۳۲۵ بازدید توسط ۴۳۵۳ نفر
    • سه شنبه ۶ فروردين ۹۸ - ۱۳:۱۰

    چرا خدا ما رو از همه آرزوهامون محروم کرده؟

    سلام

    من درد و دل میکنم، نگین از احساس ترحم خوشت میاد، نمیخوام کسی دلش برای ما بسوزه ، چرا خدا ما رو از همه آرزوهامون محروم کرده؟ ... (ادامه پست به درخواست نویسنده حذف شد)


    مرتبط :

    چرا خدا کمکم نمیکنه ازدواج کنم؟

    چرا خداوند بعضی آدمها را مادر زادی دوست نداره؟

    خدا کجایی؟ این سوال منو له کرده ...

    خدایا... یه دنیا دل گرفته ام

    چی کار کنم خدا من و خانوادم را ببینه ؟

    هیچ وقت از خدا نا امید نشید

    چرا خدا یه کاری برای ما نمیکنه

    صدامو داری خدا جونم؟

    دلم از خدا شکسته

    خدا کجاست که صدامو نمی شنوه؟

    چرا خدا همش میگه نه ؟

    چرا هر چی میگم خدا گوش نمیده ؟

    خدا منو دوست داره یا نه؟

    از خدا دلگیرم ... چرا جوابمو نمیده ؟

    خدا واقعا از خلقت من چه هدفی داشته؟



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۲)
    • ۲۵۶۵ بازدید توسط ۱۸۹۳ نفر
    • دوشنبه ۵ فروردين ۹۸ - ۱۴:۴۸

    دلم میخواد برای رفع نیاز عاطفی یه خانم تو زندگیم باشه

    سلام دوستان 

    یه ذره دلم گرفته بود و چه جایی بهتر از خانواده برتر برای درد دل و گرفتن مشورت .

    دوستان من یه پسر ۲۱ ساله هستم... گذشته ی خیلی سختی داشتم، کمبود محبت هم حس میکنم دارم و شدیدا دلم میخواد برای رفع نیاز عاطفی یه خانم تو زندگیم باشه... علی رغم ظاهر خشک و جدیم باطنا خیلی احساساتی هستم... خیلی خواستم فکرم رو درگیر درس کنم چون دانشجو هستم ولی نشد. وضع مالی خوبی ندارم و از لحاظ مالی ۵ سالی طول میکشه خودم رو جمع کنم...

    به واسطه سختی هایی که کشیدم به بلوغ عقلی و بلوغ عاطفی رسیدم و الان نیاز به همدم پیدا کردم. تا حالا هم با دختری دوست نبودم چون فرزند طلاقم نمیخواستم مثل پدرم تنوع طلب شم یا قبحش بشکنه که از وفادار بودن دور بشم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ازدواج فرزندان طلاق (۲۵ مطلب مشابه) نیاز عاطفی پسران (۱۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۰)
    • ۶۹۶۰ بازدید توسط ۵۱۸۰ نفر
    • جمعه ۲ فروردين ۹۸ - ۱۱:۱۹

    لعنت به بی پولی و ترس از ابراز علاقه

    سلام

    ترم دو دانشگاه بودم که کم کم به دختری  از هم رشته ای ها علاقمند شدم، اوایل نمی دونستم این حس چیه ، کم کم سر کلاس فقط به اون نگاه میکردم مدام میخواستم برم جلو باهاش حرف بزنم ولی میترسیدم، چون  تا قبل اون با هیچ دختر حرف نزده بودم و از طرفی شرایط مالیم برای ازدواج جور نبود، کم کم وابستگیم خیلی زیاد شده بود ولی اون نمی دونست شاید هم از نگاه هایم چیزی حس کرده بوده به همین دلایل یکی دو ترم صبر کردم.

     ترم 4 دل زدم به دریا و رفتم جلو که با هاش حرف بزنم ولی یکی بهم گفت تازگی نامزد کرده، چند روز تعقیبش کردم و دیدم درسته . لعنت به بی پولی و کم رویی ، لعنت به این سرنوشت . 

    الان من 32 سالمه و بعد از 12 سال هنوز هم وقتی به یادش میوفتم گریه م میگیره، هر شب با عکسش خوابم میبره . الان هم خونه دارم، هم ماشین دارم، هم شرکت دارم و خانوادم مداوم بهم میگن ازدواج، ولی دیگه اون حس را نسبت به هیچ دختری ندارم . 

    گاهی وقت ها با خودم میگم کاش بهش حداقل میگفتم که چقدر دوستش داشتم شاید اونم ... ، گاهی وقت ها آرزو میکنم شوهرش میمرد . خیلی حس غریبه، یه مشاور بهم گفت افسردگی بلند مدته و باید ازدواج کنم ولی دیگه اون حس را ندارم . 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ابراز علاقه برای ازدواج (۸۱ مطلب مشابه) شکست عشقی (۲۹ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۸)
    • ۷۹۱۵ بازدید توسط ۵۲۳۳ نفر
    • چهارشنبه ۲۹ اسفند ۹۷ - ۱۴:۳۶

    برو بالا