- ۲۶۵۷ بازدید توسط ۱۷۵۳ نفر
- پنجشنبه ۷ خرداد ۹۴ - ۰۸:۵۱
سلام وخسته نباشید
راستش تو دو راهی خاصی گیر کردم نیاز به مشورت تون دارم
یک دختر خانمی به من معرفی شدن که تقریبا همه معیارهای مورد نظرم رو خودشون خدا رو شکر دارن ولی مشکل، اعتیاد بسیار مشخص پدرشون هست طوری که هر کس و ناکسی ایشون رو ببینن تشخیص میدن .
البته من بشخصه خود دختر خانم واسم مهم هستن و دوسشون دارم موندم چطور خانواده م رو راضی کنم.
از دختر خانم هایی هم که این مشکل رو پدرشون دارن میتونم بپرسم از شرایط شون بگن و اینکه چه حسی نسبت به پدرشون دارن و اینکه حاضرن بعد ازدواج رابطه شون رو با پدرشون کمتر کنن .
تشکر
مرتبط:
به خواستگاری دختری که باباش اعتیاد و سوء سابقه داره میرید؟
برادرم معتاده ، من شانس ازدواج دارم ؟
به تعریف بقیه دختر خوبی هستم اما پدرم معتاده
چون پدرم معتاده ، از گزینه های ازدواج پسران حذف میشم ؟
اگه یکی از اعضای خانواده خواستگار معتاد باشه ، ندیده ردش میکنم
ازدواج با دختری که سه برادر معتاد داره
آیا برای یک خواستگار مذهبی معتاد بودن پدرم مهمه ؟
بابام معتاده و میگه تو جلسه خاستگاری نمیام
در خواستگاری بگم که قبلا اعتیاد داشتم ؟
حاضرید با دختری که برادر بزرگش اعتیاد داره ازدواج کنید ؟
به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم
پدر شوهر و مادر شوهرم هر دو اعتیاد به مواد مخدر دارن
پدر دختر مورد علاقم اعتیاد داره
مادر پسر مورد علاقم اعتیاد داره
سلام خدمت همه ی دوستان
نمیخوام دوباره از بد حجابی و ساپورت و اینا حرف بزنم
اما میخواستم بگم الان ماه شعبانه ماه رجبم که گذشت و حدود بیست روز دیگه هم ماه مبارک رمضانه
روزه گرفتن واسه ما مجردا واقعأ سخت شده
چرا ؟
بخدا نه گرمای هوا ما رو اذیت میکنه نه تشنگی نه گرسنگی
فقط وضعیت حجابه که پدر ما رو در آورده
بخدا با دهن روزه یکی باعث بشه تحریک شی خیلی بده
نمیدونم منه جوونه مجرد که میخوام با تقوا باشم و با روزه داری تو گرما ایمانمو محکم کنم چه گناهی کردم که باید اینجوری زجر بکشم ؟
بخدا نمیدونم چیکار کنم که حداقل وقتی روزه دارم چشمم به این خانما نخوره
جمعیا سلام !!
هانی 21 ساله هستم از اونجایی که این سایت پر از دکتر و مهندسه گردن کلفته خواستم اگه میشه این برادرتون رو راهنمایی کنید((( ها اگه بلد باشید و کمکم نکنید من که یه پسری هستم تا الان دوس دختر و از این چیزا نداشتم میرم پی اش بعد میشم یه ادم مزخرف ولرگرد دختر باز بعد معتاد میشم بعد میفتم تویی جوق اب((مادرم میگه ازونجا گرفتیمت ))بعد سوزون میره یجاییم بعد ایدزه میگرم بعد یه شوهر کم میشه اونوقت دخترا بدبخت میشن :) )))
بگذریم
عزیزان من دو سال پشت کنکور بودم برای یه دانشگاه تاپ ولی متاسفانه همون دانشگاهیی ( سر عمر دولتیه ) قبول شدم که همون سال میتونستم برم یعنی دو سال عمر تلف ولی میخواهم محکم برای المپیاد درس بخونم ولی کلا حال و حوصله ندارم یعنی همون انژری اولیه رو ندارم استادهامون واقعا خوبن
مشکلاتم ایناست
1 - واقعا حوصله درس خوندن رو ندارم ولی علاقه دارم هدف دارم مکان دارم :)
2 - جو دانشگاه مون بسیار مزخرفه همش پارکه دختر و پسرایی ... همشون تویی بغل همن و کلا فقط پی همن و پی حرف در اوردن واسه بقیه هستن کلا حال بهم میخوره میرم دانشگاه
عزیزان دکتر و مهندس میدونم واقعا شما ترکوندین و زحمت کشیدن تا به هدفتون رسیدین اگه میشه کمکم کنید
میدونم حوصله تایپ ندارین ولی اینبار رو لطف کنید
واقعا نمیدونم واسه المپیاد از کجا شروع کنم خواهشا کمکم کنید راستی ما 4 شنبه و 5 شنبه تعطیلیم و وقت ازاد زیاد دارم شبا هم باشگاه میرم
خلاصه اینکه برنامه ی درسی واقعا ندارم میخوام برای رشته دانشگاهیم شرکت کنم یک باید معدل بالا باشه در حال حاضر 13 میباشد
بگید خسیس بازی در نیارین از همگی هم ممنون
با سلام من الان عضو شدم و به همه اعیاد شعبانیه را تبریک می گویم
سوالی که من داشتم امیدوارم جوابشو برام بگید .
من 34 سالمه و مجرد هستم متاسفانه یک سال است که از مقعدم یه چیزی بیرون آمده مثل یه گوشت اضافی و موقع رفتن به دستشویی بعضی وقتها خون می بینم و چون خودم هم خجالتی هستم به دکتر مراجعه نمیکنم و هیچکس هم اطلاع ندارم می ترسم یه جوری سرطان باشه .
اگه لطف کنید راهنمایی کنید ممنون می شوم
" حجت "
پرکاربردترین پست های خانواده برتر :
بهترین درسی که می تونید به یه نوجوان بدید چیه؟
بهترین درسی که در عمرتون گرفتید چی بوده؟
با سلام خدمت دوستان عزیزم
اصل سوال من در مورد ازدواج دو فرهنگ متفاوته اما باید توضیح بدم ...
راستش همه شعار می دن که ازدواج باید با کسی باشه که از نظر سطح فرهنگی خانواده ها یکسان باشن .. حالا تبصره هایی هم داره که توجه نمیشه بهش
خانواده ای که سطح فرهنگی بالایی نداره اما یه نفر از اون اعضا به خاطر روابط اجتماعی خودشو بالا می کشه و کاملا متفاوت می شه ...
با یه نفر آشنا می شه که دارای سطح فرهنگی بالایی در اجتماع هستند محل زندگیش!!!! و کلا زندگی متفاوت ... مرفه تر با تحصیلات
حالا این وسط تکلیف چیه ازدواج این دو نفر که تحصیلات و درک بالا دارن و در نود درصد مسائل نظر مشابه دارن .... درسته یا نادرست ...
با خانواده مخالف چه باید کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
دوستان اگر دختری برادرش یا پدرش خلاف کار باشه بعد زمان ازدواج شما با دختر خانم اون خلاف گذاشته باشه کنار ولی مدتی بعد ازدواجتون پدر یا برادرش بخاطر جرمی اعدام بشه چه دیدگاهی نسبت به خانومتون پیدا می کنید؟
تحقیرش می کنید؟
طلاقش می دید؟
سلام
پیشاپیش ممنونم که برام وقت میذارید خواهش میکنم صبورانه حرفام و بخونید و بهم کمک کنید
من یه مشکلی دارم
من یه دختر 20ساله م و خیلی خیلی شوخ و پر انرژیم . یعنی اصلا نمیتونم سنگین رفتار کنم با اینکه خیلی به حجاب و ... اهمیت میدم ولی نمیدونم چرا وقتی با افراد نامحرمی روبرو میشم که افراد سالم و باشعوری هستن و اهل رعایت حد و حدودشون هستن منم دیگه زیاد رعایت نمیکنم و جلوشون شوخی میکنم یا حتی رفتارای بدتر ( که روم نمیشه بگم ولی یه بار برای همکارام یه ادای طنزی در آوردم که حسابی باعث خنده شد:( )
مثلا تو یه پاساژی کار میکردم با یکی از همکارامون که با نامزدش با هم بودن رفت و آمد داشتم ( یعنی کلید مغازه رو میسپردم اگه مشتری اومد یا ... ) نامزدش خواهر زن صاحب کار من بود و برا همین با هم آشنا بودیم وگرنه با بقیه حتی سلام علیک هم نمیکردم این همکارمون ( آقای 24 ساله) هم از همه سالمتر بود یعنی واقعا پسر خوبی بود و با اینکه زیاد مذهبی نبود اما خیلی رعایت میکرد همین باعث شده بود من زیاد سخت نگیرم و همین باعث شد که من کم کم عذاب وجدان بگیرم و بعد از یه مدت دیگه سر کار نرفتم و تصمیم گرفتم تو خونه کار کنم .
سلام
قبل از هر چیز بگم که خودم میدونم مشکلم مسخرس ولی واقعا داره عذابم میده,
من بیست و سه سالمه و سه ماهه ازدواج کردم نه با حجابم نه بی حجاب یعنی جلف نیستم ولی رو مدم. و خوشتیپ شوهرم و خونوادش هم همینجورن ولی تو این سه ماهیی که ازدواج کردیم شوهرم مدام اصرار میکنه که باید چادر سر کنم,ارایش نداشته باشم وقتی با مردا حرف میزنم خیلی نخنددم و.حتی با فامیلای خودش مثل پسر خاله و پسر عمه و.....,کلا تو این سه ماه همش بحثمون میشه .
وقتی بهش میگم مادرت و خواهرات هم همین جورین میگه اونا شوهر دارن حتما شوهرشان خوشون میاد اینجور باشن,تازگی فکر میکنم نکنه بهم بی اعتماده که اینجور میکنه در صورتی که من کاری نکردم که بی اعتمادش کنم,شما بگین چیکار. کنم که فکر نکنه من بردشم و هرچی میگه باید قبول کنم؟
مرتبط:
سلامتی دخترایی که سرشون بره چادرشون نمیره...
چکار کنم تمایل به پوشیدن چادر در من دائمی بشه ؟
خیلی بده که حجابم رو از چادر به مانتو تغییر بدم ؟
احساس میکنم به چادرم علاقه ی قبلی رو ندارم
می ترسم بی حجابی ها باعث بشه از چادرم بدم بیاد
سلام
من میخوام بدون مقدمه یه موضوعی رو بگم، بدون اینکه هیچ نامی یا نشانی از خودم بجا بذارم.
ببینین، همه میدونیم که طلسم و دعا و... وجود داره اما کسانی که واقعا این کارو بلدن هیچ وقت رو نمیکنن و کتمان میکنن، و کسانی که جار میزنن ما بلدیم اکثرا دروغگو و کلاهبردار هستند. ینی شاید 99/99% خالی ببندن و تنها 0.01% راست بگن.
اما من سوالم اینه که، ما از کجا بفهمیم که کسی مارو دعا یا طلسم کرده؟ اگر فهمیدیم چجوری طلسمشو باطل کنیم؟ در حالیکه کسی رو نمیشناسیم که اینکارو واقعا بلد باشه. ببینین هر چی تکنولوژی بیشتر پیشرفت میکنه، طلسم و... کمتر مورد قبول مردم واقع میشه. منم از منکرین این موضوع بودم. اما خواهر خودم اتفاقی براش افتاد که باورمون شد.
بیشتر بخوانید :
آیا طلسم کردن واقعا وجود داره ؟
یه بنده خدا میگفت بختتو بستن راسته؟
خواهر من دختر ...( بیان خصوصیات ظاهری ) هست، ژنتیکی مثله مادرمه، با معدل 19.90 نهایی و میانگین تراز 7500 رفت کنکور داد 7000 شد رتبش، دو سال موند پشت کنکور بازم همین جور. رسید به سن ازدواج و براش هیچ خواستگاری نمیومد همه تعجب کرده بودیم دختری که چادریه اینقدر خوشگله هیچ خواستگاری نداشته باشه، آخرش چی شد بماند، اما فهمیدیم طلسم شده، با هر زحمتی که شده باطلش کردیم، دقیقا سال بعدش در سن 23 سالگی پزشکی قبول شد، همون سال خواستگارا صف کشیدن دمه خونمون.
سلام
من یه پسر هستم که 22 سالم هست
با یه دختر خانمی که حدودا یک سال از خودم کوچکتر هست سه ساله کمه آشنا شدم و تنها یک بار به همراه مادرشون ملاقاتشون کردم
اول این رو بگم که من تا حالا دوست دختر نداشتم و اصلا اعتقادی هم به این روابط ندارم، اونم هم همین طور هست ، تو این سه سال خیلی از رفتارهاش رو شناختم
تقریبا یک ماه شده که بهش گفتم دوسشدارم و ...
خییییییییلی بد بین هست، حتی یک بار هم به طور مستقسم بهش گفتم بد بینی، خودشم کاملا قبول داره. یک بار تعریف میکرد دوست پسره دوستش داره ولش میکنه و دوستش ناراحته، و روز به روز داره چاق تر میشه، من اصلا منظورش رو متوجه نشدم، تا این که فهمیدم فکر میکنه دوستش حامله است!!! بعدش که از دوستش پرسید فهمید اونطور نیست، اومد بهم گفتم نمیدونم چرا بد بین شدم و ...، میخوام بگم خودشم قبول داره که بدبینه
مشکلم اینه، من آدم مذهبی و معتقدی هستم، اکثر ازدواج هامون فامیلی و سنتی هست، چه طور ایشون رو باید به خانواده مون معرفی کنم؟
و مشکل بعدی اینکه بهش میگم آرایش نکن میری بیرون، میگه چرا؟ بهش میگم من نمیتونم تحمل کنم یکی تو رو ببینه و خوشش بیاد، میگه بعضی وقتا هست یه نفر چشمش قشنگه، هر کی هم ببینه خوشش میاد، و نمیشه هم کاریش کرد!!!!!!! الان من باید چی بهش بگم که قبول کنه؟
سره این مسایل یک بار گفت به درد هم نمیخوریم و ... همونجا تموم کرد، فرداش بهش SMS دادم، نمیام حوصله ندارم، بعدش نوشتم اشتباه شد، اونم بلافاصله جواب داد منم حوصله ندارم، خلاصه سره حرفو باز کردیم، بهش رک و رو راست گفتم ببین، زوری نمیشه، تو منو میخوای یا نه، گفت آره، گفتم آگه فردا یه چیز بهت بگم چه قد برات اهمیت داره، گفت خیلی، خلاصه فهمیدم اونم منو دوست داره.
الان مشکلم سره معرفی کردنش به خانواده اس، ببنید ما تو خانوادمون کسی که هنوز ازدواج نکرده، ابرو بر نمیداره آرایش نمیکنه، نمیدونم چه جوری باید معرفی کنم، به خودش هم گفتم که من خانواده ام اطلاع ندارن، چون هم نمیدونم چه جوری بگم هم شرایطش رو ندارم (پدرم درگیر خیلی مسائل هستش ) البته اون پرد و مادرش اطلاع دارن، نظر خودم اینه که مادرش که منو دیده، از نظر اون ها تایید شده ام
مورد بعدی که باهاش مشکل دارم اینه، ببنید اون نماز نمیخونه، ولی پدر و مادرش میخونن، ولی دختره پاکیه، اصلا به این اعتقاد ندارم که هر کی نماز میخونه خوبه هر کی نمیخونه بد! ولی خب مثلا اون روز گفت میخوام سگ بیارم خونه، من بهش گفتم نیار هم از نظر بهداشتی هم اینکه نجسه، گفت نجس یعنی چی، اگه بد بود خدا خلق نمیکرد، من بهش گفتم نجس که بد نیست، نجس یعنی هنگام مواجه شدن باهاش ، باید یک طوره دیگه عمل کنیم، نه این که بد باشه.
کلا متوجه شدم که یه مقدار لج بازه و بچه گانه فکر و جواب میده
بهش میگم شب هوا تاریکه زودتر برو خونه ، میگه توام همینطور میگم برای تو خطرش بیشتره، میکه اگه شما پسرا نبودید خطری برای ما نداشت از این ور اینو میگه، از اون ورم که میگه بیا من ببینمت و من بهش میگم به خاطر یه سری مسائل نمیتونم بیام ( ایشون شهرستان هستن ) بیا با هم فکر کنیم، میگه تو مردی، من باید فکر کنم؟
کلا اینطوری جواب میده.
یه دوست داره، هندی هستش، قبل از این که این حرف ها پیش بیاد، من در جریانه اون دوستش بودم، یک روز که بهش گفتم من تو رو اگه بخوام، با اون دوسته هندی و ... باید قبولت کنم، گفت نه با اون دوست هندی
نمیدونم میتونم روش حساب کنم یا نه؟
پس دو تا موضوع شد، معرفی به خانواده ام، و آرایش و پوششش
ببخشید طولانی شد.
سلام بچه ها
من پسرم و درشرف ازدواج .مدتی که پیش روانپزشک رفتم و ایشون یک سری قرص بهم داده
بعد سرچ توی اینترنت متوجه شدم جنون جوانی (یک جور وسواس اجباری که همراه سر درد هست ) دارم .
میخواستم از دختران بپرسم :
1- باید در جلسه خواستگاری مطرح کنم این قضیه رو یا نه ؟
2- میخواستم بدونم اگر مطرح نکنم و خودتان بفهمید چکار میکنید ؟
ضمناً هیچ خطری برای کسی ندارم و دارای لیسانس در یک رشته خوب هستم
پیشاپیش ممنون از نظراتتون
سلام
به شدت این سوال این روزا دغدغه ی من شده . اگه کسی میتونه کمک کنه لطفا
من لیسانس دارم از رشته ای که اصلا علاقه بهش ندارم از زیر مجموعه های انسانی هستش میخوام واسه ارشد صنایع شرکت کنم که اصلا واحدای درسیشون به هم ربطی نداره
اینجا کسی هست که رشتش صنایع باشه من نمیخوام برم بشینم فقط سر کلاسا میخوام معدل الف باشم واقعا میخوام تلاش کنم اما میترسم برم این رشته و نتونم عالی باشم یعنی سر خورده بشم اصلا دوست ندارم اونجوری بشه
میشه کسایی که اطلاع دارن کمک کنم ممنون میشم
مرتبط با رشته انسانی:
درخواست معرفی کتاب کنکور و تست برای رشته انسانی
آیا در رشته انسانی و ریاضی شرایط کار خوبه ؟
چرا دانشگاه آزاد ،تکمیل ظرفیت برای رشته ریاضی و انسانی ندارد؟
آموزش روش های درس خواندن برای کنکور رشته انسانی
می خوام برای کنکور رشته انسانی آماده بشم
دیپلم انسانی دارم، چطور دیپلم ریاضی بگیرم و کوانتوم بخونم؟
برای معلم شدن رفتم انسانی اما ...
سلام
یه سوال دارم از اقایون فقط خواهش می کنم با فکر جواب سوالمو بدین ... جوابتون خیلی مهمه برام
من 21 سالمه و دانشجوی یه رشته ی خیلی خوب از دانشگاه اهواز .
خواستگار زیاد داشتم بیشترشونم از دانشگاه ولی خوب تا موضوع رو بهشون گفتم از ازدواج با من پشیمون شدن ....
موضوع اینکه پدر من کمونیست هستن و اعتقادی به خدا ندارن مامانمم تقریبا مثل بابام
ولی من خدا رو شکر یه راه دیگه رو واسه زندگیم انتخاب کردم....
نمازمو میخونم... روزمو میگیرم ... نوکر خدا هم هستم
حجابمم مانتوییه ولی یه تار از موهام پیدا نیست... ساده و بی ارایش اما خوشگل
خلاصه خودم سعی کردم اون طوری باشم که لایق بندگی خدا باشم
یه مدته همش کارم شده گریه هیچ کاری هم نمی تونم بکنم!
من که خودم اینطوریم پس چرا پسرای مومن و مذهبی به خاطر مامان و بابام پشیمون میشن؟!!
نمیدونم شاید اصلا هیچی بهشون نگم بهتر باشه!!
چیکار کنم؟!!! خواهش میکنم کمکم کنید...
شما هم حاضر نیستید با چنین دختری ازدواج کنید؟!!
سلام خانما لطفا جواب بدید بدون شعار
اگه همسر شما دو تا خواهر مجرد داشته باشه که بجز اون کسی و نداشته باشن حاضرید اونا رو کنار خودتون بپذیرید ؟
چه مشکلی ممکنه پیش بیاد توی زندگی با اونا ؟ میتونید بخاطر حس انسانیت روی خواسته های خودتون پا بذارید؟