٢٣ سالمه . این روزا خیلی دلم گرفته همش کارم شده گریه با کوچکترین حرف عصبی میشم مشکلم از موقعی شروع شد که عقد کردم .
حدودا یک سال پیش خواستگاری برام اومد که از نظر من و خانوادم خوب بود جواب مثبت دادم نامزدم ٢٧ سالشه و شغلش آزاده رفتارش با من خیلی خوبه پیش همه تعریفم میکنه خانمم هنرمنده کارای هنریش حرف نداره .
بهم میگه تو یه فرشته ای که خدا بهم داده میگه عاشق مظلومیتت زیباییت شدم مهربونت منم خیلی دوسش دارم ولی حدودا دو ماه از عقدم گذشته بود که از زبون خواهر نامزدم شنیدم که نامزدم که مغازشو که با دوستش شریک بوده فروخته خیلی تعجب کردم و ناراحت شدم که چرا نامزدم به من چیزی نگفته با خودش حرف زدم بهم گفت ترسیده بهم بگه نمیخواسته منو از دست بده گفت دوسش باعث شده مغازه رو بفروشه .
اینا به کنار بهم گفت بدهکاره بانکه همه پول مغازشو داده واسه بدهیش هنوزم بدهکاره بانکه و تا سال دیگه باید ٢٥ میلیون بدهیشو به بانک بده .
وقتی حرفاش شنیدم خیلی ناراحت شدم که چرا این چیزا را از من پنهان کرده برام گریه کرد خیلی دوسم داره ترسیده بهم بگه نمیخواسته منو از دست بده گفت جبران میکنه نمیذاره سختی بکشم بهش فرصت بدم همه چی رو درست میکنه .
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)