سلام
یه چیزی منو تو زندگیم آزار میده، خیلی وقته این صفحه رو دنبال میکنم دیدم خیلی ها از مشکلات شون صحبت کردن منم گفتم مشکلی که دارم رو اینجا بگم ...
من دختری هستم که دارم وارد سن ۲۶ سالگی میشم، دو سه سال پیش یه خواستگار فامیل داشتم ردش کردم، پدرم خیلی بهم فشار آورد جواب مثبت بدم چون مورد مناسبیه، ولی من هیچ علاقه ای به این خواستگار نداشتم، ترسیدم تو زندگیم اثرات منفی بذاره نخواستم گند بزنم به زندگی خودم و یکی دیگه .
همه گفتن علاقه بوجود میاد بعدش، ولی من قبول نکردم، مشکل اینجاست که بابام یه تهدیدی کرد که اگه اینو قبول نکردی دیگه اجازه هیچ خواستگاری رو نمیدم که دیگه بیاد، پدرم دوست داره حرف حرف خودش باشه، اوایل تهدیدش رو جدی نگرفتم الان که ۲۶ سالم داره میشه خیلی افکار میاد تو سرم که نکنه فرصت های ازدواجم از دست بره دیگه نتونم ازدواج کنم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
نداشتن خواستگار مناسب (۷۴ مطلب مشابه) ازدواج فرزندان (۱۶۳ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۸۲ مطلب مشابه) مخالفت خانواده با ازدواج (۲۹ مطلب مشابه)