خانواده برتر

به سوال کننده

یه خواستگار پولدار واسش اومده ننه من غریبم بازی در میاره.اشکاشم اشک تمساحه.و معلومه از اون دروغگوهای هفت خطه که به خواستگارش راجع به گذشتش دروغ گفته.با 2 نفر تا حالا رابطه داشته(البته تا اینجاشو شما میدونی).یه سوال ؟؟؟

با منطق برید جلو

سلام

وقتی پیامایی مث پیامای شما با این مضمون میبینم اشکم در میاد ...نمیدونم تو چه کتاب نانوشته ای اومده... من موقعیتای ازدواج داشتم که طرفمو خانوادشو میخریدنو ازاد میکردن ولی من اونو ترجیح دادم سه سال و نیم منتظرش شدم تا بتونه پیش قدم بشه و اقدام کنه... برای هر بدیش خودمو گول میزدم اما به محض اینکه شاغل شد برای همیشه رفت ... و من موندمو احساس لگدمال شدم ای کاش منم میتونستم کسیو جایگزینش کنم ای کاش اینقدر دوسش نداشتم ای کاش منم اهن پرست بودم تا بازیچه نشم...

الهی خدا همچین دختری رو نصیب کفتار بیابونم نکنه!فکرشم حتی ادمو از زندگی سیر میکنه!

اوففف چه دختر....هم وابستس،هم سست عنصره هم پول پرسته،هم دروغ گو.خخخ اگه جای شمابودم انتقام می گرفتم بنظرم بروهمه چیزروبه خواستگارش بگوتابپره بگوبهت دروغ گفته،البته حواستون باشه دعوانکنید،خیلی ادم بخاطربی پولی وکم طاقتی خودش وطرف مقابل رابطش بهم بخوره،شمابایدازهمون اول خصوصیات دختره رومیشناختید,اکثردختران چادری زیربلیت خانواده هستن درسته بعضیاشون پاک هستن اماجسارت مخالفت وتحمل سختی روندارن و...به هرحال امیدوارم این بحران روپشت بگذاریدموفق باشید

ایشون دوسال منتظر بودن ...!!! برای یک دختر سن طلایی ازدواج محدوده و سریع از دایره انتخاب حذف میشه !کمی از زاویه دید دختر و خانواده اش هم باید دید..ایشون دوسال صبر کردن کم زمانی نیست! 

خخ من یک نکته ای رومیخوام اصلاح کنم اونم اینه که گفتم ایشون چادری هستن درصورتی که سوال کننده هیچ اشاره ای به این موضوع نکردن ومن این پست روباپست مشابه اشتباه گرفتم ولی بازهم قضیه عوض نمیشه چه ایشون چادری باشن چه غیرچادری رابطه شماچون پایه درستی نداشته ازاولش اشتباه بوده جفتتون هم مقصرین اگه خوب فکرکنین میغچفهمین درسته دختره اخرش کم اوردولی خب شمارابطه روشروع کردین میتونستین شروع نکنین،والسلام

با نظر مهرسا کاملا موافقم.

دمش گرم،دختر خانم بسیار عاقل و فهمیده ای بود که ازدواج کرد.

بیچاره خواستگارش از همه جا بی خبر ه فکر میکنه با یه دختر ه چادریه و آفتاب و مهتاب ندیده داره ازدواج میکنه لطفا خانمهای محترم صداقت داشته باشید ودر خصوص گذشتتون پنهان کاری نکنید اگر روابطی داشتید  به خواستگارتون بگیدهیچ وقت تنهایی برای طرف مقابلتون هم تصمیم گیری نکنید

سلام 

من این وسط دلم واسه هیچ کس نمی سوزه غیر از اون پسر دومی که از دختره خاستگاری کرده و خبر نداره دختره قبلا با n  نفر بوده 

ببین وقتی باباش گفت تا کار نداری نیا، خب شما نباید بیخیال میشی همون هفته حتی شده بری یه مغازه شاگردی کنی یا بری شهرداری پارک بانی کنی باید یه کار موقت واسه خودت جور میکردی و با دسته گل میرفتی مغازه باباش. اگرم باباش از در مغازه شما رو بیرون میکرد شما از پنجره دوباره میرفتی تو . دفعه بعد واسطه می فرستادی. .... ولی من از پیامات با عرض معذرت  حس کردم آدم شلی هستی برا همین مثل بقیه دوستان اصصصصلا توصیه نمیکنم بری عکسارو نشون بدی!  

به نظر دهنده ها 

میدونم سخته ولی باید خودتو جمع و جور کنی. عاخه یک لحظه فکر کن. تا کی میخوای اینطوری باشی. اون داره ازدواج میکنه. با یک فرد پولدار. متاسفانه تو این دنیا پول حرف اولو میزنه. نه عشق و اخلاق و... .

من مدت زیادی نیست که با این وبلاگ آشنا شدم. واقعا برام عجیبه اکثرا دوستان طوری قاطع صحبت میکنند انگار با سوال کننده و طرف مقابلشون زندگی کردن و همیشه با هم بودن

حرفی ندارم،الله اعلم.

به سوال کننده:میدونستی فردمحکمی نیس ولی به حرفاش اعتمادکردی،الانم اگربخوای بزورخواستگاری وازدواجش روبهم بزنی وخواستگارش بهش بگه دختره بیشترازت متنفرمیشه،اون اگه تورومیخواست جانمیزد،دوتاراه بیشترنداری یابایدبصورت ناشناس سنگ بندازی وروابط قبلی این دخترروبه خواستگارش بگی وبگی دختره سست عنصره تاشک به ذهنش بیفته،یاکلابیخیال بشی اگرم نشدبایک روانشناس مشورت کن اگرم دانشگاهی بامشاوردانشگاه صحبت کن که دیگع پولی نباشه،به هرحال این انتخاب خودت بوده خودتم بایدحلش کنی،اینکه دختره بخاطرپول ووابستگی به خانواده تورورهاکرده وهمچنین به خواستگارش درموردگذشتش دروغ گفته ابزارتوهه میتونی استفاده کنی امیدوارم موفق باشی

اولا که تحت هیچ شرایطی با آبروی اون دختر بازی نکنید، اگر اون آقای خواستگار حسابی تحقیق میکردن و به شما می رسیدن و ازتون سوال میکردن که همچین چیزی واقعیت داره، اونوقت موظف بودین واقعیت رو بگید. خیلی خوبه که منطقی دارید در این مورد پیش میرید. 

شما که اینقدر سطح اجتماعیتون بالاست واقعا چرا دختر رو دو سال معطل خودت کردی؟ چقدر براش استرس و ناراحتی تو این مدت درست کردی؟ هی امروز فردا کردی..

به سوال کننده از این دختر بهتره فاصله بگیری اکثر این دخترها بعد از ورود به زندگی متاهلی هم به تعهدات خودشون پایبند نیستند همانطور که توی دوره مجردی نبودند همین دختر چند وقت بعداز ازدواجش باز هوای عشق قبلیش به سرش میزنه و بهت زنگ میزنه که من تو رو دوست دارم به شوهرم علاقه ندارم و از این حرفا هر چقدر هم شوهرش خوب باشه  مراقب باش خدا تو رو از فتنه‌ها در امان نگه داره

آخی.طفلکی خانما همگی اومدن گفتن ابروشو نریز.حالا سوال من اینجاس.دختری که با چندنفر دوسته مگه ابرو براش مهمه؟؟؟یه درصد فک کن پسره خواستگارش پسر پاکی باشه.گناهش چیه که این دخترو باید بگیره؟؟؟دختری به این مکاری و حیله گریو.

من جای تو بودم عکسارو به خواستگارش نشون میدادم دوره دختره رو هم خط میکشیدم.به همین سادگی تلافی میکردم

ممنون از همه نظرات ولی واقعا نه در مورد من نه اون دختر قضاوت ناحق نکنید هرچند همه نظرات برام محترمه چون وقت گذاشتن.من هرگز تصمیم نداشتم ابروش ببرم فقط دوست ندارم یه نفر دیگه دستش بگیره شب ها پیشش باشه چون یه حس غیرت خاصی بهش دارم و این من خیلی داره عصبانی میکنه.

به سولماز خانوم 

اقای سوال کننده:شماداری باحس علاقه خودت میجنگی اینایی که میان کامنت میزارن حرفاشون طلاست،اون دخترسرتوکلاه گذاشت پدرش روانتخاب کرد،پول روانتخاب کرد،به خواستگارش دروغ گفته باکسی نبوده،اون وقت توعشق چشاتوکورکرده ونمیخوای جلوشوبگیری،خیلی ساده ای،واون دخترهم خیلی ضعیفه قبول کن این قضاوت نیس ریختن ابروهم نیس دفاع ازعدم سوع استفادس،دفاع ازشرف شخصیه،نمی دونم ولی امیدوارم خوشبخت بشی

نکته قابل تاملی تو کامنت های سوال کننده وجود داره.....تو اخرین کامنتش گفته اون دختر پدرش رو دوستش نداشته و از پدرش متنفر بوده!!!....اینجور دخترا که رابطه عاطفی و احساسی خوبی با پدرشون ندارن خلاء عاطفی رو با تجربه کردن چندین دوست پسر میخوان جبران کنن.....با وجودی که پسرم و از اهن پرستی و فیلم بازی دخترا متنفرم،ولی حس میکنم این دختر گذشته و خانواده خوبی مخصوصا پدرشون نداشته و سر در گم هس که اصلا ازدواج کنه یا نکنه با کی ازدواج کنه.....چون شناخت مناسبی از جنس مخالف نداره.....اقای سوال کننده فقط بعنوان یه پسر بهت توصیه میکنم اگه میتونی از طریق خانواده برو با پدرش صحبت کن و ببین یه فرصت بهت میده یا نه.....چون طرف مقابل شما فقط پدرشه.....اگه پدرش راضی شد و خود دختر هم خواست که مبارک باشه ولی اگه پدرش راضی شد ولی خود دختر دیگه راضی نشد اونوقت دیگه کامل بیخیالش شو.....بهرحال دیگه اون تورو نمیخواد و چه عکساشو پخش کنی یا نکنی یا بری به خاستگارش بگی یا نگی اون تورو نمیخواد و هیچی عوض نمیشه.....و این واست تجربه ای میشه تا الکی به کسی دل نبندی.....ولی در هر صورت به هیچ عنوان عکساشو پخش نکن و فکر تلافی نباش.....به نظرم تنها راهی که واست مونده همینه که بری با پدرش صحبت کنی.....اگه واقعا دوستش داری نهایت تلاشت رو بکن تا بدستش بیاری ولی اگه نشد نهایت تلاشت رو بکن که ازدواج موفقی داشته باشه و خوشبخت بشه و واسش ارزوی خوشبختی کن.....و در اخر بذار تجربه مشابه خودمو بگم.....من با دختری سه سال باهم بودیم.....خیلی به همدیگه علاقه و اعتماد داشتیم و عکسهای همدیگه رو هم داشتیم ولی عکس کاملا با حجاب و چادری.....تازه عکسشو بعد از یکسال واسم فرستاد و از اوناییم نبود که با پسر جماعت بیرون بره.....در واقع اونقدر دوستش داشتم که واسم از ابجی کمتر نبود و اونم اونقدر بهم اعتماد داشت که در دوران دانشجویی که پول لازم داشتم بهم میداد و بعدا بهش پس دادم.....ولی واقعا شرایط ازدواج نداشتم و اینو لابه لای حرفاش چند بار بهم گفت که حداقل یه کار ثابت پیدا کن تا حداقل شرط لازم واسه ازدواجت محیا بشه.....خودش بهم میگفت کار ثابت داشتن شرایطت رو 80 درصد بهتر میکنه.....چون رو همیت کار ثابت میتونی برنامه ریزی کنی و خونه دار و ماشین دار بشی......باز چند بار بهم گفت پسر خیلی خوب و خانواده دوستی هستی ولی باید شرایط ازدواجت رو فراهم کنی و تقریبا خودمم میدونستم که اگه کار ثابت پیدا کنم و ازش خاستگاری کنم حداقل شرایط اولیه ازدواج رو محیا کردم ولی منم تو برهه ای بودم که واقعا کار پیدا نمیشد.....خودمم میدونستم هیچی ندارم و واقعا ریسک بزرگی بود که میخواست زن پسری مث من بشه......ولی تو این سه سال خاستگارای خوبی رو رد میکرد.....تا اینکه یه خاستگار خوب و سمج داشت و اخرشم به همون جواب مثبت داد.....منم از ته دل واسش ارزوی خوشبختی کردم و گفتم امیدوارم خوشبخت و سعادتمند بشی.....چون واقعا دوستش داشتم.....بعد از چند ماه که از عقدش گذشته بود بهم پیام داد که خواست احوالمو بپرسه و چون میدونست دلم واسش خیلی تنگ شده بهم پیام داد و گفت تو فکرم بوده.....هنوزم از طریق خواهرم دورادور احوال همدیگه رو جویا هستیم و خداروشکر خوشبخته و همسر و زندگی خیلی خوبی داره......منم خدا میدونه واقعا چون همسر خیلی خوب و مهربونی نصیبش شده خیلی خوشحالم که خوشحال و خوشبخته.....حتی گفته حاضره دختر خیلی خوبی رو بهم معرفی کنه تا منم ازدواج کنم....ولی من فعلا شرایط ازدواج رو ندارم.....خلاصه اقای سوال کننده از من میشنوی تونستی بدستش بیاری که هیچ،اگه زور خودتو زدی و نشد بسپارش به خدا و واسش ارزوی خوشختی کن.....مث من دل پاک باش و نظرت فقط خدا باشه.....اینجور موقع ها باید خودت و دلتو فدا کنی بره.....نذار کینه های شیطانی دلتو سیاه کنه.....موفق باشی

( هفته پیش ی پسر خودکشی کرد که تازه ازدواج کرده بود ! 

منم آخذین خواستگاری که راه دادم همه معیارامو ذاشت. مخصوصا مذهبی بودن. ولی خب طبق معمول اینا هم رفتن پشت سرشونم نگاه نکردن. باعث شدن من و خانوادم به هم بریزیم. حالا من خودمو دلداری میدادم و برمشتم به حال سابقم دوباره مثل خمپاره مادرم بهم میتوپید. دیگه کلافه شدم.

سلام

به پسر آریایی :اگه پیاممو دقیق بخونی غیر از دوستی و چت موردای دیگه رو هم نوشتم. بله شما دوستی نداشتی . 

راستی برا راضی کردن باباتون غیر از اینکه بگی دختره خودش راضیه ولی تو فشاره، اعتصاب غذا و قهر نتیجه میده. 

واقعا چرا پسرا اینجوری هستن؟ من وقتی ۲۵ ساله بودم با یه پسر ۳۰ ساله آشنا شدم.واقعا میخواستمش.به خاطرش همه خواستگارامو رد کردم.۵ سال منتظر موندم تا بلکه بیاد خواستگاریم. بهش گفتم ازش هیچی نمیخوام.نه عروسی نه مهریه نه طلا.اما نیومد خواستگاریم.بعد از ۵ سال در سن ۳۰ سالگی با اصرار خانوادم باهاش کات کردم و با یکی از خواستگارام که خانوادم خیلی قبولش دارن عقد کردم.حالا همون آدمی که میگفت قصد ازدواج نداره ناراحته که چرا ترکش کردم.عصبانیه که چرا با یه نفر دیگه عقد کردم.یادش رفته اون روزایی رو که بهش میگفتم دوستش دارم و دلم میخواد همسرش باشم.یادش رفته اون روزایی رو که میتونست بیاد خواستگاریم ولی نیومد.یادش رفته ۵ سال منتظر بودم و صبر کردم.تازه ایشون شرایط شغلی و مالیش کاملا برای ازدواج آماده بود ولی اقدام نکرد.الان همه جا پشت سر من حرف میزنه و بد میگه و میگه بهش بی وفایی کردم و خائنم !!!!!! صبر و انتظار حد و اندازه ای داره.تا ابد که نمیشه برای آدمی که جنم خواستگاری و ازدواج نداره صبر کرد‌.توی جامعه ما دخترا از طرف خانواده و جامعه تحت فشارن که زودتر ازدواج کنن.تا ابد که نمیتونن به پای یه نفر بشینن که بیاد یا نیاد.تازه ایشون همیشه به من میگفت که به خاطرش خواستگارامو رد نکنم ولی حالا ناراحته که من عقد کردم !!!!!! ما رابطه جنسی با هم نداشتیم اما من همه چیو به نامزدم گفتم که کاملا در جریان باشه.حتی چت و پیامایی که باهاش رد و بدل کرده بودم به نامزدم نشون دادم که همه چی شفاف و واضح باشه

پناه میبرم به خدا  از شر قضاوت های بنده هاش!

من نگفتم بره سراغ ایشون. اصولا به نظرم ما در جایگاهی نیستیم که بگیم ایشون بره یا نره سراغ دختره. ببین قبلش نوشتم ببینه دلش چی میگه و هزینه دادن برا عشق و عاشقی فرع بر اینه که مطمین باشه ایشون به درد زندگی میخوره.

به سولماز خانوم : گفتین  چرا پرسیدم این فرد واسه ازدواج خوبه .من منطورم این بود که ایا من فردا برم پیش خواستگار و فلان کار بکنم  ایا بعدش اصلا دیگه میشه با چنین شخصی ازدواج کرد ایا اون موقع ممکن نیست بخاطر کاری کردم بامنم ازدواج نکنه وگرنه من به انتخابم اعتماد دارم. در ضمن پدرم در نهایت به نظرم احترام میزارن و زورگو نیستن.

به نظر من پسره رو بترسون و تهدیدش کن تا بره پی کارش.. اون موقه دختره رو ولش کن.. این کار تنها راه انتقامه.. به گوش پسره برسون با چند نفر بوده.. 

به خانم سولماز