چند وقتی هست که در خانواده برتر بحث تیپ های شخصیتی خیلی داغ شده، یه جوری بهش داره توجه میشه که انگار مهم ترین موضوع تو ازدواجه، ببینید من نمیخوام این مسئله رو نقض کنم، اتفاقا به نظرم اصلا بد نیست که در نظر گرفته بشه خیلی هم خوبه، ولی چند تا مسئله وجود داره؛
یکی اینکه این جور علوم و تحقیقات معمولا تاریخ مصرف دارن، هر چند وقت یه بار محققین چیزهای جدیدی رو میفهمن که گاهی اوقات با یافته ها و نظریات قبلی فرق میکنه یا حتی ممکنه اون ها رو نقض هم بکنه، پس نباید خیال کنید این جور تست ها و تحلیل ها بهترین شیوه انتخاب همسره و تمام انرژی و تمرکز خودتون رو به جای توجه به جوانب دیگه فرد مورد نظر، روی تحلیل شخصیت بر اون اساس قرار بدین.
مسئله بعدی اینکه اگه دقت کرده باشید این روش ها و تست ها همچین هم دقیق نیستن، مثلا یه نفر پست گذاشته که من istj هستم و ویژگی های خودش رو شرح داده، بعد یه سری اومدن کامنت گذاشتن گفتن که اونها هم istj هستن ولی ویژگی هاشون فرق داره، پس خیال نکنید این تست ها وحی منزل هست و مو لا درزشون نمیره، تمام حرف من این نیستش که بگم برای شناخت افراد یا همسر آینده از علم کمک نگیرید، فقط میخوام بگم مسائل مهم تری هست که اون ها رو باید در اولویت بذارید، مثلا انسانیت، تربیت، شعور و احساسات. اینا مهمه ...
شما حتی اگه با جذاب ترین و کامل ترین و هماهنگ ترین تیپ شخصیتی با خودتون هم ازدواج کنید تا وقتی انسانیت نداشته باشه، تربیت نداشته باشه، احساس نداشته باشه، زندگی تون محکوم به شکسته، پس اول انسانیت و شرافت مندی و این جور مسائل رو اولویت قرار بدین، بعد برین سراغ تیپ های شخصیتی.
ببینید به عنوان مثال پدر من یه entp هستش که یکی از جذابترین و پرطرفدارترین تیپ های شخصیتیه، تو فامیل و جامعه و اینور و اونور همه بهش احترام میذارن و دوستش دارن، ولی همین فرد جذاب نمیدونید چه جنایت هایی در حق مادر من و ما کرده، تمام تصویری که من از کودکیم در ذهن دارم پر از دعوا، کتک، خیانت و اینجور چیزهاست.
یکی از نمونه هایی که هر وقت یادم میافته آتیش میگیرم؛
اینه که مادرم حامله بود و شکمش به چه بزرگی در جریان دعوا و جر و بحث پدرم موهاش رو گرفت کشید، مادرم هم افتاد زمین و بابام تو همون حالت که موهاش رو گرفته بود میکشیدش رو زمین و از دوازده تا پله کشیدش پایین و مادرم در جا بچه ش سقط شد و دچار خونریزی شدید شد و ...
شاید فکر کنید پدر من که این کار رو کرد دیوانه بود، یا معتاد بود، یا مست بود، ولی هیچ کدوم این ها نبود، اون یه فرد خوش نام با شغل مهم بود که فوق العاده محبوب و موجه بود، میخوام بگم شخصیت کاریزماتیک و جذاب داشتن نشونه پاکی و انسانیت نیست.
تو ازدواج پاکی و انسانیت و شرافت مهمه، خوش برخورد بودن، حرف های خوب زدن، روابط عمومی بالا داشتن، همه اینا جزو ظواهره، به باطن توجه کنید چون همه میدونن برای پیشبرد اهداف شون تو زندگی و اجتماع باید حفظ ظاهر کنن و با مردم خوب رفتار کنن و نقش یه آدم خوب رو بازی کنن.
حتی آدم های بدجنسم اینو میدونن، پس تحت تاثیر رفتار و گفتار قرار نگیرید که ممکنه ظاهری و از روی سیاست باشه، پدر من آدمی بود که کلکسیونی از عیوب رو داشت، بی محبت بود، چشمش به زن و دختر مردم بود، همیشه با خانم ها گرم میگرفت، آمار تمام زنان و دخترهای محل و محیط کار و ... رو داشت، چندین مورد پیش اومد که خیانت کنه، کلا تو زندگیش همه ش در حال سرویس دادن و خدمت رسانی به خانم هاست، واسه همین هم بین خانم ها خیلی محبوبه.
شدیدا بچه ننه بود و هست، من هیچ وقت محبتی از پدرم ندیدم، تا دل تون بخواد خیانت مالی و عاطفی دیدیم ازش، شدیدا قلدر بود و دست بزن داشت، تا تقی به توقی میخورد عربده میکشید، سرمون داد میزد، مامانم گوشش پاره بود، بابام زده بود تو گوشش گوشواره ش رو کشیده بود، گوش مامان منم پاره شده بود، یه بار ازش پرسیدم دعواتون سر چی بوده، گفت دقیقا شب عروسی بوده، عوض مهربونی کردن زده تو گوشم.
ولی باورتون میشه همین آدم در حال حاضر خانم های دیگه رو در امر ازدواج راهنمایی میکنه؟!، هر کی مشورتی میخواد میاد سراغ این، چند وقت پیش یه خانمی اومد به بابای من گفت که شوهرش رو راضی کنه به ازدواج دخترشون رضایت بده، بابای منم زنگ زد کلی نصیحت کرد حتی داد زد سر پدر دختره.
دنیای عجیبیه، یکی مثل پدر من که خودش یه زن رو بدبخت کرده و پشیمونم نیست، الان داره مردم رو تو زندگی هاشون راهنمایی میکنه، کسی خبر نداره این آدم واقعا ذاتش چیه، کسی از کارهاش خبر نداره، همه وقتی رفتار خوبش رو میبینن مجذوبش میشن، ولی فقط من درست حسابی میشناسمش ، چون باهاش بزرگ شدم، چون میبینم اون زن هایی که میان باهاش درد و دل میکنن و ازش مشورت میخوان وقتی میرن، بابام پشت سرشون مسخره شون میکنه.
جالبیش اینه که بابام اونقدر شارلاتانه که جلو مردم به ما بی احترامی نمیکنه، تازه کلی هم ظاهر سازی میکنه، مثلا به من میگه خانم خانما، خیلی ظاهرساز و زبون بازه، همه فکر میکنن من دختر لوس بابامم، خبر ندارن بابام ما رو حساب نمیکنه.
وقتی دوستام از رفتارهای پدرهاشون تعریف میکردن حسرت میخوردم، بعد که با پدر دوستام برخورد میکردم تعجب میکردم که آدمی به این ساکتی و قدی چطور این همه با زن و بچه ش خوبه، مخلص کلام اینکه؛
ایها الناس، رفتار و گفتار و خوش برخوردی و خوش صحبتی و شوخ طبعی خوبه، اما واسه زندگی مشترک که قرار یه عمر رو کنار یه نفر باشی کافی نیست، تو سختی ها و خوشی ها، تو فراز و نشیب های زندگی انسانیت مهمه، پاکی مهمه، شرافت مندی مهمه، دلسوزی مهمه.
این ها رو نمیشه از رفتار و گفتار تشخیص داد، پس خواهشا ظاهر بین نباشید، رفتار و گفتار ظاهری رو مبنا قرار ندید، تیپ شخصیتی رو مبنا قرار ندید، چه بسیار آدم هایی که رفتار و گفتارشون معمولیه و جذاب نیست یا حتی نچسبن، اما انسان های بی نظیر و پاکی هستن، و چه بسیار انسان هایی که زیر پوسته ی ظاهری جذاب شون، دنیایی از زشتی و پلیدی و حقارت نهفته ست.
بازم تاکید میکنم من نمیخوام با اون آزمون های شخصیت شناسی مخالفت کنم، فقط میخوام بگم به چیزهای مهمتر فکر کنید، البته توجه به تفاوت میزان درونگرایی برونگرایی دو طرف مسئله مهمیه، ولی غرق شدن در این چیزها و از یاد بردن مسائل حیاتی اشتباه بزرگیه.
مرتبط با شخصیت شناسی:
ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ اصلاح گر
ورک شاپ شخصیت شناسی، تیپ مددکار
ورک شاپ شخصیت شناسی ، تیپ موفقیت طلب
ورک شاپ شخصیت شناسی ، تیپ رمانتیک
ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ حامی
ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ کنجکاو
ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ شکاک وفادار
ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ خوش باش
ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ میانجی
شخصیت شناسی مکتب یونگ به طور خاص MBTI
زئوس تایپ ها، رابطه عشق و قدرت
شخصیت شناسی مکتب یونگ از زبان اسکیزوئید
مرتبط با ناراحتی از پدر:
مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم
پدرم کلا هیچ ارزشی برا ما قائل نیست
شوخی های پدرم عین مته رو روانمه
با پدرم هر روز دعوا دارم، دعوای خیلی بد
علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه
به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم
میخوام ازدواج کنم ولی پدرم خرج جهیزیه م رو نمیده
از پدرم که خرجی نمیده شکایت کردیم
دختری هستم که پدرم منو شیطان بزرگ میدونه
برای پدرم مهم نیست که من تو چه شرایط بحرانی قرار دارم
پدرم مگه پادشاهه که سفره براش پهن کنن و جمع کنن ؟
خواستگارام به خاطر پدرم منصرف میشن
دختر 16 ساله ای هستم که پدرم حالش ازم بهم میخوره
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟
حالم از رفتارای مضخرف پدرم بهم میخوره
الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) ← شناخت قبل از ازدواج (۱۵۲ مطلب مشابه)
- ۴۶۸۹ بازدید توسط ۳۴۶۲ نفر
- شنبه ۸ تیر ۹۸ - ۱۴:۵۳