سلام
با توجه به درخواست بعضی دوستان که لطف داشتند و از بنده خواستند تو حوزه شخصیت شناسی مکتب یونگ به طور خاص MBTI مطلبی بذارم و همچنین عدم اطلاع برخی کاربران از ترجیح حسی و شهودی و اینکه مشترک بودن این دو ترجیح در زوجین طبق آمار بالاترین میزان رضایت از رابطه رو به وجود میاره صلاح دونستم یه مطلبی تو این زمینه بذارم امیدوارم که مفید باشه.
اولین سوال اینه که شهودی بودن بهتره یا حسی، جواب رو همون طور که می دونید هیچک دام هست هر کدوم داری نقاط ضعف و قوت خودشون هستند.
توی همین خانواده برتر گاهی یک نفر از کاربران یک درکی از آینده در اختیار سوال کننده میذاره اون کاربر صددرصد شهودیه. خوبه افرادی که حسی هستند از کاربر های شهودی برای برقراری تعادل بین این دو ترجیح استفاده کنند ولی خب سوال اینجاست که پس کاربران حسی چه کمکی می تونند به سوال کننده ارائه بدن. افراد حسی افرادی هستند که در لحظه زندگی می کنند و با حواس پنجگانه خودشون به دنبال درک جهان هستی هستند این ترجیح روانی از آون ها افرادی لذت طلب که راه لذت بردن از جهان هستی رو بلدند می سازه.
به طور مثال من خودم آدم شهودی هستم خب همیشه می دونستم چطوری می تونم از طریق حس چشایی،بویایی،بینایی و لامسه از پارتنر خودم لذت ببرم و به او حس لذت بدم ولی فکر می کردم حس شنیداری زمانی لذت بخشه که آدم یا نوازنده باشه یا آواز بلد و قربون صدقه رفتن وابسته به نوع جملات عاشقانه ای که استفاده می کنیم تا چند روز پیش دیدم یکی از کاربران همین سایت درباره یک حالتی صحبت می کرد که پارتنر فرد در گوش معشوقه خودش زمزمه های عاشقانه ای می کنه و یک لحظه فوق العاده لذت بخش برای هر دو طرف می سازه نکته لذت از حس شنیداری مفهوم جملات به کار رفته نیست بلکه حس درونیه صدایی که در اون زمزمه های نامفهوم وجود داره .این نکته می تونه برای افراد شهودی من جمله خودم بسیار آموزنده باشه.
یک داستان تعریف میکنم، این داستان واقعی نیست و زائده ذهن خودمه ولی احساس می کنم می تونه بارها و بارها اتفاق بیفته .
یه آقایی چند جا از طریق معرف میره خواستگاری و در تموم اونها جواب رد می شنوه اونم با یک دلیل داشتن قد کوتاه و چهره نازیبا.
مسلما اعتماد به نفس این آقا میاد پایین و کمی دچار افسردگی میشه که متوجه میشه تو محیط کار یک خانمی داره بهش آمار میده اون آقا با این توجیه فکر می کنه دچار توهم شده.(آون دخترایی که من رفتم خواستگاریشون هیچ دستاوردی تو زندگی شون نداشتند ، پول تو جیبی شون رو از باباهه می گرفتند، و با خرج باباهه یه مدرک دانشگاهی هم گرفتند و همچین هم خوشگل نبودند، اونقدر تاقچه بالا میذاشتند. حالا این خانم با این همه زیبایی ،جذبه ،رزومه قویه کاری ،استقلال شخصیتی ، تحصیلات بالا و درآمد خوب چرا باید بیاد به یه آدم زشته بدقواره ای مثل من آمار بده .حتما خودم عاشقش شدم و دچار فرافکنی )
تا یه روزی یکی از آون رفیق های هفت خط آون آقا وارد آون محیط کاری میشه و بلافاصله به آقای داستان میگه که فلان خانم همکارت داره بهت آمار میده با توجه به اینکه خیلی از تو سرتره حواست باشه بازیت نده ...
دوباره تو فکر میره که اینا توهم نبوده دوست من ختم دختر بازای عالمه امکان نداره اشتباه کرده باشه بزار برم امتحان کنم .
میره پیش آون خانم با سلام و احوالپرسی گرم یک سوال صوری درباره یک مسئله کاری می پرسه و آون خانم با یک حالت کلی و مختصر جواب میده ...
تحلیل آون آقا (رفیقم حدسش درسته این می خواد منو بازی بده تو شرکت منو ضایع کنه آون دختر اگر منو دوست داشت الان یک ساعت برام وقت میذاشت و با جزئیات قضیه رو توضیح میداد)
با عصبانیت تمام یک روز شروع میکنه به پرخاشگری کردن به آون خانم و اصطلاحا مرغ رو از قفس می پرونه .
چند ماه دیگه متوجه حلقه رو دست آون خانم میشه و وقتی میره پیش آون خانم تا بهش تبریک بگه و همچنین اتفاقات گذشته رو جبران کنه متوجه تعذب آون خانم میشه در حالی که منتظره بعد از ظهر نامزد آون خانم رو با چهره آلن دلون و ماشین شاسی بلند ببینه یه آقایی رو می بینه شبیه کالدوس توز با یاماها ۸۰ تازه متوجه مفهوم تعذب اون خانم میشه و دو دستی میزنه تو سر خودش که آون آمار دادن ها واقعی بود نه توهم ....
توی آرکاتایپ ها آتنا زن خردمند که یکی از زیباترین و قدرتمند ترین خدایان پس از زئوس بود و خواستگاران بسیار زیبایی داشت ولی حاضر به ازدواج با آون ها نشد اما به طور مخفیانه با معشوقه خودش هفائستوس وارد رابطه میشه و فرزندان این رابطه رو به طور مخفیانه بزرگ میکنه (به این مخفی کاری در حال حاضر کار ندارم )هفائستوس زشت ترین خدای المپ بوده با قدی کوتاه و پاهای لنگ. در کودکی از المپ طرد میشه و توسط دو فرشته با شخصیتی مستقل بار میاد به طوری که تنها کسی بوده که جرئت مخالفت با زئوس رو داشته و برعکس تمام خدایان که همیشه در حال خوشگذرانی بودند همیشه در حال کار کردن بوده.
خردمند بودن آتنا فقط وابسته به هوش منطقی بالا نیست بلکه ۵۰ درصد قضیه به دلیل درک شهودی بالای آتنا تایپ هاست .
نکته اول داستان :افرادی که آون آقا اول داستان می رفته خواستگاریشون افراد حسی بودند به دلیل لذت طلبی شون به دنبال مرد خوش چهره و خوش هیکل بودند ولی همکار آون آقا شهودی بود بلکه شخصیت آون آقا مثل مستقل بودن و سخت کوش بودن باعث علاقه شده بود .
توی خانواده برتر خیلی ها سوال می پرسند قیافه خواستگارهام به دل نمیشینه اینکه بعضی میان پاسخ می دن که شخصیت ،فرهنگ ،هم طبقه بودن ،و مسائل اعتقادی مهمتره یه جورایی آب تو هاون کوبیدنه چون سوال کننده همه اینا رو میدونه ولی نمی تونه با یک ترجیح اصلی شخصیتی خودش یعنی حسی بودن مقابله کنه ...
نکته دوم داستان نحوه تست کردنه آون خانم بوده اصولا آدمهای حسی خیلی به جزئیات دقت می کنند حتی ممکنه در حال آدرس دادن و فیلم تعریف کردن حوصله شما رو سر ببرند ولی آدمهای شهودی خیلی کلی نگر هستند و اصولا سوال ها رو مختصر و مفید جواب می دهند .
خیلی از کاربرهای خانواده برتر مخصوصا خانم ها دچار همین توهم می شن اینکه همکلاسی و یا همکارم سوال من رو با جزئیات و گذاشتن وقت زیاد جواب میده دلیل بر علاقه آون فرد نیست و علت حسی بودنه .
اگر یک روزی توی خیابون زن و شوهری رو دیدید که یکیشون نسبت به آون یکی از نظر ظاهر خیلی سرتره اگر واستون قابل درک بود بدونید شما آدم شهودی هستید ولی اگر نتونستید که درک کنید شما حسی هستید .
طبیعیه حسی ها چون لذت طلبی و لذت دهی رو به خوبی درک می کنند آدمهای بهتری در روابط عاطفی هستند ولی اگر شما احساس می کنید جذابیت ظاهری مناسبی ندارید با بالا تر بردن ترجیح شهودیتون به دنبال افراد شهودی باشید ...
البته این دو ترجیح پیچیدگی های خاص خودش رو داره و نیاز به مطالعه بیشتر ...
"اسکیزوئید"
مرتبط:
زئوس تایپ ها، رابطه عشق و قدرت
هدف دختران از تمجید، تایید و علاقه به سلبریتی های مرد چیه ؟
نقش شناخت از خود و طرف مقابل در داشتن یک رابطه موفق
واکنش مورد علاقه مردان موقع درد و دل کردن
سه سوال در مورد نیاز عاطفی مردان
← شخصیت شناسی (۲۲ مطلب مشابه)
- ۷۰۰۰ بازدید توسط ۵۰۳۱ نفر
- جمعه ۲۵ مرداد ۹۸ - ۱۶:۴۹