خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
توهم عاشقی ... (۳۷۴۴ بازدید توسط ۲۷۵۳ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۲۹۸۳ بازدید توسط ۲۱۸۱ نفر) - (۰ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۲۴۹۵ بازدید توسط ۱۸۳۷ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۲۸۳۶ بازدید توسط ۲۱۲۳ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۲۵۴۵ بازدید توسط ۱۸۵۸ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۱۹۳۷ بازدید توسط ۱۴۴۰ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۳۱۰۴ بازدید توسط ۹۴۹۹ نفر) - (۹۶ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۲۱۷۶ بازدید توسط ۱۶۰۸ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۷۶۱ بازدید توسط ۵۰۴۵ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۸۸۵ بازدید توسط ۵۳۴۰ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۷۱۶ بازدید توسط ۱۹۵۹ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۲۲۲۷ بازدید توسط ۱۶۱۳ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۲۹۹ بازدید توسط ۱۶۵۴ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۳۵۱ بازدید توسط ۲۱۹۳ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۲۰۳۵ بازدید توسط ۱۳۵۶ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۷۹۹ بازدید توسط ۴۸۲ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۹۲۰ بازدید توسط ۱۳۲۱ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۲۱۷۷ بازدید توسط ۱۴۷۱ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۶۳۷ بازدید توسط ۲۴۴۳ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۵۹۳ بازدید توسط ۱۰۰۶ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۲۰۵ بازدید توسط ۷۳۷ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۴۵۶ بازدید توسط ۹۵۵ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۵۵۷ بازدید توسط ۱۸۲۳ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۳۵۱ بازدید توسط ۲۴۷۸ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۸۹۵ بازدید توسط ۲۷۳۷ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۵۴۶ بازدید توسط ۳۱۲۷ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۳۲۱۹ بازدید توسط ۲۲۷۴ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۹۷۹ بازدید توسط ۶۲۷ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۶۰۶ بازدید توسط ۱۰۳۴ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۲۵۳۴ بازدید توسط ۱۵۷۷ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۵۸۲ بازدید توسط ۲۴۶۴ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۲۱۳۶ بازدید توسط ۱۳۲۰ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۴۴۷ بازدید توسط ۱۵۸۴ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۹۵۳۶ بازدید توسط ۶۷۰۱ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۳۷۲ بازدید توسط ۸۱۵ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۲۰۲۶ بازدید توسط ۱۲۰۷ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۵۴۲ بازدید توسط ۱۷۰۷ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۷۹۷ بازدید توسط ۳۹۱۵ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۲۰۴۳ بازدید توسط ۱۳۹۳ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۴۶۸۶ بازدید توسط ۳۳۴۵ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۵۹۶۶ بازدید توسط ۴۲۹۸ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۲۹۸۲ بازدید توسط ۱۸۱۳ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۵۷۸۵ بازدید توسط ۴۱۰۲ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۳۰۸۶ بازدید توسط ۲۱۲۵ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۲۰۰۱ بازدید توسط ۱۳۴۲ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۲۵۷ بازدید توسط ۱۵۴۱ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۹۳۰ بازدید توسط ۱۳۲۹ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۴۶۰۶ بازدید توسط ۳۱۵۰ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۹۲۸ بازدید توسط ۴۴۰۸ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۹۲۱۷ بازدید توسط ۶۲۶۷ نفر) - (۶۹ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۲۲۳ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۴۰۳۹ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۲۲۱ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۲۹۱ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۹۴۲ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۱۹۹۳ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۹۰۶۶ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۶۱۲ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۱۲۷۰ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۲۵۵ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۵۴۲۴ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۵۹۵۱ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۵۳۰ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۸۴۷ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۸۵۲۸ نمایش) - (۱۹۵ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۹۵۶ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۱۰۰۴۳ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۷۱۶۶ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۹۲۶۲ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۹۵۲ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۴۱۸۲ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۹۷۵ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۷۳۰ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۶۵۴۴ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۲۲۴ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۶۷۸ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۵۱۱۵ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۴۱۰۰ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۵۴۳ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۳۹۳ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۸۳۹۷ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۷۵۸ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۰۷۵۸ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۶۲۵ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۲۰۱۱۱ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۸۵۹۲ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۵۰۱۷ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۳۲۷۵ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۰۹۹۷ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۳۶۰ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۰۷۵۳ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۲۸۷۷ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۵۷۸ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۳۵۶ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۴۸۰ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۸۰۴ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۴۲۰ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۹۱۵۹ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۴۷۸۸ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
صفحه شخصی 12 12 (۲۰۴۳ نمایش) - (۹ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۵۰۱۱ بازدید توسط ۱۱۴۵۷ نفر) - (۲۲ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۲۵۸۷ بازدید توسط ۲۰۱۶ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۳۳۰۴۰ بازدید توسط ۲۴۴۳۳ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۴۵۸۱ بازدید توسط ۱۰۹۸۲ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۲۶۲۴ بازدید توسط ۸۷۰۰ نفر) - (۶۷ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۳۴۱۵ بازدید توسط ۹۹۰۴ نفر) - (۵۱ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۲۲۶۴۶ بازدید توسط ۱۶۷۳۳ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۱۰۹۵۰ بازدید توسط ۷۹۳۵ نفر) - (۶۶ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۳۱۰۴ بازدید توسط ۹۴۹۹ نفر) - (۹۶ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۰۸۷۴ بازدید توسط ۸۰۳۹ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۷۱۰۵ بازدید توسط ۵۰۷۰ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۴۷۷۰ بازدید توسط ۳۸۰۲ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۵۸۳۳۲ بازدید توسط ۴۴۱۹۹ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۳۵۰۱ بازدید توسط ۲۵۹۹ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۱۰۶۲۰ بازدید توسط ۸۱۵۸ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۵۶۷۹ بازدید توسط ۴۴۹۶ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۱۲۲۱۰ بازدید توسط ۱۶۲۹۱۴ نفر) - (۶۹ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۲۹۱۳ بازدید توسط ۹۵۰۱ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۷۰۶۵ بازدید توسط ۴۷۱۵ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۴۴۷۲ بازدید توسط ۳۳۴۹ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۲۹۷۱ بازدید توسط ۲۰۴۰ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۷۶۱ بازدید توسط ۵۰۴۵ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۸۸۵ بازدید توسط ۵۳۴۰ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۵۴۴۰۶ بازدید توسط ۴۱۳۵۳ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۲۶۷۲ بازدید توسط ۸۹۶۸ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۶۶۶۰ بازدید توسط ۵۹۷۶۷ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۳۱۸۹ بازدید توسط ۲۳۲۱ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۳۱۷۱۳ بازدید توسط ۲۰۸۹۷ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۷۱۶ بازدید توسط ۱۹۵۹ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۹۳۲۳ بازدید توسط ۶۵۹۱ نفر) - (۲۹ نظر)

۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسیدن به آرامش» ثبت شده است

خودتان، خودتان را آرام کنید !

پیامبر اکرم ص:

* راستگویی، مایه آرامش و دروغگویی مایه تشویش است .

* هر کس در حالی که می تواند خشم خود را عملی کند، آن را فرو برد، خداوند او را سرشار از آرامش و ایمان می کند.

* آنچه تو را به شک و تردید مى اندازد رها کن و به سراغ آنچه تو را به شک و تردیدنمى اندازد برو؛ زیرا خوبى مایه آرامش و بدى مایه تشویش و دودلى است.

* هر که دغدغه اش دنیا باشد ، خداوند فقر را پیش چشمان او مى نهد، و آرامش [خاطر] او را پریشان مى سازد، و از دنیا جز آنچه برایش مقدّر شده ، به او نمى رسد.  

* نیکوترین زیور مرد، آرامش همراه ایمان است . 


مرتبط :

یه زن می خوام که کنارش آرامش واقعی رو تجربه کنم 

حس میکنم با خواستگارم که 11 سال بزرگ تره به آرامش میرسم

چه چیزی باعث آرامش در زندگی میشه

دلم از زندگی آینده آرامش و عشق میخواد

من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم

چطور یک زندگی با آرامش و بدون جنگ اعصاب داشته باشم ؟

خدایا دلم آرامش میخواد ...

چطور میتونم در زندگی مشترک همسرم رو به آرامش برسونم ؟

همه چیز دارم ولی کسی که بهم آرامش بده ندارم

نمیتونم به آدمی که قراره کنارش آرامش داشته باشم اعتماد کنم


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
راهنمای زوج های جوان (۷۴ مطلب مشابه) مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۰)
    • ۱۷۹۱ بازدید توسط ۱۴۲۴ نفر
    • دوشنبه ۱۶ مرداد ۹۶ - ۱۶:۴۱

    می خوام برای کنکور بخونم ولی خونه مون آرامش نداره

    دوستان

    پسرم ، هیجده سالمه و چند روز دیگه کنکور دارم . پدرم فوت کرده و تو سال کنکورم پدر بزرگ و مادر بزرگم فوت کردن یعنی حدود هفت هشت ماه پیش . وضع روحیم داغون داغون بوده و وقتم هر جور بگید با این مراسمات تلف شده و متاسفانه رسم خونواده و این چیزا خیلی بدترش کرده .

    به شدت زود رنج و اعصاب خراب شدم و خیلی زود جوش میارم و به جای اینکه اطرافیان یکم مرهم باشن هر روز دارن زندگیو جهنم تر میکنن . داداش بزرگتر دارم که چون خودش درسش خوب نبوده هی میگه کی تا کنکور همیشه مثل بچه دو ساله ها سر و صدا میکنه سر هر چیزی با مادرم بحث میکنه و اعصاب واسم نمیذاره و اصلا ضد آرامشه .

    مادرمم خیلی رو مخم میره یعنی همیشه سرکوفت این که داداشم بد رفتاری میکنه سر من بدبخت دادش و میزنه منم هیچی نمیگم فقط وقتی تنهام تا میتونم مشت میکوبم تو دیوار تا آروم شم معذرت میخوام الان یکمم اعصابم خورده دارم تایپ میکنم . خونمون کوچیکه و گرنه با سر و صدا مشکلی ندارم هیچ وسیله ای هم واسه فرار از خونه ندارم که برم کتابخونه ای جایی درس بخونم .

    ولی سوال اصلیم اینه چطور به فامیلامون بگم خونمون نیان حداقل این ده روز؟ متاسفانه فامیلامون اصلا درکی ندارن نسبت به کنکور و این چیزا و هی میان خونمون و بچه کوچیک هم دارن همش سرو صدا و حرررف که اصلا من از پر حرفی و صدای زیاد و شلوغی متنفرم و هی باید اینو تحمل کنم .

    مادرم هر جا مهمونمون کردن منو بیچاره رو ول نمیکنه میگه باید بیای باهامون و گرنه هیچ دیگه حلالت نمیکنم و این حرفا ، چی بهشون بگم که سمتم نیان . آیا باید به خونوادم و فامیلامون توهین کنم؟ چی بگم بفهمن بخدا کلافم . خودم همه جوره زندگیم رو هواست خدا هم همجوره میفرسته بدبختی .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۵)
    • ۳۳۶۰ بازدید توسط ۲۲۱۰ نفر
    • چهارشنبه ۷ تیر ۹۶ - ۲۱:۱۰

    برای آرامش فضای خونه مدتی هستش که در اختلاف نظر ها کوتاه میام

    با سلام

    مردی 48 ساله ام و 18 سال از متاهل شدنم میگذره ... باور نمیکنید وقتی به عقب نگاه میکنم ، میبینم چقدر زمان و انرژی و سلامتیمان را فقط به خاطر پافشاری بر موضوعی یا سوءتفاهم های عادی و پیش پا افتاده از دست دادیم و افسوس و صد افسوس که گذشت قابل برگشت و ترمیم نیست ! سبوی بشکسته و آب ریخته ... بارها دلم شکست و آرزوی مرگ داشتم ! علی ایحال عمراست که میگذرد و خدارا شکر که میگذرد ...

    مشکلات عدیده ای از بدو ازدواجم با همسرم داشته ، دارم و خواهم داشت ، از این نظر میگم خواهم داشت چون قرار نیست از تند خویی و بد مزاجیش بکاهد ، در حال حاضر مدتیست من کوتاه میایم و سعی بر آرام نگه داشتن فضای منزل دارم ( بدلیل داشتن یک فرزند دختر و تلاش در درس خواندن های سخت در موسسه سمپاد تیزهوشان) فقط سعی در دل گذاشتن موضوعات بحث و جدل ها دارم ، از روز اول هم بطور سنتی ازدواجمون سر گرفت و همسرم به نظر خانواده اش تن در داد و در ابراز صریح علاقه اش به من ، ابراز داشت علاقه ای به من ندارد ( متاسفانه چند ماه بعد از عقدکنان ) و به دلیل سرشناس بودن خانواده موضوع رو مسکوت گذاشتم و همچنان سرخورده ادامه به زندگی مشترک دادیم و چون اوضاع مالی ام نیز آشفته گردید و درآمدم کم شد به مشکل برخوردم که به قول معروف دست به دهنیم ...!!!

    با تمام این مشکلات تنها فرزندم را به مدرسه غیر انتفاعی فرستادم و دو سال قبل نیز به مدارس سمپاد وارد شد . شب و روزی نیست که از اخلاق و کردار و گفتار همسرم حرص نخورم که جای بسیاری بحث دارد و فقط سرکوفت میشنوم . چشمش پی زندگیو تفریح و مسافرت مردمه بخصوص اونایی که از نزدیکترین اقوامن....!!! همون حسادت بگین بهتره .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۳)
    • ۲۲۳۴ بازدید توسط ۱۷۵۶ نفر
    • دوشنبه ۲۲ خرداد ۹۶ - ۲۰:۵۵

    دعا برای رسیدن به آرامش سراغ دارید ؟

    سلام دوستان

    بنده چند روز پیش هم سوالی مطرح کرده بودیم در رابطه با اینکه از کجا بفهمم پسر مورد علاقم شکاک هست یا نه ، مچکرم از نظرات تمامی دوستان هرچند بعضی ها واقعا کم لطفی کرده بودن و ته دلمو خالی کرده بودن.حالا صحبت دیگه ای دارم و خواهشم اینه که هر نظری که به ذهنتون میرسه تایپ نکنید بقول معروف اوول مزه مزه ش کنید.ممنون میشم.

    همونطور که گفتم دختر 21 ساله دانشجو هستم.

    توی یه خانواده با وضع مالی متوسط ب بالا بزرگ شدم. مشکلم هیچوقت مشکل مالی نبوده الحمدلله... از اولش مادر و پدرم زیاد رابطه صمیمانه ای نداشتن. مادرم زن آروم و تو سر خوریه. اما سرده و من همیشه فکر میکنم علت زیاده روی پدرم ندیدن محبت از سوی مادرمه. گاهی پدرم با نهایت قدرت مادرمو کتک زده. و مادرم مریض شده.میتونم بگم حتی افسردگی خفیف هم داره.

    یه برادر هم دارم که حدودا 30 سالشه و ایشون از بدو تولد عصبانی بود و رفته رفته شدتش بیشتر شد و بعد به حالت روانی تبدیل شد به زور دانشگاه آزاد یه لیسانس داره اما نتونست تو هیچ شغلی دووم بیاره. تو خونه همش حالت پرخاشگری داره و داد میزنه و فحش میده... کار به جایی رسید که پدرم زار زار گریه میکنه براش. یه مدت حتی میخواستیم بستریش کنیم اما گفتن صلاح نیست.دارو هم خورد خوب نشد بدتر هم شد.حالا فقط کارش خوردن و خوابیدن توی خونه هست.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۶)
    • ۱۸۸۷ بازدید توسط ۱۴۴۰ نفر
    • جمعه ۲۵ فروردين ۹۶ - ۲۲:۱۸

    چطور یک زندگی با آرامش و بدون جنگ اعصاب داشته باشم ؟

    سلام

    نمیدونم درد دله یا بغضه ، گفتم بیام بگم اگر شما در موقعیت من بودید چیکار میکردید ؟ اسمم علی هست و 22 سالمه ، پدر و مادرم تو سیزده سالگی به خاطر حادثه رانندگی فوت شدن ، بالاجبار با پدر بزرگ و مادر بزرگم زندگی میکنم که پیرن و یک عمو دارم .

    پدر بزرگ و مادر بزرگم از هفده هجده سالگیم یعنی سال کنکورم خیلی وضعشون بد شد از لحاظ جسمی و مریضن و من از هفده سالگی تا الان هر روز ثانیه به ثانیه پیششونم و تموم پنج سالم  خونه یا داروخانه واسه داروهاشون بودم .

    عموم وضع مالیش خوبه ولی رفت شهری دیگه و هیچکس بهم کمک نمیکنه واسه مراقبت از عزیزام . کنکور هم با وجود اینکه رشتم تجربی بود و هیچ وقت تو عمرم معدلم زیر نوزده و نیم نیومده بود به خاطر مراقبت ازشون رفت .

    هیچ تفریحی نداشتم تو این پنج سال و به شدت عصبی شدم هم به خاطر اینکه پدری نیست بهش تکیه کنم و هیچکیم نیست کمکم کنه از پدر و مادرش مراقبت کنم چون خیلی دوستشون دارم ولی نمیدونم چیکار کنم چون وضعشون خصوصا یکسال اخیر به شدت خراب شده و من حتی یک ثانیه هم نباید برم بیرون چون هم نفس تنگی دارن و هم دیابتو و ...


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۵)
    • ۳۰۳۷ بازدید توسط ۲۳۳۴ نفر
    • شنبه ۱۹ فروردين ۹۶ - ۲۱:۲۰

    آیین همسرداری اسلامی- تاثیر مسائل جنسی در آرامش جسمی و روحی افراد

     

    دریافت

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قبل از اینکه در مورد مسائل و روابط جنسی زوجین و ارامش جسم و روان افراد صحبت کنیم لازم این نکته برسی بشه که انسان یک نیاز  درونی داره به نام مسائل جنسی  که اگر تعطیل بشه این نیاز جنسی ،و یا در راه غیر شرعی و غیر اخلاقی  به کار گرفته بشه سبب  اختلال در جسم و روح میشه.

    اینکه عرض میکنم به خاطر غیر شرعی و غیر اخلاقی به خاطر استرسه و اون ترس ذاتی است که در این نوع گناهان غالبا هست از نظر روحی هم  اثبات شده که کسانی که از  یک رابطه شرعی بهره میبرند از نظر روحی نسبت به کسانی که دنبال راههای غیر شرعی و غیر اخلاقی هستند خیلی سالم هستند همه جوره بخصوص از نظر روح.

    جسم در واقع یک روی سکه هست اون طرفش نیاز به انیس داشتنه نیاز به انسه نیاز به همدرد داشتنه. اگر کسی بعد از مدتی تشکیل خانواده بده و خانواده خودش رو رها کنه در اینجا نیاز  به انیس و همدرد و همراه داشتن همسخن زیاد مطرح نیست چون همه اینارو قبلا داشته بلکه نیاز جسمی و جنسی اینجا بارزتره لذا فرد از خانواده جدا میشه تشکیل خانواده میده .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲)
    • ۱۳۴۰ بازدید توسط ۱۰۷۱ نفر
    • يكشنبه ۸ اسفند ۹۵ - ۲۲:۴۵

    من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم

    سلام به همه ی خواننده های خانواده برتر

    من یه دختر 26 ساله هستم که هم پدر و مادرم کارمند هستن و پدرم بازنشسته اس . 1 برادر و 4 تا خواهریم . فقط یکی از ما ازدواج کرده بقیمون تو خونه هستیم .

    دو ساله درسم تموم شده . توی این دو سال بدترین عذابا شامل حالم شده از اینکه پدرم خرج من و به سختی میده و بیشتر خرج روی دوش مادرم هست . البته من حتی سالی یک بار هم لباس نمیخرم که دستمو جلوشون دراز نکنم .

    چند جا دنبال کار رفتم توی ازمون های استخدامی شرکت کردم ولی فایده نداشته ، تصمیم گرفتم برای ارشد بخونم و زبانومو قوی کنم از کشور خارج شم ولی نمیتونم حتی کلاس زبان برم چون پولشو ندارم و از خانوادم هم نمیگیرم چون اگه رو بزنم ندارن بدن و مادرم هم دوست نداره به ما نه بگه یه جورای شرمنده میشه .

    ولی پدرم تو روم میگه تا 18 سالگی مسئولیت بچه با پدر و مادره بقیش با خودش ، مستقیما میگه برو خودت خرج خودتو بده وظیفه ای من نیست . یه ذره دوسمون نداره ما با هم ارتباطی نداریم مخصوصا با من ! اگه من تو یه اتاقی باشم و اون کار داشته باشه تا ببینه منم راشو برمیگردونه و نمیاد تو اتاق ، من از این رفتارای پدرم دارم خسته میشم احساس میکنم اضافی ام ..


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۹)
    • ۹۴۹۸ بازدید توسط ۶۷۲۹ نفر
    • جمعه ۳ دی ۹۵ - ۲۲:۴۰

    دلم از زندگی آینده آرامش و عشق میخواد

    سلام به همه شما دوستان

    واقعا اینجا محیط خوبی فراهم شده من خیلی از سوالامو پاسخشونو گرفتم از ساده ترین تا اونایی که روم نمیشد حتی از نزدیکانم بپرسم و ...

    حالا مشکل من؛

    من یک دختره نوزده ساله ام. تمام تمرکزم رو درسم هست و برای ازدواج سن ۲۴ یا ۲۵ رو در نظر دارم. ( من تا ۴۰ سالگی هم کیس واسه انتخاب ازدواج دارم و خانوادمم با زودتر از اون موافق نیستن بنا به رشتم و ....) مشکل من اینه که از ازدواج میترسم ( منظورم زمانی که وقتش رسید هست).

    یه سری از رفتارای مردای اطرافم از فامیل و اشنا و استاد تا حتی پدرم این ترسو ایجاد کرده در من. از همین الان دارم معیارای مورد نظرم رو تعیین میکنم که اولیناش ادم خدایی و معتقد و دیندار و مهربون و خوش اخلاق و تمیز و صبور و منظم و با پشتکار و عاشقه!

    خودم هم اینا رو در خودم تقویت میکنم. میدونید پدرم با وجود اینکه منو خیییلی دوست داره . واقعا مرد عاقل و مهربونیه در کنارش مثل همه ما ادما کاستی هاییم داره مثلا حساس و زود رنجه و زود جوش میاره گاهی البته و گاهی تحکمی حرف میزنه یا گاهی ( بدلیل مشکلات تربیتی خودشون در کودکی ) قهر میکنه .

    در طی این ۱۹ سال سن ، مادرم اصلا قهر نکرد یعنی من ندیدم ولی پدرم چه مقصر باشه چه نباشه قهر میکنه سر سفره نمیاد یا اصلا در بحث راضی نمیشه قبول کنه اشتباه کرده .

    مامانم همیشه کوتاه میاد همیشه گذشت میکنه همیشه به نوعی درک میکنه و صبوری و میگه برای ارامش تو و زندگی و خدا میگذرم و عیب نداره و میگه پدرت اینقدر ویژگی های مثبت و ممتاز داره که اینا برای من قابل گذشت و ناچیزه.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۹)
    • ۱۸۶۱ بازدید توسط ۱۴۶۷ نفر
    • يكشنبه ۲۱ آذر ۹۵ - ۲۲:۱۵

    توی زندگیم همه چیز مثل آرامش قبل از طوفانه

    سلام

    من  23 سالمه و سه سال و خرده ایه که ازدواج کردم. زندگی بسیار عاشقانه و خوبی داشتیم. بالا پایین هم داشت اما خب چون میخواستیم زندگیمون رو بهتر کنیم و بسازیم خودمون رو ساختیم و زندگیمون روز به روز بهتر و آرام تر شده.

    نزدیکه یک ماهه شوهرم میره سر یک کار جدید. البته بعد از سربازی. از دوران سربازی دو دوست هم پیدا کرده که من از لول اجتماعی و از همه لحاظ ازشون خوشم نمیاد اما تا بحال به همسرم نگفتم و چون دوست دارم همیشه پشتیبانش باشم و مثل بقیه خانما سر شوهرم غر نزنم.

    از وقتی که با این دوستای جدید میگرده شوخی های زشت جوک های بد و تکیه کلام های ناجور به کار میبره و وقتی تذکر میدم میگه اینا گذراست .و قبول هم نمیکنه که کسی روش تاثیر گذاشته.حالا چند وقته که مثل آدمای افسرده رفتار میکنه و سوالای عجیب غریب میپرسه ، مثلا میگه:
    اگه من دیگه مذهبی نباشم باهام میمونی؟ ( ما جفتمون مذهبی هستیم و اصلا پایه ازدواجمون ایمان بود ) اگه بهت خیانت بکنم چه رفتاری نشون میدی؟ ( بهش گفتم که ترکش میکنم ) اگه نظرم نسبت به همه چیز عوض بشه چیکار میکنی؟

    حتی تصمیم داشتیم امسال بچه دار شیم و زد زیرش و گفت که یکسال دیگه. بهم ابراز علاقه میکنه دائم ولی مثل قبلا بهم توجه نمیکنه. میگه که چقدر زیبایی ولی تو چشماش اینو نمیبینم. میگه که دوستم داره اما حرفش به دلم نمیشینه. دیگه مثل قبلا به مسائل مذهبی پایبند نیست و علاقه ای نشون نمیده. یه احساس خیلی بدی دارم ... فکر میکنم قراره اتفاق بدی بیفته.

    از لحاظ جنسی هم تو این یه ماهه خیلی کم میاد سراغم و این منم که دائم باید شروع کننده باشم و وقتی میپرسم چرا اینقدر بی میل شدی میگه که بخاطر استرسه. در حالیکه تو زندگیمون استرسی وجود نداره و اون هم اصلا از اون  آدمایی نیست که با استرس بی میل بشه. همه چیز مثل آرامش قبل از طوفانه .

    میشه کسی راهنمایی کنه


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۲)
    • ۲۳۶۴ بازدید توسط ۱۸۱۴ نفر
    • پنجشنبه ۲۷ آبان ۹۵ - ۲۲:۴۵

    دلم آرامش گور رو میخواد

    سلام دوستان عزیز

    خواهش میکنم برای من و امثال من دعا کنید

    از خانواده ام متنفرم در حد مرگ

    فقط دلم برای مادر بیچاره ام میسوزه که چقد زحمت کشید و سوخت و عین شمع آب شد...
    پدرم فوق العاده آدم ساده که با بی تدبیری هاش زندگی هممون را به باد فنا داد، ازش خیلی بدم میاد خیلی و بماند که مادرم همیشه از ظلم هایی که در حقش کرده برام گفته که با کارهایی که ازش دیدم خیلی ازش بدم میاد، نه هیچ وقت خرجمون کرد نه برای زندگی مون مایه ای گذاشت فقط تا تونست پولشو به این و اون قرض داد که یه موقع بقیه نگن بده ...

    حرف مردم براش خیلی خیلی اهمیت داره . و با همین حرفا آسایش و آرامش زندگی ما را مختل کرده ، از طرفی تو خونه ی ما دختر بودن یعنی بشینی کنج خونه و بپوسی ، هیچ آزادی ندارم هیچی، بقیه فامیل همش به مسافرت و خوش گذرونی اما هر 100 سال یه بارم بیرون نمیریم ولی اگه چی بشه بریم اینقد زهرمارمون میکنه که خدا بدونه ... شاید باورتون نشه آخرین باری که ماها مسافرت رفتیم خانواده ای مربوط میشه به 12 سال پیش 😔


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۰)
    • ۲۶۹۰ بازدید توسط ۱۹۵۰ نفر
    • يكشنبه ۱۴ شهریور ۹۵ - ۲۲:۲۰

    قید دوستی با پسرا رو زدم چون هیچ آرامشی برام نداشتند

    سلام

    دختری 23 ساله هستم  و خیلی تنهام .

    من همیشه کمبود محبت داشتم چون پدرم به خوبی برای من پدری نکرد اون احترام و محبتی که باید در قبال من میکرد رو نکرد .

    من همیشه یه دختر ساده بودم سادگی هم از ظاهر و هم صحبت کردنم مشخص بود. و خیلی هم نجیب بودم . تا 22 سالگی خجالت میکشیدم به چهره مردا نگاه کنم یه جورایی ترجیج میدادم توی خیابون موقع راه رفتم به همه چی نگاه کنم الا مردا .

    یکی دو تا دوست بیشتر نداشتم که به واسطه ازدواج و تحصیل ازم دورن و منم که روزانه 9 ساعت کار میکنم و درس هم میخونم دیگه وقتی برای کلاس آموزشی و سفر و ... ندارم  .

    انگار هیچکی توی این دنیا نیس که منو واسه خودم بخواد . پارسال تصمیم گرفتم شخصیت ساده و نجیبم رو کنار بذارم واسه همیشه . با پسری دوس شدم . دلم میخواست همونطور که بهم قول داد  مثل دو تا دوست خوب برای هم بمونیم .

    از کارمون از زندگیمون از همه چی بگیم شایدم اگه شرایطش بود با هم به گردش بریم  مودب بمونه و ازم نخواد درباره مسائل جنسی حرف بزنیم ولی سر حرفش نموند .

    خیلی دلم شکست وقتی ازم خواست باهاش سکس چت کنم و قبول نکردم و بهم گفت "عقب مونده دیگه نمیخوامت ." فکر میکردم فقط این مورد اینجوره و بعد از اون با سه چهار نفر دیگه دوست شدم اما بعد یه هفته دوستی ما بهم میخورد چون نمیتونستم انتظاراتشون رو براورده کنم .غرورم همچین اجازه رو بهم نمیداد .

    دیگه قید دوستی با پسرا رو زدم چون فهمیدم اونا هیچ آرامشی برای من ندارن. فهمیدم خیلی از دخترایی که فکر میکردم با دوس پسراشون اونجوری اوقاتشون رو میگذرونن که من دوس دارم واقعا این شرایط رو ندارن و واسه ادامه داشتن رابطشون مجبورن خدماتی رو به دوس پسرشون بدن که غرور من اجازه نداد این کارو کنم . خیلی کمن پسرایی که نجابتشون رو موقع دوستی با جنس مخالف  واسه همیشه حفظ کنن .

    اگه تا ده سال دیگه مجرد بمونم دیگه با هیچ پسری دوس نمیشم . و متاسفم برای تمام دختر پسرایی که که اینجور حیا و نجابت واسشون بی اهمیت شده و امیدوارم تمام کسایی که توی مجردی نجابتو از جنس مخالفشون میگیرن ( حالا چه جنس مخالفشون راضی باشه چه نباشه ) همه با کسانی ازدواج کنن که مثل خودشون باشن و نه یه آدم پاک.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) دوستی با جنس مخالف (۱۳۰ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۸)
    • ۲۸۴۹ بازدید توسط ۲۱۷۰ نفر
    • پنجشنبه ۱۲ فروردين ۹۵ - ۱۵:۴۱

    چطوری آرامش و زندگی بی دغدغه رو به مامانم برگردونم ؟

    سلام
    مامانم دیابت 2 داره  هر روز قرصای زیادی میخوره و انسولین نمیزنه . مریضیش طوریه که روی اعصابش هم تاثیر گذاشته  و همش نگرانه . نگران برادرام .

    مسائل کوچیک و انقدر بزرگش میکنه ادم نمیدونه چی بگه ؟ یکی سنش کمه و دیابت گرفته و لاغر شده داره درمان میشه. یک هم تازه ازدواج کرده الان کار خاصی نداره. کار دولتی و قبول نداره وگرنه الان موقعیتش اینطوری نبود. کار ازاد و ترجیح میده .

    قبلا توی یه شرکت بوده حقوق و موقعیتش خوب بود از اونجا اومد بیرون خودش یه شرکت زد تو دو سال فقط ضرر کردن الانم داره جمعش میکنه . زندگی خودشه ولی مشکل من مادرمه .

    مامان دو هفتست مریض شده چون سابقه دیابتم داره دیر تر خوب میشه  دو هفتست از صبح تا شب پیششم  به درسامم نمیرسم پیش دکترش بردیم فشارش بالا بوده تپش قلب داشته واسش یه سری ازمایش نوشته خدا کنه چیزی نباشه .

    همش نگرانه همش تو فکر و خیال برادرامه ، تا قبل ازدواج نگران ازدواجش بود حالا ازدواج کرده نگران کارشه پس فردا هم باید نگران بچه هاش باشه .

    خیلی نگرانشم بخدا هر شب دارم گریه میکنم زودتر خوب بشه  اصلا حوصله نداره. سر هر چیزی  میخواد بحث کنه چیزی نمیگم نمیخوام ناراحت بشه. تا یه جایی میتونم تحمل کنم .

    نمیتونم تمرکز داشته باشم ذهنم درگیره . با نظراتتون بگین چطوری ارامشو زندگی بی دغدغه رو به مامانم برگردونم
    چطوری بد اخلاقیاشو تحمل کنم  این روزا صبرم کم شده  .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۷)
    • ۱۸۰۶ بازدید توسط ۱۳۰۸ نفر
    • شنبه ۲۶ دی ۹۴ - ۲۰:۴۰

    یه دوست میتونه منو به آرامش برسونه ؟

    سلام

    من یه دختر 19 ساله ام تا الان همش سرم تو درس و مشق بود اما الان 3/4 سالی میشه که واقعا احساس آرامش نمیکنم.
    خیلی خیلی تنهام. دلم میخواد یکی باشه بهم آرامش بده. این آرامشو از خانوادم نمیگیرم متاسفانه. دختر یا پسر بودنشم برام فرقی نداره. فقط میخوام یکی باشه همراهم باشه. هوامو داشته باشه. آروم باهام صحبت کنه. مهربون باشه. تا الان همیشه دختر قوی ای بودم اما الان واقعا احساس خلا میکنم.

    مشکلمم اینه خیلی زود به آدما وابسته میشم. بهمن برم دانشگاه میدونم هم پسر هم دختر راحت میتونن با یکم توجه و مهربونی و احترام مخمو بزنن. نگران آیندمم

    نمیدونم چکار کنم؟ به ازدواجم اصلا فکر نمیکنم.

    بیشتر دخترایی که من میشناسم نامرد و حسودن و به درد دوستی نمیخورن. پسرا هم نمیدونم یه حسی نمیذاره باشون دوست بشم. ولی واقعا دلم میخواد یکی باشه آرومم کنه. خیلی حس پوچی میکنم. شما بگید از کجا آرامش میگیرید؟ خیلی مذهبی و محجبه نیستم اما تا الان همیشه تنهاییامو با خدا حرف میزدم و میدونستم هوامو داره. ولی حالا خیلی داغونم.. واقعا خستم... به نظرتون یه دوست میتونه به آرامش برسونمتم؟

    اگر راه حلی به ذهنتون رسید ممنون میشم کمکم کنید.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۲)
    • ۲۰۲۷ بازدید توسط ۱۵۵۵ نفر
    • شنبه ۵ دی ۹۴ - ۱۴:۱۵

    این آرامش و دل قرص از کجا میاد؟

    با عرض سلام و احترام خدمت همه عزیزان.

    من پسری 26 ساله هستم توی تهران زندگی میکنم. کلا فکر میکنم آرامش ندارم به آینده هم امیدوار نیستم ولی چندتا آدم دیدم که آرامش عجیبی داشتن. یکیشو مثال میزنم.

    یه فامیل دوری داریم که توی شهرستان هستن چند سالی یه بار میان خونمون ما هم خونشون رفتیم. این زن و شوهر چندین ساله با هم ازدواج کردن یه بچه کوچیک هم دارن آدم های مذهبی هستن و مهمترین صفتشون از نظر من آرامش عجیبی دارن و همیشه دلشون قرصه.

    وقتی میان خونمون دوست دارم یه هفته پیشمون باشن. با اینکه فامیل دور هستن ولی خیلی صمیمی هستن. انگار وجودشون برکته وقتی هم از پیشمون میرن احساس تنهایی میکنی انگار جاشون خیلی خالیه. تا یه چند روزی هم حرف خوبیهاشون هست.

    اومده بودن خونمون برای همه سوغاتی اورده بودن. شوخی هاشون خیلی متین و بامزس. بچشون هم مثل خودشون بانمک و متینه. هیچوقت با تعصب حرف نمیزنن با منطق خیلی راحت آدم رو متقاعد میکنن.

    وقتی در مورد دین حرف میزنن انگار حرفاشون تازگی داره دوست داری پای حرفاشون بشینی حرفاشون خیلی به دل آدم میشینه در صورتی که تو تلوزیون ، دانشگاه و جاهای دیگه از آدم های مذهبی حرف هایی میشنوم ولی به دلم نمیشینه ، البته منظورم همشون نیست.

    مرده باید یه عملی میکرد که دکتر بهش گفته بود پنجاه پنجاست یعنی شاید فلج شه. وقتی باهاش حرف میزدی دلش قرص بود آرامش داشت میگفت هر چی خدا بخواد همونه. مشکلات زندگی هم قشنگ میبینن. راستش من روم نشده ازشون بپرسم چکار میکنن؟ من دوست دارم مثل اونها باشم چکار باید کنم؟

    از دوستان کسی هست به این آرامش رسیده باشه؟ چکار کردید اینطوری شدید؟
    با تشکر "رامین"


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۱)
    • ۱۴۷۳ بازدید توسط ۱۲۱۶ نفر
    • چهارشنبه ۱ مهر ۹۴ - ۲۲:۲۰

    دلم مرگ می خواهد از جنس آرامش

    سلام
    دلم سیپروترون نمی خواهد از جنس استات دلم  مرگ می خواهد از جنس آرامش...

    پسری هستم  مومن و  مذهبی . مسکن دارم- ماشین دارم- سواد دارم - پول دارم ولی چه فایده؟؟؟
    حتی دخترهای مومن هم با من ازدواج نمی کنند.اول خواستگاری دخترهای معمولی می رفتم و  هر جا می شنیدن من مذهبی ام ردم می کردن. بعدش رفتم سراغ دختر های مومن. اکثرشون که بهم معرفی شدن تحصیلات پایینی داشتن با این وجود گفتم عیب نداره خدا راضی باشه...

    اما نمی دانستم حتی دخترهایی که یک نخ موشون هم بیرون نیست وقتی می شنون من با ماهواره و موسیقی مخالفم ردم می کنن. ای خدا چه به سر دختر ها اومده؟ حالا تصمیم گرفتم برای رهایی از فشار جنسی سراغ قرص های  نابود کننده تستسترون رفتم.

    گفتم خدایا تو این دنیا ی پر از ظلم و انسان های غیر مومن راهی جز این ندارم .سرمو انداختم زیر رفتم تو داروخونه و گفتم "لطفا یه  جعبه سیپروترون استات "خانم فروشنده گفت :"واسه چی می خوای؟ خیلی قرص خطرناکیه" منم گفتم برای درمان رزش مو و  تو دلم گفتم "از عذاب خدا که  خطرناک تر نیست".

    مدتی هست این قرص رو به عنوان همسر انتخاب کردم. همسری که تمایلات منو ارضا نمی کنه بلکه خاموش می کنه. دیگه میل جنسی ندارم اما زندگیم  به شدت سرد شده و  هییچ امیدی ندارم.
    از همتون می خوام برام آرزوی مرگ کنید که در این دنیا جایی برا من نمونده. لعنت به این دنیا و آدماش .

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰۹)
    • ۴۷۹۳ بازدید توسط ۳۴۹۷ نفر
    • جمعه ۲۷ شهریور ۹۴ - ۲۲:۴۵

    برو بالا