سلام
نمیدونم درد دله یا بغضه ، گفتم بیام بگم اگر شما در موقعیت من بودید چیکار میکردید ؟ اسمم علی هست و 22 سالمه ، پدر و مادرم تو سیزده سالگی به خاطر حادثه رانندگی فوت شدن ، بالاجبار با پدر بزرگ و مادر بزرگم زندگی میکنم که پیرن و یک عمو دارم .
پدر بزرگ و مادر بزرگم از هفده هجده سالگیم یعنی سال کنکورم خیلی وضعشون بد شد از لحاظ جسمی و مریضن و من از هفده سالگی تا الان هر روز ثانیه به ثانیه پیششونم و تموم پنج سالم خونه یا داروخانه واسه داروهاشون بودم .
عموم وضع مالیش خوبه ولی رفت شهری دیگه و هیچکس بهم کمک نمیکنه واسه مراقبت از عزیزام . کنکور هم با وجود اینکه رشتم تجربی بود و هیچ وقت تو عمرم معدلم زیر نوزده و نیم نیومده بود به خاطر مراقبت ازشون رفت .
هیچ تفریحی نداشتم تو این پنج سال و به شدت عصبی شدم هم به خاطر اینکه پدری نیست بهش تکیه کنم و هیچکیم نیست کمکم کنه از پدر و مادرش مراقبت کنم چون خیلی دوستشون دارم ولی نمیدونم چیکار کنم چون وضعشون خصوصا یکسال اخیر به شدت خراب شده و من حتی یک ثانیه هم نباید برم بیرون چون هم نفس تنگی دارن و هم دیابتو و ...
از طرفی بیستو دو سالمه و مثل خیلی از پسرای دیگه فکر ازدواج میزنه به سرم ، ولی فکرشو میکنم چند سال دیگه اگه برم خواستگاری کسی ازم بپرسه پس پدر مادرت کجان چرا خودت تنها اومدی چرا پول نداری چرا خونه نداری چرا ماشین نداری و ... چی بگم ؟
نمیگنم بی عرضه که فقط پیش ننه بابات بودی. بخدا دو سه سال بود بغض داشتم الان ترکید . کل داراییم یک گوشیه و یک موتور .
چون پدرمم فوت کرده شرعا بعد ها هیچ سهمی از طرف پدربزرگم ندارم چون عموم واسه این مسائل به موقع هستش و شاید یک اتاق بهم دادن . خیلی تنهام .
بخدا دلم گرفته نمیدونم چیکار کنم به کی بگم چه غلطی کنم زندگیم درست شه ؟ از طرفی نمیتونم پدربزرگ و مادربزرگم رو ول کنم کسیو ندارن تو پیریشون . پدر مادرم رفتن ، تا آخر عمر با این وضعم تنها میمونم .
خدا چرا اینطوره؟
لطفا بذارین خودتونو جام بگین چیکار کنم به والله نمیدونم چطور یک زندگی با آرامش و بدون اعصاب خرابی داشته باشم ؟ منم دل دارم و گاهی خسته میشم . بخدا رفیقم که از دبیرستان با هم بودیم هم نمیدونه حالم چطوره . ببخشید سرتونو درد اوردم .
سالهاست با کسی حرف نزدم و درد دل نکردم
مرتبط :
یه زن می خوام که کنارش آرامش واقعی رو تجربه کنم
حس میکنم با خواستگارم که 11 سال بزرگ تره به آرامش میرسم
چه چیزی باعث آرامش در زندگی میشه
دلم از زندگی آینده آرامش و عشق میخواد
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
کسی جز خود شما، مسئول بازگشت آرامش تان نیست
چطور میتونم در زندگی مشترک همسرم رو به آرامش برسونم ؟
همه چیز دارم ولی کسی که بهم آرامش بده ندارم
نمیتونم به آدمی که قراره کنارش آرامش داشته باشم اعتماد کنم
← خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)
- ۳۰۳۷ بازدید توسط ۲۳۳۴ نفر
- شنبه ۱۹ فروردين ۹۶ - ۲۱:۲۰