سلام
من پسری 21 ساله هستم که یه مساله ای هست از سال آخر راهنمایی فکرم رو مشغول خودش کرده و شاید هدف زندگیم، درسم، کارم، آیندم کلا ادامه دادن اونه، منتهی از شما کمک میخوام که راهنماییم کنید.
من همیشه آدمی بودم که از وقتی روابط رو درک کردم به مرور این حسم بیشتر بیشتر شد، راستش من از زندگی یه چیز میخوام کلا، اونم یه خانواده خوب، عاشق و خوشحاله .
ترسی از زندگی ندارم، مشکلات دارم ولی مشکلات قابل حل شدن هستن، برای مثال شغل یا پول به دست میاد. اما اون چیزی که من میخوام راستش فقط دست خداست، چون تلاشی نمیشه واسش کرد، من نمیخوام مثل بعضی از آدم ها الکی زن بگیرم .
دوست داشتن الکی هم نمیخوام، حتی دوست داشتن کم هم نمیخوام ... نظر من اینه که بالاخره اطرافیان از کنار آدم میرن، خواهر برادرها ازدواج میکنن، رفقا میرن سر زندگی شون ...، تنها کسی که واسه آدم میمونه و به نظرم از همه نزدیک تره خانواده ش هست و همسر.
من میخوام با کسی ازدواج کنم که هر دو واقعا خالصانه هم رو دوست داشته باشیم صادقانه، حال مون کنار هم خوب باشه، از ته دل هم رو بخوایم با همه وجود بهم اعتماد داشته باشیم و حاضر باشیم حتی برای هم جون بدیم.
این یعنی عاشقی و دوست داشتن، اما اینی که من میگم راستش توی هیچ کدوم از اطرافیانم ندیدم حتی توی فیلم ها هم همچین چیزی کم هست، زوج های امروزی سیاست مداری میکنن بین خودشون که مثلا محبت زیادی زده میکنه طرف رو، نمیدونم کلا نقش بازی میکنن واسه هم ، یعنی اون وجود واقعی شون رو نمیذارن یه سری مسایل رو مخفی میکنن، پشت هم نیستن، با اختلافات کوچک از هم به راحتی جدا میشن و اصلا کک شون هم نمیگزه .من نمیخوام این ها رو .
به نظرم ازدواجی که این جوری نباشه، عشق علاقه توش نباشه به درد نمیخوره، نمیخوام شبیه بقیه زندگی عادی داشته باشم، مشکل اینه نمیتونمم واسه ش تلاش کنم، به دستش بیارم، از کجا بدونم اون دختری که باهاش این چیز ها رو تجربه میکنم کیه؟ اصلا کجاست؟ چه جوریه ؟
یعنی هیچ راه حلی واسش وجود نداره و میترسم هیچ وقت به این هدفی که دارم نرسم. آخه کار، درس، دانشگاه، شغل، پول همه ی این ها واسه اینه که کنار یکی باشی که باهاش آرامش داشته باشی .
این ها رو میشه تلاش کرد، بهش رسید ولی دختری که مد نظرمه زندگی که میخوام کسی که باهاش به اونا میرسم باید چه جوری پیدا کنم ؟ میدونم بین بیشتر زن و شوهر ها همچین چیزی نیست یا اگرم باشه به این شدت بهم عشق علاقه ندارن، ترجیح میدم کلا ازدواج نکنم تا یه زندگی معمولی ...
شانس این که به این خواستم برسم خب فکر میکنم کمه چون شاید آدم ها مثل من همچین چیزی واسه شون مهم نیست. کلا از زندگی یه دختر میخوام. همون جوری که گفتم کنارش آرامش داشته باشم ، آرامش واقعی، خالصانه و به دور از سیاست
چه جوری باید بهش برسم، این هدف زندگی منه، هدف زنده موندن و تحمل کردن مشکلات، ولی هیچ راه حلی براش نمیبینم
نظر شما چیه ؟
مرتبط :
حس میکنم با خواستگارم که 11 سال بزرگ تره به آرامش میرسم
چه چیزی باعث آرامش در زندگی میشه
دلم از زندگی آینده آرامش و عشق میخواد
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
چطور یک زندگی با آرامش و بدون جنگ اعصاب داشته باشم ؟
کسی جز خود شما، مسئول بازگشت آرامش تان نیست
چطور میتونم در زندگی مشترک همسرم رو به آرامش برسونم ؟
همه چیز دارم ولی کسی که بهم آرامش بده ندارم
نمیتونم به آدمی که قراره کنارش آرامش داشته باشم اعتماد کنم
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۴۸۰۸ بازدید توسط ۳۳۳۳ نفر
- پنجشنبه ۲۲ فروردين ۹۸ - ۱۸:۰۲