سلام به همه شما دوستان
واقعا اینجا محیط خوبی فراهم شده من خیلی از سوالامو پاسخشونو گرفتم از ساده ترین تا اونایی که روم نمیشد حتی از نزدیکانم بپرسم و ...
حالا مشکل من؛
من یک دختره نوزده ساله ام. تمام تمرکزم رو درسم هست و برای ازدواج سن ۲۴ یا ۲۵ رو در نظر دارم. ( من تا ۴۰ سالگی هم کیس واسه انتخاب ازدواج دارم و خانوادمم با زودتر از اون موافق نیستن بنا به رشتم و ....) مشکل من اینه که از ازدواج میترسم ( منظورم زمانی که وقتش رسید هست).
یه سری از رفتارای مردای اطرافم از فامیل و اشنا و استاد تا حتی پدرم این ترسو ایجاد کرده در من. از همین الان دارم معیارای مورد نظرم رو تعیین میکنم که اولیناش ادم خدایی و معتقد و دیندار و مهربون و خوش اخلاق و تمیز و صبور و منظم و با پشتکار و عاشقه!
خودم هم اینا رو در خودم تقویت میکنم. میدونید پدرم با وجود اینکه منو خیییلی دوست داره . واقعا مرد عاقل و مهربونیه در کنارش مثل همه ما ادما کاستی هاییم داره مثلا حساس و زود رنجه و زود جوش میاره گاهی البته و گاهی تحکمی حرف میزنه یا گاهی ( بدلیل مشکلات تربیتی خودشون در کودکی ) قهر میکنه .
در طی این ۱۹ سال سن ، مادرم اصلا قهر نکرد یعنی من ندیدم ولی پدرم چه مقصر باشه چه نباشه قهر میکنه سر سفره نمیاد یا اصلا در بحث راضی نمیشه قبول کنه اشتباه کرده .
مامانم همیشه کوتاه میاد همیشه گذشت میکنه همیشه به نوعی درک میکنه و صبوری و میگه برای ارامش تو و زندگی و خدا میگذرم و عیب نداره و میگه پدرت اینقدر ویژگی های مثبت و ممتاز داره که اینا برای من قابل گذشت و ناچیزه.
ولی من خوشم نمیاد واقعا همیشه بگذرم یعنی وقتی مادرم سفری میره منو پدرم اصولا ابمون تو یه جوب نمیره.خخخخ...
و من نمیتونم مثل مادرم بگم باشه عیب نداره البته زمانی که من مقصر باشم وگرنه بلافاصله عذر خواهی میکنم. من دلم نمیخواد در اینده من گذشت کننده دائمی باشم بدون اینکه حتی طرف مقابل درک کنه من گذشت کردم .
نمیخوام همیشه من معذرت بخوام حتی بخاطر کاری که مقصر نبودم. دوست دارم در اینده هیچوقت باهمسر دعوا و بحث نداشته باشم یا حتی اگه سوء تفاهم و مشکلی میش اومد مثل دو تا ادم ارام و صبور باهم حرف بزنیم ( خانوادم در تمام این سنم شاید فقط چهار بار دعوا کردن و بقیه اگر مشکلی بوده بحث بوده!!).
دلم از زندگی آینده آرامش و عشق میخواد و محبت و بازم ارامش و زندگی شاد و ارام و رو به بهتر شدن!!.( کمبود محبت ندارم من کانون توجه و محبتم و در کل زندگی ارام و خوبی داریم ولی همه دخترا توقع مهر و عشق بی دریغ از همسرشون دارن ) .
من اگر واقعا کسی رو دوست داشته باشم واقعا گذشت میکنم و تمام محبتمو وقفش میکنم ولی نه یه طرفه یعنی تا زمانی که طرف مقابل جنبشو داشته باشه و عادت نشه واسه طرف مقابل و مثل یک وظیفه بشه.
من در ذهنم همسری رو تصور کردم خیلی دلم میخواد تو واقعیتم باشه و من بهش برسم. میفهمم هیچکس کامل نیست منم خیلی کاستی دارم ولی رفع میکنم تا جایی که بتونم تلاشمو میکنم.
احساس میکنم اگه بحث پیش بیاد دیگه نتونم طرف مقابلمو مثل اول دوست داشته باشم و اون بحث مثل خشی رو شیشه نو باشه!... نمیدونم منظورمو تونستم بهتون برسونم یا نه.
ایا کسی بوده تا حالا در زندگیش هیچ بحثی نبوده و با تعامل بدون بحث مشکلات حل شده ( میدونم سوال مسخراه ایه شاید!!)؟ ایا میشه همیشه عاشقانه زندگی کرد؟ پدر های الان پسران دیروز بودن ایا از اول همین رفتارا رو داشتن یا مشکلات و فشارها و درگیری های زندگی اینطورشون کرده؟
ایا پسرای این سایت و یا تازه مزدوج شده هایی که عاشقن و هوای خانومشونو دارن و دم از محبت میزنن به وقتش که برسه تو پستی بلندی ها هم میتونن همین محبتو عشقشونو بازم حفظ کنن و درست برخورد کنن؟
ایا در ازدواج های سنتی هم این عشق و محبت خاص هست یا بیشتر معامله است؟! حرف و توضیح زیاد دارم برای گفتن ولی خسته کننده میشه اگر کسی اشاره کرد و لازم بود میگم.
لطفا خواهشا تمنا میکنم یه قسمت از متنو بزرگ نکنید و شروع کنید پاتک زدن و قضاوت. در ضمن الان ویژگی های ناپسند پدرم رو بزرگ کردم وگرنه واقعا در واقعیت فقط در لحظه ناراحت کنندست ولی بعدش به خاطر جایگاه واقعیشون یادم میره و حتی از رفتار خودم عذاب وجدان میگرم!. خواهشا کمکم کنید گاهی میترسم از آینده نامعلوم .
مرتبط :
یه زن می خوام که کنارش آرامش واقعی رو تجربه کنم
حس میکنم با خواستگارم که 11 سال بزرگ تره به آرامش میرسم
چه چیزی باعث آرامش در زندگی میشه
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
چطور یک زندگی با آرامش و بدون جنگ اعصاب داشته باشم ؟
کسی جز خود شما، مسئول بازگشت آرامش تان نیست
چطور میتونم در زندگی مشترک همسرم رو به آرامش برسونم ؟
همه چیز دارم ولی کسی که بهم آرامش بده ندارم
نمیتونم به آدمی که قراره کنارش آرامش داشته باشم اعتماد کنم
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۱۸۶۴ بازدید توسط ۱۴۷۰ نفر
- يكشنبه ۲۱ آذر ۹۵ - ۲۲:۱۵