چند وقته تمام احساسات و خصلت های منفی در من ایجاد شده و اذیت میشم، مثلا اینکه تازگی ها به شدت حسادت میکنم، خسیس شدم، یعنی آمار میگیرم که فلانی چقدر غذا خورد و چقدر هدیه آورد که ما (خانواده) چه کار کنیم که ضرر نکنیم در حالی که به من ارتباطی نداره و پول بابامه و هر چی بهم تذکر میدن تاثیری نداره.
اعتماد به نفسم به شدت اومده پایین، چون احساس میکنم که زندگیم داره مثل چرخه داره تکرار میشه (۳ بار کنکور دادم که برم دانشگاه و الان که نتیجه کنکور ارشد اومده واسه اولین بار و نتیجه ام خوب نشده احساس میکنم دوباره قراره زندگیم از سر گرفته بشه)، یا مجبور شدم سنم رو تو دانشگاه به بچه ها دروغ بگم که آبروم نره، اما الان نگران اینم که سال بعد که بخوام کنکور ارشد بدم سنم زیاد میشه،(۲۵ سال) تازه از کجا معلوم قبول شم.
والا نمیدونم چی شده که همه این حس ها چرا با هم به من هجوم آوردن، یا مثلا فامیل مون بهم گفت که آفرین خیلی خوبه که کارشناسی رو تو ۳ سال و نیم تموم کردی، اما من فکر کردم داره تیکه می ندازه، به این موضوع که من ۳ بار کنکور دادم و رفتم دانشگاه، میخواستم بدونم امکان این هست که رتبه تو کنکور وزارت بهداشت ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ تا بیاد پایین؟، و اینکه چه کار کنم که این خصلت های منفی از بین بره؟
فکر کنم متنی که نوشتم به قدر کافی نشون دهنده درگیری های زیاد ذهنم باشه، رسما دیوونه شدم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) افزایش اعتماد به نفس (۳۸ مطلب مشابه)