راستش سوال که نه اما درد و دل
من همه چی دارم.. خدا رو دارم خونواده بینهایت خوب و حامی.. تحصیلات ، زیبایی ، کار ، پول ، تفریح و ... اما خب تو بد روزگار یه اتفاقی برام افتاد.. خدا همه چی رو به یکی نمی ده و من توی یه حادثه و خطای پزشکی نخاعم آسیب دید.. و ویلچر نشین شدم همه چی دارم همه چی.. خونواده خوب، دوست خوب همه چی ولی انگار هیچی ندارم.. ابهت زنانه ندارم خواستنی نیستم و خب خواستگارم ندارم..
دید آدما بده به اونایی که بیمارن یا ویلچرین..حق هم میدم..بعضی ها در موردم تو انکارن بعضی ها تمسخر و بیخیال بابا و بعضی ها هم تحقیر.. کسایی که باورشون نمیشه بیمارم و منو سالم میدونن و منتظر معجزه ن.. کسایی که بالا رفتن سنم و تنهایی هامو نادیده می گیرن و زمان میگذره و فقط بهم میگن بیخیال و کسایی که وقتی تو جمع نشستیم حتی تو مجردا حسابم نمی کنن مثلا از سه مجرد با من..میگن دو مجرد تو گروه مونده..میدونید خیلی درد داره.. در عین اینکه همه چی داری ببینی هیچی نداری..
ببینی کسایی که یک پنجم تو هم تلاش نکردن و اندوخته ی روحی ندارن خونه امن دارن همسر دارن بچه دارن.. قدر سلامتیتونو بدونید من سالهای ساله بعد از این مشکل که خودم رو با جون و دل کشیدم اما امروز.. امروز که 28 سالم شده و تنهام و خواستنی و یا شاید دست یافتنی نیستم حس غریبی دارم..حس ماه رو دارم ..
من همون ماهم که کسی یارای رسیدن بهشو نداره..دلتون شاد و خدایی و تنتون سالم و برای دل من هم دعا کنید که امیدم همیشه به خدای ماه و آسمان ها باشه
به خاطر معلولیتم اعتماد به نفس کمی دارم
چرا ما معلولان رو دست کم میگیرن ؟
← درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ← مسائل و ازدواج توانمندان خاص (۲۸ مطلب مشابه)
- ۲۵۱۵ بازدید توسط ۱۹۲۲ نفر
- چهارشنبه ۱۳ بهمن ۹۵ - ۲۲:۳۵