من یک مادر بیست و نه ساله هستم و دو فرزند دارم.
اومدم اینجا تا درد و دل کنم.
چرا موضوع احترام به والدین این اندازه بد فهمیده شده در جامعه ما؟
بس که بد توضیح داده شده، فقط باعث شده بعضی پدر و مادرها متوقع باشند همیشه.
اولش نوشتم که خودم مادرم. من معتقدم من و همسرم با هم تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم و باید مسئولیت پدر و مادری رو بپذیریم. بچه که نخواسته به دنیا بیاد یا حق انتخابی نداشته. پس اصلاً به نظر من هیچ پدر و مادری حق نداره از بچه ش متوقع باشه. بگذریم که کلاً از هیچ کس نباید متوقع بود.
من مادرم و باید تا آخر عمرم یک طرفه عشق بدم حتی اگر نفرت دریافت کنم باید تا جایی که توان دارم حمایت کنم حتی اگر رها بشم باید کمکش کنم حتی اگر بهم لگد بزنه.
این اصل پدر و مادری هست. بپذیریم که یک جاده یک طرفه هست. یک فرصت برای عاشق شدن بدون قید و شرط.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج فرزندان طلاق (۲۵ مطلب مشابه) درد دل های زنان (۲۱ مطلب مشابه)