سلام و عرض احترام
بحث رو ادامه میدیم ، دوستانی که تمایل به این بحث ها دارند لطفا مشارکت کنند ، باید فهمید که حرف زدن، اصلی ترین راه پیدا کردن کلید مشکلات و کاهش آن ها هست، به شرطی که حرف همراه با عمل باشه.
یکی از مهم ترین علل کاهش ازدواج همین میل به تنها بودنه، معمولا در روان شناسی ، افرادی که به انزوا تمایل دارن ، افسرده نامیده می شوند، چرا ما به تنهایی گرایش پیدا کردیم ؟، چرا از هم فراری شدیم ؟، چرا کار جامعه ما به جایی رسیده که نوجوون و جوون هامون حوصله یک مهمونی کنار بزرگ تر رو ندارن؟
علت های متعددی میشه بر شِمُرد، اما قطعا یکی از اون موارد، اعتیاد به اینترنت هست!، چه ربطی داره ؟
ربطش واضحه ، کسی که به اینترنت اعتیاد پیدا کرده، و با اون خو گرفته، و بهترین همدمش شبکه های اجتماعی و فضای مجازی شده، به راحتی نمیتونه این رفیق بی کلام رو حذف کنه، این فرد کم کم به جایی میرسه که نمیخواد وقتش رو جز اینترنت با کسی بگذرونه، جلسه پیش هم گفتیم، عقده و سرکوب امیال طبیعی، منجر به کاهش میل به ازدواج میشه.
از طرفی هم ، وقتی کسی اون میل قبل به ازدواج رو نداشته باشه، و رفیق شفیقی مثل اینترنت داشته باشه، با خودش میگه اصلا چرا ازدواج کنم؟
این گونه افراد، دقیقا مثل کسانی هستند که اعتیاد شدید به مطالعه پیدا کردند، با اینکه نفس مطالعه بسیار خوبه، اما کسی که کتاب رفیقش بشه، چه بسا روزی شش ساعت هم در کتاب خونه سر کنه و با خودش فکر کنه کار بسیار مفیدی داره انجام میده، و مهمونی یا صحبت با اقوام رو کار بیهوده قلمداد کنه . جامعه ما (و البته بسیاری از کشور ها ) افسرده هستند.
یه سوال دارم ازتون؛
به نظرتون مردم آفریقا با اینکه از بسیاری امکانات محروم هستن، چرا شاد تر از ما و بسیاری از کشور ها ( نظیر سوئد ) هستند ؟ شاید بگید آمار نداری، یا از کجا میدونی ؟
بهتره بگم نباید خودمون رو فریب بدیم ، این یه واقعیته، اصلا نمیگم سوئد که کسی نگه میخوای از فلان سیاست دفاع کنی، کشور خودمون هم، از افسردگی رنج می بره و جالب اینکه بیشتر این افسردگان، افراد زیر ۳۰ - ۳۵ سال هستند! نه سالخوردگان و کهن سالان.
پس به زعم بنده، با توجه به مشاهدات فردی خودم، اعتیاد به اینترنت (نه صرفا خود اینترنت) یکی از علل تمایل به تنهایی هست.
راستش شغل من جوری هست که در روز حداقل با چهار نفر صحبت های این چنینی انجام میدم، به همین روی عرض کردم با توجه به مشاهداتم.
عامل بعدی اشتیاق به تنهایی، شکست در روابط عاطفی هست که از سنین پایین شکل میگیرن، یه نوجوون ۱۵ ساله، که در سنی هست که اوج تخیل و تفکر انتزاعی نامیده میشه، با رویاهای خودش، در سن بسیار بسیار حساس بلوغ، میره با جنس مخالف دوست میشه. خودش که متوجه نمیشه ، بزرگتر باید آگاهش کنه، تو عالم خیال با طرف قرار ازدواجم میذاره و نقشه های نشدنی دیگه که کشیده میشه و به سال نکشیده این دو نفر از هم جدا میشن .
این چنین میشه که ما با جامعه ای مواجه میشیم که درصد قابل توجهی از نوجوانانش (به خصوص دختر ها) دچار شکست عشقی شدن، البته که باید به احساسات همه احترام گذاشت، اما اینکه یک فرد که هنوز به ۱۸ نرسیده ، دچار شکست عشقی شده باشه ، بسیار تاسف باره. آینده نگرشی این فرد چی میشه ؟
بعد از شکست عشقی افکاری مانند؛
جنس مخالف خطرناکه، هر رابطه ای نهایتش شکسته، هیچ کس برات نمیمونه، تنهایی بهترین رفیقه
و ... ، فرد رو احاطه می کنن و به سمت تنهایی سوق میدن .حالا این یه مورد در سنین کم بود .
اینو تعمیم بدید به افراد در سنین ۱۸ - ۲۲ و حتی ۲۵ سال، تو دانشگاه ما با اینکه از نظر کیفی دانشگاه خوبی بود ، به کرّات دیدم دختر ها و پسرهایی که تو حیاط دانشکده که دچار شکست عشقی شده بودن ، گریه میکردن، کسی که ترم اول یه فرد خجالتی بود، ترم دوم با ذوق و شوق دنبال کیس میگرده، ترم سوم با یکی وارد رابطه میشه، ترم چهارم هم حالش خوبه، اما ترم پنجم انگار ۱۸۰ درجه با روزهای خوشش فرق کرده و با طرف به هم زده .
به دانشجویان گرامی در هر سطحی ، جسارت نشه ، افرادی هم هستن که در دانشگاه نامزد میکنن ، افرادی هم هستن که از اون اول تکلیف شون با طرف مشخصه، مثلا میگه یه مدت دوست باشیم، افرادی هم هستن که جداً به فکر درس هستن.
یه عده هم دانشگاه رو به خاطر مدرک اومدن و تمام فکر و ذکرشون کار و پول هست و این روابط رو بچه بازی میدونن.
اما عامل سوم افراد برای فرد گرایی ، عدم درک توسط اطرافیانه؛
بسیاری از والدین ، دائم به نوجوان و فرزندشون نصیحت میکنند؛ توهین نشه ، اما پدر توقع داره تمام آرزو های بر آورده نشده اش رو فرزندش اجرا کنه، هر روز نصیحت ، هر روز توضیح ، هر روز تکرار ...
من معتقدم هر آدمی خودش تو سن مناسب فکر آینده ش میافته ، یا اگه سوالی واسه ش پیش بیاد میاد از والدینش میپرسه، هر کس نگران زندگیشه و ما نباید خودمون رو نگران تر از طرف کنیم، وقتی یک فرد از طرف دیگران درک نشه ، تو هر جمعی نصیحت بشنوه و تو هر خلوتی تو سری بخوره ، با خودش میگه : زودتر از خونه مامان بابام برم و از دست شون راحت بشم و تنها زندگی کنم. این حالت یعنی لجبازی و قهر با اطرافیان .
البته! این حالت خوبشه ، این حالت برای افراد عاقله!، گاهی اوقات، فرد به سمت رفیق بازی مفرط، دوستی های اشتباه با جنس مخالف و حتی مخدر کشیده میشه .
به همین جهت ، ما اینجا قصد نداریم چوب دست مون بگیریم و هدایت کنیم ، اینجا هستیم تا بحث کنیم ، نه که کسی رو اجبار کنیم .
مردم ، از اینکه فردی بخواد به اونا تذکر نابجا بده خوش شون نمیاد، با خودشون میگن تو اگه بیل زنی برو باغچه خودتو بیل بزن، و به همین دلیل ، افراد با تجربه و ریش سفید های ما ، هنگامی که بخوان تذکری بدن، به یک نگاه بسنده میکنن و برای خودشون خطبه باز نمیکنن ( این نگاه تاثیرش خیلی بیشتر از مرثیه خوانیه )
اما متاسفانه بعضاً والدین جوان تر ، به این نکات توجه نمیکنند، سوالم از افرادی هست که میل به فرد گرایی دارن و البته کسانی که قبلا به این حالت دچار بودن ( یا تجربه در اطرافیان دارن )، چه چیزی میتونه شما رو مجدد به جمع بکشونه و اصطلاحاً قلب شکسته تون رو ترمیم کنه ؟
ممنون
تنها موندن خیلی بهتر از بودن با کسانی باشی که حرفت رو نمی فهمند
خدایا ازت می خوام دلم و محکم کنی که بتونم تنهایی رو تحمل کنم
بر اثر تنهایی با دختری دوست شدم
دلم میخواد تنها باشم تا آخر عمر
عاشق تنهاییم و دوست دارم از خانوادم دور باشم
میخوام خونه جدا بگیرم و تنها زندگی کنم
دوست دارم تنها باشم اما از تنهایی میترسم
تنها زندگی کردن خیلی بهتر از با خفت زندگی کردنه
دید مردم به یه دختری که تنها زندگی میکنه چیه؟
از تنهایی خودم لذت میبرم و دوست ندارم شوهر کنم
می خوام ثابت کنم تنها باشم اتفاقی نمی افته
من عاشق تنهایی هستم و نمیخوام شوهر کنم
چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام
چه طوری از تنهایی و یکنواختی در بیام ؟
تنهام ، خسته ام ، از تنهایی دلم یه همسر میخواد
تنهایی از همه جهات دیوونم میکنه
چه پاسخی به نیاز های جنسیم و عاطفیم و تنهاییم بدم ؟
چرا یه دختر باید کل تابستونش زل بزنه به دیوار اتاقش از تنهایی ؟
اینرسی ازدواج - شاید عمق تنهایی رو درک نکردی
اینرسی ازدواج - تنهایی رو عشقه!!!
چیکار کنم تنهایی و خیالبافی منو اذیت نکنه؟
احساس تنهایی زیاد مانع حرکت رو به جلوی من شده
من موقع تنهایی هام با یه آدم خیالی حرف می زنم
ایها الناس به چه زبونی بگم که بابا مُردم از تنهایی
کی واقعا دلش میخواد همیشه احساس تنهایی کنه ؟
برای رهایی از تنهایی چه راهکارهایی دارید ؟
افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران
← موانع ازدواج (۴۹ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه) ← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) ← جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)
- ۱۰۹۱ بازدید توسط ۸۵۲ نفر
- سه شنبه ۳ ارديبهشت ۹۸ - ۱۸:۳۸