سلام
من یه پسر 25 ساله هستم. به این نتیجه رسیدم که افرینش من دلیل بر مرگ من هست.تو رو خدا و مقدساتتون برام دعا کنین.
من مشکل مالی ندارم خدا رو شکر و راحت می تونم ازدواج کنم اما غریزه جنسی و عاطفی بد جوری منو اذیت می کنه.
حتما می پرسید خوب ازدواج کن. در یک کلام :"نمی تونم" حالا می پرسین چرا ؟ سعی می کنم از مشکلاتم براتون بگم.
راستش من بچه طلاق هستم و در سن 5 سالگی بودم که پدرم از مادرم جدا شد. هیچ برادری هم ندارم. من یک پسر بی عرضه هستم که اصلا عرضه انجام هیچ کاری رو ندارم.
شاید خنده تون بگیره حتی می ترسم از خیابون رد بشم. در کل خودم اقرار می کنم اصلا مردانگی ندارم و یه پسر سوسول بی عرضه بار اومدم.
علی رغم این که مطلقا مشکل مالی ندارم اما اصلا نمی تونم زندگی تشکیل بدم چون می دونم جنمشو ندارم.می دونم نمی تونم تکیه گاه امنی واسه یه دختر باشم. واسه همین کلا بیخیال ازدواج شدم و قیدشو زدم.
گفتم برای رفع غریزه جنسی برم صیغه کنم اما خوب به دلم نمی شینه.مشکل فقط با رفع نیاز جنسی که حل نمی شه... ادم همدم می خواد. گفتم خوب واسه خودم یه سگ می خرم و با سگم با هم زندگی می کنیم ولی بازم فهمیدم این جور نمی شه زندگی کرد.
حالا شما بگید من چه کار کنم؟تنها دوای من ازدواجه که صد البته به خاطر بی عرضگی باید قیدشو زد. حالا من تا اخر عمر چه جور زندگی کنم و چه پاسخی به نیاز های جنسیم و عاطفیم و تنهاییم بدم نمی دونم؟
این سوال رو هر شب از خدا تو دلم می پرسم.اگه به خاطر خدا نبود قطعا و حتما خودکشی می کردم اما چه کنم به خدا ایمان دارم و نمی تونم ای کارو کنم.
تصمیم گرفتم برم زیارت امام رضا ازش بخوام از خدا بخواد این بنده رو مرگه بده که خوب می دونم تنها راهش مرگه و بقیه راه ها فقط مسکنه.....
هر کی این پستو خوند حتما برام طلب مرگ کنه از خدا . به همون خدای بزرگ قسم هر شب از ترس تنهایی و از ترس نیاز های جنسی و عاطفی خاموش نشده و غیر قابل خاموش تو خواب جیغ می کشم .
تو خواب گریه می کنم واسه خودم و بعد که از خواب پا می شم می بینم اشک تو چشامه.
والله مرگ برای شما ترسناکه اگه جای من بودید می دیدید چه قدر مرگ لذت بخشه واس من
مرتبط:
چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام
چه طوری از تنهایی و یکنواختی در بیام ؟
تنهام ، خسته ام ، از تنهایی دلم یه همسر میخواد
تنهایی از همه جهات دیوونم میکنه
چرا یه دختر باید کل تابستونش زل بزنه به دیوار اتاقش از تنهایی ؟
اینرسی ازدواج - شاید عمق تنهایی رو درک نکردی
اینرسی ازدواج - تنهایی رو عشقه!!!
چیکار کنم تنهایی و خیالبافی منو اذیت نکنه؟
احساس تنهایی زیاد مانع حرکت رو به جلوی من شده
من موقع تنهایی هام با یه آدم خیالی حرف می زنم
ایها الناس به چه زبونی بگم که بابا مُردم از تنهایی
کی واقعا دلش میخواد همیشه احساس تنهایی کنه ؟
برای رهایی از تنهایی چه راهکارهایی دارید ؟
افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۵۱۰۴ بازدید توسط ۴۰۰۰ نفر
- چهارشنبه ۲۷ آبان ۹۴ - ۱۸:۴۷