بسم الله الرحمن الرحیم
من پسری 20 ساله هستم دانشجوی ترم اخر رشته آی تی ، با خدا ، نماز خون و کاملا مذهبی. تو خانواده من پسر خالم 23 سالشه تازه داماد شده دختر خالم 16 اونم تازه عقد کرده و وقتی اینا با نامزداشون کنار هم میشینین و منم تنها یک جا خیلی بهم فشار روحی وارد میشه جوری که اصلا نمیخوام ببینمشون.
راستش من از بچگی از نظر محبت از همه نظر به شدید ضعیف بودم یعنی کسی نداشتم محبت کنه دوستم داشته باشه از اینا و برعکس خیلی ادمی احساساتی و مهربون هستم.
تنهایی از همه جهات دیونم میکنه به طرف خدا که رفتم از قبل که افسردگی داشتم بهتر شدم ولی همش میخوام یکی کنارم باشه نه جز خانوادم نه مادر یا خواهر کسی که همدمم باشه بتونم حس کنم کنارمه.
راستش من تو خیابون هم راه میرم خیلی با غرور هستم نمیتونم چشممو به دختری بندازم ولی میگم بذار ببینم خب مگه چیه از اینا ولی بازم سرم میره پایین یک جورایی عادت دارم.خیلی تنهام به کمک نیاز دارم نمیدونم چیکار کنم
لطفا بگین چیکار کنم از نظر هایی مثل به پیش مشاور برو بشین واسه امام گریه کن و خیلی چیزا ها نگین چون همه چی که حتی تصورشم نمیتونین بکنین انجام دادم.
پیش روانشناس برای افسردگیم رفتم گفت بلوغ ذهنیت خیلی بالاس یعنی درک و فهمت بیشتر از اونیه که سنت هست واسه این عذاب میکشی چون مثلا دوستام الانه تو دانشگاه یا جای دیگه دنبال کیف هستن ولی من به فکر کارو زندگیو غم نداریو این چیزا درسته خوبه ولی خدا وکیلی دارم از درون داغون میشم همش با خودم حرف میزنم.
بیرون میرم با دوستام هستم یک نفر دوست صمیمی بیشتر ندارم وقتی حوصلم سر میره میرم میگردم تو پارکی جایی کلا همه کار میکنم ولی همین درد این که کسی کنارم نیست محبت ندیدم و دوست دارم یکی تکیه گاهم باشه و برعکس برام از همه بیشتر درد آور تره.
همیشه با خدا حرف میزنم جز اون کسی ندارم و واقعا حس میکنم حرف میزنه باهام ولی خب منم به یکی نیاز دارم یکم بهم محبت کنه بدونم یکی دارم دلم خوش باشه. شرایط ازدواج رو ندارم. دلم میخواد کسی پیدا کنم عقد کنم تا کارم درست شد بعدش هر چی شد ولی کسی که باب میلم باشه با این شرایط جور نیست. دارم دیوونه میشم.
چیکار کنم؟
لطفا نظرات مختصر و کوتاه بدین و منطقی
مرتبط:
چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام
چه طوری از تنهایی و یکنواختی در بیام ؟
تنهام ، خسته ام ، از تنهایی دلم یه همسر میخواد
تنهایی از همه جهات دیوونم میکنه
چه پاسخی به نیاز های جنسیم و عاطفیم و تنهاییم بدم ؟
چرا یه دختر باید کل تابستونش زل بزنه به دیوار اتاقش از تنهایی ؟
اینرسی ازدواج - شاید عمق تنهایی رو درک نکردی
اینرسی ازدواج - تنهایی رو عشقه!!!
چیکار کنم تنهایی و خیالبافی منو اذیت نکنه؟
احساس تنهایی زیاد مانع حرکت رو به جلوی من شده
من موقع تنهایی هام با یه آدم خیالی حرف می زنم
ایها الناس به چه زبونی بگم که بابا مُردم از تنهایی
کی واقعا دلش میخواد همیشه احساس تنهایی کنه ؟
برای رهایی از تنهایی چه راهکارهایی دارید ؟
افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۴۴۳۹ بازدید توسط ۳۱۴۶ نفر
- پنجشنبه ۴ تیر ۹۴ - ۲۰:۵۶