خانواده برتر

خانوم من دقیقا نفهمیدم مشکلتون چی هست.خواستگار ندارین؟؟؟؟اون مشکل کم شنوایی که گفتین واقعی بود یا کنایه ای از بی توجهی؟؟؟؟نمیدونم چی بگم.فقط واستون دعا میکنیم

جدیدا مد شده همه آخر پستهاشون مینویسن ( میترسم از اینکه به گناه بیافتم )

خب این یعنی چی ؟؟؟ یعنی ازخودتون اطمینان ندارید و حاضرید برای اینکه به امیالتون  و این نفس سرکش پاسخ بدید دست به کار گناه بزنید و شرفتون رو زیرپا بگذارید آنهم به صورت پنهانی و حیثیت  و شرف خودتون و خانوادتون رو لکه دار کنید . ارزش  ناموسی و حیثیتیه خونوادتون رو پائین بیارید  ...

دختران ما , زنان ما که باید حافظ و نگهدارنده ی اصلی سلامت اجتماعی جامعه ی ما باشند به کجا دارند میروند ...

منم یه دختر 16 سالم که:
1- خانوادم با هیچکسی ارتباط نداره و نه ما خونه کسی میریم نه کسی خونه ما میاد
2- تمام زندگیم رو درس خلاصه شده چرا؟ چون درس تنها همدم تنهاییای منه
3- پدری دارم که راست میرم چپ میرم بهم گیر میده
4- تو کارام دخالت میکنه و از همه بدتر نمیذاره با کسی ارتباط داشته باشم
5- من یه دختریم که دو سال یه بار میرم مسافرت
6- از دار دنیا دو تا برادر دارم که یکیش غریبی ازدواج کرده و خیلی از ما دوره اون یکی هم درس میخونه اما دانشگاهش یه شهر دیگس و بازم زیاد نمیبینمش
7- رفتارای پدرم بیشتر باعث تنهاییم میشه و 8 ساله که دارم با این رفتارا دست و پنجه نرم میکنم
به نظرتون زندگی من به چه معجزه ای نیاز داره؟
البته اینم بگم که من منظورم ازدواج نیست چون من الان یه دختر افسرده شدم در صورتیکه خیلی شاد بودم اما گذشته مهم نیس مهم اینه که الان افسردم و دلم نمیخواد کسیو بیارم تو زندگیم و درگیر مشکلاتم بکنم آخه اون طفلی چه گناهی کرده که بیاد وارد مشکلات من بشه
پس معجزه ای غیر از ازدواج بهم پیشنهاد بدید که دیگه اون معجزه نیس فاجعس
" خدایا خودت نجاتم بده "

سلام دوستان غریب آشنا. همه از دغدغه هاتون گفتین. امشب یه عالمه اشک ریختم و خدا خدا کردم.شدم 35 ساله،از بچگی زشت بودم و الان که دارم پیرتر میشم کریه تر شدم.از بچگی کسی بهم محل نمیذاشت تا حالا.از سر انزوا و بی محلی آشناها و پدر و مادر! فقط درس خوندم و خوندم. کارمند شدم. فوق لیسانس شدم. اما تو محیط اداره با اینکه آقایون دم بخت خیلییییییییی مناسبی بودن حتی یه نفر حالمو نپرسید. همه میگن تو باشخصیت ترین و مورد اعتماد ترین و مهربون ترین کادر اداره هستی اما به خاطر قیافه م نه کسی ازم خواستگاری کرد نه معرفی شدم. هیچ کس نیومد سراغم تا اخلاقمو خودمو بشناسه. خواهش میکنم این حرف کلیشه رو نزنید که "قیافه نسبیه" .زشت رشته دیگه. من قربانی قیافه م شدم. سالهاست که اسیر تنهایی و امیال سرکوب شده و آرزوهای مرده م. گناه من چی بود که زشتم....

درود بر خواهران و برادران بزرگوار 

من هم دختری مجرد 29 هستم  و از خدا که اجابت کننده دعاهاست خیر و صلاح همه شما رو خواستارم . نظر من اینه که در هر شرایطی که هستیم صبر و تقوای الهی پیشه کنیم که از صراط مستقیم خارج نشیم درسته شرایط سختیه اما بعد از هر سختی آسانی است بنا بر آیه : " فان مع العسر یسرا " ما بنده ها تنها نیستیم اگر به درون قلبمون نگاه کنیم میبینیم که خدا چقدر به ما نزدیکه که خودش در قرآن فرموده که : " از روح خود در شما انسان ها دمیده ام که از رگ گردن به شما نزدیک ترم "

اول جایگاه با عظمت خدا را پیدا کنیم بعد با کمک و صلاح خدا ازدواج هم خواهیم کرد که مطمئن باشین خدا ما رو تنها نمیزاره . هروز قران بخونیم و در تفسیر آن تامل کنیم اونوقت به جواب روشنی میرسیم که پاسخ گوی همه دل های ماست .

من چادری محجبه و مذهبی هستم حجاب ظاهری و باطنی دارم و دوست دارم همسر آینده ام پاک و با تقوا باشه و در کنار او احساس امنیت کنم که منم هم جونم و فداش میکنم و خوشبختش میکنم . درسته که زندگی خرج و هزینه داره اما هدف و دیدم از خوشبختی کسب مال و دارایی نیست بلکه رسیدن به تکامل ، تعالی رشد و معنوی است که این رسالتی است برای ما انسانها که در کنار یکدیگر مهربان و درست زندگی کنیم .

انشاالله حاجت روا بشین . الهی آمین . 

خستم از تنهایی دیگ ازین همه نیاز عاطفی کلافه شدم بخدا ماهم توقع زیادی نداریم اما نمیدونم چرا هی نمیشه اها دوستیم نیستیم ک کسی تو زندگیمون باشه

سلام عزیزم

یه راهکار خوب علاوه بر درس خوندن که خودت میدونی به نظر من خوندن کتابه. مثلا رمان سه شنبه‌ها با موری خیلی قشنگ بود. یا کتابهای دیگه ای که اگه بخوای میتونم معرفی کنم. البته این که دو سال دیگه کنکور داری رو فراموش نکن بچسب به درس و یه هدف برا خودت بذار وقتی بش رسیدی یه حس خوب نسبت به خودت پیدا میکنی.

 همیشه دنبال یادگیری باش حتی تو حوزه های هنری، مثلا  آشپزی هم خیلی خوبه چیزای جدید یاد بگیر و برا بابات و اینا بپز. وقتی از دسپختت تعریف میکنن یا میگن چه جوری این رو یادگرفتی  حس خیلی خوبیه. 

ببین این یادت باشه که پدرت بیشتر از همه تو دنیا دوستت داره و آرزوی خوشبختی تو رو داره واسه همین نگو که بهت گیر میده یا .. 

چون تو مو بینی و او پیچش مو

دارم جای خواهر بزرگترت بهت دوستانه میگم که لطفا باهاش مهربونتر باش به حرفاش گوش بده و از این که بهت گیر میده اصلا ناراحت نشو باور کن صلاحت رو میخواد خودت رو بذار جاش و فکر کن یه دختر مثل خودت داشتی اونوقت به نظرت از دخترت توقع داشتی بعد از این همه که زحمت براش کشیدی حرفت رو گوش نده؟ دلت نمیشکست اگه بهت میگفت این قدر به من گیر نده؟ حتی اگه به زبون هم نیاری این که تو فکرته شاید در رفتارت بازتاب کنه یا لحنت باش بد بشه، لطفا از زاویه دید بابات هم به زندگی نگاه کن.

سلام

منم یه دختر23ساله هستم که خیلی مهربون و احساساتی ومحجوبی هستم  و به تازگی خیلی شب ها گریه میکنم از تنهایی و اینکه چرا هیچ کسی همدمی ندارم که دوستم داشته باشه. الان همه پسرا دنبال دختر پولدارن 

سلام دوست عزیز میدونم چه قدر درد ناکه ... انقدر بد که حتی نمیتونی با کسی در میون بزاریشش ....نمیدونم خدا چرا انقدر عذابمون میده ...یعنی باید برا انسان بهتر شدن کار کنم رو خودم ؟؟ یعنی انقدر بدم که لیاقت زندگی ساده رو ندارم ؟؟؟...خیلی نذر و نیاز وفلان کردم الانم 24 رو دارم تموم میکنم و هر چی خواستگار اومده رفته پشتشم نگاه نکرده ....خودم قیافه ی معمولی دارم و ارشد زبان میگیرم ولی خوب انگار سرنوشتم تنهاییه....بچه مچه راحت هر غلطی میخوان میکنن و بعد چن سال دوستی قشنگ ازدواجم میکنن ما که راه درست رفتیم و نخواستیم روحمون رو کثیف کنیم اینجوری شد ...انگار دنیا برا این ادم ها هستش ..لطفا حرف از وضع اقتصادی نکنید که دورو بریای من همه دارن ازدواج میکنن بدون کوچکترین اه و ناله و خیلیم ساده ... اشکالی نداره ک...این خلا قاتل خاموشه که دست به گلومون انداخته و یه روز تیر خلاص رو میزنه.....همچنان به خدا توکل میکنم اشکال نداره بزرگیش رو شکر حتما لیاقت ندارم 

والا منم اعصابم خورده جدیدا دو جا رفتم خواستگاری هر دو تاشونم ۲۲ سالشون هست اولی که گفته مهریه حداقل ۱۱۰ تا باید باشه سرویس طلا و عروسی هم باید باشه تازه چند تیکه جهیزیه هم پسر بخره دومی هم که گفته من تو خونه بابام هر چیزی خواستم برام خریدن دوست دارم وضع خونه شوهرم بهتر هم باشه متوسط رو به بالا باشه زندگی 

اعصابم از این همه توقع خورده

منم یه دختر مجرد ۲۸ ساله دیگه از تنهایی خسته شدم دوس دارم ازدواج کنم. یه شوهر خوب گیرم بیاد