خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۱۲۲۵ بازدید توسط ۹۰۲ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۱۷۵۶ بازدید توسط ۱۳۷۳ نفر) - (۲۷ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۱۵۱۵ بازدید توسط ۱۰۶۰ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۳۴۵ بازدید توسط ۲۶۷ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۳۷۸ بازدید توسط ۱۰۳۲ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۱۵۰۵ بازدید توسط ۱۱۳۹ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۲۹۳۴ بازدید توسط ۲۰۵۷ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۹۰۷ بازدید توسط ۷۱۷ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۶۴۷ بازدید توسط ۴۸۱ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۸۹۲ بازدید توسط ۶۸۱ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۱۷۹۷ بازدید توسط ۱۳۸۴ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۲۶۷۲ بازدید توسط ۲۰۷۲ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۰۱۷ بازدید توسط ۲۲۲۴ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۸۳۴ بازدید توسط ۲۷۲۶ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۲۴۲۰ بازدید توسط ۱۸۶۹ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۵۳۵ بازدید توسط ۳۹۳ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۰۱۰ بازدید توسط ۷۷۵ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۱۴۷۵ بازدید توسط ۹۹۴ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۲۹۰۸ بازدید توسط ۲۱۰۵ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۱۴۱۹ بازدید توسط ۹۹۸ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۱۸۰۳ بازدید توسط ۱۲۸۵ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۷۵۷۴ بازدید توسط ۵۶۳۴ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۸۴۲ بازدید توسط ۵۷۱ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۱۲۹۰ بازدید توسط ۸۸۱ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۱۹۱۷ بازدید توسط ۱۳۸۳ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۰۶۱ بازدید توسط ۳۵۳۴ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۱۵۰۲ بازدید توسط ۱۱۰۳ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۳۸۱۰ بازدید توسط ۲۸۸۹ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۴۳۵۱ بازدید توسط ۳۳۶۲ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۲۳۵۴ بازدید توسط ۱۴۷۷ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۳۳۹۵ بازدید توسط ۲۴۰۷ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۲۳۱۲ بازدید توسط ۱۷۵۵ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۱۴۲۱ بازدید توسط ۱۰۳۱ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۱۷۰۰ بازدید توسط ۱۲۵۱ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۳۷۹ بازدید توسط ۱۰۱۳ نفر) - (۰ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۲۹۳۹ بازدید توسط ۲۱۵۹ نفر) - (۱۸ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۳۹۱۷ بازدید توسط ۲۷۷۹ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۲۸۴ بازدید توسط ۳۹۹۷ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۷۰۵۲ بازدید توسط ۴۹۴۹ نفر) - (۶۸ نظر)
با پول نمی شه همه چیز را خرید (۱۰۶۷ بازدید توسط ۸۰۰ نفر) - (۶ نظر)
محاسن و معایب بچه دار شدن (۲۶۴۸ بازدید توسط ۱۹۵۵ نفر) - (۱۹ نظر)
ازدواج، رویایی که به خاطرات پیوست؟! (۳۸۱۲ بازدید توسط ۲۹۷۲ نفر) - (۴۰ نظر)
آیا نباید دانشگاه برویم؟ (۲۴۱۴ بازدید توسط ۱۸۱۶ نفر) - (۲۵ نظر)
تصمیم جانفرسا: عشق یا ... ؟ (۲۱۳۹ بازدید توسط ۱۴۴۴ نفر) - (۳۹ نظر)
میشه عشق قبلی رو فراموش کرد و باز هم عاشق شد؟ (۳۰۱۶ بازدید توسط ۲۰۸۸ نفر) - (۶۹ نظر)
خبرهای خوب، موفقیّت ها و پیشرفت‌های شخصی (۱۳۹۴ بازدید توسط ۱۰۲۳ نفر) - (۱۲ نظر)
بهترین و مفید ترین کتاب هایی که خوندم ... (۱۴۹۸ بازدید توسط ۱۰۶۱ نفر) - (۱۴ نظر)
چیزهایی رو که دوست ندارید تکرار بشه تکرار نکنید (۱۲۱۶ بازدید توسط ۸۵۴ نفر) - (۲۱ نظر)
درسی که من بعد از خوندن بیشتر پست های این وبلاگ گرفتم (۲۰۰۹ بازدید توسط ۱۴۷۰ نفر) - (۳۱ نظر)
چرا برخی از آقایون متاهل به برخی دختران توجه نشان می‌دهند؟ (۳۴۳۶ بازدید توسط ۲۵۴۸ نفر) - (۲۹ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۲۵۶۶ نمایش) - (۱۰۸ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۶۱۵ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۲۷۳۳ نمایش) - (۵۶ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۷۱۶ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۶۱۲ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۳۶۹ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۱۴۳۵ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۸۰۲۱ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۹۹۵ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۵۹۷ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۱۶۵۲ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۴۵۸۵ نمایش) - (۲۶۹ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۴۸۹۴ نمایش) - (۲۶۱ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۲۹۵۰ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۰۷۶ نمایش) - (۱۲۶ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۷۱۸۵ نمایش) - (۱۹۴ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۴۲۸ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۹۲۴۷ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۶۲۴۲ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۸۲۹۹ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۰۹۷ نمایش) - (۱۲۶ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۲۳۴۲ نمایش) - (۴۵۶ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۳۳۸ نمایش) - (۹۷ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۱۱۵ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۵۰۹۱ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۱۴۵۷ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۱۷۱ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۴۵۰۶ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۳۳۵۰ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۹۹۰ نمایش) - (۹ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۲۸۹۵ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۷۲۹۴ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۰۶۷ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۹۶۷۳ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۸۸۴۶ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۱۷۹۴۲ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۷۰۳۶ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۴۳۴۹ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی رهام روشن ضمیر (۵۵۶۶ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۲۰۰۸۰ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۰۲۴۱ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۶۵۱۹ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۹۴۲۲ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۱۹۳۵ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۲۹۴۶ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۲۰۶۲ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۴۸۴۵ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۱۹۶ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۲۷۹۶ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۷۸۰۶ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
اطلاعیه های خانواده برتر (۱۳۷۶۷ بازدید توسط ۱۰۸۴۵ نفر) - (۶۴ نظر)
اول خودش ذهنم رو درگیر کرد بعد قلبم رو شکست (۳۷۷۵ بازدید توسط ۲۹۷۶ نفر) - (۳۱ نظر)
می‌خوام چادرم رو بردارم اما مادرم سر شکسته میشه (۲۷۸۷ بازدید توسط ۲۲۰۰ نفر) - (۴۴ نظر)
نظر شما درباره آرکتایپ هادس (۳۰۷۱ بازدید توسط ۱۹۴۰ نفر) - (۳۷ نظر)
نگاه واقع گرایانه به زندگی افراد دو قطبی (۲۵۲۳ بازدید توسط ۱۹۱۱ نفر) - (۳۴ نظر)
بهتره آدم علایق خودش رو دنبال کنه یا تابع مد جامعه باشه ؟ (۲۰۰۰ بازدید توسط ۱۶۲۰ نفر) - (۳۸ نظر)
می خوام در 25 سالگی کنکور بدم (۲۹۹۲۷ بازدید توسط ۲۲۴۶۴ نفر) - (۸۶ نظر)
دلم برای اون دختری که قراره زنم بشه می سوزه (۹۲۳۸ بازدید توسط ۷۲۰۰ نفر) - (۶۷ نظر)
چرا بعضی آقایون اینقدر به شکم شون اهمیت میدن؟ (۹۵۱۸ بازدید توسط ۶۴۵۴ نفر) - (۱۱۶ نظر)
چطوری دل یه دختر مغرور، محجبه و دست نیافتنی رو به دست بیارم ؟ (۳۰۲۳۸ بازدید توسط ۲۳۴۵۹ نفر) - (۵۹ نظر)
ترس از خیانت شوهر آینده (۲۶۹۱۶ بازدید توسط ۲۱۷۷۸ نفر) - (۱۳۴ نظر)
آقایون چقدر به زیبایی و خوش تیپی خودشون اهمیت میدن؟ (۹۶۳۷ بازدید توسط ۷۱۳۴ نفر) - (۷۵ نظر)
چه طوری اخلاق ها و عادت های بدتون رو اصلاح کردید ؟ (۳۶۰۳ بازدید توسط ۲۵۵۶ نفر) - (۳۲ نظر)
اصلا دوست ندارم سبزه باشم (۴۸۱۳۲ بازدید توسط ۳۴۲۰۲ نفر) - (۱۴۹ نظر)
ما دختران مجرد در آستانه ازدواج باید به چه چیزهایی دقت کنیم؟ (۹۴۵۰ بازدید توسط ۷۴۲۰ نفر) - (۲۱ نظر)
عکس - یه روزی قراره این جا بخوابیم ... (۴۲۹۵ بازدید توسط ۲۹۴۴ نفر) - (۳۵ نظر)
ما دختران قبل از ازدواج باید آشپزی بلد باشیم؟ (۸۷۷۵ بازدید توسط ۶۱۳۶ نفر) - (۷۶ نظر)
اگه به گذشته برمیگشتی ... (۱۶۱۶۵ بازدید توسط ۱۲۰۰۷ نفر) - (۱۰۲ نظر)
ای کاش شرط ازدواجم بچه دار شدن بود. (۲۳۳۹ بازدید توسط ۱۸۲۵ نفر) - (۳۴ نظر)
در چه مکان هایی بروم تا با پسری در سن ازدواج آشنا شوم و ازدواج کنم؟ (۱۰۲۸۹ بازدید توسط ۸۰۲۸ نفر) - (۷۶ نظر)
عشق یک طرفه از نوجوانی (۵۳۴۰ بازدید توسط ۳۸۵۰ نفر) - (۷۲ نظر)
روی همکارم کراش زدم چطور فراموش کنم؟ (۴۷۱۵ بازدید توسط ۳۶۸۹ نفر) - (۴۲ نظر)
داداش ده ساله م رو کتک زدم، عذاب وجدان دارم (۳۵۲۳ بازدید توسط ۲۴۳۹ نفر) - (۵۵ نظر)
نمی خوام تنهاش بذارم، از طرف دیگه می ترسم پشیمون بشم (۳۶۰۹ بازدید توسط ۲۵۸۳ نفر) - (۹۷ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۸۰۲۱ بازدید توسط ۵۷۱۵ نفر) - (۹۸ نظر)
سختی های جوانان مذهبی آخرالزمان (۴۱۶۵ بازدید توسط ۲۹۷۰ نفر) - (۶۲ نظر)
آیا پوشیدن شلوار تنگ برای پسران ایرادی دارد؟ (۲۸۸۸۴ بازدید توسط ۲۰۱۲۲ نفر) - (۸۳ نظر)
یه دختر محجبه هم می‌تونه زیبا باشه (۶۲۴۳ بازدید توسط ۴۶۷۰ نفر) - (۵۰ نظر)
آموزش و پرورش با من چه کردی؟ (۳۶۰۷ بازدید توسط ۲۶۶۱ نفر) - (۳۱ نظر)
زخم خورده ی عشقی یک طرفه (۹۸۲۳ بازدید توسط ۷۰۵۷ نفر) - (۵۰ نظر)

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خسته از تنهایی» ثبت شده است

حس تهی بودن و خالی بودن میکنم

سلام

من در آستانه 33 سالگی هستم، اما استرس و دلشوره دارم، کاش این سه ماه نگذره، کاش زمان همین جا متوقف بشه. 

دلم نمیخواد 33 ساله م بشه یا این وضعیت!، حس میکنم هیچی ندارم!، حس میکنم در یک قدمی  35 و 40 ام. سنی که  میترسیدم از تنهاییش، یک دختر عمه 39 ساله مجرد دارم، حس میکنم آینده ام میشه مثل اون! سال ها اون قدر سریع گذشت که خودم هم نفهمیدم!، خدایا  مگر من چقدر تا 39 و مثل دختر عمه شدن فاصله دارم!

در همه این سال ها  ولی وقتی موردی برای ازدواح نبود، منم بقیه اهدافم رو دنبال کردم!، به این امید که هر وقت موقع و قسمتش باشه خودش میشه و من دنبال ابعاد دیگه زندگیم بودم. از 18 تا 29 سالگی درس خوندم، مقاطع رو گذروندم، موقعیت خوبی پیدا کردم، کارهای چند جانبی، تفریح،  ورزش، هنر و ... در کنارش انجام میدادم، اجتماعی بودم و تقریبا راضی ام. از جوانی که بخوبی و سلامت اخلاقی طی شد

فقط چیزی که آزارم میداد علاوه بر تنهایی، بی پولی و استقلال مالی بود که دیر شد نمیدونم، شاید به بالای 40 برسم با کلی دستاورد ولی تنها ... 


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه) مسائل دختران دهه شصتی (۴۸ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰۰)
    • ۱۵۵۴۹ بازدید توسط ۹۳۰۸ نفر
    • سه شنبه ۲۵ خرداد ۰۰ - ۰۷:۰۸

    دیگه خسته شدم بس که همه چی رو ریختم توی خودم

    سلام 

    من پسری 18 ساله هستم، امسال کنکور تجربی میدم، خیلی هم درس خونم، ولی چند وقته دیگه نمیتونم درس بخونم، اصلا نمی تونم زندگی کنم، من تک فرزندم، خیلی خیلی تنهام، پدر و مادرم هر دو کارمند هستن، زیاد نمی بینم شون، خیلی هم با هم خوب نیستن، اصلا خونه ی ما شور و نشاط نداره یه مدت هم میخواستن از هم جدا بشن.

    من از بچگی تنها بودم یه مدت رفتم دنبال رفبق بازی، ولی سر مسائلی با همه رفقام کات کردم الان به اندازه انگشت های یه دست هم رفیق ندارم.

    از طرفی خیلی احساسی هستم به شدت احساس نیاز به یه دختر می کنم که باهاش رابطه عاطفی بزنم ولی نمی تونم، واقعا دارم رنج می کشم که نمی تونم احساسات پاکم رو جایی خالی کنم در صورتی که ...

    با هیچ کس توی فامیل نمی تونم حرف بزنم، چون همه مسخره م میکنن، چون من مذهبی هستم ولی بقیه فامیل نه، هر جا میرم احساس اضافی بودن میکنم، بخاطر این تنهایی ها به خودارضایی اعتیاد پیدا کردم هزار بار توبه کردم ولی نشد، چند ماه پیش تنها رفتم کربلا توبه کردم ولی باز نتونستم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل تک فرزندان (۱۵ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۱)
    • ۴۱۶۸ بازدید توسط ۳۳۹۱ نفر
    • يكشنبه ۱۶ خرداد ۰۰ - ۰۷:۴۵

    پسری 18 ساله ام، دیگه نمی تونم مجرد بودن رو تحمل کنم

    سلام

    آقا تو رو خدا یه فکری به حال من بکنید. 

    پسر هستم در آستانه ۱۸ سالگی، دیگه نمی تونم مجرد بودن رو تحمل کنم، شاید الآن فکر کنید به خاطر فشار جنسی میگم ولی موضوع فقط این نیست بلکه این فشار روحیه که داره عذابم میده، در حقیقت من نیاز به کسی دارم که بهش محبت کنم و ازش محبت ببینم و بتونم در کنارش آرامش داشته باشم.

    از اخلاق خانواده م هم خوشم نمیاد (همه ش تو خونه بین همه دعواست). آخه این چه وضعشه الآن پسری که بخواد ازدواج کنه حداقل باید بیست و خورده ای سالش باشه و سربازی رفته باشه و یه کار درست حسابی هم داشته باشه. اصلاً دیگه انگیزه درس خوندن ندارم آرامش ندارم شیطونه میگه اصلاً درس رو ول کنم برم سر یه کاری که بتونم ازدواج کنم. 

    من آدم احساساتی هستم عاشق بچه کوچولوهام مخصوصاً دخترها (چرا که احساساتی ترن) دوست داشتم یه خواهر کوچیکتر داشتم. نمی دونم چرا تو یه سال اخیر این‌جوری شدم اصلاً (هر چی می گذره بدتر میشه.) دیگه نه از رفیق بازی خوشم میاد نه از بازی‌های کامپیوتری (که واقعاً خیلی باهاش حال می‌کردم قبلاً.) 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۴)
    • ۶۴۰۳ بازدید توسط ۵۰۲۹ نفر
    • دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۰۰ - ۰۷:۱۶

    گدایی کردم با بقیه بودن رو، اما هیچ کس منو نخواست

    سلام دوستان 

    من یه مشکلی دارم که خیلی رنج می کشم به خاطرش، رشته م اتاق عمله، ترم 4 ام، تا یه سال پیش که دانشگاه حضوری بود اولش با یه گروه صمیمی شدم که هم اتاقیم بودن و هم کلاسی، ولی بعدش ازشون جدا شدم نه که خودم بخوام نه، ولی وقتی موقع بیرون رفتن هاشون با اکیپ های چندین نفری پایه نیستم واقعا اگر برم هم بهم خوش نمی گذره، همه ش ساکتم بقیه هم با حقارت نگام می کنن، وقتی که دور هم جمع میشن و بلند بلند میگن می‌خندن و من زیاد حرف نمی زنم یا اصلا حرف هم که بزنم و باهاشون بخندم ولی باز هم بهم میگن خیلی آرومی واقعا نمی دونم چرا؟

    کم کم ناخودآگاه دیگه کسی نخواست که با من باشه، ترم پیش که خود دانشکده برای کارآموزی هامون گروه بندی کرد مشکلی نداشتم رفتم دانشگاه و یه اتاق گرفتم تنهایی توش بودم به خاطر کرونا اتاق ها دو نفرن، کسی نبود باهاش اتاق بگیرم برای همین تنهایی تو یه اتاق بودم، می رفتم کارآموزی و بر می گشتم تو اون یه ماه خیلی احساس تنهایی و غم می کردم.

    یادمه شب ها تا صبح نمی خوابیدم و از شدت استرس و اضطراب و غم عمیق تنهایی فقط قدم می زدم تو اتاق، از اتاقم شب ها وحشت داشتم می رفتم تو راه رو خوابگاه و قدم می زدم تا صبح بشه صدای خنده و بگو بخند بعضی اتاق ها رو که می‌شنیدم واقعا احساس غم و بی کسی می کردم.

    یه شب این قدر غمم زیاد بود، در یکی از اتاقی هایی که هم کلاسی هام بود رو زدم که مثلا شاید برم پیش شون و از تنهایی در بیام ولی وقتی در زدم دیدم خیلی خشک نگاهم کرد که مثلا کارت چیه و من که تو دلم پشیمون شدم و هول شدم گفتم استاد فردا چه مواردی می پرسه و یکیش جواب داد بعدش رفتم تو اتاق و کلی گریه کردم که چرا من تنهام.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۶)
    • ۴۶۷۱ بازدید توسط ۳۵۹۷ نفر
    • چهارشنبه ۱ بهمن ۹۹ - ۱۸:۵۳

    قصد دارم خودم رو درست کنم ولی نمی دونم چطوری باید این کار رو بکنم

    سلام

    فقط می دونم که باید می‌نوشتم ...

    من نازنین هستم و ۱۵ سالمه. سه سالی هست که حال روحیم اصلاً خوب نیست. حتی اراده‌ای برای درس خوندن و غذا خوردن ندارم، حس بی ارزش بودن می‌کنم. هیچ دوستی ندارم چون کمتر کسی هست که ازش خوشم بیاد و بتونم باهاش کنار بیام. 

    خیلی آروم و گوشه گیر شدم شب و روز تو اتاقم خوابیدم. خلاصه بگم همه اینها بر می گرده به خانواده م که به خاطر حرف دبیر ریاضیم منو دعوا کردن. 

    از اون موقع تا الآن هنوز حرفی که پدرم بهم زد رو فراموش نکردم، بهم گفت تو دختر من نیستی!، بابای من شخصیت آرومی داره، مهربون هست ولی زیاد نمی خنده و زیادم با من حرف نمی زنه و اصلاً خونه نیست. 

    این جمله برای من خیلی سنگین بود، هنوز هم که بهش فکر می‌کنم ناراحت میشم. من از اون موقع دیگه هیچی برام مهم نبود، دنبال یه چیزی بودم که این خلا عاطفی تو منو درست کنه درگیر فضای مجازی شدم و الآن با پسری دوستم که شدیداً بهم وابسته شده ولی من علاقه‌ای بهش ندارم. قبل از اون هم با پسرهایی بودم که ترک شون کردم.

    اوضاع درسی الآن اصلاً رو به سامان نیست و می دونم قراره برای نمره‌های بدم به زودی سرزنش بشم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۵)
    • ۱۸۳۹ بازدید توسط ۱۴۱۰ نفر
    • دوشنبه ۲۶ آبان ۹۹ - ۲۰:۰۹

    از آدم های اطرافم بیزارم امّا دلم می خواد یه دوست صمیمی پیدا کنم

    سلام به شمایی که داری این متن رو میخونی

    به نظر من انسان‌ها توی احساسات و تجربه‌ای که از یک اتفاق می تونه براشون پیش بیاد تقریباً مشابه هستن، پس به نظرم می تونید من رو درک کنید و بهم کمک کنید. 

    خب بذارید از خودم براتون بگم؛

    من یه دخترم با یه خانواده نسبتاً نرمال با وضع مالی نرمال و همه چی تقریباً نرمال. امّا تنها مشکل ما اینه که ما هیچ فامیلی تو شهرمون نداریم و خیلی احساس تنهایی می‌کنیم. این‌هایی هم که با ما رفت و آمد دارن و تقریباً میشه گفت جامعه کوچک دور و بر  ما هستن،  همگی خودشون از خودشون فامیل مثل دایی یا عمه و عمو و اینها دارن.  

    مشکل ما اینه که نمی تونیم به هیچکس اعتماد کنیم همه یا دنبال خراب کردن ما هستن، حالا فکر نکنید توهمی هستم هی فکر می‌کنم بقیه می خوان علیه ما توطئه کنن یا فکر کنید من پارانویایی چیزی دارم! نه برعکس خیلی هم خوش بین هستم. 

    امّا همین که گفتم دور و بری های ما و کسانی که باها شون رفت و آمد داریم همه ش دنبال خراب کردن ما هستن یا حسودن یا زور گو اَن یا بالاخره یه جوری مردم آزار هستن، این وسط من خیلی حس تنهایی و بی دوستی و بی کسی می‌کنم. نه خواهری دارم و نه زیاد با مادرم صمیمی هستم، نه دختر فامیلی هست که باهاش صمیمی باشم. 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۱)
    • ۱۴۵۷ بازدید توسط ۱۱۳۵ نفر
    • شنبه ۱۰ آبان ۹۹ - ۱۸:۱۷

    هیچ کسی نمی تونه کسی مثل من و امثال منو دوست داشته باشه

    سلام

    من دختری هستم که بیماری جسمی مادرزادی در پا دارم (خفیف هست به طوری که می تونم کارهای خودم رو انجام بدم و مثل همه آدم‌ها بدون کمک کسی راه برم امّا بالاخره یکسری محدودیت‌ها دارم) هر چند خفیف هست امّا تمام زندگیم رو تحت الشعاع خودش قرار داده به طوری که خیلی اوقات مجبور شدم از علایقم بگذرم فقط و فقط به خاطر بیماریم.

    مثلاً مجبور به انصراف از دانشگاه دولتی و رشته‌ای که بهش علاقه داشتم شدم (به خاطر فضای نامناسب و ...) و موارد بسیار دیگه ... ، به خواسته‌ی پدرم مجبور شدم توی یک دانشگاه دیگه و رشته‌ای درس بخونم که هیچ علاقه‌ای بهش ندارم.

    مشکل علاقه نداشتن به این رشته به کنار، چون سال آخرم و دیگه مهم نیست فقط خواستم یک مثال بزنم که متوجه بشید وگرنه مواردی که بخوام بگم زیاد هست.

    این مشکل (بیماری) باعث شده که من هیچ کاری نمی تونم بکنم نه می تونم دنبال علایقم برم نه چیزی، چون هر کاری می خوام انجام بدم پدر گرامی نمی ذارن و مشکلم رو بهونه می کنن برای هر کاری، عملاً هیچ اختیار و استقلالی ندارم نه می تونم برم بیرون نه خیلی کارهای دیگه.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۸)
    • ۲۶۳۹ بازدید توسط ۲۰۲۶ نفر
    • سه شنبه ۲۹ مهر ۹۹ - ۱۹:۳۶

    درد و دلی از طرف یک انسان تنها

    سلام

    ۲۱ سالمه ولی کسی رو ندارم، سه ماه تابستون توی یک اتاق سه در چهار گذشت مثل همیشه، گاهی که تنهایی خیلی اذیت می‌کرد به طرف گوشی می‌رفتم تا شماره کسی رو بگیرم و از یک نفر بپرسم حالت چطوره ولی صفحه مخاطبین خالیه خالی بود به جز اسم چند استاد و پدر و مادرم اسم هیچکس نبود.

    به فکر افتادم اینستاگرام نصب کنم و نصب کردم و دو روز به صفحه‌ای که دو عدد صفر اون جا خودنمایی می‌کرد نگاه کردم و یادم افتاد من باز هم کسی رو ندارم که بخواد منو دنبال کنه 

    گاهی با برادر کوچیکم که دو سالشه حرف می‌زدم و اون با تعجب به اشک های من نگاه می‌کرد و گاهی به طرف پدر و مادرم می‌رفتم که هر کدوم اون قدر درگیر بودن که متوجه نمی‌شدن من چی گفتم، به فامیل‌ها فکر کردم و یادم اومد اون ها کیلومترها با ما فاصله دارند، به سمت کتاب‌ها رفتم خوندم و خوندم و ... نشد.

    توی اینستاگرام برای یکی از سلبریتی های معروف و پر طرفدار خارجی فن پیج زدم کسی بود که به غیر خودم همه دوسش داشتن، وقتی این کار رو کردم خیلی‌ها بودن که باهام حرف بزنن من براشون از فروش و چارت‌های آهنگ ها بگم همه شون بچه‌های چهارده یا پونزده ساله بودن امّا فرقی نداشت مهم این بود که کسی هست که من بعد مدت زیادی بتونم حرف بزنم کم آدم‌های سن بالاتری تا مرز سی سال پیج منو فالو کردن اون ها از اون سلبریتی تعریف می‌کردن و من از کار خودم ذوق می‌کردم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خودسازی در دختران (۵۳۱ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۰ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۸)
    • ۳۱۹۴ بازدید توسط ۲۲۵۱ نفر
    • پنجشنبه ۱۷ مهر ۹۹ - ۱۸:۳۶

    برونگراها در این روزهای کرونایی با فشار تنهایی و ... چه می کنن؟

    سلام به همه کاربران محترم خانواده برتر

    من یه دختر مذهبی ولی اجتماعی به ویژه توی جمع خانم‌ها هستم. ترم آخر کارشناسی هم بودم که کرونا اومد و گریبانگیر ما شد! من خواهر ندارم، با دخترهای فامیل هم رابطه نداریم چون اغلب ازدواج کردن و یا سرشون شلوغه. توی دانشگاه من زیادی به دوستانم وابسته بودم و کلی بحث و درد دل می‌کردیم و تقریباً هر روز کافه و رستوران و جایی برای صحبت می‌رفتیم. امّا کرونا که اومد همه چیز عوض شد...

    من الآن توی خونه دارم دیوانه میشم. دوستانم ارتباط شون کم شده حتی دوست های صمیمی هم سرشون به زندگی گرمه و حتی وقتی پیام میدم با بی حوصلگی میگن کار دارن و حال شون خوب نیست و جواب های کوتاه. و اصلاً به تلفن هم راضی نمیشن و منم نمی خوام زیاد اصرار کنم... ملاقات هم که واقعاً امکانش نیست توی کرونا... خودم هم توی خونه نشستم و هر ماه یک بار انگار فقط میرم سر کوچه و بر می‌گردم و هیچ جایی نمی رم... 

    در نهایت این شد که من موندم و تنهایی و می‌ترسم دچار افسردگی هم بشم. دیگه فیلم و کتاب هم برام جذابیت نداره و حالم رو عوض نمی کنه. حوصله دیدن و خوندن اون ها رو هم ندارم.  ادامه تحصیل هم فعلاً برام مقدور نیست...


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۰ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۶)
    • ۱۷۴۲ بازدید توسط ۱۳۷۵ نفر
    • جمعه ۲۸ شهریور ۹۹ - ۲۱:۱۱

    دعا کنید خدا اراده کنه که منو پاک کنه

    سلام

    حس می‌کنم به بن بست رسیدم.

    من ۲۶ سالمه و دانشجوی دکتری هستم. شاغلم و درآمدم هم معمولیه. بارها خواستم اینجا مطلب بنویسم ولی کامنت‌ها را که می‌خوندم با خودم می‌گفتم چه کمکی از دست شماها برمیاد؟ ولی الان دوست دارم درد و دل کنم. من از شانزده سالگی متأسفانه خودارضایی می‌کردم. بارها تلاش کردم ترک کنم ولی نشد. الان هم خیلی تلاش می‌کنم ولی نمیشه. چند ساله می‌خواهم ازدواج کنم، با وجود این که شرایطم نسبتاً خوبه ولی در هر خونه‌ای رفتم نشد و به بن بست خوردم. 

    همه رفقام ازدواج کردند، تو هر جمعی میرم سر کار بین رفقام، هر حرفی راجع به ازدواج می شه یا می‌بینم هر کی با خانمش حرف میزنه انگار با خنجر توی قلب من زدند. هر حرفی از اطرافیانم می‌شنونم انگار یک طعنه‌ای از مجرد بودن من در اون هست. هیچ انگیزه‌ای برای کار کردن و درس خوندن ندارم. کلی گریه کردم، کلی توبه کردم، کلی در خونه خدا و اهل بیت را زدم ولی نتونستم ترک کنم. 

    یک حسی دارم که تا ترک نکنم خدا هم اجازه نمیده ازدواج کنم. ولی من نتونستم ترک کنم. زندگی هم هر روز بهم سخت‌تر می شه. هر روز تنهاتر و تنهاتر میشم. وقتی می خوام با مادرم درد و دل کنم، زود عصبی می شه و دیگه جرأت ندارم با مادرم هم حرف بزنم. رفیقام هم همه ازدواج کردند و متأهل چی از بدبختی مجرد می فهمه. 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    ترک خودارضایی (۱۲۵ مطلب مشابه) ارتباط با خدا (۳۱ مطلب مشابه) ترک گناهان (۷ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰)
    • ۲۱۰۴ بازدید توسط ۱۷۲۹ نفر
    • چهارشنبه ۱ مرداد ۹۹ - ۱۲:۰۲

    برای رفع تنهایی یک دختر 30+ سال در این روزها چه پیشنهاداتی دارید؟

    سلام به همه

    برای رفع تنهایی و حس پوچی یک دختر بین ۳۰ تا ۳۵ در این روزها چه روش‌هایی را پیشنهاد می‌کنید؟ 

    با این اوضاع بیماری کرونا سفر نمی تونم برم چون صمیمی ترین دوستانم که پایه هستن از شهرهای دیگه هستن، در فامیل و آشنا هم دوست پایه ندارم، اون هایی هم که بودن متاهلن و درگیر. ازدواج هم کلاً کاهش پیدا کرده، یا اصلاً کیس نیست یا اگر هست شرایط ازدواج نداره یا اگر داره  من جزء ملاک هاش نیستم.

    اصلاً حس می‌کنم قدرت جذب جنس مخالف رو ندارم یا حوصله اینکه برم دنبالش رو ندارم، دچار دوگانگی هستم، هم می خوام تنها باشم و حوصله کسی رو ندارم و هم از تنهایی رنج می برم.

    نمی دونم اصلاً برای چی زنده هستم و زندگی می‌کنم، حس پوچی دارم، معنویات هم زیاد کمک کننده نبود، دلخوشیم سرکار رفتن بود که اون هم به علت کرونا نیمه تعطیل شده یا دور کاری، باشگاه هم به علت کرونا نمی شه رفت اوضاع شهرمون قرمزه.

    یک فرد پایه برای پیاده روی هم نیست، خانواده کم جمعیتی هستیم، خواهر و برادرم دور از ما زندگی می کنن فقط منم تو خونه، نمی دونم واقعاً چه کار کنم؟، آیا پسران  و دختران دیگه در این محدوده سنی مثل من هستند؟ 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران (۱۱۷ مطلب مشابه) مسائل دختران دهه شصتی (۴۸ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۰)
    • ۳۷۳۱ بازدید توسط ۲۷۳۵ نفر
    • پنجشنبه ۱۲ تیر ۹۹ - ۱۵:۴۶

    دلم همدم می خواد اما خانواده م اصرار دارن درس بخونم

    سلام

    یک سال و نیم پیش یه نامزدی ناموفق داشتم خیلی تاثیر گذاشت روم، یه کار نیمه وقت با حقوق خیلی معمولی و پایین دارم در حد مشغولی، ولی پیش یه آدم معتبر، ورزش می کنم و ...، خانواده کلید کردن که باید ارشد بخونم، واقعاً اعصابم نمی کشه. 

    من دوره کارشناسی شاگرد اول بودم ولی الان اصلاً حوصله درس و رانندگی ندارم، میگن برو کلاس رانندگی ثبت نام کن برات ماشین می خریم. اصلاً حوصله ندارم. ظاهرم شاده ولی ته دلم داغونه. خسته م. به جای اینها دلم همدم می خواد، از وضعیت مالی پدرم می‌ترسم نکنه دوباره یکی به خاطر پول بیاد جلو. 

    چرا خانواده‌ در همچین شرایطی سر به سرم میذارن. به مامانم گفتم برای ازدواجم دعا کن نه چیز دیگه. میگه دانشگاه سرت گرم می شه. چه جور قانع کنم خانواده م رو که دست از سرم بردارن؟، اینقدر نگن درس درس.

    ای کاش یه آدمی که یه حقوق سطح پایین داشت همدمم بود تا این‌جوری عذاب نمی‌کشیدم. شغلی که دارم منشی معمولی هستم میگن تا آخرش می خوای همین جوری بمونی. من این جوری راحتم. اشتباه فکر می‌کنم؟، لطفاً راهنمایی بفرمایید.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰)
    • ۲۴۱۳ بازدید توسط ۱۷۵۵ نفر
    • پنجشنبه ۸ خرداد ۹۹ - ۲۳:۰۹

    هیچ وقت دوستی پیدا نمیکنم که برام بمونه

    سلام

    من دختر هستم، دانشجوی فوق لیسانس در یکی از دانشگاه های خوب، مسئله ای که همیشه از بچگی برای من وجود داشته اینه که به دلیل یه سری مسائل با فامیل هامون رفت و آمد نداشتیم، در واقع حتی مادر بزرگ پدر بزرگ هم ندارم و سال تا سال هم کسی در خونه مون رو نمیزنه و البته خب ارزش رفت و آمد رو هم نداشتن، این ها به کنار، اینکه هیچ وقت مسافرت نرفتیم و حتی یه گردش ساده هم نمیریم به دلیل فضای بدی که تو خونه مون وجود داره و البته مشکل اصلی هم پدرم هستن که هیچ وقت به فکر ما نبودن.

    دوران ابتدایی راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه گذشت ولی هیچ وقت دوستی پیدا نکردم که برام بمونه، بعدِ تموم شدن اون دوره اون ها هم تموم میشدن، حتی کلاس زبان و باشگاه هم رفتم. 

    بعدش خواستم خوابگاه رو تجربه کنم تا شاید دوستانی که برام بمونن پیدا کنم که متاسفانه تصورم اشتباه بود چون با افرادی هم اتاقی شدم که خیلی خشک بودن کل ترم تو اتاق میمونن و حتی درد و دل هم نمیکنن. 

    از اون جایی که من دختر کاملا اجتماعی هستم به شدت دوست دارم بین مردم باشم، فامیل داشته باشم، دوست پیدا کنم و با آدم ها حرف بزنم، واقعا این مسئله منو اذیتم میکنه،من همیشه تنهام. 

    من از هیچ کسی، هیچ توقعی ندارم، درسته من دوست داشتم دوستانی پیدا کنم که گروه تشکیل بدیم بریم گردش یا بازار و با هم باشیم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    خودسازی در دختران (۵۳۱ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۱۱۷ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۵)
    • ۲۸۶۱ بازدید توسط ۱۹۸۴ نفر
    • شنبه ۳ اسفند ۹۸ - ۱۱:۵۱

    اگه برای رهایی از تنهایی ازدواج کنم شکست میخورم؟

    سلام به دوستان خانواده برتر

    من دختر ۲۱ ساله و دانشجوی ترم سه مشاوره  هستم، پدرم در نوجوانی من فوت شد و من با مادرم زندگی میکنم. راستش سوال من در مورد ازدواج هستش. من تو شرایطی هستم که هم تنهایی خیلی بهم فشار میاره و هم نیاز های جسمی خودم رو دارم. 

    از طرفی یه مساله ای هست که من به دلیل اضطراب زیادی که دارم حتی میترسم که خواستگار راه بدم چون عزت نفس پایینی دارم و روم نمیشه رو در رو با خواستگار حرف بزنم و بخاطر همین مادرم هم که این قضیه رو میدونن نظرشون اینه که بعد درمانم (پیش روانشناس میرم) خواستگار راه بدیم. 

    اما من به شدت احساس تنهایی و نیاز به همسر میکنم. چون مادرم شاغل هست و خیلی اذیت میشم‌ . نیاز جسمیم هم که فبها. دوستان به نظرتون چیکار کنم؟ آیا اگر الان ازدواج کنم بخاطر تنهایی بوده و شکست میخورم؟

    آخه میگن بخاطر تنهایی ازدواج نکنید. من آمادگی ازدواج رو در حد متوسط دارم، دختر خونه بودم و مسئولیت پذیر، چون با فوت پدر سعی کردم مستقل باشم. دختر درس خونی هستم که هر چی سرم رو گرم میکنم بازم به شدت احساس نیاز عاطفی میکنم. 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۱ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۲ مطلب مشابه) خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۹)
    • ۲۸۴۹ بازدید توسط ۲۰۰۰ نفر
    • پنجشنبه ۱۴ آذر ۹۸ - ۱۵:۴۶

    نمیدونم خدا با چه هدفی منو آفریده؟

    سلام

    پسری 30 ساله هستم، بد جور زندگیم رو باختم، 10 ساله افسردگی دارم، بخاطر افسردگی شدید نتوستم برای زندگیم و آینده م برنامه ریزی کنم، افسردگیم باعت شد، نه بتونم درس بخونم نه بتونم کاری یاد بگیرم چون واقعا افسردگی خیلی شدید داشتم و دارم.

    حتی کارهای عادیم رو هم خیلی سخت می‌تونستم انجام بدم، روانشناس و روانپزشک و مشاور خوب هم زیاد رفتم اما هیچ فایده ی نداشت، الان که 30 سالمه هیچی ندارم، نه مدرک نه کار نه حرفه ای بلدم، خیلی احساس پوچی دارم، از زندگیم خسته شدم، هیچ نوری تو زندگیم نیست که زندگیم روشن بشه.

    تنهایی خیلی خیلی اذیتم میکنه همه ش با خودم و عشق خیالیم حرف میزنم، آخه با چه امیدی به ازدواج فکر کنم، نه کار دارم، نه مدرک و نه حرفه ای بلدم و نه سلامتی دارم، نمیدونم خدا با چه هدفی منو آفریده، سهمم از زندگی فقط تنهایی، بی پولی ،غصه خوردن ،افسردگی و کنج خونه افتادن بود.



  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۰)
    • ۴۶۷۴ بازدید توسط ۲۵۴۵ نفر
    • دوشنبه ۴ آذر ۹۸ - ۱۶:۰۵

    برو بالا