دخترم، در 34 سالگی بالاخره حس ازدواج رو پیدا کردم

سلام

دختری 34 ساله هستم و مجرد. با قیافه خوب و هیکل خوب. (طبق گفته دوست و آشنا و همه ) سنم به ظاهرم اصلا نمیخوره. و همه بدون استثنا تعجب میکنن که 34 سال داشته باشم حتی دوستام اول فکر میکنن که سر به سرشون میذارم.  و بعد با کلی تعجب و زدن به تخته های در دسترس بالاخره قبول می کنن. از یه خونواده سنتی پر جمعیت که مشکل و نقص خاصی نیست.

فقط همون مشکلات خونواده های پرجمعیت که بچه در عین بودن در جمع شلوغ، اما تنهایی هاشو داره... و خیلی زودتر بزرگ میشه ...تنها مجرد خونواده هستم.  سالهاست ورزش میکنم و امسال بعد از سالها، تحصیل رو شروع کردم و ارشد میخونم. به کتاب و فیلم علاقه دارم. مخصوصا فیلم از هر ژانری بسته به شرایط روحیم.

مشکلم مشکلی هست که اکثریت جوونها دارن. بالاخره حس ازدواج رو پیدا کردم. نگین چرا اینهمه دیر، من اینم.  هیچوقت حاضر به ازدواج نشدم. با توجه به اینکه خونواده پرجمعیتی هم دارم، خواستگارهای متفاوتی در گذشته داشتم و الان هم کم و بیش هست. اما همیشه با بحث ازدواج مشکل داشتم و فکرم این بوده که اون شخص خاص هست که باید منو یاد ازدواج بندازه، نه اینکه برای تکثیر و ادامه بقا و نسل ازدواج کنم. و اینکه برام عشق یکیه و خدا یکی.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه) مسائل دختران دهه شصتی (۴۸ مطلب مشابه)

بهم میگن وقتی خواستگاری داری نگو میخوام درس بخونم

سلام . خواهش میکنم کمکم کنید
من یه دخترم . بیست ساله . دانشجوی سال سوم دانشکده فنی دانشگاه فردوسی . سال دیگه خدا بخواد لیسانسمو میگرم . و البته هنوزم بدبختانه من احمق مجردم!
میگم بدبختانه چون تو خونه ما دختر مجرد ترشیده و سرباره . تو فامیلمون چند تا دختر هستند که از لحاظ اجتماعی خیلی موفق اند ( استاد دانشگاه و مدیر شرکت و ... ) ولی هم سنشون بالاست ( سی سال و پایین تر ) و هم از لحاظ قیافه شکست خوردن . و دیگه خواستگاری که اینا در شان خودشون بدونن واسشون نمیاد .
مامانم اینا رو که میبینه یک فشار وحشتناکی رو من آورد که ازدواج کنم گورمو از این خونه گم کنم. باور کنید اینارو که مینوسم گریه میکنه .مامان نامردم بارها به من گفته اگه لیسانستو گرفتی بخوای ادامه بدی یا سرکار بری خداشاهده آتیشت میزنم .
نمیدونم کدوم مادری همچین حرفی به بچه ش میزنه ؟ یا بهم میگن وقتی خواستگاری داری نگو میخوام درس بخونم یا سرکار برم یا بیرون از خونه باشم .
به خدا من خسته شدم دیگه از افکار حال بهم زنشون.واسه هر غلطی که میخوام بکنم باید یه دروغ بگم . دوس دارم ازین خونه برم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

تنها عیب خواستگارم اینه که خود بزرگ بین هستش

سلام
من از ادمی که خودشو سر تر از بقیه بدونه خوشم نمیاد! از شانسم خواستگاری دارم که از هر لحاظی که شما فکرش رو بکنید عااااالیه عالی. فقط خود بزرگ بین هست.
خودش هم میگه که ادم نباید مغرور باشه، همه مال دنیا برای خداست اینهارو میذاریم و میریم یک دنیای دیگه. نباید پز چیزی رو که داریم، بدیم. نباید مغرور باشیم. ولی من درعمل میبینم که خودشونو سر تر میدونن.درحالیکه میگن مغرور نیسم و این چیزا مهم نیس.
هی از ویژگی های خوب خودشون دم میزنن! که من خوبم. من دو ماه درس خوندم بهترین دانشگاه قبول شدم اگر جای تو بودم بهتر هم میشدم! یا حتی درباره غذایی که میخورند، که مثلا میخواد نشون بده که ما هر روز گوشت میخوریم! (خنده داره)
پدر و مادر من فرهنگی هستند همیشه بهم میگه بیچاره فرهنگی ها و این جور حرفا... در حالیکه درامد مالی، موقعیت اجتماعی و تحصیلی خونواده من خیلی بهتر از اونهاست یعنی چیزی کمتر از اونا نداریم ( البته خود این اقا وضعشون خوب هست بچه بودن وضعشون خوب نبود خودش کار کرده با دسترنج خودش همه چی داره ولی ما هم کمبودی نداریم ک مثلا ایشون جای پزدادن داشته باشن)...
بخاطر ویژگی های خوب دیگه ای که داره نمیتونم نظر منفی بدم اما این ویژگیشون رو واقعا تحمل میکنم. به خودشون تا حالا نگفتم ولی از درون اصلا خوشم نمیاد از این اخلاقشون! بنظر من زندگی مشترک جای این حرفا و این قیافه گرفتنا نیست. بنظر شما با یه مرد این چنینی چجوری باید رفتار کرد؟
معذرت میخوام خیلی حرف زدم!
سویل :)

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

پسران قد کوتاه و فانتزی های قدی دختران مجرد

سلام به دوستان

با دیدن بعضی نظرات به این نتیجه رسیدم که باید نگران قد کوتاه خودم باشم ولی این بحث قد رو من هنوز نتونستم هضم کنم! سوالهایی برام پیش اومده . تو وبلاگ گشتم با این که درباره قد مطالب نسبتا زیادی بود ولی سوالهایی که من تو ذهنمه توش نبود ! گفتم سوالات رو مستقیم مطرح کنم تا ذهنم روشن بشه.

 

سوال اول : بعضی دخترها میگن دوست داریم شوهر آیندمون 20 - 30 سانت از ما بلند تر باشه . فرض کن یک همچین اتفاقی افتاد ؛  خوب که چی ؟ چی رو ثابت کردین؟ الآن مثلا قراره چه اتفاقی بیفته؟ نون و آب شده براتون؟ زندگیتون تضمین شده؟ رفاه بیشتر شده؟ چرخ نیلوفری رو به زیر آوردین؟ بحث جذابیت جنسی هم که منطقی اختلاف قد اگه زیاد باشه تو آمیزش لذت کمتر می شه! حتی شاید تو ذوق پسره بخوره . ( تو همین وبلاگ بحث شده بود که پسری قد بلند از قد خانمش که کوتاه بود راضی نبود و به مشکل خورده بودند)

در جستجویی که تو همین وبلاگ کردم دخترها چند تا دلیل بیشتر نداشتند :

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه) بررسی معیارهای ازدواج (۶۸ مطلب مشابه)

معیاراتون رو برای ازدواج بنویسید

سلام
مدتیه که این وب سایت و با نظراتش می خونم و همه می دونیم که یکی از مشکلات همه جوونا مسئله ازدواج هست.

خانوما و آقایون این سایت مدام از هم شکایت میکنن و معیارهای ازدواج خاص خودشونو دارن و نظرات متفاوت، مثلا اقایون میگن خانوما پول پرستن و خانوما میگن آقایون مانکن پرستن و از این قبیل مشکلات زیاد دارن.

ولی این بار بیاید فارغ از تمام این حرفا معیاراتونو برای ازدواج بنویسید. بیاید در مورد همه ویژگی هایی که می خواید همسرتون داشته باشه رو با همه جزئیات بنویسید واقعا از همسرتون چه انتظاری دارید و در آینده ازشون چی می خواید.

از دیدگاه روانشناسی وقتی در مورد یک مشکل می نویسی تازه می فهمی شاید اون مشکل خیلی هم بزرگ نبوده و شاید ما نسبت بهش شناخت نداشتیم و اونو بزرگ نشون میدادیم ولی با نوشتن، بهتر می تونید اونو ارزیابی کنید .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

من فکر میکنم دچار دوگانگی شخصیت شدم!

سلام
من یه دخترم سنم بین 20 تا 25 میباشد. راستش من یه مشکلی جدیدا (تقریبا دو ساله ) برام بوجود اومده! اونم اینه که من فکر میکنم دچار دوگانگی شخصیت شدم! گاهی یه دختر شیطون و شاد و مهربون و صبور میشم گاهیم یه دختر جدی و مغرور و اخمو و خشک و بی احساس و زود رنج!!!

اما چیزی که قبلا همیشه بودم: یه دختر آروم، صبور و منطقی، تقریبا کم حرف، شیطنت گاهی، مهربون، و گاهی جدی و مغرور ( در حد نیاز )

بنظرتون چرا اینجوری شدم؟ من دوست دارم همون دختر مهربون و شیطون بمونم، نه اینکه هر بار متفاوت باشم!!!
شخصیت گذشتمو هم نمیخوام حالا بنظرتون چکار کنم؟ اصلا فکرم مشغوله معلوم نیست دنبال چیم؟

"فرشته"

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

خواستگاری دارم که ادعا می کنه با جن ارتباط داره !

سلام
تو رو قران جواب منو بدین! خیلی برام مهمه .

چند وقت پیش با یه پسری اشنا شدم! بسیار مودب و با شخصیت! از همون اول اطلاعات بالایی که درباره یه چیزای مختلف داشت، باعث شد ازش خوشم بیاد! از حرفاش مشخص بود که اونم از من خوشش اومده! وقتی بهش پیام میدادم چیزایی درباره ی  اخلاق و رفتارم به خودم میگفت، که خییلی متعجب میشدم که از کجا اینا رو میدونه!

وقتی ازش پرسیدم گف تو دانشگاه یه استادی داشتم که خیلی باهاش صمیمی بودم، طی چند سال بهم اموزش داده، بطوریکه الان وقتی یه نفرو برای بار اول میبینم خیلی چیزارو دربارش میفهمم ( یجورایی منظورش این بود ک طبق قواعد روانشناسی اجزای صورت حرکات بدن، میتونه به اخلاقیات پی ببره ) که بعدا فهمیدم علاوه بر اخلاقیات،چیزایی رو که به کسی نگفتم رو هم میفهمه!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

خواستگار مطلقه ای دارم که حضانت بچه ش رو به مادرش واگذار کرده

سلام
من میخوام خانم هایی که با یک اقای مطلقه بچه دار ( حضانت با مادر ) ازدواج کردند، و اقایونی با چنین شرایطی ازدواج کردند با خانمی که بچه نداره، برام از مشکلاتی بگن که بعد از ازدواج تجربه کردند.

لطفا دوستانی که چنین تجربه ای نداشتند اصل چنین ازدواجی رو نفی یا تایید نکنند، من در حال بررسی چنین پیشنهادی هستم و می خوام کسانی که تجربه واقعی دارند بهم بگن چه مشکلات و یا نکات مثبتی  رو باهاش مواجه شدند بعد از ازدواج و نامزدی.

اگر دختر خانمی با اقایی با چنین شرایطی ازدواج کرده هم ممنون میشم تجربیاتش رو مفصل تر بهم بگه.

مرتبط :

خواستگاری دارم که قبلا در دوران عقد جدا شده

خواستگاری دارم که یک ماه قبل طلاق گرفتند

می خوام با مردی که قبلا ازدواج کرده ، ازدواج کنم

یک مرد مطلقه با دختر ازدواج کنه یا زن مطلقه؟

خواستگاری دارم که مطلقه است

یه مرد مطلقه که یه دختر کوچولو داره ازم خواستگاری کرده

ازدواج دختر با مرد مطلقه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج مجدد (۷۴ مطلب مشابه) ازدواج با مردی که قبلا ازدواج کرده (۲۸ مطلب مشابه)

سوال از خواستگار در مورد بحث روابط با نامحرم

سلام
مسئله روابط با نامحرم برای من مسئله مهمیه و میخوام کسی که باهاش ازدواج میکنم نگاهش تو این قضیه مثل من باشه
به جز تحقیق، تو صحبتای خودم با طرف مقابل چه سوالایی میتونم طرح کنم که جزییات نگاهش به این مسئله رو بفهمم؟

مثلا من کلی پرسیده باشم روابطتون با نامحرم چه جوریه ؟
اونم کلی گفته باشه معمولیه و فقط به عنوان یه آدم مذهبی سعی میکنم با همه خوش برخورد باشم

حالا  چی بپرسم که جزیی تر توضیح بده؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

خواستگاری دارم که در خانواده ی اونا محرم و نامحرم معنی نداره

سلام

یه سوال از خانما داشتم دوست دارم خودشونو جای من بذارن و نظراتشونو بگن. البته ورود آقایون هم ممنوع نیست.
من یه خواستگار دارم از هر نظر عالی و از نظر اعتقادی هم فکر هستیم یعنی همون کسیه که فکر میکنم برای من ساخته شده مشکلی که وجود داره مربوط به خانوادشونه که بی نهایت خانواده راحتی هستند و روابط محرم و نامحرمی به هیچ عنوان براشون تعریف نشده ( دو سه باری که قبلا باهاشون آمد و رفت داشتیم اینقدر وضعیت پوشش خانوماشون نابهنجار بود که من شرمم میشد نگاه کنم) چون از اقوام دور هستن یه شناخت نسبی ازشون داریم و تو تحقیقاتم همه به این مورد اشاره کردن حالا من گیر کردم بین یه دوراهی از یه طرف نمیتونم از خودشون بگذرم از یه طرفم نمیتونم خانوادشون رو نادیده بگیرم. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

شما مشکلی دارین خانم تون خیلی لاغر و ظریف باشه؟

سلام

روی صحبتم با اقایونه اگه میشه حتما حتما سنتون رو هم بگید برام مهمه :(

من یه دختر 18.19 سالم... قدم کوتاهه : (157.. از نظر قیافه خوشگلم" چیزیه که اطرافیانم میگن" ولی خیلی بیبی فیسم...خیلی هم ظریفم.. خیلی ظریف

حالا سوال من اینه وقتی شما یه همچین کسی رو بیرون تو خیابون ببینین تو ذهنتون چی شکل میگیره..خیلی بده اینطوری؟

در ضمن من چادریم.. من خودم شخصا فکر میکنم بخاطر خیلی کوچولو ولاغر بودنم پسری بهم توجه نمیکنه... وقتی سنم رو میگم هیچکس باورش نمیشه ..بخدا هرکی منو نمیشناخته و بعدش سنم رو گفتم جا خورده.. میگم اصلا بهت نمیاد..حالا من نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت! بیشتر هم بخاطر لاغر بودنم و اینکه قدم کوتاهه همه فکر میکنن بچم... اه دیگه ناراحت میشم انقدر اینو بهم یاد اوری میکنم
میخوام نظرات شما رو بدونم..برام واقعا مهمه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

سوالات شما در جلسه خواستگاری چی بود؟

سوال های شما در جلسه خواستگاری (انتقال تجارب)

چه سوالاتی تو خواستگاری پرسیدن؟  می خواستین چه چیزی رو نتیجه بگیرین؟ در زندگی درست حدس زدین؟

برای اینکه که غیر مستقیم بشه از زیر زبون طرف کشید بیرون جواب رو و فهمید طرف چطور آدمیه می دونین چی پرسیده بشه؟

تشکر از همه بابت مشارکت

مرتبط با سوالات خواستگاری :

چطوری در جلسات خواستگاری سوالات غیر مستقیم بپرسیم؟

نمونه سوالات خواستگاری

سوالات شما در جلسه خواستگاری چی بود ؟

چند سوال تخصصی در مورد خواستگاری

تحلیل جواب های سوالات خواستگاری

اولین سوالات خواستگاری ، مهمترین دغدغه های طرف مقابل هستند ؟

سوالات و جواب های کلیشه ای جلسه خواستگاری

چند سوال ریز در مورد اولین جلسه خواستگاری

 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل خواستگاری (برای دختران) (۱۴۸ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل خواستگاری (برای پسران) (۷۰ مطلب مشابه) مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) شناخت قبل از ازدواج (۱۵۲ مطلب مشابه) آموزش روش های تحقیق برای ازدواج (۴۶ مطلب مشابه)

با همه دوست میشم اما اجازه نمیدم رابطه عاطفی ای شکل بگیره

سلام

سوالی داشتم از خدمتتون. دختری هستم 20 ساله. در دوران کنکور با پسری آشنا شدم ، که باعث شد درس بخونم و تو یه شهر خوب و در همون دانشگاهی که ایشون درس میخوند قبول شم.

از همون ابتدا حسی نسبت بهش داشتم اما در دوران دانشجویی ارتباطمون هیچ تغییری نکرد. در دوران کنکور تمام صحبت ها درسی بود و الان پس از گذشت دو سال هم همچنان همون وضعیت رو داره. گرفتن کتاب و صحبت راجب اساتید و ...

توی دانشگاه هم با پسرها صرفا دوست عادی هستم ، و تا الان بارها شده که برخی خواستن این ارتباط عادی به روابط عاطفی منجر بشه ولی قبول نکردم و متاسفانه اسمم هم خیلی توی دانشگاه به این معروف شده که همرو میشناسم و با همه دوست میشم اما اجازه نمیدم رابطه عاطفی ای شکل بگیره.

ایشون هم وضعیتش همین صورته. با همکلاسی های دخترش خیلی راحته ولی طبق تحقیقات هیچ رابطه ی عاطفی نداره. منم با این مساله مشکلی ندارم.

اما توی این دو سال رفتارش با من مثل بقیه دخترها نیست. وقتی هم دیگر رو میبینیم ، من خیلی ذوق زده میشم ، اما اگه ایشون در حمع دوستانش باشه که دخترها هم حضور دارن و یا من در جمعی باشم که پسرها هم حضور دارن ،سعی میکنه من رو نبینه و از اون محیط خارج شه. اما در غیر این صورت می ایسته و گرم صحبت میکنه.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

پسره از من میخواد انصاف داشته باشم

به نام خدایی که امیدم اوست

سلام
ببخشید کمی طولانیه اما خواهش میکنم لطف کنین بخونین .
دختری هستم حدودا 20 الی 25 ساله  . من حدود 5 سال پیش تو کلاسی مختلط به مدت یک سال یا دو سال درس خوندم به علت سطح درسی خیلی بالا  و  تعداد کم زبان آموران و هزینه بالای استاد  امکان تفکیک برای موسسه وجود نداشت.
ظاهرا پسری مذهبی ( که حدودا 4 سال از من بزرگترند ) از همکلاس ها همون زمان به من علاقه مند میشه و نهایتا اواخر سال به بهانه ی جزوه و کار فوری و با اصرار شماره ی بنده رو دریافت میکنند .
در همون زمان هم با وجود سن کم رفتارهایی غیر عادی از ایشون نظرم رو جلب کرد مثل اینکه وسیله ای از وسایل تحریر من اگه روی زمین می افتاد ایشون فوری بر میداشت و خواهش میکرد به ایشون هدیه کنم و مال ایشون باشه!!!
اما بنده هیچ گاه به طور جدی به ایشون فکر نکرده بودم و هنوز هم فکر نمیکنم نه تنها ایشون بلکه به هیچ کس فکر نمیکنم.
بعد از اتمام کلاس ها ایشون ( نمیدونم از چه طریقی شماره منزل و داشتن ) تماس میگیرن و چون پدر گوشی رو جواب دادن به پدرم میگن کتاب هایی  از من دست ایشون جا مونده ( دوران کلاس اون کتابا رو با اصرار از من میگیرن و تا آخر پس نمیدن ) خلاصه از پدر  آدرس میگیرن و کتب رو با اصرار بر میگردونن در حالیکه به پدرم گفتم من نیازی به اون کتب ندارم اما ایشونم موافق بودن کتاب ها برگرده...
خلاصه ایشون کم کم به موبایل شخصی بنده پیام های مناسبتی تبریک و تسلیت میدن به مدت چند ماه... ابتدا به ایشون محترمانه گفتم من پیام تبریک و تسلیت نمیخوام اما فایده نداشت.... تا زمانی که کم کم ایشون برد فوتبال و بسکتبال و... تیم ملی رو هم تبریک میگفتن و در نهایت بنده شدیدا برخورد کردم بازم فایده نداشت....

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

2 سال پیش ازدواج کردم که کاش نمیکردم

سلام

من 27 سالمه. 2 سال پیش ازدواج کردم که کاش نمیکردم. من 1 مدت طولانی با 1 پسری در ارتباط بودم. هر چقدر از خوبی این ادم بگم کم گفتم. تو این مدت چند ساله 1 بار ازم کار غیر اخلاقی نخواست. مهربون. خوش تیپ. چند بار میخواست بیاد خواستگاریم. گفتم کار کن شرایطت بهتر بشه اینجوری بابام راضی میشه. اونم هر روز بیشتر کار میکرد. دلم براش میسوزه. 2 جا کار کرد به چه امیدی. ولی تو جامعه ما هر چی بدویی کمتر میرسی انگار. هر چی فکر میکنم این ادم جز محبت در حق من نکرد.

پارسال 1 خواستگار برام اومد. ماشین مدل بالا و پول باباش چشم خانوادمو گرفت. گفتن با همین ازدواج کن خوشبخت میشی. 1 ماه زیر گوشم خوندن. خودمم مقصرم. اجازه دادم این فکر مصموم تو ذهنم پا بگیره که پول خوشبختی میاره. چشمام کور شد به زرق برق زندگیشون . ادمی که این چند ساله معطل خودم کردم رو نابود کردم. جوونیش رفته بود چقدر گریه کرد. التماس کرد. ولی شیطون تو روح من بود .

زندگیش نابود شد. عکس الان با اون موقعشو ببینید نمیشناسید. خبر دارم تنها زندگی میکنه و با بدبختی در واقع زندگی رو میگذرونه و خانوادش نتونستن راضیش کنن ازدواج کنه .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)