بحث قمر در عقرب خرافه نیست

سلام
در مورد پست 3727 در مورد دخترخانمی که در مورد قمر در عقرب و ازدواج در اون ایام پرسیده بودند برخی مطالب رو به نحو کلی خدمت دوستان باید عرض بکنم.

دوستان عزیز اولین نکته ای که وجود داره این هست که هر چیزی که ما نتونستیم با عقل و منطق خودمون اونو درک بکنیم و مکانیزمش رو درک بکنیم؛ نمیتونیم به اون انگ خرافه بودن بزنیم. خیلی مطالب هستند که حقیقت داره و خرافه نیستند اما مطلب از حیطه درک عقلی ما بیرون هست.

در مجموع دوستان اینو به عنوان یک امر کلی در نظر داشته باشید که در امور و مسائل زندگی چه ازدواج، چه کسب و کار، چه صاحب اولاد شدن، چه هر چیز دیگه بجز روابط تجربی 2 2 تا 4 تایی که میشه با منطق و عقل و تجربه اونو فهمید یک سری سنت ها و قوانین دیگه ای هم بر عالم خلقت حاکمه که اون سنت ها ماها لااقل تا الان نمیتونیم ربط منطقی بین اون سنت ها رو درک بکنیم و اگه دین اون مسائل رو به ما نگفته بود ماها شاید یک میلیون سال هم فکر میکردیم نمیفهمیدیم بین فلان مطلب و بهمان مطلب ربط وجود داره.

نمونش همین بحث قمر در عقرب . موارد متعدد دیگه ای رو میشه از این باب تو روایات پیدا کرد: مثلاً میگه بول کردن ( =ادرار کردن) در حمام موجب کاهش رزق میشه و فقر میشه یا خوردن در حال جنابت موجب کاهش رزق و روزی و فقر میشه. خب واقعاً چه ربط منطقی بین ادرار کردن در حمام یا خوردن در حال جنابت با فقر وجود داره؟؟!!! البته قطعاً یه ربطی بینشون هست. اما ربطی که ما بتونیم تشخیص بدیم و مکانیزمش رو دقیقاً بفهمیم وجود نداره.

یا مثلاً در مورد حالات و وضعیت های آمیزش زن و مرد و تأثیری که روی اولاد میزاره ممکنه برخی مطالبش رو بشه توسط علم پزشکی توضیح داد اما برخی مسائل رو شاید نشه توضیح داد. مثلاً میگه آمیزش در فلان حالت احتمال ظالم شدن بچه رو زیاد میکنه. یا برعکس آمیزش در فلان شرایط موجب این میشه که احتمال اینکه بچه عالم دین بشه بیشتر میشه. یا مثلاً گفته شده اگه بعد از آمیزش زن و مرد خودشونو با یه دستمال پاک بکنن بینشون کینه و کدورت بوجود میاد. خب الان واقعاً چه ربطی میشه بین ایجاد کینه و کدورت بین زن و شوهر و با یه دستمال پاک کردن بعد آمیزش پیدا کرد؟! واقعاً اگه ما باشیم و این عقل خودمون ما هیچ ارتباطی بینش نمی بینیم ولی هست.

البته به نحو کلی برخی علما میگن خب مثلاً شیاطین که که از طرف ابلیس مأمور ایجاد کینه و کدورت بین زن و شوهر هستند ممکنه در برخی شرایط و حالات قدرت بیشتری پیدا بکنند. یا مثلاً ملکی که مأمور رزق هست در برخی شرایط و حالات باعث میشه رزق بیشتری برا شما بنویسه و در برخی شرایط و حالات رزق کمتری.

این توضحیش به نحو کلی بود.

نکته ی بعدی اینکه بجز بحث روایات ما علاوه بر همین علوم ظاهری مثل فیزیک و شیمی و مهندسی و ادبیات و ... که داریم که همه اون علوم رو میدونن و امکان یادگیریش هست و در دانشگاههای هم تدریس میشه؛

یک سری علوم دیگه هم داریم که اصطلاحاً بهش میگن علوم غریبه علوم غریبه همینطور که از اسمش پیدا هست یعنی قرار نیست کارای متعارف و روتین باهاش انجام بشه بلکه این علوم استفاده های غیبی و باطنی داره.

با این علوم کارایی میشه کرد و عملاً کارایی کردن که اگه به من و شما بگن میگیم دروغه نمیشه یا میگیم حق بازیه. اما نه حقه بازیه نه دروغه. بلکه حقیقت داره و یه علمه. اما خب چون موضوع علم مطالب غریبه و غیبی هست در اطرافش ادعا هم زیاده. یعنی کسایی که این علم رو ندارن و به دروغ میگن علم رو داریم تا سر مردم رو شیره بمالن. اما اصل این علم حقیقت داره.

البته تأثیر این علوم هم روی همه افراد یکسان نیست. ممکنه کسی بدلیل شرایط خاصی که داره تأثیر زیادی از این علوم بپذیره و کس دیگه کمتر.

مثلاً با استفاده از این علوم واقعاً میشه ورد و طلسمی نوشت و گره تو زندگی یکی ایجاد کرد. در عین حال میشه با طلسمی اون گره رو باز کرد. میشه با استفاده از این علوم و با دونستم اسم و اسم مادر یه پسر و دختری که قصد ازدواج دارن میشه فهمید زندگی اونا یه زندگی خوبی خواهد بود یا به مشکل برمیخورن. یا مثلاً یه جدول اعداد بکشن و یه سری اعداد و حروف خاصی رو تو این جدول قرار بدن و با همین کار مثلاً یه میز رو از رو زمین بلند کنن. و خیلی کارای عجیب و غریب دیگه.

بازم تأکید میکنم دوستان لطفاً این مطالب رو خرافه و دروغ و ... نپندارند. نه واقعاً اینا حقیقت داره. اما ممکنه اولاً ما دقیقاً نفهمیم مکانیزمش و ساز و کارش چطوره. حتی اونایی که از این علوم استفاده میکنن هم ممکنه دقیقاً نفهمن فلان علم ساز و کارش چیه و چرا اگه فلان عملیات رو انجام دادن یا فلان طلسم رو خوندن موجب این میشه که مثلاً گره تو زندگی فلان کس بوجود بیاد.

ثانیاً ادعا هم در این زمینه زیاده. خیلیا هستند این علوم رو ندارن یا به نحو دقیق و کامل ندارن و ادعا میکنن. چون اونایی که این علوم رو دارن اولاً کتمان میکنند و بروز نمیدن و بنابراین مردم اونا رو نمیشناسن. ثانیاً اینطور افراد خیلی کم و در اقلیت محض هستند.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

پدر و مادرم هر 20 روز یک بار یه دعوای درست و حسابی می کنند

سلام
راستش من یه دختر 23 ساله هستم که تا حالا مشکلای خاص خودم رو داشتم  پدر و مادرم مدام تقریبا میشه گفت هر 20 روز یک بار یه دعوای درست و حسابی با هم داشتن اون موقع من تنها تو خونه بودم و برادر و خواهرم دانشجو بودن  البته از اول زندگیشون دعوا داشتن که برادر و خواهرم  هم شاهد این دعواها بودن اما وقتی اونا رفتن من تنها موندم .

تا اینکه این دعواها کم کم خانوادگی شد  راستش برادرم یه کم بعد دانشگاه عوض شده بود در عین اینکه خیلی من  رو دوست داشت ، اما گاهی اوقات میدیدم داره با کاراش اذیتم میکنه
 منم خیلی آروم و درونگرا بودم بعد یه مدت از ترس اینکه علاوه بر دعوای مامان و بابام با هم بعضی از رفتارای برادرم با من ، و یا اینکه اونم یه پای دعوای مامان و بابام میشد افسردگی گرفتم همه وجودم ترس شده بود و اینکه دعواهاشون خیلی بد شده بود و حرمت رو کاملا از بین بردن خواهرم هم که ازدواج کرده شهر دیگست خیلی با هم در ارتباط نیستیم و من همه چیز رو بهش نمیگم خلاصه تا مرز دیوونگی با دعواها و حرمت شکنیهاشون رفتم اما هر چی سعی کردم روی رفتار من تاثیر نذاره اما نشد .

راستش عصبی شدم و زود از کوره در میرم  مثلا مامانم حرف غیر منطقی میزنه زود عصبانی میشم و جواب میدم زود هم عذاب وجدان میگیرم ولی دیگه معذرت خواهی نمیکنم بیشتر خودخوری میکنم ؟

مادرم میترسه من برم دانشگاه شهر دیگه و پدرم دنبال من بیاد و زندگیشون از هم بپاشه منم به مامانم گفتم واسم سخته که هر هفته برم و بیام ،مامانم هم قبول کرد و حرفی نداشت اما خودم فکر میکنم نکنه واقعا با رفتن من زندگیشون از هم بپاشه از این که راحت به مامانم گفتم من نمی خوام رفت و امد کنم میخوام خوابگاه بگیرم اعصابم خیلی داغونه همش عذاب وحدان دارم به نظر شما کار بدی کردم چه کار کنم؟؟
در ضمن ارشد رشتم رو شهر ما نداره و مجبورم برم یه شهر دیگه.
دوستان هر کسی که قابل بدونه از نظرش استفاده می کنم  ممنون .

بیشتر بخوانید ...

چی کار کنم دعواهای پدر و مادرم تموم بشه؟

چطوری جلوی طلاق پدر و مادرم رو بگیرم ؟

والدینم 50 رو رد کردن ولی هنوز با هم دعوا دارن

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

هر خواستگاری میاد به نه گفتن ختم میشه

سلام

من مشکلم ازدواج هست. 25 ساله هستم. دو سالی میشه که خیلی خواستگار دارم. اما همش به نه ختم میشه ... یا خانواده مخالفت میکنند.. یا خواستگار مشکل داره.. یا بلاخره یه جوری نه میشه و اصلا کارم نمیشه... از این وضعیت خسته شدم. دلم میخواد زندگی داشته باشم برای خودم... تا این سن به جرات بگم 80 درصد زندگیم رو برادرا و پدرم تصمیم گرفتن هر چند اونها هم صلاح منو میخواستن..اما واقعا دیگه خسته شدم...جایی خوندم که ایت الله بهجت گفتن نماز جعفر طیار خوانده شود..سعی میکنم در طول هفته  چند بار بخونم.. اما باز هم خواستگار میاد و نه میشه جواب.

خیلی ملاک ها رو دیگه کنار گذاشتم اما باز هم.. خودم احساس میکنم خیلی بی روح و کسل شدم..یا شایدم افسرده..حرف بقیه هم مزید شده بر اوضاع و احوالم... متاسفانه با سرکار رفتنم هم مخالف هستند خانوادم ... من یه جوون 25 ساله با فوق لیسانس توی خونه نشستم. دو سال که این وضعم هست..

خواهش میکنم راهنماییم کنید..

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

شما جای من بودید از عشق زده نمیشدید ؟

سلام دوستان . اول از همه بگم که دخترم . راستش با اینکه تو بقیه ابعاد زندگیم راضیم حس میکنم تو بعد عشقی خیلی بدشانسم .
اینو میگم چون از هرکی خوشم میاد شاید باورتون نشه اما بلافاصله یا دوست دخترش رو میبینم ، یا طرف عاشق یکی میشه ، یا اصلا از من خوشش نمیاد .
اولین بار یادمه تو یه مهمونی از یکی خوشم اومد ، به خدا ده دقیقه نگذشته وقتی از دختر عمم راجع بش سوال کردم  به یکی از دخترای همون جمع اشاره کرد و گفت باهم دوستند و همو دوست دارن .
گذشت یه مدت طولانی و باز از یه بنده خدایی خوشم اومد که توی مراسم یکی از اعیاد دیده بودمش . این موضوع طولانی شد و شد یه عشق پرنگ یه طرفه که فهمیدم با یکی دوسته و دقیقا دوستش هم میشد دوست ، دوست صمیمی من .
منم سعی کردم بیخیال بشم اما چند وقت بعد رابطشون بهم خورد و منم یه خورده امیدوار شدم اما بعد از یه مدت از دختر عمه من خوشش اومد و منم دیگه چی میگفتم . ؟!
اینم بگم که به خاطر غرورم که برام مهمه هیچ وقت راجع به عشقم با کسی حرف نزدم و محبت رو گدایی نکردم و خودم با دردش ساختم .
جدا از اینکه این عشق یه طرفه سه سال منو درگیر کرد و وجودم رو داغون کرد بالاخره باهاش کنار اومدم .
اما مشکلم اینه کافیه از یکی تو یه نگاه خوشم بیاد امکان نداره عاشق نباشه یا پس فردا نشه معشوقه یکی از آشناها . یا کلا از من خوشش نیاد .
تنهایی و نیاز های روحیم داغونم کرده . نمیخوام با کسی دوست باشم . اما هر دختری دلش میخواد  یه نفر  دوست که نه ، حداقل ازش خوشش بیاد .
از نظر اندام و چهره هم طبق گفته بقیه خوبم و ایراد آنچنانی ندارم . فقط یه خورده کم حرفمم اما این اتفاقات باعث شده باور کنم تو عشق بدشانسم و افسرده بشم .
به نظر شما اینطوری نیست ؟ شما جای من بودید از عشق زده نمیشدید ؟ با این روحیه چیکار کنم ؟
ممنون. *

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

نداشتن خواب راحت و داشتن وسواس های عجیب ذهنی

سلام دوستان

راستش یه هفته ای هست اصلا راحت نمیتونم بخوابم . دو ساعت فقط باید هی غلت بزنم تا خوابم ببره . تو خواب هم یه حالتی ام . انگار نیمه هوشیارم . مدام فکر های مسخره از تو ذهنم رد میشه ( البته نه جنسی )  . خواب های بی سر و ته . جوری که هی از خواب میپرم . وقتی هم بیدار میشم به جای احساس سرحالی و آرامش انگار مغرم از اون همه فکر خسته باشه و کسل ام .
میخواستم ببینم علتش چیه و شما راهکار هایی چه از نظر پزشکی چه مذهبی و طبق سخنان اهل بیت برای خواب راحت  میدونید بهم بگید . ممنونم .

------------

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه) رفع وسواس (۱۶ مطلب مشابه)

شما به صورت مدام و برنامه ریزی شده اماله می کنید؟

سلام به خانواده برتری ها
با توجه به فواید تنقیه ( اماله ) که در روایات آمده، شما به صورت مدام و برنامه ریزی شده استفاده می کنید؟ مثلا هر دفعه که اجابت مزاج دارید تنقیه می کنید ؟ یا هر دفعه که حمام می روید؟ ( البته موقع روزه، نباید انجام شود که روزه را باطل می کند)
در حدیث حضرت امام محمد باقر علیه السلام، اماله از بهترین دواها شمرده شده است و از حضرت صادق علیه السلام هم نقل شده است که آن را از جمله دواهای عظیم شمرده اند و سپس یکی از خواص آن را بزرگ کردن شکم دانسته اند.
همچنین از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که فرموده اند: «بهترین چیزی که به آن مداوا می کنید اماله است، شکم را فربه می کند، دردهای اندرون را پاک می کند و بدن را قوت می دهد».

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

پسران جذب دخترانی میشن که در جمع شیطونی می کنن ؟

یه نکته توجهم رو چند وقتیه جلب کرده . من تو بعضی از مجالس اقوام شرکت میکنم میبینم پسرا به دخترایی که تو جمع پر شور ترند و شیطونی دارن و راحت با پسر حرف میزنن توجه ببیشتری میکنن و انگار براشون جذاب تره و دوست دارن باهاش حرف بزنن تا دختری که خیلی متین و سنگین  عین خانما یه جا نشسته .
واقعا اینطوره یا من اشتباه میکنم ؟ آقایون کدام  فرد از این دو گروه بالا رو بیشتر دوست دارن ؟

 

مرتبط:

برای دختر چادری، حضور در چه مکان هایی برای جذب خواستگار مناسبه؟

در خانواده ای بزرگ شدم که میگن خودت برو شوهر پیدا کن

کجا ها برم شوهر پیدا کنم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

چرا توی مدارس میگن دخترا نباید ابروهاشون رو بردارن؟

سلام دوستان

راستش سوالی که میخوام بپرسم مسخرست اما خوب ذهنمو یه خورده مشغول کرده .

چرا توی مدارس میگن دخترا نباید ابروهاشون ( حالا نه نازک و زنونه در حد همون وسط ابرو و پیوستگی ) رو بردارن ؟ تو قرآن و احادیث گفته ممنوعه ؟ تو هیچ کشوری این سختگیری نمیشه اما مدارس پاش اخراج هم میکنن و بعضی خانواده ها هم که کلا میگن تا قبل ازدواج نباید گرفته بشه . ( هر چند الان کم شده )
اکثرا میکن به خاطر شرم و حیا . اما مگه شرم و حیا به چهار تا موی زاید وسط ابروهاست ؟ خدایی چرا چیزی که موجب گرفتگی صورت میشه و برداشتن صورت رو زیباتر میکنه رو نباید گرفت ؟ ( در حای که همه دوست دارن زیبا بشن )
ممنون میشم جواب بدید .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

چند نکته برای کنکوری ها

سلام دوستان . این چند روز بحث کنکور تو سایت داغه . برای همین با خودم گفتم یه سری نکات مهم رو ذکر کنم شاید به درد کنکوری های عزیز بخوره . هر چند اکثرا میدونید.
این نکات بیشتر مربوط به روز کنکوره و چند روز قبلشه .
1 ) مهم ترین نکته که همین اول بهش اشاره کنم توکله . حتما قبل از کنکور آیت الکرسی و حمد و توحید بخونید . اگه میتونید قبل از حل هر سوال یه بسم الله یا صلوات  بگید . یکی از فامیلا از اینکار خیلی نتیجه گفته بود و دعا های تقویت حافظه هم میتونه کمک خوبی باشه .

2) استرس رو از خودتون دور کنید چون تاثیر بدی رو حل سوالات میزاره . برای نداشتن استرس و آرامش حتما شب قبل از کنکور 8 ساعت کامل رو بخوابید . سعی کنید از دیدن فیلم یا گوش دادن به موسیقی های غمگین یا شاد بپرهیزید چون بارها مشاهده شده به علت استرس تصاویر فیلم ها و اشعار ذهن رو مشغول کرده و تمرکز حواس رو میگیره . پس گوش دادن به موسیقی های بی کلام و آرامش بخش یا قرآن تاثیر بهتری خواهد داشت .

 3) سعی کنید در ایام نزدیک به کنکور از مصرف بیش از حد  قند ، شکر ، مربا و نوشابه و فست فود بپرهیزید چون باعث بالا رفتن ناگهانی قند خون میشن و و بالا رفتن سطح انسولین متعاقب ان موجب خستگی و بی حوصلگی و سردرد میشه و بهتره به جاش از خرما به عنوان ماده قندی  طبیعی استفاده بشه . و حتما قبل از کنکور حتی اگه اهل صبحانه نیستید یه صبحانه کامل و مقوی مخصوصا گردو که دارای فسفره بخورید و از مصرف پنیر خالی که کاهنده فسفر مغزه خوداری کنید . آب میوه طبیعی هم همراه صبحانه مفیده و بهتره از خوردن شیر نجوشیده یا تخم مرغ که ممکنه موجب مسمومیت بشه خودداری کنید .

4) ماست و شکلات تنها از نوع تلخ با مقدار مناسب و مرکبات و میوه های دارای قند متعادل و طبیعی و بادام درختی و همین طور چای سبز موادی هستند که سبب کاهش استرس میشن و خوردنشون مفیده . این نکته رو هم یادتون باشه نوشیدنی هایی میشه قهوه و نسکافه گرچه در کوتاه مدت سبب کم خوابی مشین اما مصرف بلند مدت نتیچه ی معکوس داره و سبب کاهش تمرکز و افزایش استرس در فرد میشه .

5) شام رو حتما سبک و قبل از ساعت 8 بخورید .

6) روز قبل از کنکور زیاد درس نخونید و به مرور خلاصه ها به طور مختصر  اکتفا کنید تا انرژی کافی رو داشته باشید .

7) بهتره قبل از کنکور یه بار به حوزه خودتون برید تا با مسیر آشنا بشید و روز کنکور به علت پیدا کردن مسیر دچار نگرانی و اتلاف وقت نشید .

8)سعی کنید به ترتیب سوالات رو پاسخ بدید و هنگام گرفتن برگه سوال به طور کلی به سوالات نگاه نکید چون ممکنه سوالی رو ببینید که بلد نیستید  موجب استرستون بشه .

9)سعی کنید برای پر کردن پاسخ نامه از مداد نرم استفاده کرده و از اتود استفاده نکنید چون اختلاف زمان پر کردن پاسخ نامه با اتود در مقابل مداد سه ثانیه هست و برای بیست سوال 60 ثانیه میشه که در کنکور زمان مهمیه . حالا اگه با اتود راحت ترید بهتره از نوک های 7 و 9 دهم استفاده کنید و دو اتود به همراه داشته باشید همراه با نوک .

10) پاکن نرم ، دو عدد مداد که بهتره HB باشه  ، کارت ورود به جلسه ، کارت ملی ،مداد تراش ، ساعت مچی ، سنجاق برای الصاق کارت ، بطری آب ، مواد قندی مثل خرما و شکلات ، دستمال کاغذی ، اعداد زمان های نقصانی( در صورتی که تکنیکش رو بلدید )  از مواردی هستن که باید همراه خودتون به جلسه ببرید . توجه داشته باشید باتری ساعتتون درست باشه و حتما زمان ساعتتون رو با اخبار تنظیم کنید . و از بردن چیز های اضافه خوداری کنید .

11) حتما شماره و مشخصات  کارت جلسه با شماره پاسخ نامه  و شماره روی صندلیتون رو چک کنید .

12) سعی کنید لباس خنک و راحت مخصوصا کفشی راحت و سبک بپوشید و سبک نشستنتون رو هر مدت زمان تغییر بدید تا احساس خستگی نکنید .

خوب اینا نکات ساده اما  با اهمیت  روز جلسه بودن . اگه دوست داشتید راجع به تکنیک های تست زنی مثل  اعداد زمان های نقصانی ، تکنیک ف،ش ، ن ، م  و..بدونید بگید تا بازم بزارم .
در ضمن این نکات من درآوردی نبودن و از سایت ها و منابع معتبر گرفته شدن . ممنون از توجهتون . خودتون رو باور داشته باشید . امیدوارم نتیجه خوبی کسب کنید .

"تکتم"

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

نظر خانم ها در مورد گریه مرد در آغوش اونها

یک سوال داشتم ازخانم ها :

بنده  یه روز  زنم رو توی بغل گرفته بودم ناخوداگاه براش اشک ریختم و بهش گفتم تو رو خدا هیچ وقت منو توی زندگی تنها نذار.

خانمای محترم اگر شوهرتون چنین رفتاری با شما بکنه به چشم بچه به شوهرتون نگاه می کنید؟ احساس می کنم کارم بد بوده و مرد نباید احساساتشو با گریه نزد زنش بیان کنه.

لطفا فقط خانم ها جواب بدن. اگر مرد شما چنین کاری کنه احساس می کنید آدم ضعیفیه ؟ من نظر آقایون رو لازم ندارم.

با تشکر 

بیشتر بخوانید ...

همسرم نسبت به من احساس نزدیکی نمیکنه

گفتن دوستت دارم به آقایون باعث بی علاقگی اونا به زن میشه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)

در سن 45 سالگی اگه بر خلاف میل والدینم ازدواج کنم عاق والدین میشم ؟

سلام
من 45 ساله هستم و مجرد.
خانواده من خیلی با ازدواج بچه هاشون موافق نیستند بخاطر همین خواهری دارم که حدود 41 سالش هست و ایشون هم مجرد هستند.
هر وقت حرف ازدواج تو خونه ما پیش اومده انواع مشکل تراشی ها و سنگ اندازی ها از طرف خانواده انجام شده.
من مدتها چون نمی خواستم دل مادرم رو بشکنم قید ازدواج رو زده بودم. تا این اواخر که در محل کارم با خانمی آشنا شدم که بعد از سالها توجه منو بخودش جلب کرد. مدتی در مورد ایشون تحقیق و پرس و جو کردم و با پدر و مادرش آشنا شدم.
تو تحقیقاتم متوجه شدم که ایشون یه زندگی ناموفق داشته و از همسرش جدا شده و حالا با پدر و مادرش زندگی می کنه. خوب این بهترین بهانه برای مخالفت خانواده بود.
خیلی باهاشون حرف زدم و دلایل مختلف آوردم. از سیره امامان و صلحا براشون مثال زدم و گفتم که از نظر خدا ایشون مثل هر خانم دیگری حق زندگی دارند و گناهی مرتکب نشدند. ولی متاسفانه گوش مادرم اصلا بدهکار نیست.
از طرفی خودم شغل و درآمد مناسبی دارم و میتونم از عهده اداره زندگی بربیام و به خانواده احتیاج مالی ندارم.
میخواستم دوستان راهنمایی کنند که آیا درسته بر خلاف نظر خانواده ازدواج کنم؟
آیا در این صورت من عاق والدین میشم؟
ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

نظر پسرها در مورد دختری که جراحی بینی داشته چیه؟

سلام

من دختری هستم که در سن 18 سالگی جراحی بینی داشتم و خدا رو شکر نتیجه عمل بسیار خوب و طبیعی هست اما در چند برخورد متوجه شدم به خاطر حالت طبیعی اغلب پسرها متوجه جراحی بینی من نمی شن .
آیا به موردهایی که برای ازدواج به صورت سنتی معرفی می شن باید این مسئله رو توضیح بدم؟
البته فقط من در خانواده بینی به اصطلاح عقابی داشتم و یعنی ممکنه از نظر ژنتیک به بچه هم به ارث نرسه این ژن
با توجه به این مسائل ممکنه طرف مقابل اگر بعداً متوجه بشن دلخور بشن که چرا توضیح ندادم!
و کلاً خانم ها یا آقایون چقدر این مسئله در مورد کسی که قصد ازدواج با اون شخص رو دارید براتون مهم هست؟

بیشتر بخوانید ...

از کسایی که بینی شون رو عمل کردن کمک میخوام

تجربیات شما در مورد جراحی زیبایی بینی

تجربیات شما در مورد عمل های زیبایی بینی و برجسته سازی لب

در انتخاب پزشک برای جراحی بینی به مشکل بر خوردم

دوست دارم همه وجودمو جراحی زیبایی کنم

بعد از جراحی بینی احساس می کنم قیافم شبیه خوک شده

از جراحی زیبایی نامزدم ناراحتم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) جراحی های زیبایی (۲۵ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)

چه کار کنیم با عروس مغرور بد اخلاق پرتوقع ؟

یکی به داد من برسه به اجبار داریم با همسر برادرم توی یه خونه زندگی میکنیم خودشو بچه ش سر بار ما هستن .

اخلاقش به غایت بده خیلی مغروره و اصلا زیبایی نداره و از یه خانواده زیر متوسطه . با این وجود مرتب خودشو و خانواده شو از بقیه بالاتر می بینه.

حتی حاضره شوهر و بچه شو فدای اونا بکنه!! هر چی اون بیشتر ادا میاد خانواده من بخاطر حفظ حرمتا و این که صدامونو کسی نشنوه کوتاه میان . اگرم ما چیزی بگیم آبرومونو همه جا میبره . دارم غمباد میگیرم که باید یه آدم ببخشید نفهمو تحمل کنیم .

اگه ما هم کولی بودیم غمی نداشتیم میذاشتیمش سرجاش اما افسوس که اعتقادات و ادب این اجازه رو به ما نمیده .
اونایی که تجربه مشترکی با من دارن نظر بدن خیلی ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

درخواست راهنمایی در مورد کرم مرطوب کننده و لیزر موهای زائد زیر بغل

عذر میخوام این سوال ارتباط چندانی با این سایت نداره،اما چون دیدم اینجا افراد زیادی هستن،خواستم کمک بگیرم.
اگر کسی اینجا پزشک هست یا تجربه ای در این زمینه داره ممنون میشم کمکم کنه.
اول اینکه دنبال یه مارک خوب کرم مرطوب کننده مخصوص پوست چرب مخصوص سن زیر 30 میگشتم. قیمتش هم برام مهم نیست فقط میخوام با توجه به سنم ( 25 ) چیز سنگینی نباشه و در عین حال مارک مرغوبی باشه.
دوم اینکه قصد دارم برای موهای زائد زیر بغل  برم لیزر، اما جای مطمئن رو سراغ ندارم. کسی جای خوب توی تهران سراغ داره؟ چون برای قسمت حساسی مثل زیر بغل میخوام، برام مهمه جایی که میرم خوب باشه. اگر از هزینش هم آگاهی دارین ممنون میشم بگید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه) رفع موهای زائد بدن (۴۳ مطلب مشابه)

شکست های بزرگ نشانی از آزمایش های بزرگ هستند

سلام

وقتی این متن رو می نویسم به تمام تجربیات 27 سال عمرم فکر میکنم. عمری سرشار از موفقیت ها و شکست های بسیار. موفقیت در زمینه علمی و طی کردن بالاترین سطوح دانشگاهی. موفقیت در داشتن خانواده ای گرانقدر و پدر و مادری از فرشته ها بهتر و مهربان تر. اما شکست هایی به مراتب تلخ تر.

شرح این حال به خاطر مظلوم نمایی یا تحت تأثیر قرار دادن شما دوستان خوبم نیست. بلکه فقط به دلیل بغضی بزرگه که هنوز در گلوم باقیه و نشکسته.
این داستان، روایت شکست عاطفی من در همین چند وقت پیشه. به مدت دو سال عاشق دختری شدم ولی بهش نرسیدم. انتهای این رابطه برای من به دلیل ضربه عاطفی سختش ایست قلبی و تجربه سکته در سن 27 سالگی بود. تا چند قدمی مرگ پیش رفتم ولی به یاری خداوند برگشتم.

چند روز متعاقب اون در بیمارستان بستری بودم ولی به هیچ کس چه خانواده و چه معشوقم خبر ندادم. چون در یک شهر دیگه تحصیل میکردم و خواستم بار این شکست رو تنهایی به دوش بکشم. راستش باورش برای خودمم سخت بود. مگر میشد کسی رو در این زمونه پیدا کرد که به خاطر شکست عشقی قلبش از کار بیفته؟
اما وقتی از روانپزشکم پرسیدم گفت: شدت ناراحتی و تکانه های عصبی ناشی از تجربه عاطفیم به حدی بوده که جریان خون رسانی قلب رو در یک لحظه مختل کرده. هر چند این روزها حالم خوبه اما دارم تفسیر جدیدی از عشق گذشتم جستجو میکنم بلکه راضیم کنه.

به نظرم خیلی آدم ساده ایم که اینطوری ضربه خوردم، اونم در دوره ای که بعضی پسران یا دخترانش تجربه بارها عاشق شدن و جدا شدن یا دل شکستن و خیانت و بی وفایی رو دارن. فکرم هنوز مشغول اینه جای من تو این دنیا و خصوصیاتش کجاست و رابطه من با عشق شکست خوردم چه تأثیری رو زندگی آیندم میذاره؟
فکر کنم تا آخر عمر خاطره عشق دیوانه وارم منو رها نکنه. نظر شما چیه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)