↓ موضوعات مرتبط ↓ :
جنگ نرم ( آتش به اختیار ) (۶۲ مطلب مشابه)
سلام
من یه سوال در مورد اصلاح ابرو دارم
من 20 سالمه
مجردم
چادری و اصولا خیلی ساده هستم و معمولا آرایش نمیکنم مگر در حد یه پنکیک
چهره مم جوریه که سنم حدود 25 سال هم میخوره
ابروهام خیلی پر پشت نیست و پیوستگی داره و زیر ابروهام هم خیلی کم پشته ( جوری که تو عکس های کم کیفیت انگار ابرو برداشتم ) و اصلا تو چشم نیست
من تا حالا ابروهامو برنداشتم و خیلی اصرار دارم که تا موقع ازدواجم بهشون دست نزنم ینی کلا شخصیتم خیلی سنتیه و دوست دارم یه رسمایی رو همیشه حفظ کنم و تا اونجایی که بتونم دوست ندارم چیزای مدرن و جدید رو به زندگیم وارد کنم و از چیزای قدیمی بیشتر لذت میبرم ( مثلا حتی گوشیمم یه نوکیای سادست یا مثلا حتی فیسبوک هم عضو نیستم و همیشه هم از اخلاق دخترای قدیمی تو فیلما خوشم میومده و میگن که شبیه شون هم هستم ( البته بیشتر اخلاقی)
اینارو گفتم که بدونید شخصیتم چه مدلیه تا بهتر درکم کنین
من خیلی اهل آرایش و آراستگیم و همیشه دنبال اینم که چی رو با چی استفاده کنم بهتر میشه و همیشه از این نظر مورد تحسین بودم و همیشه برام دعا میکنن یکی مث خودت خوشتیپ گیرت بیاد!!! مامانمم خیلی خوشش میاد وقتی میبینه مورد تحسین واقع میشم و دوست داره من زیر ابروهامو بردارم ( که البته بنظرم برا همون حرف دیگران و اینکه بیشتر مورد تحسین باشم اینو میگه)
یکی دو بار پیشنهاد داد که این کارو بکنم اما من گفتم که دوست ندارم چون اگر بخوام اونجور که شما میگی بر دارم و صرفا مرتب کنم زیاد قیافم عوض نمیشه و فقط اون چیزی که من دوست داشتم از بین رفته پس یا نگهش دارم یا یه جوری بردارم که تغییری هم حاصل بشه و بهتر بشم که با اینم مخالفه میگه دیگه اونجوری هم نمیخوام( مخصوصا اینکه یه خواهر 25 ساله هم دارم که مجرده)
دوستمم مث خودمه و خونواده ی خیلی مذهبی ای هم داره یه بار که براش این قضیه رو گفتم بهم گفتش که پسرای مذهبی اینجوری بیشتر دوست دارن و بنظرم حرفش درست بود چون همیشه فک میکنم اگر خودمم جای همسرم باشم یه دختر اینجوری رو بیشتر میپسندم و دوست دارم همسرم هم اینو یه ارزش بدونه همچنین دوست دارم بعد از ازدواجم یه تغییر اساسی توی مدل و رنگ ابروهام بدم و بعدشم اونارو از نامحرم بپوشونم ولی اگر الان این تغییراتو بدم و بعد بخوام بپوشونم چون خونواده و فامیلام زیاد مذهبی نیستن مدام میخوان مسخرم کنن ولی اگر با کسی که میخوام ازدواج کرده باشم و این تغییراتو بدم دیگه کسی جرئت نمیکنه بهم چیزی بگه هم بخاطر حضور همسرم هم بخاطر اینکه میبینن واقعا اعتقاد داشتم که با کسی مث خودم ازدواج هم کردم و مجبورن احترام بذارن
من به هیچ عنوان تا زمان ازدواجم به ابروهام دست نمیزنم ولی حالا میخوام بدونم چند نفر هستن که با من موافقن ؟ آیا واقعا اصلاح نکردن ابرو میتونه برای یه پسر جزو ارزشها باشه؟( یعنی دوستم درست گفته واقعا؟) من تهرانی هستم و بنظرم تو این همه رنگ و لعاب مختلف این سادگیه خیلی قشنگ تره
نکته: لطفا آقا پسرهایی که نظر میذارن میزان پایبندی به اعتقادات رو هم تو نظرشون ذکر کنن (بگید مذهبی هستید یا نه؟)
مرتبط:
میخوام ابروهام رو برای اولین بار بردارم
آقایون، شما به دختر چادری که ابروهاشو برداشته میگین خرابه؟
چرا توی مدارس میگن دخترا نباید ابروهاشون رو بردارن؟
اگر ابروهام رو اصلاح کنم موقعیت ازدواجم کم میشه؟!
سلام
دل پر از ناراحتی و بغضی دردناک در گلو دارم . نمیدونم چطور حرفامو بزنم. هیچوقت دوس ندارم از دوران کودکی و نوجوانی ام حرفی بزنم . اما همیشه حرف میزنم و درباره اون دورانم مینویسم چون حس میکنم اگه سرزنش های خودم نباشه از حرف زدن آروم میشم.
دوره ی کودکی و نوجوانی من همیشه تو انزوا و تاریکی بودم و با همه آدمای دور و اطرافم و اجتماع قطع رابطه کردم .
دعواهای مدام پدر و مادرم و رفتارای وحشتناک و هیولایی و مستبدانه مادرم و بی اهمیتی ها و محبت های بیش از حد پدرم و اینکه هیچ ارزشی برای مشکلات و دردهای درونی ما قایل نبود منو به اوج تنهایی ها و بیماری های روحی کشوند .
وقتی 18 ساله شدم هر سال که میگذشت حال و روحیاتم بهتر می شد و به دنیای اجتماعی وارد میشدم. اما خیلی کمبود ها احساس می کردم اعتماد به نفسم پایین بود و توانایی حرف زدن در جمع و با غریبه ها رو ندارم.
سلام
با وجود اینکه چند ماهی میشه نامزد کردم اما خیلی تنهام . از همون روزای اول فهمیدم که قلب شوهرم فقط مال من نیست . اون دیوانه وار ابجیشو دوست داره و سعی میکنه بینمون فرق نزاره ! دیگه باورم شده هوو دارم . هر کاری که برام میکنه برا اونم انجام میده ....
طوری رفتار میکنن این دوتا که انگار من اومدم رابطشونو خراب کردم ابن خاهر و برادرو ار هم جدا کردم...
تنهام ، خیلی تنها ....
ابجی جونش بخ ظاهر باهام خیلی خوبه اما هر لحظه باهم اسمس بازی میکنن و ابجیش از تنهاییش و اینکه تنها شده و ... اینا میگه نامزدمو تحریک میکنه ...
بخدا منم خواهرم ، ماهم باهم صمیمی هستیم اما یکی نیست بگه خاهر و زن ک باهم یکی نیست ...
از هدیه ی روز زنم متنفرم چون ست بود با برا ابجیش ....
سعی میکردم خودمو ب ابجیش نزدیک کنم مثل یه خاهر اما ....
دلم ، غرورم ... همه چیزم نابود شد. هیچ احساسی ندارم ، هیچ ذوقی ندارم ، همه چیزم فقط یه فیلمه ..
اما درونم داغونه ....
برام دعا کنید.
به تازگی ازدواج کردم.دختر تحصیل کرده و ظریفی ام.تو خونه پدرم خیلی کار خونه انجام ندادم و با ناز بزرگ شدم.
مادر همسرم بیماره و اواخر دوران شیمی درمانیشه. اگه خدا بخواد به زودی حالش خوب میشه. من خانواده همسرم رو دوست دارم. روابط 2 طرفه خوبی دارم. تمام مدت من مثل دختر پیششون بودم (دختر ندارن و جاری هم فعلا ندارم)، بیشتر اوقات واسشون غذا میپزم و تو کارای خونه کمک میکنم. همسرم هم تو کارای خرید و ظرف شستن و ...
چیزی که آزارم میده اینه که این کارا عین وظیفه شده واسم. اگه انجام ندم با یه حالت دلخوری نگام میکنن. و تازگیا خیلی کم همسرم یا مادرش ازم تشکر میکنن.
البته که هر کاری کردم از رو علاقه بوده و ذره ای منت نذاشتم. فقط نمیدونم کجای کارم اشتباهه. دلم میخواد همسرم مث گذشته بگه خدا رو شکر که پیشمونی. یا مادر شوهرم بگه انقد خودتو خسته نکن دخترم و ..
لطفا راهنماییم کنید.
مرتبط:
با مادر شوهر حسود چه طور رفتار کنم؟
وقتی از حرف مادر شوهر ناراحت میشید چکار می کنید ؟
چطور رفتار کنم که مادر شوهرم تو زندگیم دخالت نکنه ؟
مادر شوهرم بین من و جاریم فرق میذاره
مادر شوهرهای شما به چی میگن احترام؟
چگونه با خانواده همسرم مخصوصا مادر شوهرم برخورد کنم
شما بگید من با این مادر شوهر چکار کنم ؟
چکار کنم که پدر و مادر شوهرم در زندگیم دخالت نکنن؟
مادر شوهرم توقعات بیجا از من داره
مادر شوهرم بر خلاف نظر ما بچه می خواد
زندگی با مادر شوهر در یک خانه باعث نمیشه حرمت ها از بین بره ؟
آموزش احترام گذاشتن به مادر شوهر
چطور محترمانه با مادر شوهر مخالفت کنیم ؟
چطور از سختی زندگی در خونه مادر شوهر نجات پیدا کنم ؟
مادر شوهر بنده به چشم هوو به من نگاه میکنه
سلام
چرا تو وبلاگ اگر پستی گذاشته بشه که خانمی از لحاظ جنسی گرم باشه بهش توصیه به می شه خودشو حفظ کنه یا صبر کنه ، ولی اگر اقا باشه ازدواج موقت و صیغه پیشنهاد می شه؟؟
چرا اگر خانومی بگه یکی از اعضای خانواده ام یه مشکلی مثل اعتیاد داره همه تشویقش می کنن به صبر و توکل و زندگی ایمه رو مثال می زنن ، ولی وقتی اگر همین پست اخرش راجع به ازدواج نظرتونو بخواد یا خیییلیاتون نظر نمیذارین یا می گین ادم باید حواسشو جمع کنه با این خانواده ها وصلت نکنه ؟
چرا اگر پستی باشه که خانوم تو رابطه جنسی سرد باشه میایید می گید برو زن صیغه کن
ولی اگر پستی باشه که اقا تو رابطه جنسی یا کم بذاره یا اخلاق نداشته باشه به خانوم می گید به شوهرت غر نزن بسوز و بساز؟؟
چرا اگر یه پست باشه راجع به رابطه جنسی یا هر چیز جنسی در عرض ۶ ساعت بیش از ۸۰ تا نظر درج می شه ولی برای بقیه پست ها دیدم بزور ۵ تا نظر درج میشه
مسایل جنسی مگه چی هست که اکثرا براش نظر میذارن ؟
چرا جدیدأ کاربرا داغ می کنن و سؤال کننده ها جوش میارن؟؟ مگه سوال نمیذارید برای راهنمایی مگه ستون سمت چپ نزده ممکنه نظر مخالف شما باشه؟؟
چرا تا تکون می خوری می گن تهمت نزن . باید جواب پس بدی؟؟
من حدودا سه یا چهار سال قبل خواستگاری داشتم که پسر خوبی بود ولی چون به دلم نمینشست و بعضی ویژگی هایی که میخواستم نداشت بهش جواب منفی دادم .
البته ایشون چندبار شخصا هم اومد و مطرح کرد. بعدش به یکی از دوستانم گفت که نمیتونه بجز من به کسی فکر کنه و تا من ازدواج نکنم ازدواج نمیکنه.
الان مدت ها گذشته و با اینکه شرایطش رو داره علیرغم اصرار بقیه روی حرفش مونده و من عذاب وجدان دارم.
بنظرتون چیکار باید بکنم.
نگین که باهاش ازدواج کن چون امکان نداره . چطور بهش بفهمونم که بره دنبال زندگیش؟
گاهی نیاز می بینم حجابم برتر باشه گاهی نه
سلام
من دختریم که یه اشتباه بزرگ کرده مدتی با ی پسر دوست بودم خیلی خوب بودیم انقدر بهش علاه داشتم که براش عکس های شخصی بی حجاب فرستادم ولی اون نامردی کرد .
میخواد عکسها رو به خانوادم نشون بده من الان خواستگار دارم میخوام ازدواج کنم نمیدونم چیکار کنم فقط میگه باید با من ازدواج کنی
کمک کنید
در خصوص یکی از معظلات جامعه که کمتر مطرح میشه مشکلات زندگی دو جنسه هاست که متاسفانه بخاطر بسیاری از مسائل مثل شرم کسی زیاد نمیتونه در موردش حرف بزنه حتی خود کسانی که این مشکلات رو دارن .
همیشه از خودشون فرارین دلم میخواست راهکارهائی که بتونه کمی از نگرانیهای این جور افراد بکاهه مطرح بشه که اینها چطوری میتونن زندگیشونو با دغدغه کمتر ادامه بدن.
آیا اصولا اینها میتونن خارج از مسائل فقهی و اجتماعی مثلا بصورت پنهانی روابطی داشته باشند که اصولا غیر طبیعیه . مسلما اگر باید یکسری قوانین رو رعایت کنن هیچ لذتی از زندگیشون ندارن واقعا چطور یک کسی که اندام و شکل زنانه داره ولی بجای آلت تناسلی زنانه آلت مردانه داشته باشه و آنقدر هم ماخوذ به شرم و حیا باشه که حتی اقدامی در خصوص تغییر جنسیتش نکنه .
خیلی حرفها در این خصوص هست که دلم میخواد در اینجا یک واکاوی بشه تا اینها بتونن اگر مایل به تغییر جنیست نیستند زندگیشونو بصورت طبیعی تری ادامه بدن
پیشنهاد :
ممکنه شخص یک تراجنسی یا یک ترنسکشوال باشه
حاضرید با کسی که تغییر جنسیت داده ازدواج کنید ؟
باید تحت جراحی تغییر جنسیت قرار بگیرم ولی امکانش نیست
یعنی پسره؟ پس چطوری تو مدرسه دخترونست؟
یه رفیق دارم دختره اما خیلی شبیه پسراست
بچه ها خواهشا کمک کنید
معدلم ۱۰.۲۴ است میخوام بدون ازمون دانشگاه ازاد شیمی دارویی تهران پزشکی بخونم به نظر شما قبول میشم کسی اطلاع داره از شرایطش اینکه میگن شهریه بدون ازمون ۲ برابره راسته
من پارسال میکروبیولوزی قبول شدم نرفتم آزاد میشه امسال با کارنامه قبولی پارسال برم ثبت نام یا نه ؟
کسی تجربه داره کمکم کنه
سلام
اگه پسری عاشق یه دختر باشه دوست داره رقیب عشقی داشته باشه ؟
یعنی دختری که عاشقشه خودشو دوست داشته باشه نه رقیب رو ،فقط رقیب خواستگارش باشه .
اگه جز خودش دختره خواستگاردیگه ای نداشته باشه چه فکری میکنه؟
زشته که هیچکس جز خودش اون دختر رو نخواد؟
مرتبط :
از رقبای عشقی می ترسم، اصرار زیاد فایده ای داره ؟
اگه برادر بزرگترم در ازدواج رقیبم بشه ... !
پسر مورد علاقه خواهرم از من خواستگاری کرده
دختر مورد علاقم، ظاهرا می خواد به خواستگارش بله بگه
برای دختر مورد علاقه م خواستگار اومده
پسر عموم ازم خواستگاری کرده اما من یکی دیگه رو دوست دارم
نمی تونم ببینم عشقی که مال منه نصیب یکی دیگه بشه
چطوری به خانواده ام بگم که به یکی دیگه قول ازدواج دادم؟
سلام ترانه هستم 18 ساله به گفته ی دیگران دختری خوش اخلاق ، مهربان و دلسوز هستم و حتی می گویند که احساسات گسترش نیافته ای داری .
البته خودم خودم این ویژگی ها رو قبول دارم و این اضافه کنم که تا حدودی درونگرا هستم و یه مقدار ناچیزی از احساساتم رو دیگران می بینند .
فکر نکنید که چون 18 سالم هست و احساساتی هستم هنوز بچه ام معمولا عاقلانه تصمیم می گیرم و احساساتم رو به سمتی سوق می دهم که عقلم باشد خانواده ام عاقل بودم رو بیشتر قبول دارند در حدی که در بسیاری از موارد از من مشورت می گیرند .
راستش من نیاز دارم به کسی که از من حمایت کنه نیاز دارم به کسی که در سختی ها کنارم باشه تکیه گاهم باشه بهم محبیت کنه و به احساساتم توجه کنه و نیاز دارم به کسی تا بهش محبت کنم و احسساتم رو نثارش کنم و خلاصه می کنم زندگی بدون عشق و محبت برایم معنی ندارد
تقریبا قصد ازدواج دارم اما فکر می کنید برای ازدواج زود نیست؟ خودم که فکر می کنم زود نیست اما مادرم گاهی اوقات میگوید که ازدواج در این سن به درس هایت لطمه می زند نظر شما چیه؟ آ
یا با برنامه ریزی می توانم هم به عاشقانه هایم برسم و هم به درس هایم ؟ من همیشه می گویم که با برنامه ریزی می توانم اما خوب چون از یک طرف سال مهمی برای کنکور از طرف دیگر سال اول ازدواج و سالی هست که خیلی زیاد زوج ها بهم علاقه دارند و زمان زیادی رو بهم فکر می کنند، شک دارم که بشودب ه هر دو رسید؟
ممنون از همه
شما به عنوان یک مسلمان حاضرید با مسلمانی که هم مذهب خودتون نیست ازدواج کنید؟ لطفا تا جایی که امکانش هست مذهبتون اعلام نکنید و دلایلتون بگید ....
سایر شرایط رو هم مساعد در نظر بگیرید مثلا طرف مقابلتون اختلاف مذهبی واسش مهم نیس و حتی اینم واسش مسئله ای نیست که مذهب بچه ها چی بشه ...
+ اگر در آشناهاتون همچین مواردی رو دارین از زندگیشون بگین ...
مرتبط:
ممکنه مادر پسر مورد علاقه م به خاطر تفاوت در مذهب با ازدواج ما مخالفت کنه؟
ازدواج دختر شیعه با پسر سنی مشکلی داره ؟
دارم مجبور میشم با آقایی از یه مذهب دیگه ازدواج کنم
تفاوت اعتقادی و مذهبی و اهمیت آن در ازدواج
سلام من 7 ماه است که حامله هستم اما الان چند تا جوش در بدنم دیده شده خیلی می ترسم آیا اتفاقی به جنین افتاده؟
متشکرم از راهنماییی تون.