سلام دوستان
من 22 سالم هست یکی از فامیل iای خیلی نزدیک مون خواستگارمه ... خواهرم که 4 سال از من کوچیکتره از حدود شاید 5 سال پیش به این پسر علاقه داره ... خیلی وقت iا در مورد پسره و خواهرم با هم صحبت میکردم من خودم به خواهرم میگفتم ان شاء الله بهش میرسی ... تا اینکه حدود 4 ماه پیش این پسر از من خواستگاری کرد ...
ایشون فقط خواست نظر منو بدونه هنوز به طور رسمی نیومدن خونi مون اما تقریبا همه میدونن که این فرد منو میخواد... من جواب خاصی بهش ندادم گفتم باید فکر کنم و اینکه بری سر یه کار خوب اون موقع بهت جواب میدم ... من با خواستگارم مشکلی ندارم اون پسر خیلی خوبیه اما مشکل خواهرمه .
تو این مدت چند بار از خواهرم پرسیدم که اگه من با این پسر ازدواج کنم تو ناراحت میشی... ؟ خواهرمم همیشه میگه من اصلا دیگه بهش احساسی ندارم میگه خیلی سخت بود از دلم بیرونش کردم ولی دیگه الان اصلا بهش فکر نمیکنم میگه تو با خیال راحت برا ایندت تصمیم بگیر... ( البته تو این مدت یه خواستگار براش اومده که خودش میگه خیلی دوستش دارم ...).
مشکل من اینه که خواهرم حرفاش باهم تناقض داره... مثلا بعضی موقعها از قبلنا میگه بهم میگه این پس رو تور کردی یا میگه خوب بلدی دل ادما رو ببری . یا رفتارش از قبل با من سرد شده...
من دوس ندارم اینجوری باشه....فکر میکنم برای ایندم خیلی مشکل باشه این قضیه ... از طرفی بابام این شخصو قبول داره و اینکه من بخوام جواب رد بدم یه دلیل قانع کننده ازم میخوان منم نمتینوم این موضوع رو بگم...
ازتون میخوام کمکم کنید بدجور گرفتار شدم...
مرتبط :
از رقبای عشقی می ترسم، اصرار زیاد فایده ای داره ؟
پسران دوست دارند با رقیب عشقی رقابت کنند ؟
اگه برادر بزرگترم در ازدواج رقیبم بشه ... !
دختر مورد علاقم، ظاهرا می خواد به خواستگارش بله بگه
برای دختر مورد علاقه م خواستگار اومده
پسر عموم ازم خواستگاری کرده اما من یکی دیگه رو دوست دارم
نمی تونم ببینم عشقی که مال منه نصیب یکی دیگه بشه
چطوری به خانواده ام بگم که به یکی دیگه قول ازدواج دادم؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۴۳۲۳ بازدید توسط ۳۵۰۲ نفر
- يكشنبه ۲۲ اسفند ۹۵ - ۲۱:۱۵