↓ موضوعات مرتبط ↓ :
لاغری، چاقی و تناسب اندام (۸۰ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۰ مطلب مشابه) چگونه چاق شویم (۲۵ مطلب مشابه)
من پسری 26 ساله هستم که به خواستگاری دختری 18 ساله رفته ام
پدر خانواده از لحن صحبتش معلوم بود از من خوشش اومده و با توجه به اینکه حقوق من کم است و اونها خانواده ای هستند که خودشونو بالا نمیبرند و با من با توجه به صحبت های انجام شده راه خواهند امد و انصافن پدر موجه و خوبی دارد و دخترش نیز همین طور
به نظر شما اختلاف سنی من با ایشون زیاد است؟
مرتبط با اختلاف سن در ازدواج:
چرا تفاوت سنی در ازدواج لازمه ؟
اختلاف سن در ازدواج چقدر اهمیت دارد؟
تجربیات شخصی متاهلین در بحث اختلاف سن در ازدواج
میخواستم بگم اول اینکه من سنم نزدیک سی سال هست و بچه نیستم پس نگید عقلم نمیرسه و این حرف ها!
دارم در سلامت عقلی و اتفاقا با منطق حرفمو میزنم که بعد از کلی وقت ازش مطلع شدم، من از حرف ها و بحث ها و جدل های بی نتیجه دخترا و پسرا تو این سایت و البته نه که فقط تو این سایت تو پیج های فیس بوک تو سایت های دیگه و خارج از نت و آمار طلاق و غیره و کلی تحقیق و حرف زدن با بقیه چیزی که بطور کامل و 100 درصدی یعنی به یقین رسیدم دیگه و شکی توش نیست البته خیلیا فکر کنم زودتر به این نتیجه رسیدن که ازدواج نکردن ولی مطلبی که کشف کردم اینه که :
بر خلاف حرف ها و چیزایی که تو داستان ها و دین و جاهای دیگه میگن زن و مرد به هیچ عنوان در واقعیت دنیا برای هم آفریده نشدن، دخترا و پسرا هر کدوم تو عالم متفاوتی هستن و اصلا دنیاهای متفاوتی از هم دارن.
خواسته هاشون متفاوته و هر کدوم دنیا و زندگی رو از دید خودشون میبینن، گر چه میگن باید زبان جنس مخالف رو فهمید ولی واقعیت اینه که این قضیه چه بخوان چه نخوان حل شدنی نیست، همیشه در اثر تصورات اشتباه ازدواج صورت میگیره و بعد پشیمونی به بار میاره.
تو کشورهای خارجی به نظرم تا حدودی متوجه شدن اینو و راهکار براش دارن به خاطر همین ازدواج به ندرت تو اون کشورها صورت میگیره و مشکلات ناشی از اون هم وجود نداره، واقعیت اینه که من زن ها و مردایی رو دیدم که فکر کردن احساسشون عشق نام داره، خانومه نیاز احساسی عاطفی داره و فکر میکنه به این عشق میگن و مرد هم نیاز جنسی و عاطفی از نوع خودش داره و اونم فکر میکنه که عشقه، در حالی که زنه بعد از ازدواج نیاز و احساسش سیراب بشه و برطرف بشه و اگه استقلال مالی هم پیدا کنه احساس نیازی به همسرش نداره چون تو سایت های فیمینست تو خارج بررسی شده که زن ها وابستگیشون به مردها مالی هست و مردها به زن ها جنسی، مرد هم ظاهرا بعد از مدتی سرد میشه ، در حالی که هیچ کدوم عشق نیست و هر دو نیاز های خودشونو دارن و بشر فکر میکنه انواع نیازها و جواب دادن بهش عشق نام داره ...
لطفا دینی به قضیه نگاه نکنید، الان تو غرب به این نیاز به خوبی پاسخ داده شده بدون اینکه نیاز به جنس مخالف و ازدواج و حتی رابطه باشه، مثلا برای مردا فیلم های پورن برای ارضا و یا عروسک های ساخته شده مصنوعی مخصوص سکس یا اونایی که میخوان کاملا طبیعی باشه یا همراه نیاز جنسی عاطفشون هم جواب داده بشه فاحشه خونه بوجود اومده و فاحشه ها هستن در اون کشورها برای اونا،
زن ها هم براشون ادوات مختلف برای خودارضایی و برای عاطفی هم چیزهای دیگه مثل حیوانات خانگی و غیره برای خلا احساسیشون هست، حالا واقعا اگه بخوایم فکرشو بکنیم بدون احساسی شدن، بهتر نیست ما هم نیاز هامون رو برطرف کنیم عوض اینکه خودمون و دیگران رو گول بزنیم و وارد ازدواج و یا حتی روابط دوستی بشیم.
خانوما میتونن عواطف و احساساتشون رو با دوستان و همجنسان خودشون هم برطرف کنن، مردا هم اشتباه فکر نکنن، فیلم های پورن به انواع و اقسام و برای سلیقه های مختلف اساسا برای همین بوجود اومدن تا نیازی به جنس مخالف نکنن، میتونن اونام خودارضایی کنن یا حداکثر اگه خواستن گاهی اوقات با فاحشه ها نیازشون رو برطرف کنن...
بهتر نیست به جای گول زدن خودمون بیشتر سعی کنیم به این سمت بریم و به جای فرضیات و پند و اندرزهای واهی بدونیم که اساسا بشر چه زن و مرد به خاطر نیازهاش به جنس مخالف کشیده میشه و اگه نیازهاش برطرف شه نیازی به جنس مخالفش نداره اعم از مالی، جنسی، عاطفی و غیره...
بهتر نیست همه و بخصوص پسرا که تو ایران باید اول جهت تشکیل خانواده اقدام کنن به سمت این راهکار بریم و به جای نزاع و درگیری و طلاق و تحمل کردن همدیگه در مسیر درست گام برداریم...
در ضمن برخلاف گفته های بعضی برای جمعیت و برای زاد و ولد هم نیازی نداریم، به قدر کافی دنیا از انسان ها پر شده و بر سر منابع محدودش درگیری رخ داده و جمعیت خیلی هم از الان کمتر شه نه تنها مشکلی پیش نمیاد بلکه خیلی هم برای دنیا مناسب تره...
باز هم میگم لطفا احساسی و یا با دید جنسیتی و جدل گونه بحث نکنید فقط منطقی فکر کنید یا حرف بزنید...
پاسخ :
سلام
فرمودید که منطقی پاسخ شما رو بدیم . ولی اگه بخشی از مبحث عشق رو فاکتور بگیریم ، با عرض معذرت در صحبت های شما منطقی نمیبینم که بخوام منطقی جواب بدم .
اون چه که خانوما و آقایون اینجا میگن اینه:
زندگیتو بکن به جنس مخالف فکر نکن و روی هیچ احساسی حساب باز نکن به موقش به مادرت بگو دنبال گزینه بگرده و بالاخره با گفت و گو و رفت و آمد ازدواج کن بعدم برین زیر یه سقف مث بقیه مردم روند عادی زندگیو پی بگیرین پسرا واسه رفع نیازاشون و دخترا واسه پیدا کردن یه پشتوانه و مادر شدن متاهل میشن با خوبیا و بدیاش
پس تکلیف عشق این وسط چی میشه؟ یعنی هیچ پسری جز هوس علاقه مند به دختری نمیشه؟ بعنی عشقی که تو شعرای سعدی و مولانا و شهریار میخونیم خیالیه؟
شاید بگین تو زندگی با فداکاری ها و... زن و مرد عاشق میشن که اینم تا حدی میتونه بوجود بیاد و بگیر نگیر داره
مرتبط:
گوشه دنج میخانه نتوان برد، آن گنج امانت که در نزد تو باشد
نظر و عقیده شما درباره این شعر چیه؟
میخوام کتابچه ی شعرم رو آتیش بزنم...
شعرسرایی علی جون خطاب به خانواده برتری ها
گلایه هم که می کنم شعر حساب می شود
شعر خسته ام مثل ... از سیمین بهبهانی
سوالی ذهنم رو درگیر کرده دوستان
روزی چند ساعت ماهواره نگاه می کنین؟ انقدر دم از حقوق زن حقوق زن میزنید، لطفا بیان بفرمایید حقوق زنان چه چیزی هست که اسلام به آن توجه نکرده ؟
بی حجابی ؟
آزادی جنسی ؟
اگر این ها حقوق زنان هست بنده بحثی با شما ندارم اگر چیز دیگه ای هست بیان کنید .
سلام
من علی ، مدرس دانشگاه و از خوانندگان سایت شما هستم. موضوعی رو لازم دونستم بنویسم ممنون میشم دوستان عزیز بالاخص خانم های محترم هم در بحث من شریک باشند.
من عمیقا فکر می کنم در جامعه ای زندگی می کنیم که جنس آقایون شناخت ناقصی از جنس خانم ها دارن؛
به عنوان مثال زیاد می بینیم که پسرهایی که قبل از ازدواج یک چیزی در مورد خانم ها ( و بالاخص گزینه روبروی خودش ) فکر می کنند و بعد از ازدواج تازه می بینن توی چه فکرهایی بودن!
این دلایلش زیاد می تونه باشه؛ من که برای خودم یک قاعده ای گذاشتم که شناختی که یک آقا از یک خانم داره با شناختی که دوستای اون خانم ازش دارن خیلی فرق می کنه.
سلام
من یه پسر هم هستم ولی کمی متفاوت از پسرهای دیگه . به سنی رسیدم که میگن باید ازدواج کنم ولی من می ترسم ازدواج کنم و اونم به خاطر مشکلاتی هستش که دارم
1. من مشکلی دارم که بهش میگن وسواس فکری بذارید مثال بزنم مثلا تو نونوایی دقیق دو ثانیه بعد از این که پولم رو دادم شک می کنم که ایا من هزاری دادم یا کمتر یا مثلا وقتی می خوام از ساندیویچی بیام بیرون حتما باید به فروشنده بگم که اقا من نی هم برداشتم و یا کبابی حتما باید بگم که نون و گوجه هم داشت ، غسلم خیلی طول می کشه یا وضو بعضی وقت ها و......
حالا چرا این همه اسمون ریسمون بافتم علتش این بود که از خانم ها بپرسم ایا با این وضعیتی که ذکر کردم هیچ دختری حاضر می شه با من ازدواج کنه البته خودم هم می ترسم از این که حالا اگر دختره هم راضی بشه فردا این مشکلات به بچه های من به ارث برسه من چه خاکی توی سرم بریزم
2. استرس شدید دارم گاهی چنان می شه تپش قلب و لرزش بدن می گیرم البته بگذریم از این که حدود دو سال پیش حمله های عصبی هم داشتم و یک سال دارو مصرف کردم به خاطر اختلال اضطرابی به اسم پنیک اتک.
باز هم اینارو گفتم که نظر خانم ها رو بدونم که ایا اگر من راست و حسینی این ها رو تو جلسه ی خواستگاری بگم ایا دختری حاضره با من ازدواج کنه ؟
3.می ترسم از این که یک روزی همسرم بعد از این که احساسات فروکش کرد دیگه دوستم نداشته باشه و یه جوری حالت تحمل کردن به خودش بگیره
4. بدبینی دارم گاهی وقتا به همه چی مشکوکم خیلی سخت چیزی رو باور می کنم فقط کافیه یک بار از کسی دروغ بشنوم دیگه کار تمومه رفت تو لیست سیاه . اسمون زمین بیاد هر کاری کنه باور نمی کنم
ممنون می شم نظراتتون رو بگید هر چند می دونم با این وضعیت شاید نظر اکثرتون این باشه که من ازدواج نکنم ولی نمی دونم چی کار کنم من هم ادمم خوب خیلی هم عاطفی . واقعا باید همسر داشته باشم و مساله ی دیگه این که چون از لحاظ خانوادگی وضعیت خوبی نداشتم همش توی این فکر هستم که نکنه یه روزی بچه های من هم به روزگار من دچار بشن و من مسولیتم رو نسبت به اون ها درست انجام ندم و بهشون نرسم
ممنون می شم نظراتتون رو بگید
سلام خدمت تمامی دوستان...
من یه دختر 22 ساله هستم که از نظر روحی و عاطفی خلا شدید حس میکنم توی زندگیم ... در ضمن خیلی زیاد هم احساسی ام... به شدت نیاز دارم به یه همدم ولی فعلا شرایطش نیست...
میخواستم بدونم میتونم در حد چت کردن و تلفنی با کسی که بهش اعتماد نسبتا کاملی دارم صیغه بشم...؟ با توجه به اینکه اذن پدر برای دختر باکره لازمه... البته من مرجعم ایت الله مکارم شیرازی هستن و در این مورد گفتن بنا به احتیاط... ، من فقط در حد مجازی میخوام برای رفع نیازم... عین یه مسکن...
ممنون میشم نظر بدید
بچه ها خوردن طولانی مدت کافور میتونه از لحاظ جنسی مشکلساز بشه ؟؟؟ یا ادمو سرد کنه؟
اخه من شنیدم تو غذای دانشگاه کافور میریزن راسته؟؟؟
من خیلی نگرانم
موضوعات مربوط به تناسب اندام:
معرفی چند مطلب مرتبط با نقش چاقی و لاغری در ازدواج:
ممکنه به خاطر چاقی یه دختر از ازدواج با اون منصرف بشید ؟
میشه یه دختر لاغر با یه پسر چاق ازدواج بکنه؟
بخاطر چاقی که دارم افسردگی گرفتم
خواستگارم میگه خیلی لاغری و باید چاق شی
من کل زندگیمو سر چاقیم از دست دادم
مردان قدیمی بر چه اساسی با زن چاق ازدواج میکردن ؟
پسران دختر لاغر میخوان برای همسری ؟
زنی می خوام که لاغرتر و کوتاهتر از خودم باشه
از نظر خانم ها لاغری یه مشکل جدی به حساب میاد؟
چرا آقایون خواهان زن لاغر هستند ؟
خیلی لاغرم، از این که شوهرم منو در لباس عروسی ببینه وحشت دارم
در کنار یه پسر ریزه میزه ، لاغر و دو سانت کوتاهتره، مسخره به نظر نمیرسیم؟
خواستگاری از دختری که لاغر اندامه و سینه های کوچکی داره
شما مشکلی دارین خانم تون خیلی لاغر و ظریف باشه؟
یپشنهاد نوع لباس برای خانم های متاهل لاغر
میترسم خانم آینده م از دیدن هیکل لاغرم از ازدواج با من پشیمون بشه
لاغری و بدون مو بودن صورتم، منو در ازدواج دچار تردید کرده
می خوام ازدواج کنم ولی به خاطر لاغری اندامم خواستگار ندارم
نظر دختران در مورد ازدواج با پسرهای لاغر
ازدواج با دختری که حدود 20 کیلو کمبود وزن داره
سلام
من یه شخصی هست که خیلی برام عزیزه
چند وقتیه متوجه شدم این دختر خانم ( خودم هم دخترم ) نمازخون نیست از نظر اخلاق و شعور خیلی قبولش دارم. دوس دارم نماز بخونه
به نظرتون چکار کنم؟ چجوری نصیحتش کنم که حرف بشنوه و قانع بشه؟
به خدا و آخرت ایمان داره، روزه میگیره ولی نماز نمیخونه!
اینکه میگن کلید بهشت "نماز"است! یعنی این دوستم میره جهنم؟!
البته خودم هم نمیدونم جهنمیم یا بهشتی با وجود اینکه نماز میخونم!
سلام
من 20 سالمه و ان شاءالله آخر هفته عقدمه...
من تقریبا گرمم یعنی درحد متوسط رو به بالام حس میکنم.
نگرانی که دارم اینه که من هیچ شناختی رو طبع و مزاج نامزدم ندارم.
ما خیلی جلسات با هم صحبت کردیم و تقریبا از همه جهات به توافق رسیدیم ولی تو جلسه خواستگاری هر بار سعی کردم ی جوری این موضوعو مطرح کنم واااقعا نتونستم
خود ایشونم هیچ اشاره ای نکردند به طبع و مزاج و...
الان نگرانیم اینه که ایشون خیلی سرد باشن مثلا یا اینکه خیلی از کارها و... رو بلد نباشن.
بنظرتون چطوری از این فکرو خیالا خلاص شم؟؟؟
سلام
میشه یکم منو راهنمایی کنید؟
من مدتی پیش با یه آقای 21 ساله آشنا شدم (یک سال ازم بزرگتره) با رفتارام عاشقش کردم جوری که الان خیلی بهم وابسته است خییییلی!
من نمیخوام اشتباه کنم و بخاطرش خواستگار رد کنم ولی اون به حدی وابسته است که میترسم.
دانشجوی تربیت معلمه و از سربازی معافه ولی تا یکی دو سال دیگه نمیشه روش واسه ازدواج حساب باز کرد! از همون روز اول آشنایی تا حالا هیچوقت بهش قولی واسه ازدواج ندادم ولی خب متاسفانه خیلی وابستش کردم
اگه ازدواج کنم با کسی غیر از اون خیلی گناه کردم؟ خیلی ظلمه بهش میدونم. شما بگید چیکار کنم؟؟
سلام
خیلی دوست دارم ازدواج کنم .خواستگارای زیادی هم دارم 29 سالمه خوشگل و خوش هیکل و خوش تیپم ولی خواستگارام همه بر عکس منن .
تازه حتی یه ویژگیشون هم به اونی که میخوام نمیخوره بنظرتون این دعا و طلسم ها راسته من خودم اعتقاد ندارم لطفا یه سری نظرات بدین که بتونه کمکم کنه ،من چیکار کنم اخه خیلی هم تبعم گرمه دیگه فقط خود ارضای میکنم خسته شدم نمیخوام با دوست پسر رابطه داشته باشم دارم دیونه میشم کمکم کنید لطفا جواب
سوالم از دختر خانم ها اینه که دوست دارن شوهرشون شخصیتی مثل مهدی تو فیلم همه چیز آنجاست داشته باشه فرض بر این میگیریم که آقا مهدی ما:
درس تا دیپلم خونده باشه
با موتور بره این ور اون ور
شغلشم آزاد باشه
تو پایین شهر هم زندگی کنه