با عرض سلام و ادب خدمت همه خوانندگان این پست
من دختری ۲۴ ساله ام که هفت سال پیش در دوران عقد طلاق گرفتم. در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که ۳۰ سالشه، ایشونم جدا شده دو سال پیش و یه پسر ۷ ساله داره که پیش خودشه. از من خواستگاری کرد. همسر سابقش ازدواج نکرده هنوز و هر چند وقتی تماس میگیره و حال بچه ش رو میپرسه.
این آقا گفت که همسر سابقش سیگاری شده و البته این صد در صد نیست، یکی دو بار حضوری دیدمش از لحاظ ظاهری اعتقادی با هم تفاهم داریم اهل کار و زندگیه. علت جداییش خیانت همسر سابقش بوده.
خانواده من اوایل بشدت مخالف بودن اما کم کم با صحبت های من نرم تر شدن. اما با تمام اینها باز که به دل خودم رجوع میکنم شک و دو دلی و ترس میبینم. ترس از چیزی مبهم که نمیدونم در آینده چه مشکلاتی میخواد پیش بیاد.
خسته شدم از تنهایی، از خونه پدر بودن. دوست دارم مستقل بشم. خودش میگه میریم یه شهر دیگه زندگی میکنیم که خیالت از بابت همسر سابقم راحت باشه. میگه یکی دو سال خانوادم بچه م رو نگه میدارن. خودم دوست دارم به پسرش محبت کنم بزرگش کنم و از این نظر مشکلی ندارم ضمن اینکه خودمون بچه دار خواهیم شد و بچه های منم خواهر برادرهای اون پسر میشن.
ولی بازم میترسم از چیزی که نمیدونم چیه!، گاهی دوست دارم یهو همه چی رو تموم کنم و بگم تمام، اما دو دلم.
میشه راهنماییم کنید.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج زنان مطلقه یا بیوه (۷۷ مطلب مشابه) مسائل زنان مطلقه و بیوه (۳۵ مطلب مشابه) ازدواج با مردی که قبلا ازدواج کرده (۲۸ مطلب مشابه)