کسی تجربه ای درباره درمان ترک پا داره ؟

به نام خدا
سلام دوستان

کسی تجربه ای درباره درمان ترک پا داره ؟ و همین طور پوسته پوسته شدن کف پا؟

کرم های دست ساز متخصص پوست یا عطاری ها اثری داشته ؟

کرم های با مارک ایرانی یا خارجی چه طور ؟ مثل QV یا کرم جی یا سینره و...

چه مدت طول کشید که ترک پا کامل خوب شد؟

بعد از اون بازم ترک ها برگشتن ؟

خیلی خیلی ممنونم از کسانی که لطف میکنند و وقت میذارند

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
بهداشت فردی (۳۹ مطلب مشابه)

دلیل ازدواج ایرانی ها در سن پایین چیه ؟

سلام دوستان
من با خوندن این سایت که تازه باهاش اشنا شدم، یه سوال برام پیش اومده، لطفا اونو جواب بدید.

من خودم متولد دهه شصتم. در مورد افراد متاهل که در این سایت میبینم اکثرا نوشتن من ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲ سالمه. آخه زمان ۲۰ سالگی ما اصلا ازدواج تو این این سنّ خیلی‌ کم بود. من چند سال ایران زندگی نمیکنم می‌خوام بدونم که الان واقعا ایران این همه عوض شده و دخترها تو این سن‌ها ازدواج میکنند ؟

پس این همه مشکلات که دهه شصتی‌ها داشتن و دارند هنوز، اینها ندارند ؟ مگه می‌شه تو یه کشور مثلا دهه شصتیها کار نداشته باشند و نتونند ازدواج کنند ولی‌ هفتادیها داشته باشند.

آخه میبینم که تو این سایت پسرهای متاهل هم ۲۵، ۲۶ اینها سال دارند. چطور ممکنه  من گیج شدم و دلیل ازدواج این روزها در سن پایین چیه ؟

ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)

خوبه که خدا رو دارم

سلام خدا
وای خدا دیگه خسته شدم از این زندگی نکبتیم. پیر شدم و هیچ تغییری ایجاد نشد. وای خدا کاشکی یه سایتم تو داشتی میومدیم هر چی دوست داشتیم بهت بگیم میگفتیم و حتما یه جوابم میگرفتیم حتی اگه نا امید کننده بود ولی لااقل تکلیفمون معلوم میشد

وای خدا وای خدا. دیگه حوصلم سر رفته. واقعا نمیدونم چطوری صدات کنم که یه نیم نگاه بهم بکنی
کاشکی میمردم. کاشکی یه کار خوب پیدا میشد برام. کاشکی رفتار پدر و مادرم عوض میشد. کاشکی رفتار من عوض میشد. کاشکی جنسیت من عوض میشد. کاشکی طرز فکر مردم کشورم عوض میشد. کاشکی ازدواج موفق میکردم
وای خدا جون خودت نیگام کن ببین سنم رفته بالا ولی من هیچ موفقیتی بدست نیوردم. دلت برام نمیسوزه؟
خدا کاشکی میمردم تا خودمم راحت بشم
اون دنیات برای من بهتر از این دنیات نیس ولی لااقل چوب کارهای خودمو میخورم . خدا خدا خدا والا نمیدونم دیگه چطوری یا با کدوم اسمت صدات کنم یا به چه چیزیت قسمت بدم یه تحول خوب وبزرگ تو زندگیم ایجاد کنی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

خانم‌ها بگید بهشون چی بگم که پاشن برن ازدواج بکنن ؟

سلام
من با چند تن از دوستانم که جوانانی بسیار پاک و دلسوز هستند در حال مصاحبه و ترغیب برای ازدواج هستم.
الآن باهاشون دارم کار می‌کنم که سنگاشون با خودشون وا بکنند و بدونند چی‌ میخوان که فردا میرن برای خواستگاری مانند دوران دانشگاه و مدرسه و... نباشه که شب امتحانی شروع کنند به یاد گرفتن.

حتی مشکلات و مخالفت‌های پدر و مادر هم در حال حل شدن هستن . این بنده‌های خدا خلی بچه‌های گلی هستن ولی برای ازدواج منتظر یک حرکت از دیگران بودن. البته چندتاشون رفتن برای ازدواج اما نمی‌دونم چرا اونایی که متاهل شدن اینارو سیخ نمی‌کنند اما من مجرد افتادم به جون اینا . زیاد صحبت می‌کنیم ولی خیلی دوست دارم کمکشون کنم.

دوست دارم بدونم خانم‌ها اگر جوان پاک می‌دونستن هست، چی بهشون می‌گفتن که من ور دارم به اینا بگم که شاید دلشون کمی به راه بیاد. البته بعضی شون منو سوپرایز کردن، چند وقت پیش زنگ زده بودن برای هماهنگی که کسی هست برای ازدواج؟ چی شد؟ و...

البته من هدفم ازدواج ۱۰۰٪ اینا نیست اما دوست دارم بدونند که میشه و اگر ازدواج نمی‌کنند بابت مشکلات مالی نیست.

دوست دارم اول خودشون بشناسن. بدونند چی از زندگی می‌خوان که راحت انتخاب کنند. اول هم خودشون به این نتیجه برسن که باید ازدواج کنند بعد من بیافتم دنبال دختر. خانم‌ها بگید بهشون چی بگم که پاشن برن ازدواج کنند. البته این بنده خداها هیچی هم ندارن هااااا. بعضی‌هاشون کار دارن .

اما از همون جوانان نایاب هستن که پاک زندگی کردن و دلسوز مردم هستن یعنی انسان در کنار اینا عشق می‌کنه. لذت می‌بره که هنوزم اینا هستن و به حال خودم غبطه می‌خورم.(من کجا هستم اینا کجا."خلاصه:کار اینا از من درستره")

خانم‌ها کمک کنید. به اینا بگم مشکل مالی برای چه دسته از خانم‌ها مهم نیست؟ برای خانم‌ها خدمت نرفتنتون مهم نیست؟ خونه و پس‌انداز نداشتنتون مهم نیست؟ ثروت اصلی خودتون هستید که توی این وضعیت خراب تونستید پاک نگهدارید؟ برای خانم‌ها چقدر دین و ایمان شما مهم هست؟ اخلاقتون؟ محبتتتون؟ وفاتون؟ چشم‌های پاکتون؟؟ نون حلالی که درمیارید مهم تره؟؟

فقط بگم من واقعا اشتیاق می‌بینم توی اینا. اما دوست ندارم مثل من بشن. کسی شاید نبود دست مارو بگیره اما می‌خوام کمک اینا بکنم.
سن اینا هم ۲۲ تا ۲۴ هست. تحصیل می‌کنند و وقتشون برای فرهنگ میذارن بدون چشم‌ داشت.

اما بهشون نگفتم بیاد عرف بشکنید و با این مهریه‌ها و جهزیه و توقعات بالا ازدواج نکنید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
واسطه گری برای ازدواج (۵۰ مطلب مشابه)

می ترسم شوهرم پیش خودش فکرای دیگه ای بکنه ؟

سلام
من 28 سالمه با یکی از خواستگارام به توافق رسیدم و اگه خدا بخواد قراره ازدواج کنیم. همه منو دختر پاک و نجیبی میدونن  واقعا هم تا الان نه با کسی رابطه دوستی داشتم نه دختر سبکی بودم .

خواستگارمم یکی از دلایل اصلیش برای انتخاب من همین بوده واضح بخوام مشکلمو بگم شنیدید میگن کودک درون من ؟ احساس میکنم روسپی درون دارم یعنی چی؟ چند وقت پیش من توی این سایت یه پست خوندم راجع به ناز و عشوه زنانه بعد بعضی از اقایون گفته بودند که اگه زن من این کارارو بکنه ال میکنیم و بل میکنیم خلاصه نپسندیده بودن در صورتی که این رفتارا در مقابل چیزی که تو ذهن منه خیلی عادیه .

مثلا من دوستدارم حتما برای همسرم *** dance اجرا کنم  یا خیلی از کارای دیگه که واسه ستاره دار نشدن پست نگم بهتره البته نه که همیشه اینجوری باشم ولی بعضی اوقات واقعا دلم میخواد این کارا رو بکنم .

الان همش دارم فکر میکنم  نکنه من مشکلی دارم یا اگه این رفتارارو بکنم همسرم روی من چه فکری میکنه ممکنه بگه دوست دارم ولی بعدش پیش خودش فکرای دیگه ای بکنه ؟با اینکه خیلی دوست دارم این کارا رو بکنم ولی اگه احساس کنم دیدش بهم عوض میشه بیخیالش میشم

اها خدمت شرلوک هولمزهای عزیز سایتم عرض کنم من اهل فیلم پورنو این چیزا نیستم ولی خب فیلم های عادی و موزیک ویدیو های خارجی میبینم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

هر وقت به خانمم میگم دوست دارم، میگه فقط همین؟

سلام

من چند وقتی هست که عقد کردم با یه خانم که چهار سال از من کوچک تره . من 26 سال دارم.

مشکل اینجاست که من هر وقت به خانمم میگم دوست دارم در جواب بهم میگه فقط همین ؟

منم میگم خوب دوست دارم دیگه همین نداره که ! ..... بعدشم ایشون ناراحت میشه. من دقیقا نمیدونم ایشون چی میخوان. وقتی بهم میگه فقط همین؟ یعنی چی خوب باید چی بهش بگم تا راضی شه من واقعا نمیدونم باید چی بگم......

لطفا کمکم کنید.

ممنون

مرتبط:

کی باورش میشه که با یه دختر 5 ساله ازدواج کردم؟

به نظرم خانمم ضرر کرده با من ازدواج کرده !

حس میکنم خانمم از علاقه من به خودش داره سوء استفاده میکنه

خانمم بیرون خونه شیک پوشه ولی تو خونه شلخته

خانمم گیر دادن که من از لباس پوشیدن شما خوشم نمیاد

خانمم اصلا غریزه زنانه ندارد

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

شوهر شوخ و دوست داشتنی چطوریه؟

سلام
اینکه میگن خانوم ها از مردهای شوخ و بذله گو خوششون میاد، دقیقا چه نوع شوخی هایی هست؟ میشه چند تا مثال بزنید؟ شوخی در مورد چه مواردی و چطوری؟
چون من میدونم خیلی از پسرها شوخی هاشون درباره دست انداختن و یا کل کل کردن با خانوماست و اتفاقا خانومها فکر کنم از چنین مردهایی اصلا خوششون نمیاد!
پس شوخی ای که خانومها دوست دارن از کدوم مدل هست و این مرد شوخ و دوست داشتنی کیه؟
با مثال باشه لطفا ... مثال هم از شوخی خوب و هم از شوخی بد که دوست ندارید بزنید
مرسی!

مرتبط:

ازدواج با پسری که با شوخی مجلس رو گرم میکنه

نظر دختران در مورد پسران مجلس گرم کن چیه ؟

چه جوری میشه شادی و لبخند و شوخ بودن رو یاد گرفت؟

شوخی های خطرناک و ترسناک، جرم محسوب میشه ؟

چطوری جلوی شوخی های ناجور دوستم در جمع رو بگیرم ؟

خانم ها ، مرز شوخی برای شما تا کجاست ؟

اهل هر شوخی ای نیستم

چیکار کنم آدم شم، بشم همون پسر شیطون و شوخ ؟

دوست دارم مثل بیشتر دختران، زبون باز و شوخ باشم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

آیا اکثر مردم از لحاظ جنسی گرم مزاج هستند ؟

سلام

آیا آماری در این زمینه وجود داره که توسط مراکز معتبر ارائه شده باشه ؟

پیشنهاد :

کشف مزاج جنسی دختر بدون پرسیدن سوال در خواستگاری

تشخیص مزاج جنسی قبل از ازدواج

من از کجا باید بفهمم گرم مزاج هستم یا سرد مزاج ؟

میشه تو خواستگاری بحث مزاج جنسی رو پیش کشید؟

چطوری بفهمم طرف مقابلم گرم مزاجه یا سرد مزاج ؟

سرمایی بودن ارتباطی به سرد مزاج بودن داره ؟

چطور به خواستگارم بگم سرد مزاجم ؟

به چه کسی سرد مزاج جنسی گفته میشود ؟

متاهلین ، تصورات شما از مزاج جنسی تون تا چه حد درست بود ؟

واقعا مردم سفید پوست سرد مزاجند ؟

راهنمای کشف مزاج جنسی در خواستگاری

ادعای گرم مزاج بودن در قبل از ازدواج و تعداد رابطه در بعد از ازدواج

آیا عاطفی بودن به گرم مزاجی ربط داره؟

نتیجه آزمون طبع شناسی ، ربطی به مزاج جنسی داره ؟

جنب شدن در خواب شرط گرم مزاج بودنه؟

پوست سفید و خواب زیاد از علائم سرد مزاجی محسوب میشه ؟

بین گرم مزاج بودن مرد و توانایی ارضای جنسی همسرش ملازمتی هست ؟

الان تو جامعه تعداد دخترها و پسرهای گرم مزاج خیلی رفته بالا ؟

رابطه گرمی مزاج و گرمی احساسات عاطفی در خانم ها

اگه ازدواج کنم مشکل سرد مزاجی من حل میشه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

خانواده من به کلی با خواستگارم مخالفن

سلام
دختری هستم 19 ساله که در رشته دندانپزشکی تحصیل میکنم حدود پنج ماه پیش یکی از همکلاسی های بنده مساله ای رو با من مطرح کرد اینکه به من علاقه داره و دنبال ازدواجه منم اول علیرغم میل باطنی بهش جواب منفی دادم ولی اون دوباره مطرح کرد و خلاصه اینطور بگم که ایشون با شناختی که من تو این یه سال همکلاسی بودنمون ازشون کسب کردم به شدت انسان چشم پاک، اهل روزه نماز، مودب،عاقل، خوش اخلاقی هست و این چیزی نیس که فقط من بگم بلکه نظر جمع کثیری از بچه های کلاسه و کلا هرکی میشناسه ایشونو این نظرو داره تازه جدا ازینا ورزشکار حرفه ای و به شدت خوشتیپه
اماااااا
خانواده من به کلی مخالفن به چند دلیل
یکی اینکه ایشون مال یه شهر دیگه هستن و خانواده من میگن با راه دور مخالفیم
دوم اینکه بابام میگه دخترمو به همسن خودش نمیدم ( ایشون چند ماه از من بزرگتره ینی من متولد 75 و ایشون 74)
سوم اینکه پدر مادر ایشون معلم بازنشسته هستند و خانواده من میگن که از نظر درآمد خانوادگی باید بالا باشن
اما هیچ کدوم از اعضای خانواده من به اندازه من این پسرو نمیشناسه و نمیدونه که چقدررررررر منو دوست داره بخدا

خانواده ایشون کاملا راضین و منتظر فرصت برای خواستگاری ولی خانواده من به هیچ صراطی مستقیم نمیشن . در حدی که مامانم گفت فراموشش کن تو لیاقتت بیشتره . ولی من نمیخوام فراموشش کنم

در ضمن خودم میدونم الان زوده برا ازدواج ولی ما برناممون اینه که چند سال دیگه بریم زیر یه سقف ایشون گفتن طبیعیه مخالفت خانواده ولی انقد میریم و میایم تا راضیشون کنیم حتی اگه چند سال طول بکشه
حالا اگه میشه راهنمایی کنید منو که چطور خانوادمو راضی کنم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

چطوری ردشون کنم که آسیب کمتری ببینند ؟

سلام
شروع مشکلات از دو سال پیش بود که من از روی بچگی و ندونم کاری تو فضای مجازی بحث میکردم . از چت های صمیمی خوشم نمیومد. دوست داشتم با آدم های با سواد تو موضوعات مختلف بحث کنم و اصلا جنسیت برام اهمیتی نداشت متاسفانه .

تا اینکه با یک آقایی آشنا شدم که بسیار باهوش و باسواد و مومن بودند. هفته ای یکبار در حد حرف زدن تو موضوعات مختلف مذهبی و سیاسی بهم پیام میدادند و منم بدم نمیومد جواب بدم. و کم کم باب آشنایی باز شد. ایشون برای یک شهر دیگه بودند.
ماجرا به صورت هفتگی ادامه پیدا کرد و منم اصلا جدیش نمیگرفتم. ایشون به صورت غافلگیرانه ای از من خواستگاری کردند!!! چیزی که اصلا باورم نمیشد بین ما پیش بیاد در صورتی که ما حتی تلفنی هم صحبت نکرده بودیم با اینکه شماره من رو داشتند و بسیار رسمی بودیم! ایشون گفتند که از من خوششون اومده و خواستند که مسئله بین خانواده ها مطرح بشه! ولی من اصلا راضی نبودم و بلافاصله جواب رد دادم و همه چی رو تموم کردم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رد کردن خواستگار (۱۴۳ مطلب مشابه)

همه چی خوبه به جز گذشتم

با سلام خدمت  عزیزان 
من  پسری ٢٦ ساله هستم دارای مدرک مهندسی و سربازی هم رفتم. پیش پدرم کار میکنم و از نظر مالی در شرایط مطلوبی قرار دارم ماشین دارم و اگر ازدواج کنم پدرم خانه هم در اختیارم قرار میده.

همه چی خوبه به جز گذشتم ، من تا حدود ٢٢ سالگی بسیار شر بودم و خانوادمو بسیار به درد سر انداختم تا دوران مدرسه هر روز یکیشونا میخواستن و تعهد میدادم، دوران دانشجویی که دیگه هیچی ،یه بارم تو مهمونی گرفتنمون و تو کلانتری تعهد دادم، ولی بعد از اتفاقی که برای دوست صمیمی افتاد و به خاطر مست بودن تصادف کرد و فوت شد زندگی منم عوض شد .

حدود ٤ ساله  سرم تو لاک خودمه با دوستان گذشتم ارتباط ندارم و دست از پا خطا نکردم همه میگن خدا را شکر سر به راه شدی، ولی متاسفانه آثارش با من هست و جای یه خالکوبی روی کمرم هست  تصویر خورشید کوچکی به اندازه یه نعلبکی.

الان یه مدتی هستش با یه دختر خانم با شخصیت برای ازدواج اشنا شدم و ایشون  اصرار دارن از گذشتم بدونن ، ارتباطاتی که داشتم تا الان از جواب دادن فرار کردم میترسم اگه بفهمه پشیمون بشه چون خودشون خیلی آرومن و من به این خاطر بهشون علاقمند شدم.

به نظرتون  چیکار کنم ؟ شما خانومای محترم چقدر گذشته خواستگارتون براتون مهمه؟  مخصوصا در مورد خالکوبی ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

ازدواج با پسری که به برابری حقوق زن و مرد خیلی زیاد معتقده

سلام بچه ها
راستش من آدم مدرن و روشنفکری هستم و اعتقادات خاصی دارم. خصوصا به برابری حقوق زن و مرد خیلی زیاد معتقدم. برای همین در مورد ازدواچ هم عقاید خاص خودمو دارم. میخوام یکسری عقایدم رو بنویسم نظر بدید که آیا با چنین فردی ازدواج میکنید یا نه؟

1- به زنم حق طلاق میدم
2- حضانت بچه مون باید با کسی باشه که توانایی نگهداری ازش رو داشته باشه و همه مخارجش رو بر عهده بگیره .... البته بچه خودشم باید هر طرفی رو دوست داشت آزادانه انتخاب کنه
3- حق تحصیل و کار و خروج از منزل هم بهش میدم.
4- مخارج عمومی منزل ( کرایه خونه، خورد و خوراک، هزینه قبض های آب و برق و گاز، شارژ، تعمیر و یا خرید لوازم منزل، خرید لوازم مصرفی مثل صابون و پودر لباسشویی و ...) مشترکا پرداخت میشه (یعنی 50-50) ... در مورد تلفن بستگی به مبلغ قبض داره!!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

دوست دارم انصراف بدم واقعا رشته م رو دوس ندارم

سلام
من دخترم و 23 سالمه ترم 1 کارشناسی ارشدم دارم مشکلم از همون دوم دبیرستان شروع شد بنا به یه سری دلایل اون رشته ای که دوست داشتم نرفتم و از همون موقع متوجه شده بودم که کلا راهم رو دارم اشتباه میرم اما هر سال بیشتر شد تا اینکه وارد دانشگاه شدم  5 سال که واقعا سرخورده شدم.
اطرافیانم ( همکلاس ) اکثرا با علاقه ی زیاد این رشته رو انتخاب کردن یعنی اگر علاقه نباشه نمیشه موفق بود چون استعداد و ایده و قوه ی تخیل خوبی میخواد و من همچنان از دبیرستان با اینکه درسم خوب بود تبدیل شدم به آدمی که به زور باید بشینم سر جزوه و درس واقعا دوسش ندارم .
برای ارشد چند تا رشته رو برای تغییر یه کم تحقیق کردم متوجه شدم که بهتر لیسانسشو داشته باشم وگرنه بازم ممکنه به مشکل بربخورم.

 وقتی قبول شدم خانواده خیلی بهم گفتن ثبت نام کن اما طولش دادم تا زمان انتخاب واحد گذشت اما بعدش دچار تردید شدم  که نکنه موندم من که باز میخوام واسه ملی بخونم ملی همینم قبول نشم بهتر برم پدرم از همون اولم دوست داشت برم ، پیگیر شد بالاخره رفتم از اونجایی که ازاد بود گفت مشکلی نیست بیاد ثبت نام .

حالا باز اون حالت اومده سراغم دوست دارم انصراف بدم واقعا دوسش ندارم از یه طرف نمی دونم چی به خانوادم بگم که از ته دلشون راضی باشه از یه طرف دلم واسه بابام میسوزه که باید دوباره هزینه انصراف بده قید این هزینه هایی هم که تا حالا کرده رو بزنه.
 از یه جهت حسم میگه شاید برای خانوادم مهم باشه چون فامیل اکثرا فهمیدن من ارشد میخونم یه دفه بشنون انصراف دادم خیلی بد میشه موندم چکار کنم بازم واسه خانوادم و اینجور حرفا بگذرم و این حس لعنتیو تحمل کنم یا انصراف بدم بشینم واسه یه رشته ای که تازگیا بهش فکر میکنم بخونم ؟
اخه این همه شهریه و هزینه وقتی هیچ تلاشی نمیکنم چه فایده رشتمم یه مدلیه که باید کار بلد یاشی دفتری و کارمندی نیستش  برای همین قید شغلم زدم
الان توی خوابگاه دو نفر توی اتاقمن هر دو تا عشق رشته ی دانشگاهیشونن و اینکه من درس نمیخونم و تلاش نمیکنم بعضی موقع ها باعث شوخی یا حتی سوال یکیشون شده میگه تو هنوز سر اون درست نرفتی خودمم همراهیش می کنم چون حرفی ندارم ولی واقعا این مشکل من سرخورده کرده اخه واقع جز دانش آموزای خوب بودم الان تبدیل شدم به چی؟!!!
میخواستم دوستانه ازتون مشورت بخوام که شما بودین چکار میکردین ؟
مرسی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

مطلقه ام و از ازدواج مجدد می ترسم

سلام دوستان عزیز
سی و دو ساله هستم و سه ساله از همسرم جدا شدم
توی این یک سال اخیر سه خاستگار داشتم هم پسر مجرد سی و پنج ساله و هم مرد مطلقه همسن خودم و مرد بیوه با بچه سه ساله با سن سی و یک سال .

مشکل من اینه که نمیتونم انتخاب کنم و ترس دارم .  ازدواج با اون اقا پسر رو بیشتر ترجیح میدم ولی از خانواده اش و عواقب بعدش میترسم .اقای مطلقه هم فوق العاده خوش تیپ هستند ولی میترسم و باید بیشتر تحقیق کنم تا دلیل طلاقش رو مطمین شم  . از اقایی که بیوه است هم به دلیل داشتن فرزند مرددم ولی ایشون خیلی اصرار به ازدواج دارند .

ایا همه اونایی که از همسرشون جدا شدن برای ازدواج دوم مثل من ترس و استرس زیاد دارند ؟ اونقدر اضطراب پیدا میکنم که ترجیح میدم اصلا ازدواج نکنم .

میخواستم راهنمایی ام کنید کدام مورد بهتره با توجه به اینکه اقا پسر وضعیت مالی مناسبی نداره ولی با محبته و اقای مطلقه از هر لحاظ مناسبه ولی میترسم . چه کنم؟؟؟ مجرد موندن به نظر راحت تره ولی به قول برادرم تا کی؟؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج زنان مطلقه یا بیوه (۷۷ مطلب مشابه)

الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم

سلام.
من از مادرم متنفرم... . ازش بدم میاد بر خلاف چیزی که آدمای دیگه فک میکنن ، یا وقتایی که ظاهرا مهربونه! و من بازم خام میشم و گول مهربونیشو میخورم ... . خیلی وسواس داره . حتی من اتاقی هم برا خودم تو خونه - و نه اپارتمان فسقلی!- ندارم و با مادر و پدرم تو یه اتاقیم . بیرون با دوستام جز درس و این جور مسائل نمیتونم برم . خیلی خودخواه . نه میذاره ما غذا درست کنیم و دست به سیاهو سفید بزنیم غذا درس کنیم ظرف بشوریم جارو کنیم. مریضم بشه غرش برا ماس و خودش باید کاراشو بکنه .

بعد بعضی شبا با کلی غرغر و خسته م - از چی خسته ست؟ از اضافه کاری های احمقانه - که غذا نداره ما باید گرسنگی بکشیم .

اینجوری نگم ک ما بدبختیم غذا بهم نمیده!!!! نه. خدا رو شکر بازم ولی لجم میگیره وقتی گرسنه مه و حتی خودمم نمیتونم ی چیز ساده برا خودم درست کنم . یا غذایی که خودش دوس داره درست میکنه و وقتی 3 ماه یه بار غذایی که من دوس دارمو درست میکنه منت میذاره که ببین اینی که دوس داریو برات درست کردم. زحمت کشیدی

چند ساله من رنگ مهمون تو خونه مون ندیدم . چیزایی که دود از کله تون بلند میشه اگه بگم
بدتر از همه به هیچ کسم نمیتونم بگم...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)