دکتر بهم گفته اگر وزنت رو کم نکنی و شدیدا لاغر نکنی بچه دار نمیشی. من پریودهام نا منظمه، 22، سالمه و 95 کیلو وزن دارم.
به همین دلیل تمام خواستگارهام رو رد کردم. مدت 4 سال هم هست که به خاطر این مشکلم قرص ال دی مصرف میکنم.
لطفا کمکم کنید و بگید چه جوری میتونم خودم رو لاغر کنم؟، با روزه و باشگاه رفتن هم زیاد لاغر نشدم. لطفا کسانی که رژیم گرفتن و به نتیجه رسیدن راهنماییم کنن.
سوال دارم با توجه عقد و ازدواج به اینکه نباید قبل از ازدواج دوست بود باید از نظر وضعیت ظاهری و موقیت اجتماعی و فعالیت اقتصادی و خصوصیات اخلاقی خوب سنگین و سبک کرد عقد و ازدواج بیشتر به یه معامله میمونه؟ معامله ای که طرفین هم سود خودشون رو در کنار بودن می سنجن (اصلا نمیخوام تحقیق برای انتخاب درست رو تقبیح نمی کنم) اما دارم به این میرسم زندگی کلا یه معامله هست و باید حواسم باشه بیشتر سود کنم یه عده ای می گردند تا خوب بخرند و یه عده ای تا میتونن خوب بفروشند. به نظرتون زندگی واقعا یه معامله هست؟ شاید واقعا هست من تا حالا اشتباه میکردم تعریف های دیگه برای رمان و کتاب شعر هاست.
جالب تر از همه این که ازدواج در باب معاملات کتوب فقه ای جا داره.
مرتبط:
آیا ازدواج یک معامله عادلانه است؟
سلام من یه سوال دارم وقتی یه جوونه 25 ساله نمی تونه ازدواج کنه جایی هم که نیست تخلیه بشه باید چیکار کنه؟ بهترین راه استمنا هست . استمنا بدتر از وضعیبت این مملکت است؟بدتر از تحریم هست؟بدتر از مغز بی عصاب مردم هست؟بدتر از اینه که تو دنیا ما رو ادم نمی دونن؟بدتر از اینه که من مسلمون شدم؟بدتر از مواد مخدر هست؟ بدتر از بی تفریحی هست؟ دیگه چیزی نمونده واسه ایرانی ها که از دست بدن این یکی هم روش
سلام
خواهش می کنم کمکم کنید . من دختری 21 ساله و دانشجوی شهر دیگری هستم .سال اول در یک مهمانی شرکت کردم اتفاقی رخ داد که باعث شد من به بسر هم کلاسی ام ابراز علاقه کنم .فردای ان شب ان بسر به دوستم گفت ازیک دختر خوشش می اید و شماره ان دختر را خواست که ان دختر به بسر هم کلاسی ام نه گفت .
چند وقتی گذشت بسر هم کلاس ام به من توجه می کرد به حرکاتم دقیق بود به نگاه کردنم به بسرهای دیگر حساس شده بود .یک روز به من زنگ زد برای یک کار گروهی که با سردی به او جواب دادم .بعد به دختری بیشنهاد دوستی داد و ان دختر دوست بسر داشت به ان دختر گفته بود خواست بگویم تا در دلم نمانده باشد .بعد از عید دوباره توجهش به من بیشتر و بیشتر شد هر جا می رفتم حواسش به من بود که با کی حرف می زنم .انگار نگرانی خاصی داشت .من به او توجهی نمی کردم چون ازش ناراحت بودم تا وقتی ترم تمام شد به او یک کتاب هدیه دادم .نمی دانم چرا این کار را کردم . ترم بعد با یکی از دختران هم رشته ای خودم که تقریبا 29 ساله بود صمیمی شدم .
به او گفته بود که از یک دختر در یک کلاس عمومی خوشش امده و می خواهد به او کتاب دهد که این دوستم به من گفت .ناراحت شدم .یک روز بهش زنگ زدم و گفتم میشه باهم صحبت کنیم .او به من گفت اگر با هم دوست باشیم باید از هم جدا شیم ومن میرم .تو دختری اسیب میبینی . من بدم نمیاد هیج بسری از دوست دختر بدش نمی اید .من ادم هوسبازی هستم . ان روز همش می خواست از زیر زبانم بکشد که نظرم درباره بسرهای دیگر چیست ..وقتی خواستیم خدافظی کنیم به من گفت زندگیتو سر کسی نذار منظورش این بود که با کسی دوست نشو .ان روز تمام شد م وقتی او را می دیدم به او توجهی نمی کردم ولی او بازم به من توجه می کرد وهمش دنبال جلب توجه بود .
یک ماه مانده بود به امتحانات این ترم که یک شب به من دو اس ام اس متنی داد ما قبلا به هم اس ام اس متنی می فرستادیم ولی 8 ماه بود که به هم اس ام اس نفرستاده بودیم .مهرماه ترم جدید شروع میشه و من واقعا ناراحتم .عذاب می کشم سخته برام . من بهش علاقه داشتم دوستش داشتم نمی دانم هنوزم دوست دارم یا نه ولی کارهاش و جلب توجهاش و نگاهاش واقعا ناراحتم می کنه از اینکه وقتی با بسری حرف می زنم نگاه می کنه و بهم اخم می کنه و ... نمی دونم احساسش به چیه .از اقایون خواهش می کنم راهنماییم کنید . منظورش چیه ؟ایا واقعا به من علاقه داره ؟
با سلام اقا پسری دو هفته پیش به خواستگاریم اومدن و قرار شد بهمون اطلاع بدن نظرشون رو درضمن خود اقا پسر به من گفتن جلسات بعدی بیشتر با هم اشنا میشیم هنوز جوابی ندادن و در همین زمان من دو تا خواستگار دیگه دارم ایا این خلاف عرف و انسانیت است تا هنوز تکلیف یکی مشخص نشده اجازه بدیم کس دیگری بیاد خواستگاری؟
با اون دوستانی که میگن نباید دختر از پسر خواستگاری کنه چون بعدا اگه مشکلی پیش بیاد بهت سرکوفت میزنه که خودت منو خواستی . چند تا کلمه حرف دارم .
اولا این که شما فکر نمی کنید که یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج و حتی طلاق مربوط به همین جور تفکراته ؟
دوم اینکه آیا ارزش نداره که آدم به فرد مورد نظرش برسه و همچنین چندین سال زودتر ازدواج کنه و خیلی بیشتر از زندگیش لذت ببره ( مثلا 10 سال بیشتر ) و حالا 4 تا حرف هم از شوهرش بشنوه ؟ آیا واقعا نمی ارزه ؟ هان ؟
خواهر من قبل از ازدواج یه جورایی به شوهرش فهموند که دوسش داره . و با هم ازدواج کردند و اتفاقا بسیاری اوقات شوهرش بهش متلک میندازه ولی از زندگیش بسیار راضیه . به نظر من زن باید از شوهرش حرف شنوی داشته باشه ( حتی وقتی اشتباه میکنه ) . اونوقته که زندگی لذت بخش میشه .
مرتبط با خواستگاری و ابراز علاقه دختر به پسر:
معایب خواستگاری دختر از پسر چیه ؟
آیا دختران می تونن خواستگاری کنن ؟
نمی دونم همکارم نظرش راجع به من چیه
می خوام به پسر مورد علاقه م پیشنهاد بدم ولی غرورم اجازه نمیده
اگه دختری از شما درخواست ازدواج بکنه چه برخوردی می کنید ؟
چرا ما دخترا نباید از پسرا خواستگاری کنیم ؟
چه طوری بدون سبک شدن، به پسری که ردش کردم ابراز علاقه کنم ؟
چه طوری پسر مورد علاقه مون رو به ازدواج ترغیب کنیم؟
تحت چه شرایطی خودم میتونم اقدام به خواستگاری از پسری کنم؟
چشم تو چشم شدن با پسری که درخواست ازدواجم رو رد کرد
نگران اینم که اگه بهم بگه من هیچ حسی بهت ندارم
چه جوری به پسر مورد علاقم بفهمونم که دوستش دارم
سلام من یه دختر ٢١ ساله هستم و به خاطر رشته تحصیلیم در مدرسه (تجربی) و دانشگاه (بزشکی) در مورد روابط جنسی و الت های جنسی اطلاعات تئوری زیادى - در حد درس هامون نه بیشتر- دارم و اصلا با دیدن عکس هاب کتابامون احساس خاصی بهم دست نمیده و مثلا حرف کسایی که میکن فشار جنسی رومون هست یا تحریک میشن و... رو درک نمبکنم.میخواستم بدونم ایا من مشکل دارم یا عادی هست؟ در ضمن مجرد هستم و حالا خواستکارام رو به همین دلیل رد میکنم.
چرا ما دخترا نباید از پسرا خواستگاری کنیم . چون اسلام که مخالفتی نداره . فقط عرف باهاش مشکل داره که اونم کمکم داره حل میشه . من یک ساله که به پسری علاقه شدید دارم ولی اصلا نمیدونم چکار کنم . خودم بهش بگم . به پدر و مادرم بگم یا نه . من 20 سامه و اون 22 سالشه . پسر خوبی هم هست . خواهشا کمکم کنید .
سلام میخواستم بپرسم در دوران پریودی میشه غسل جمعه کرد ؟
ایا این غسل صحیحه با وجود اینکه ادم پریود باشه؟
سلام من و همسرم مدتی هست که ازدواج کردیم.دوران نامزدی خوبی هم داشتیم و همسرم نیاز های منو در حد متعارف جواب میداد. اما بعد از عروسی متوجه شدم که ایشون خیلی هات هستن و تقریبا هر شب رابطه داشتیم و اوایل (ینی هفته اول) خوب بود اما من کمکم خسته شدم-البته تو روابطی که داشتبم هر دومون خیلی لذت میبردیم-تا اینکه یه شب یه حرفی بهش زدم که خودم هم میدونم اشتباه بود و خانومم اونقدر ناراحت شد که تا ٢-٣روز باهام حرف نمیزد ولی با منت کشی اشتی کرد اما از اون شب به بعد دیکه نسبت به من سرد شده ولی اخلاقش تقریبا مثل قبل هست و تا من نخوام خودش اصلا مایل به رابطه نیست و تو روابطمون هم اصلا مثل قبل نیست!! ازش که دلیل میبرسم اصلا زیر بار نمیره که تغییر کرده و خودش هم میکه حرف منو فراموش کرده! حالا جطور از دلش در ارم؟ تا مثل قبل بشه.دلم برای شبای اول ازدواجمون تنک شده.....
هستی :
مواد لازم(تقریبا برای یک نفر):
آرد: یک قاشق غذاخوری
روغن حیوانی: 2قاشق غذا خوری
نبات: به مقدار لازم
آب: یک لیوان
زرد چوبه،رازیانه،سیاه دانه،هل سبز،هل باد،گشنیز کوبیده،دارچین:به مقدار لازم
اول روغن رو میریزیم بعد ارد رو اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم و اجازه میدیم آرد سرخ شه(طلایی رنگ بشه).وقتی به این مرحله رسید زردچوبه و رازیانه و... رو اضافه میکنیم و خوب با هم مخلوطش میکنیم.بعد آب و نبات رو اضافه میکنیم و مرتب هم میزنیم تا نبات حل بشه و آب جوش بیاد.چندتا جوش که خورد،مطابق سلیقه خودتون که میخواین چقد سفت باشه برش میدارین.
دقت کنید که نبات واسه شیرینیشه خیلی زیاد نریزین که گلو رو میزنه.
ایا جن میتونه وارد بدن انسان بشه؟
اینکه بعضی از فیلمهایی که منتشر میکنن که جن وارد بدن یکی شده و کنترلشو گرفته دستش امکان داره؟
ایا جن ها تو خواب های ما نقش دارن؟
مرتبط:
آیا طلسم کردن واقعا وجود داره ؟
چرا خدا اجازه میده دیگران ما رو طلسم کنن؟
سلام
من چند ماهه که نامزد کردم (صیغه ی محرمیت خوندیم) بیشتر مواقع که با نامزدم همدیگه رو میبینیم از حالاتش مشخصه که به
مسایل جنسی فکر میکنه از این بابت نگرانم
و میترسم که غیرطبیعی باشه.میشه لطفا آقایون جواب بدن که همچین مواقعی کنترل انسان دست خودش هست یا نه؟
من نمیدونم چه حالی میشه و بهشم گفتم که تا موقعی که صیغه ی عقد نخونیم اجازه نمیدم که بهم دست بزنی
خودشم قبول میکنه اما بعضی موقع ها نمیتونه خودشو کنترل کنه و دعوامون میشه.
میشه لطفا بگید این حالتا طبیعیه یا نه؟
به نظر شما اشکالی داره وقتی من و شوهرم که در دوران عقد هستیم بعد از بست و سه چهار روز که همدیگه رو میبینیم بخوایم با هم تنها باشیم؟ بخوایم تو خلوت خودمون باهم حرف بزنیم؟ یا وقتی میاد خونه مون بریم تو اتاق من و تنها باشیم ؟
ما که کار خاصی هم انجام نمیدیم، بیشتر وقت مون به صحبت میگذره یا فوقش یه ابراز محبتی به هم بکنیم!. همین ... آخه بعدش یه جورایی نگاه مون میکنن که من خجالت میکشم یا احساس عذاب وجدان میکنم... ما جوون مجردم تو خونه نداریم. حداقل شما کمکم کنید.
ممنونم از همگی شما عزیزان ...
مرتبط با سختی های دوران عقد:
تازه عقد کردم، می خوام از خانواده خانمم شکایت کنم
از دوران عقد خیلی بدم میاد، اصلا ضرورتی داره؟
خانواده ی شوهر حق دارند عروس رو در دوران عقد پیش خودشون ببرن ؟
دور بودن از نامزد در دوران عقد و بعد عروسی
در چگونگی مدیریت دوران عقد راهنمایی می خوام
در دوران عقد هستم، مادرم سعی می کنه مچ ما رو بگیره