من یه دختر 22 ساله ام و دانشجوی پزشکی . سه سال ترم دوم دانشگاه یکی از همکلاسی هام از من خواستگاری کرد ایشون پسر فوق العاده باشخصیت و سالم و سنگینی بودن من خودمم دختر خوبی بودم و هیچ وقت هیچ رفتار سبکی ازم سر نزده بود .
دلیل علاقشون به من هم طبق گفته ی خودشون همین بوده من ظاهر خوبیم دارم . ما یک سال زیر نظر خانواده ها با هم در حد دانشگاه و تلفن ارتباط داشتیم تا اینکه سال بعدش اومدن خواستگاری ( به خاطر یه سری مشکلات مراسم خواستگاری دیر برگزار شد) و ما صیغه محرمیت خوندیم پدر من خودشون همون اول این آقارو دیده بودن و تایید کرده بودن به همین خاطر ما خیلی تحقیق نکردیم و پدرمم خیلی سخت نگرفتن .
خانواده ما از نظر سطح فرهنگی و مالی خیلی از اونا بهترن البته نامزدمم همون برخورده اول به پدرم گفته بودن که وضع مالی پدرشون خوب نیست و نمیتونن انتظار کمکی از طرف اون ها داشته باشن من خودمم با این مساله مشکلی نداشتم چون به هر حال فکر کردم که ما بعدا خودمون حداقل در حد معمول در آمد داریم و مشکل مالی نخواهیم داشت.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)