سلام.
من زیر 25 سال سن دارم. دختری نیستم که خیلی به مد و آرایش اهمیت بدم. بر عکس زن داداشم آرایش های بسیار غلیظی داره. خانواده ما تقریبا مذهبی هست. ولی من چادری یا محجه نیستم. یه دختر معمولی. بخاطر همین زن داداشم خیلی سعی کرد منو شبیه خودش کنه که منم آرایش کنم. 3 ساله که با برادرم ازدواج کرده و 2 سال بزرگتر از برادرم هست.
تو این 3 سال مثل یه دوست باهاش بودم. هر دفعه که خونشون میرفتم حتما کادو براشون میبردم. مادر و پدرمم خیلی بهش احترام میزارن.
چند ماهه زایمان کرده. زایمانشم خونه ی ما بود. حرکات زشتی انجام داد. خیلی به برادرم فشار میاره. با این حال ما احترام گذاشتیم و حرفی نزدیم. الان بدتر شده .
احساس میکنه وظیفه ماست که احترام میذاریم و محبت میکنیم. در صورتی که از لحاظ سطح خانوادگی خیلی از ما پایین ترن.
2 هفته برای کمک بهش رفتم خونشون چون برادرم یه شهر دیگه زندگی میکنه. حرفا و تیکه ها و چشم و ابروهایی که واسم انجام داد واقعا عصبیم میکنه. خود مادرمم میدونه ولی به رو من نیماره. همش میگه کینه ای نباش. بخاطر برادرت فراموش کن.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)