آرین :
دیالوگ مختار در سریال مختارنامه：
امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوا به میدان می آید. تزویر سکه ای است دو رو که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش, و چه خون دل ها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود و به ظاهر متدین...
من دختری هستم 28 ساله، توی یه خانواده مذهبی بزرگ شدم خدا رو شکر از 5 سال پیش برای برادرم میرفتیم خواستگاری ولی یا برادرم نمیپسندید یا طرف خانواده دختر . خلاصه چون برادرم به خانواده سپرده بود براش همسر انتخاب کنند ما خیلی فکرمون درگیر بود تا یه سالی گذشت و یعنی 4 سال پیش رفتیم به خواستگاری دختر خانمی که از لحاظ ظاهری و زیبایی صورت از برادرم پایین تر بود و تنها توی تهران زندگی میکرد و همسایمون بود ولی ما نمیشناختیمش.
اهل یه شهرستانی بود و برای کار کردن به تهران اومده بود و از لحاظ مادی هم خیلی پایین تر از خانواده ما بودن ولی ما اینها رو نا دیده گرفتیم چون چهره مظلومی داشت و ما فکر کردیم خوبه خدا شاهده برای مراسم بله برون من خودمو کشتم اینقدر ذوق داشتم که نگو .
رفتم کلی لوازم تزیینی گرفتم و کادوها رو به زیباترین شکلی که بلد بودم درست کردم خیلی خوشحال بودم و خیلی دوسش داشتم مثل خواهر خودم میدونستمش بهش خیلی احترام میزاشتمش بعد از مراسم بله برون دیگه اونو زن داداش خودم میدونستمش براش رفتیم لباسهایی مثل مال خودمون که اون توی عروسی رفتنم قادر نبود اون جور لباسها رو بخره براش میگرفتیم و بی دلیش بهش کادو میدادیم.
شما وقتی دلتون میگیره چکار میکنید؟ من تنهام. از خونوادم خیلی فاصله دارم.منظورم فاصله مسافت نیست.اونا پیشمن ولی ازم دورن. وقتی دلم میگیره، میرم چت میکنم و با پسرا میحرفم و دردل میکنم.بنظرتون کارم درسته؟ من دوست صمیمی ندارم.اصلا خوشم هم نمیاد. من دختر احساساتی هستم و وقتی دلم میگیره، میخوام با یک پسر درد دل کنم. اصلا شما خودتون وقتی دلتون میگیره چکار میکنید؟ چجوری خودتونو آروم میکنید؟
بنظرتون چرا مردم به مسجد نمیرن ؟ مگه نه اینکه ثواب نماز جماعت چند برابر نماز فرادا هستش ؟ مخصوصا جوونای ما که مسجد رو نمیشناسن و بیشتر افراد مسن اونجا حضور دارن. بنظرتون دلیلش چیه؟ من الان یه برادر 17 ساله دارم که میخوام وقتی میرم مسجد اون هم بیاد و میخوام به مسجد علاقمندش کنم. بنظرتون چجوری مشتاقش بکنم ؟ چون اون خوشش نمیاد. بنظر شما چه حرفایی بهش بزنم تا مثل من بیاد نماز جماعت ؟
من هر وقت عصبی یا ناراحت میشم ، سر درد میگیرم. یا مثلا اگه شب دیر بخوابم یا کم بخوابم ، سردرد میگیرم . دکتر گفت به خاطر اینه که چشمام ضعیفه و نباید زیاد از حد خودمو خسته بکنم. اینکه چشما ضعیفه رو به خواستگارم بگم؟
البته فقط یکی از چشام ضعیفه ! سردردامو چی ؟ باید به خواستگار بگم ؟ باید بگم ؟ آخه دکتر گفت قرص و دارو لازم نیست و فقط نباید خودمو خسته بکنم. مثلا نزدیکی با شوهرم باید اول شب شروع بشه و دیگه تا 11 شب باید بخوابم . برای همین این سوالو پرسیدم که به خواستگار بگم یا نه ؟ چون از کجا معلوم درکم کنه . درسته بیان بکنم یا نه ؟ ممنون از شما . یا حق
سلام خسته نباشید.
دکترای دندون پزشکی دارم الانم تو فکرم که اگه خدا بخواد برا تخصص هم شرکت کنم و بعدش مطب بزنم
پارسال میخواستم این کار رو بکنم ولی باردار بشم . همسرم نذاشت گفت سال دیگه
الان که بهش میگم میگه نه دیگه دور درسا رو خط بکش دیگه هر چی خوندی بسه!!!
خیلی التماسش میکنم حدود یکماهه شبا بیشتر از یک ساعت باهاش حرف میزنم تا ببینم میتونم راضیش کنم ولی حرفش یک کلامه هم خانودم هم خانواده شوهرم خیلی موافقا حتی به اونا هم گفتم تا باهاش حرف بزنند به اونا هم گفته نه .
تو حرفاش بهم میگه تو اگه رفتی دانشگاه تو اگه مطب زدی مطمئنم دیگه نه به من میرسی نه به این بچه . خونه زندگیتو میذاری رو درسو مطبت . همه کس و کارت میشه مطبت .
هر چی بهش میگم اشتباه فک میکنی قبول نمیکنه میگم این مدتو که من هر چی دانشگام که این بچه هم خونه مامانمه هر چیم خونه ام که خودم بهش میرسم بازم میگه نه میگه دوست ندارم بچمو یکی دیگه بزرگ کنه دوست ندارم بچم از این لحاظ کمبودی داشته باشه
هر کار کردم راضی بشو نیست
این چند وقته حالمو همسرم بدجور گرفته...
این دو ماهم که گفتم نمیام دوست داشتم بشینم بخونم ولی این اخلاقشو که میبینم به جا اینکه اشتیاق پیدا کنم میخوره تو ذوقم و نمیتونم
خواهش میکنم یه کاری بگید بکنم تا من این بشر رو راضی کنم؟؟؟
اگه بازم بگه نه و آرزو هامو بده به باد تو فکرم اون کاری که نباید بکنمو باهاش میکنم...
طبق قولی که قبلا داده شده بود ، قصد داریم بخش سرگرمی حلال رو به خانواده برتر اضافه کنیم .
موضوعات :
پیامک های زن و شوهری ( خنده دار و احساسی )
مطالب و خاطرات طنز زن و شوهری
عکس و کلیپی که به موضوع وبلاگ مربوط باشه
اتفاقات جالب یا خنده دار در جریان انتخاب همسر ، خواستگاری ، عقد و عروسی
...
قوانین :
از اسامی منتصب به ائمه معصوم استفاده نمی کنیم
طبق معمول از اسامی و عبارات خاص استفاده نمی کنیم .
در عکس ها و کلیپ ها پوشش مناسب خانم ها حرف اول رو خواهد زد .
به هیچ قومی توهین نمی کنیم .
جوک هایی که به یک قوم خاص اشاره دارند ثبت نمیشن حتی با تغییر اسم
کل کل غیر محترمانه ممنوع !
اگه قصد دارید در این قسمت همکاری داشته باشید ، می تونید مطالب خودتون رو با توجه به موضوعات مطرح شده در بخش نظرات همین پست ارسال بفرمائید تا با اسم خودتون منتشر بشن .
اگه از وبسایت های دیگه مطلبی رو ارسال فرمودید حتما آدرس اون رو هم درج بفرمائید تا به عنوان منبع معرفی بشن .
لطفا اگه انتقاد یا پیشنهادی دارید مطرح بفرمائید .
در ضمن این بخش رو می تونید در انتهای موضوعات وبلاگ مشاهده بفرمائید .
موفق باشید
سلام
الان که این متن رو می نویسم واقعا دیگه امیدی برام نمونده. از خدا گله دارم. خیلی زیاد ....
مگه خدا نگفته ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب ؟ پس چرا این آرامش رو از من دریغ کرده؟
خیلی تنهام. خیلی ......
این تنهایی منو از پا درآورده. خدا رو شکر هیچ وقت نرفتم سمت دوستی با جنس مخالف. با اینکه دخترم و شدیدا از نظر عاطفی احساس نیاز میکنم ولی هیچوقت به خودم اجازه ندادم کسی وارد حریم من بشه. چون هم به گناه بودنش اعتقاد دارم و هم اینکه معتقدم تنها مردی که میتونه به حریم من وارد بشه فقط و فقط همسرمه.
یه مدته از نظر روحی خیلی داغونم. اصلا انگار دیگه برای خدا هم ارزشی ندارم.
خب منم یه آدمم. منم نیاز عاطفی دارم. نیاز جنسی دارم. بیشتر از این توان مقاومت ندارم.
هیچوقت سمت دوستی نرفتم و نخواهم رفت. اما بخاطر نیاز جنسیم به گناه افتادم. مگه خود خدا نگفته برای کسی که به گناه میفته، ازدواج واجب هست؟ من چیکار کنم؟ پسر که نیستم دنبال مورد مناسب باشم و برم خواستگاری. من دخترم و باید منتظر بمونم تا یکی بیاد خواستگاریم.
البته چند مورد بوده که مناسب نبودن. چرا خدا کمکم نمیکنه ازدواج کنم؟
نیاز عاطفی و جنسی انقدر به من فشار آورده که واقعا دیگه از پا دراومدم. چقدر به خدا التماس کردم که کمکم کنه، ولی هرچی بیشتر صداش کردم، بیشتر سکوت کرد. هرچی بیشتر ازش کمک خواستم، بیشتر تنهام گذاشت. بابا بخدا منم آدمم. چرا دستمو نمی گیره؟ چرا به دادم نمیرسه؟
به جایی رسیدم که دارم اعتقادم رو به خدا از دست میدم. دیگه باورش ندارم. دیگه به همه ی حرفاش شک کردم.
سلام
من یه خواستگار دارم که از همه لحاظ خوب هستش و من هم تقریبا اون رو پسندیدم و ایشون خیلی زیاد از من خوشش آمد ولی یه مشکلی هست، اونم این هستش که من همیشه دوست داشتم شوهرم سفید پوست باشه ولی این آقا سبزه هستن و این موضوع نگرانم کرده .آخه من سبزه خوشم نمیاد و ممکن بعد ازدواج بخوره تو ذوقم. از طرفی هم جرات ندارم جواب منفی بدم چون میترسم دیگه همچین شخص مناسبی نیاد خواستگاریم.میشه کمکم کنید تصمیم بگیرم؟
مرتبط:
کاشکی منم سفید بودم و حداقل یه خواستگار برام می اومد
چون چهره م سفید و با رنگ و لعاب نیست انگار به چشم نمیاد
دختر مومنه ی سفید سراغ دارید برای پسرمون؟!
سلام
من اندام خوبی دارم ولی صورتم تپل هستش . در ضمن دخترم . دوست دارم صورت لاغر و کشیده باشه . ولی من هرچقدر هم وزن کم کنم صورتم ثپل میمونه . اصلا خوشم نمیاد و میدونم پسرا از صورت تپل خوششون نمیاد.
خواهش میکنم بهم دروغ نگید تا امیدوارم بکنید. من تا حالا چند بار پسر ازم رد شده بهم گفته تپلو. واقعا داغون میشم . من نمیدونم چکار کنم ؟ میترسم اگه ازدواج بکنم، این موضوع تپل بودن صورتم، مورد پسند شوهرم نباشه یا شاید هم اصلا کسی حاضر نشه شوهرم بشه . نظرتون چیه ؟ راهکار دارید برای لاغر کردن صورت ؟
مرتبط با روش های لاغر شدن:
رژیم لاغری کانادایی بر روی ضعف اعصاب تاثیر داره؟
میخوام بدون افتادگی یا شل شدن پوستم، 10 کیلو وزن کم کنم
لاغری برای همیشه با روش مهدی خردمند
دکتر گفته اگه لاغر نکنم بچه دار نمیشم
مشورت در خرید اینترنتی ژل لاغری 3 روزه
مشورت در مورد خرید شلوارک لاغری هات شیپر
لطفا کسانی که قبلا چاق بودند روش های لاغر شدن شون رو بگن
تجربیات شما در مورد لاغر کردن پایین تنه
معرفی داروی لاغری که تحت پوشش بیمه باشه
سلام
من یه دختری هستم که لبای بزرگی دارم. خیلی ناراحتم و نمیدونم چکار کنم ؟ همش فکر میکنم بخاطر لبام هستش که کسی نمیاد خواستگاریم. 26 سالم شد و هنوز کسی نیومده خواستگاریم فقط چند تا بودن که منو دیدن و بعد پاشدن رفتن و دیگه برنگشتن.
این قضیه داره افسردم میکنه. چکار کنم ؟ آقایون اگه دختری لباش بزرگ باشن و دهنش کمی گشاد باشه، زشت و بد قیاف است؟
پیشنهاد:
راهنمایی در مورد انتخاب و نحوه استفاده از رژ لب
من علاقه خیلی زیادی به رژ لب پیدا کردم
از کجا بفهمم رژی که می زنم جلب توجه میکنه یا نه ؟
از کجا بفهمم رژی که زدم جلب توجه میکنه یا نه ؟
عرض سلام و ادب...
از دیدگاه بقیه من آدمی مغرور ، سخت کوش هستم و این غرور اینقدر گفته شده که جزیی از ضمیر ناخوآگاهم شده یعنی مغرور به تمام معنا شده ام ...
عاشق دختری شده ام که نمیتونم به خانواده ام بگویم چون میترسم که دختره بهم جواب رد بده و تمام اون هیبتی که در اذهان دوستان و آشنایان از من هست فرو بریزد ... بنده 25 ساله هستم و در مقطع دکتری مشغول به تحصیل هستم .
مرتبط:
خواستگارم با یه بار نه شنیدن پا پس کشید
میترسم برم خواستگاری، تحمل جواب نه شنیدن ندارم
از ترس نه شنیدن از دخترم خواستگاری نمیکنن
جواب منفی شنیدن اینقدر بده که پسران کلا قید خواستگاری رو بزنن
دختر مورد علاقم در کمال ناباوری ردم کرد
سلام
من مصطفی 26 ساله و مجرد هستم . خانواده ی من یکی از دخترای فامیل رو برای من در نظر گرفتن ولی اون دختر فوق العاده آروم و خشک هستش و من این رفتارش رو نمی پسندم و میخوام همسر آیندم ، دختری شیطون و زبون باز باشه... بنظرتون چجوری تو جلسه خواستگاری ، میتونم بفهمم که دختره اخلاقش اینجوریه یا نه؟
منظورم دختر فامیلمون نیست ها . من اونو بیخیال شدم. منظورم تو خواستگاری که میرم، حالا هر دختری، چه جوری متوجه بشم اون همون دختر مورد پسندم هست یا نه ؟ تو چند جلسه خواستگاری که نمیشه اخلاق طرف رو خوب شناخت. از طرفی هم دوست ندارم تو دوران نامزدی متوجه بشم دختر آروم و خشکیه که بلد نیست شیطنتی بکنه ، باید چی بپرسم و چکار کنم تا بفهمم دختر خانمه این شکلیه؟
من یه دختری هستم که از رابطه جنسیخجالت میکشم و همش فکر میکنم این کار زشتیه و عیبه . من اصلا این کار رو نمی پسندم و حتی از فکر کردن بهش هم فراریم چون حس میکنم دختر بی حیایی شدم .
چکار کنم که این احساسم عوض بشه ؟ نکنه من سرد مزاجم ؟ من ازدواج رو دوست دارم و محبت کردن رو دوست دارم ولی با رابطه جنسی هنوز کنار نیومدم. بنظرتون اگه ازدواج بکنم، برام مشکل بوجود میاد ؟؟ در ضمن من 23 سالمه