خانواده برتر

در این دنیا خوبی ها و بدی ها وجود دارن، جنگ هست، ولی صلح هم هست، خیانت هست، ولی عشق پاک هم هست

درسته که شاید الان فکر کنیم بدی ها بیشتر شده، به هر حال این ما هستیم که میتونیم تمرکزمون رو روی چیزای خوب بذاریم یا روی چیزای بد، سعی کنید فقط به بدی ها نگاه نکنید و بدی ها رو نشمارید خوبی هم وجود داره

اخبار و رسانه هم مقصره چون اونا فقط خبر بد منتشر میکنن، تو همه فیلم ها همه دارن گلایه میکنن، مردم همه همیشه گلایه میکنن ، بعضی ها که وضعشون خوبه و خیلی مشکلاتشون کمتر هست هم دارن گلایه میکنن انگار عادت داریم همیشه گلایه کنیم

کودک آزاری هست، قتل هست، جنگ هست، طلاق هست. ولی برعکسشم هست همیشه همه چیز بد نیست

یک مثلی هست که میگه یکی زیبای منظره را میبیند و یکی کثیفی پنجره را، خب درسته که هم کثیفی وجود داره هم زیبایی ولی مهم اینه که بیشتر به کدام تمرکز بکنیم. شاید آسان نباشه و همیشه هم نباید واقعیت رو انکار کرد، بلکه فقط باید گاهی دیدمون رو کمی تغییر بدیم و متفاوت ببینیم نیاز به تمرین داره منم خیلی سعی کردم دنیا رو قشنگ ببینم حتی الان که خونه خودمو از دست دادم خیلی زیاد هم نگران نیستم، فقط بیکار ننشستم که گلایه کنم دارم اینطرف و اونطرف دنبال خونه میگردم تا پیدا کنم، بلاخره زندگیه دیگه شاید یه روزی شدم یکی مثل بیل گیتس تازه اون موقع از خانواده برتر و این مطالب خودم هم حرف زدم :) امیدوارم قشنگ تر ببینی و روحیه ات بهتر بشه و مشکلاتت حل بشه و دنیا هم جای بهتری بشه تو خوب باش و خوبی ها رو زندگی بکن، کاری به کار بقیه نداشته باش، سهم خودت از دنیا چیزی که از خودت به جا میذاری خوبی باشه اگه هر کسی یکم این کار بکنه دنیا جای بهتری میشه، پس بیاید از خودمون شروع بکنیم و سعیمونو بکنیم برای تغییر

یک فرد مومن خدا شناس و دارای عقل سالم در ابن روزگار  ( بچه دار نمیشه ) 

باید و بابد قبول کرد که زندگی برای ثروتمندانه  ( و آوردن بچه ظلم به اون بچه هست و بچه زیاد باعث میشه که هر حکومتی برای خودش دور برداره و سر جنگ و دزدی از مردم در سرش بجونبه چیزی که الان میبینیم ) 

ببین مثلن الان اگر نسل ما پیر باشه کمتر از حکومت کلک و نیرنگ میخوره و مثل جوانان کم تجربه و مغرور آماده پرورش هر گونه تفکره سود جویانه نیست مغزشون

 مثلن میانگین سنی کسانی که رفتن جنگ زیر 20 ساله بودن و این سنی هست که بسیاربسیار احساسی هستن و به راحتی میشه ازشون سو استفاده کرد و هر حکومتی از این ضعف به نحوه احسن استفاده میکونه و حکومت ما هم اینکارو کرد ( اینها رو میگم به خاطره روزگار الانمون ) روزگار الان روزگار جنگ و دمپایی پرت کردن نیست ( و از نعمتی به اسم اینترنت که کشور آمریکا در دست جهانیان قرار داده باید استفاده کرد و دیگه فریب این جماعت متقلب سود جو از اعتقادات مردم رو نخورد ) ببین 40 سال انقلاب شده و الان باید پرسید چرا ؟؟؟ و زمان شاه چی نداشتیم که الان داریم ؟؟؟ شاه چه بلایی سر مردم میاورد که این جماعت نمیارن و ...

راحت بگم ( کسانی که پایین دسته جامعه هستن نه سر پیازن نه ته پیاز ) پس خودتونو اذیت نکنید و باعث نشید یک بچه دیگه هم اذیت بشه ( حالا ازدواج کردبن کردین و از با هم بودن لذت ببرین ولی پای بک انسان دیگه رو به دنیا باز نکونید ) با چشمتون دارین میبینین دیگه چه بلایی سر ما و نسل ما آوردن و دارن میارن 

آیا دوست دارین چنین بلایی سر بچه هاتونم بیاد ( پس میبینید آینده آیندگان دست خودتونه ) و آروم و بدون هیچ گونه عذاب وجدانی نسبت به بچه هاتون برید اون دنیا تا ببینیم الله تصمیمش چیه 

حرف زیاده 

پ ب

یک فرد مومن خدا شناس و دارای عقل سالم در ابن روزگار  ( بچه دار نمیشه ) 

باید و بابد قبول کرد که زندگی برای ثروتمندانه  ( و آوردن بچه ظلم به اون بچه هست و بچه زیاد باعث میشه که هر حکومتی برای خودش دور برداره و سر جنگ و دزدی از مردم در سرش بجونبه چیزی که الان میبینیم ) 

ببین مثلن الان اگر نسل ما پیر باشه کمتر از حکومت کلک و نیرنگ میخوره و مثل جوانان کم تجربه و مغرور آماده پرورش هر گونه تفکره سود جویانه نیست مغزشون

 مثلن میانگین سنی کسانی که رفتن جنگ زیر 20 ساله بودن و این سنی هست که بسیاربسیار احساسی هستن و به راحتی میشه ازشون سو استفاده کرد و هر حکومتی از این ضعف به نحوه احسن استفاده میکونه و حکومت ما هم اینکارو کرد ( اینها رو میگم به خاطره روزگار الانمون ) روزگار الان روزگار جنگ و دمپایی پرت کردن نیست ( و از نعمتی به اسم اینترنت که کشور آمریکا در دست جهانیان قرار داده باید استفاده کرد و دیگه فریب این جماعت متقلب سود جو از اعتقادات مردم رو نخورد ) ببین 40 سال انقلاب شده و الان باید پرسید چرا ؟؟؟ و زمان شاه چی نداشتیم که الان داریم ؟؟؟ شاه چه بلایی سر مردم میاورد که این جماعت نمیارن و ...

راحت بگم ( کسانی که پایین دسته جامعه هستن نه سر پیازن نه ته پیاز ) پس خودتونو اذیت نکنید و باعث نشید یک بچه دیگه هم اذیت بشه ( حالا ازدواج کردبن کردین و از با هم بودن لذت ببرین ولی پای بک انسان دیگه رو به دنیا باز نکونید ) با چشمتون دارین میبینین دیگه چه بلایی سر ما و نسل ما آوردن و دارن میارن 

آیا دوست دارین چنین بلایی سر بچه هاتونم بیاد ( پس میبینید آینده آیندگان دست خودتونه ) و آروم و بدون هیچ گونه عذاب وجدانی نسبت به بچه هاتون برید اون دنیا تا ببینیم الله تصمیمش چیه 

حرف زیاده 

پ ب

منم همین مشکل داشتم طوری که از وقتی ١٣سالم بود روزنامه میخوندم و اخبار میدیدم...

منم نه ازدواج دوست دارم .نه بچه .کاملا درک میکنم چی میفرمایید .

بچه که فقط بچگیش نیست .بزرگ میشه مدرسه میره درس میخونه و...  برای همین خیلی سخته. 

همین مجردی خوبه . وقتی فقط قد خودم پول درمیارم. وقتی درآمدم در حدیه که فقط یک نفر(خودم) میتونه راحت زندگی کنه اونوقت برم ازدواج کنم ؟ معلومه که نه . وقتی هم که نه زنی داشته باشم نه بچه ای پس نیاز نیست سه شیفت کار کنم. قد خودم در میارم تایم باقی موندشم یا استراحت میکنم یا کاری که دوست دارم انجام میدم .

 تو پیری وناتوانی هم میرم خانه سالمندان. 

دقیقا درست متوجه شدید . دنیا واقعا جای بیخودیه. و بیخود تر هم میشه. سر مسایلی باهم داریم میجنگیم که ارزشی نداره مثل پول و قدرت و...  اینا مگه چقدر میمونن؟

خیلی عالی نوشتید . 

درست نیست بگیم چون فلان زن و مرد به هم خیانت کردن، پس کلا ازدواج نکنیم! خب زن و مرد هایی هم وجود دارن که به هم خیانت نکردن و نمیکنن تحت هیچ شرایطی

درست نیست که بگم چون به من تجاوز شد، پس دیگه بچه دار نشم چون ممکنه برای اونم این اتفاق بیوفته، چرا که برای بعضی ها این اتفاق نیوفتاده، به جاش من بچه دار میشم ولی محیط خونه رو سعی میکنم آرامتر نگه دارم، ولی سعی میکنم همسر بهتری انتخاب کنم تا مادر بهتری بشه تا هوای بچشو بیشتر نگه داره، تا طلاق نگیریم و ضررهاش به بچه ها نرسه، در بچه دار شدن هم سعی میکنیم حساب شده تر عمل کنیم، نه اینکه چون عمه و پدر زن و پدر شوهر و مادر زن و ... هی میگن بچه دار بشید!

هیچوقت راهکار موثر برای جلوگیری از چاقی کلا غذا نخوردن نیست، بلکه باید غذا خود، درست خورد، غذاهای ناسالم رو حذف کرد

الانم اگه میخوای دیدت عوض بشه زندگی بکن، ازدواج بکن، ولی قبلش دیدتو بهتر بکن، منم دارم سعی میکنم همین کارو انجام بدم، اصلا کاری به خیلی ها ندارم فکر بکنید خلی ها بد و نادان، شما خوب باش و خوب زندگی کن، خودش خوبی گسترش پیدا میکنه

ازدواج کن، بچه دار شو ولی نه با این دید که ممکنه همسرم خیانت کنه، ممکنه فلان اتفاق بد بیوفته، ممکنه بچم با سه تا دست به دنیا بیاد! شما اگه تمرکزت انقدر روی چیزای بد باشه احتمال وقوع این چیزای بد در زندگیت بیشتر میشه، منم در خیلی از زمینه ها دیدمو تغییر دادم و الان نوبت رسیده به ازدواج و همین وبلاگ مکانیه که باورهای خودم درباره ازدواج رو هم قشنگ چکش کاری بکنم الان دیگه نرم تر شدم، الان دیدگاه هام بعضی از اونایی که فکر میکردم درسته به درست تر بودنش پی بردم و پافشاری بیشتری میکنم روش حتی با اینکه از دید بعضی ها فکرم درست نبود، نمیدونم شاید بعضی از همینا هم بعدا تغییر کرد، شایدم تغییر نکرد و محم تر شد، شاید متعادل تر شد

و در خیلی از زمینه ها هم با توجه به همین گفتگوهای دوستان کاملا دیدگاه های خودمو تغییر دادم، چون داریم گروهی فکر میکنیم، مذهبی و غیرمذهبی و عصبانی و نرم و همه همه جور نظری میدن و فکر میکنم خروجی این بحث ها اینه که بتونم دید بهتری به ازدواج داشته باشم، الان هم دارم. دید بهتری نسبت به قبل

تو میتونی تا هر وقت که دلت بخواد به این مسائل فکر کنی و غصه بخوری ولی برات فایده ای نخواهد داشت چون تو نمیتونی خیلی از چیزها رو عوض کنی و تغییر اونها از دست تو خارج هست.

چرا باید واسه مسائلی غصه بخوری که هیچ کنترلی روشون نداری؟؟ البته که انسانیت و احساسات ارزشهای والایی است ولی به شرط تاثیرگذار بودن خوبه، تو اینجوری فقط داری بیخود و بی جهت خودت رو با شلاق احساساتت شکنجه میکنی، بهتره که دیدت رو عوض کنی، تا دنیا بوده ظلم و ستم هم بوده، اوضاع و احوال مردم که گاهی واقعا بهانه هست چون بعضی از همین مردم بد دهن هستن پس بهتره به حرفاشون توجه نکنی و همچنان نظرات خودت رو بذاری، البته بهتره از یوتیوب فقط استفاده لازم رو ببری و خودت رو درگیر نظر و کامنت گذاشتن نکنی.

کلا زندگی رو سخت نگیر دختر خوب، بچه دار شدن هم یک خواسته قلبی هست که به وقتش میاد.

با غصه خوردن شما مشکلی حل میشه ؟ نه ، پس غصه نخور
با گریه کردن شما مشکلی حل میشه ؟ نه، پس گریه نکن

اینکه به زندگی اینقد تیره نگاه کنید هم دیگه درست نیست.. درسته که الان وضع مملکت رو هواست و امیدی به آیندش نیست ولی نباید ناامید باشید.. اگه میتونید مهاجرت کنید حتما این کار رو انجام بدین.. دست دست نکنید که یه وقت دیر میشه و مثه من دیگه نمیتونید مهاجرت کنید...

اگرم نتونستید مهاجرت کنید هم دنیا که به آخر نرسیده برای خودتون یه کار پیدا کنید تا یه هدفی به زندگی تون بده...

انسان بی هدف یه انسان مرده است..

در مورد ازدواج و بچه دار شدن هم نظر من فعلا خیلی مثبت نیست.. خودم که فعلا با توجه به شرایط اقتصادی و رو هوا بودن مملکت موافق ازدواج نیستم و یا اگه یه روزی ازدواج کنم به هیچ وجه بچه دار نخواهم شد..

خودمون تو این زندون گیر افتادیم دیگه برای چی پای یه بچه بی گناه رو به این زندون باز کنیم؟؟؟

امیدوارم اون چیزی که به صلاحتون براتون رقم بخوره

وقتی نمیتونیم تغییری تو این شرایط بدیم چرا خودمون زجر کش کنیم عزیزم؟😔

منم خیلی حرص میخورم و حالم گرفته میشه وقتی بدبختی و نداری و مشکلات بقیه رو میبینم و میشنوم... حتی یادمه خرید میرفتم به مامانم میگفتم من لذت نمیبرم! پس اونایی که ندارن چی؟! اونا چیکار میکنن؟!

وقتی به این سیل و اون زلزله کرمانشاه فکر میکنم ؛ اصلا از غذاخوردنم میوفتم!

ولی چاره چیه؟؟ باید زندگیمون رو کنیم و اگه میشه کمک رسانی کنیم در حد توانمون کمک کنیم هم خودمون هم اطرافیان! 

منم مثل شمام، نه اینکه شادی نکنم و لذت نبرم

ولی همیشه تو بهترین لحظات زندگیمم ی جایی گوشه ذهنم درگیره

درگیر انسانهای نیازمند

کسایی که من و شما و هیچ کس دیگه ای نسبت بهشون برتری نداریم

فقط دست روزگار اونها رو در مرحله ای پایین تر ازما قرار داده

هیچ وقت از اعماق وجودم شاد نیستم

هیچ وقت از اعماق وجودم احساس خوشبختی نمیکنم

چون خوشبختی همه ما در گرو هم هست، نمیدونم چطوری با دیدن رنج و گرفتاری دیگران میشه خوشحال بود میشه خوشبخت بود

فقط ی چیزی ارومم میکنه و اونم اینه که ما نمیتونیم برای همه ادمها دنیا کاری کنیم، اگر از دستمون بر میاد لا اقل یک نفر رو دریابیم

اها ازظلم و ادماهای ظالم هم خیلی حرص میخورم  دلم میخواد بکشمشون

من الان 22 سالمه از 16 سالگی به خودم دنیام اطرافم خدا دین خیلی چیزا فکر میکردم.یهآدم معمولی که مثل خیلی از شماها داشتم مدرسه میرفتم میومدم میخوردم میخوابیدم.... به خاطر فکر کردن به مسائل دورو برم خیلی عمیق شدم روی اینچیزایی که گفتم.به جایی رسیدم که اصلا دلم نمیخواست درس بخونم و از معدل 19/98 رسیدم به جایی که معلمم میگفت دخترتون ضعیفه!! خنده دار بود منی که خیلیا ازم انتظار داشتن.اما توی اون مدت که خیلی حواسم به درس و کتاب نبود کسی منو نمیفهمید و من غرق در افکارم بودم راجع به این زندگی که چرا باید کارایی رو بکنم اصلا جایی باشم که نمیخوام؟؟؟؟ کسی پاسخی نداشت؟! من نماز میخوندم همیشه عادتم این بود قبل از خواب برای خداسجده کنم و بعد بخوابم بخاطر این که بهم فرصت زندگی داده اون روز ! اما کارم رسید به جایی که گفتم این چه سیه کهدارم در برابرش سجده میکنم؟؟؟ اون شب فکر کردم کافر شدم ولی نمیدونستم که تازه مومن شدم!! نمیدونید چه حسی داشتم که تمام مدت در برابرش نماز میخوندم سجده میکردم ولی یک بار نگفتم تو کی هستی.... یک عمر غافل.... از اون روز بیشتر باهاش بودم....دیگه آروم بودم چیزایی رو بهم نشون داد که باورتون نمیشه..... دیگه سختی های دنیام برام بزرگ نبود....درس میخوندم ولی بینش یادش بودم مثل کسی بود که همیشه سنگینی نگاهشو بالای سرم میفهمیدم.... الانم همینه....از اون روزا چندسال گذشته من هنوزم عاشقم هر چی بشه دیگه مثل قبل غر نمیزنم ...سخت نمیگیرم...اگه بخوام ازدواج کنم پول طرفو نبینم ......میبینم چقدر عاشقه..... چقدر امیدواره..... روزای الان ما سخت تر روزای جنگ نیست...که اون همه جوون یکی از یکی بهتر رفتن و سرشون رفت برا این که من الاندر آرامش کامنت بذارم و شما بخونید...دوستان عزیز زندگی رو هر طور بگیری همونزوری میگذره..... سوال کننده محترم شمایی که میگی دلت به درد میاد از این همه ظلم این فوق العادس ولی اول خودت جوری زندگی کن که راضی باشی از خودت از سختی های دنیا نترس دنیا مثل سگه....سگ وقتی میاد طرفت اگه محمکم وایسی و تو چشماش نگاه کنی راشو میگیره و میره....تو دنیام باید بزنی ه دل سختی هاش و نترسی که اگه مادر بشم همسر بشم چی میشه....باید انقدری قوی بشی بزرگ بشی پخته بشی که الگو بشی برا بچه ات... نمیتونی الگو رو بهش معرفی کن.... دنیا جای خوبی نیست ولی باید بهشتت رو خودت بسازی تو همین دنیا....حداقل خودت ودوروبری هات ازت راضی باشن... انشاالله هممون عاقبت  بخیر بشیم !

پس یقین گشت این که بیماری تو را/ می ببخشد هوش و بیداری ، تو را/ پس بدان این اصل را ای اصل جو/ هر که را درد است او بردست بو/ هر که او بیدار تر ، پر درد تر/ هر که او آگاه تر رخ زرد تر ( مثنوی ، دفتر اول )

اینکه درد دیگران بر جان نشیند ، آنچنان که گویی خود صاحب درد می شوید ؛ نشان از بیداری است و معرفت وجود . آدمی هر چه آگاه تر شود ، درد و رنج بشریت را بیشتر دیده ، آن را بهتر درک می کند . نظر کردن بر آلام دیگری ، یک چیز است و حس کردن آن ، بی آنکه بر تو رنجشی وارد شود ، چیز دیگری است و دنیای دگر ! چشیدن سوزش در عین نچشیدن آن ، جز بر ضمیر آگاهان نمی نشیند و جان هر چه مقرب  به حق ، بیداری وجود ، افزون شود .

داد مر فرعون را صد مُلک و مال/ تا بکرد او دعوی عِزّ و جلال/ در همه عمرش ندید او دردِ

سر/ تا ننالد سوی حق آن بد گُهر/ داد او را جُمله مُلک این جهان/ حق ندادش درد و رنج و اَندُهان/ درد آمد بهتر از مُلکِ جهان/ تا بخوانی مر خدا را در نهان ( مثنوی ، دفتر سوم )

نداشتن الم و حس نکردن دردی در تمام عمر ، نه تنها ثمری نیک  نداشته ، بل سبب غفلت شده ، تاریکی و جهالت نهان به دنبال دارد ؛ در قفس نفسانیات و دنیای جسمانی خویش اسیر می شوی ، در حالی که همچون پرنده ای توهم خلاصی می کنی ، به تعبیری تو مرخصی از هر آنچه انسانیت است و آزادگی ؛ و چه بد فراغت بالی است این چنین رهایی ...

درد داروی کهن را نو کند/ درد هر شاخ ملولی خُو کند/ کیمیای نو کننده درد هاست/ کو ملولی آن طرف که درد خاست/ هین مزن تو از ملولی آه سرد/ درد جو و درد جو درد ، درد ( مولوی )

درد همچو اکسیری شفا بخش است ؛ زنگار از آیینه ی ضمیر بر گرفته ، گندآب وجود را به رودی زلال و بس شفاف مبدل می سازد . لمس غم و نظری بر اندوه داشتن ، چشم های نابینامان را التیام داده،  قوت دیدار حقیقت می بخشد ؛همانا این درد است که دل را صفا می دهد ؛ روح را صیقل داده ، جلای وجود ، بر ما ارزانی می دارد .