سلام
من یه دختر چادری هستم، نمیدونم کجای راه رو اشتباه دارم میرم که یه دونه خواستگار هم ندارم، ولی پیشنهاد دوستی دارم، منظورم شماره دادن و ارتباطات بعدش هست. خب وقتی یه پسری دنبالت راه میافته که شماره بده یعنی یه سری ویژگی های داری که واسه جنس مخالف جذابه، ولی خب نمیدونم چرا پیشنهاد ازدواج ندارم ولی پیشنهاد دوستی دارم.
همه ش هم با آدمای درب و داغون، مثلا این لات های کوچه خیابون که عوضی بودن از سر و روشون میباره، راننده های تاکسی، مرد ۵۰-۶۰ ساله نوه دار، واقعا این مثال آخر هیج جوره واسه م هضم نمیشه...، این در حالیه که موقعیت من خیلی خوبه.
یا مثلا تو دانشگاه این پسرهای زبون باز که دختر باز قهاری هستن و اهل دود و دم، مثلا من سوار تاکسی شدن واسم شده یه معضل بزرگ، اگه بخوام منتظر تاکسی زرد ها باشم که خیلی معطل میشم غالبا سوار شخصی میشم، بعد چند دقیقه نگاه های مسخره شماره میدن، (این ماجرا شده روتین زندگیم یعنی به ندرت میشه که روزی بیرون برم و این اتفاق نیافته، واقعا نمیدونم در من چی میبینن؟! نه رژ جیغی نه مویی بیرونه نه برجستگی پیداست ) در مورد آژانس هم بگم شمار دایورت کرده بود رو گوشیی هر موقع زنگ میزد خودش گوشی رو بر میداشت و میومد دنبالم و اواخر پیام هم میداد
دیگه ترجیح دادم سوار آژانس نشم... (اینو هم اعتراف کنم واقعا از نظر خودم آش دهن سوزی نیستم فکر کنم این ها خیلی ندید بدیدن)، واقعا حالم بد میشه و استرس میگیرم... گاهی انقدر فضا سنگین میشه که ترجیح میدم به مقصد نرسیده پیاده بشم.
گاهیم میترسم پیادم نکنه و بلایی سرم بیاره، شماره رو میگیرم، دلم گرفته، واقعا خودشون خواهر ندارن؟ این همه بی حیایی باورم نمیشه، رو دلم مونده به یکی شون این حرف ها رو بزنم و فحشی بدم ولی چون میترسم بلایی سرم بیارن خیلی آروم رفتار میکنم... اون لحظه که هی از آینه جلو به آدم نگاه میکنن از همه بدتره، حتی از شماره دادنش بدتره ... چی کار کنم؟! بسوزم و بسازم با این شرایط؟
البته این ماجرا تاکسی یکیش بود چون بیشتر اذیتم میکرد و به نوعی شده جزئی از زندگی روزمره م بولدش کردم! (به خاطر شرایطم مجبورم هر روز حداقل ۲ بار سوار تاکسی بشم) واقعا دختر بودن تو این دنیا خیلی بد و عذاب آوره، زندگیم خیلی مسخره شده... بیرون رفتنم مساوی با اعصاب خردی های زیاده که اگه خدا پشت و پناهم نباشه معلوم نیست چه بلایی سرم میاد.
واقعا مگه نمگین یکی از مزیت های حجاب ،مصنویته؟ والله که من مصونیت و امنیتی توی چادر سرم ندیدم. درونم پر از جنگ و درگیری و تناقضه!
مرتبط:
اگه دختر چادری سوار ماشین شخصی شد، قصد دوستی داره؟
خیلی سخته 2 ساعت تو در ماشین مچاله بشم...
دلیل اصرار بعضی از آقایون به جلو نشستن دختر در ماشین
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید
یه دختر محجبه حاضره با همچین مردی ازدواج کنه؟
با دختر های رنگارنگی رابطه داشتم، حالا عاشق یه دختر پاک شدم
پسری با ظاهر غربی شانس ازدواج با دختر مذهبی رو داره ؟
کجا باید دنبال واسطه ازدواج باشم که دختر مذهبی بهم معرفی کنه ؟
می خوام با یه دختر مذهبی و ساده ازدواج کنم
جرات ندارم از یک دختر مذهبی خواستگاری کنم
چطور نظر یک دختر چادری رو در مورد خودم بفهمم؟
هنوز دختر چادری و مومن و ساده پوش برای ازدواج پیدا نکردم
پسرها توی یه دختر چادری چی می بینند که اصرار بر آشنایی دارند؟
چطور نظر یه دختر چادری بدون آرایش رو برای ازدواج جلب کنم ؟
پیدا کردن دختر چادری واقعی و مناسب برای ازدواج
پسران برای ازدواج فقط دختر چادری دوست دارن ؟
جمع بندی دو پست پیدا کردن دختر چادری و شروط ازدواج
میخوام با یه دختر پاک و دست نخورده ازدواج بکنم
چرا دختر پاک، سالم ، چادری مقید و بدون آرایش کمتر انتخاب میشن ؟
چرا برخی پسران با خانم های محجبه ازدواج نمی کنن؟
چطور از یک دختر محجبه خواستگاری کنم که احترامشان حفظ شود
نظر دانشجویان پسر نسبت به دانشجوی دختر محجبه چیه ؟
چرا بعضی از پسران دخترباز، تمایل به ازدواج با محجبه ها دارند
چه تغییری باید در زندگیم بدم که خواستگار داشته باشم؟
نکنه به خاطر جوش هام هست کسی منو نمی پسنده ؟
هر کس میشنوه که تا حالا اصلا خواستگار نداشتم باورش نمیشه
اون دختری که خواستگار نداره باید بره بمیره ؟
رک بگم خواستگار ندارم هر که میاد زنگ میزنه دیگه نمیاد
از خانوادم خجالت می کشم که با این سنم خواستگار ندارم
نمی دونم چرا اصلا خواستگار ندارم ؟
دلم خونه و اصلا خواستگاری ندارم!
چون چهره ام بچگانه است خواستگار ندارم ؟
32 سالمه و تا حالا حتی یک خواستگار هم نداشتم
← ازدواج با دختر مذهبی (۶۰ مطلب مشابه) ← چرا خواستگار ندارم (۶۷ مطلب مشابه)
- ۶۳۹۷ بازدید توسط ۴۷۱۵ نفر
- سه شنبه ۲۱ خرداد ۹۸ - ۱۵:۳۳