نگران اینم که بهم بگه من هیچ حسی بهت ندارم

سلام

میشه کمکم کنید؟

من چند روز پیش حسم رو به پسری از فامیلامون که نزدیک چهار ساله دوسش دارم گفتم. اولا که بهش دایرکت میدادم از اینستا که اصلا نمیشناختم. ولی خب خیلی اصرار داشت بفهمه کی هستم .

بعد دو هفته که با هم حرف زدیم بهش گفتم که من فقط یه مزاحمم تو همیشه با مزاحما اینطور صحبت میکنی؟

گفت که نه مزاحم نیستی من باید بشناسمت. چند بارم خواستم من بلاکش کنم یا ازش خواستم که اون اینکارو بکنه ولی قبول نکرد. بالاخره مجبور شدم بهش بگم که کی هستم.

تا فهمید کیم... خیلی تعجب کرد و گفت من اصلا کلا هنگ کردم ، من فکر میکردم ازم متنفری و اینا... ولی هیچ حرفی از حسش نسبت به من تا حالا نزده.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) خواستگاری دختر از پسر (۶۲ مطلب مشابه)

به نظر شما ترک استمنا سخت تره یا درس خون شدن ؟

باسلام

دوستان ازتون میخوام که اگه حوصله دارین پست رو تا آخر بخونین و اگه کمکی از دستتون بر میاد حتما حتما نظر بذارین

ببینین دوستان داستان از اون جایی شروع میشه که من چند ماه پیش تصمیم گرفتم که توی زندگیم یک سری تغییرات عمده به وجود بیارم . به خاطر هدف بزرگی که تو سر داشتم و الآنم دارم ولی کمرنگ شده و ترجیح میدم نگم که چیه .

اولا بگم من ۱۸ سالم هستش و کنکوریم ولی ثبت نام نکردم امسال... هدفی که من دارم لازمش زندگی سالم هستش و برای رسیدن بهش باس درس بخونم .

خلاصه این که من تا حدود ۵ ماه پیش اصلا زندگی سالمی نداشتم از تغذیم گرفته تا تفریحاتم... برا همین تصمیم گرفتم تغییر ایجاد کنم توی زندگیم و توی یک سری تغییرات موفق شدم و خب یک سری هم ناکام . اول اونایی رو که موفق شدم رو میگم  .

ببینین من چندین ساله که به مرض استمنا مبتلا بودم و چندین بار تصمیم بر ترکش داشتم ولی این بار چون خیلی مصمم بودم ترکش کردم و الآن حدود پنج ماهه ک انجام ندادم و مطمئنم دیگه انجام نخواهم داد خب این اولین تغییر بود ک خدارو شکر سر بلند شدم توش .

دومین تغییر که توی زندگی ایجاد کردم در مورد تغذیم بود همون طور که گفتم تغذیه ی بسیار ناسالمی داشتم اما خدا رو شکر الآن خیلی بهتر شده . ببینین من قبلا هر وقت نوشابه داشتیم حدود سه لیوان همراه غذا میخوردم و همچنین از سس مایونز خیلی استفاده میکردم که خب از روزی که تصمیم گرفتم که دیگه نخورم اینارو تا حالا نخوردم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

حد و حدود مهربانی کردن کجاست ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

من 18 ساله امه و دخترم... فکر میکردم تو جامعه بین مردم خوب بلدم چه جوری رفتار کنم اما الان میفهمم اینطوریام نبوده.. من مهربونی کردن رو دوست دارم به معنای واقعی لذت میبرم وقتی یکی منو انتخاب میکنه برای درد و دل کردن یا کمک خواستن و من تمام وجودمو براش میذارم .

اما یه مشکل دارم بعد از چند مدت فکر میکنند وظیفمه و یکبار بگم نه خون به پا میکنند... یا انتظارات عجیب غریب دارن ازم.. من علامه نیستما کلی مشکل داشتم یکیش همینه .

هر وقت بحثی شده کسی قهر کرده من رفتم طرفش.. و معذرت خواهی کردم حتی اگر مشکل از من نباشه ، چون نخواستم دلش بگیره ازم چون ترسیدم واقعا من مقصرم باشمو خدا قهرش بگیره برا همین اگر یکبار محکم بگم من اشتباه نکردم بهم میگن بگو اشتباه کردم تا ببخشمت... یا با منت اشتی میکنند .

میگم بیخیالش میشم اصلا بی لیاقته اما دلم نمیاد.. دل بکنم میترسم بی معرفت بشم... و اینکه چه جوری مهربونی کنم بی توقع .. !؟
چون به ادما اعتباری نیست یهویی میبینی تمام خوبی هاتو با بدی جواب میدن... و من در اینجور مواقعه واقعا عصبی میشم و شاید حرفی بزنم که نباید بزنم . تمام ترسم از اینه که واقعا حق با اونا باشه و من بد باشم..

و من اشتباه کرده باشم.. و من باید معذرت خواهی کنم.. و من وظیفمه  .. ؟

میترسم خدا بهم بگه من بنده ی بی معرفت نمیخوام.. من بنده عصبی نمیخوام من بنده ی که دل میشکنه نیمخوام میترسم حرفاشون درست باشه بخداااااا بخودش قسم تمام غصه ام اینه خدا حق بده به اونا... چیکار کنم!؟ تو برزخم . من مهربونی کردنو دوست دارم اما انگاری راهشو بلد نیستم حد مهربونی کردن چقده !؟ رفاقت چی!؟  چجوری دل بکنم از ادمایی که امتحانشون رو بد پس دادن!؟

دیگه برام مهم نباشه خوب و بد بودن حالشون!؟ دیگه مهربونی نکنمو سنگ باشم!؟ دیگه باکسی صمیمی نشم همشون رفاقت معمولی بشن!؟ من برای کار که نکردم معذرت خواهی کردم .

از کارایی که خودشون بارها کردن گذشتم اما اونا از کاری که وظیفمه ام نبود نگذشتن.. و مث یه دستمال کاغذی پرتم کردن.. متهم شدم به پست بودن به نامردو بی معرفت بودن گفتن تو خودتو پاک و بزرگ نشون میدی گفتن.. حسه یه بازنده رو دارم.. حس یه اعدامی رو دارم که بی گناه بودو و بردنش پای چوبه دار . من میخوام خوب باشم اما بلد نیستم انگاری .

ممنون میشم کمکم کنین

تنها کسایی که به پام موندن پدر و مادرمه باید چشامو جای تمام بدی هایی که درحقم شد فرش پاشو ن کنم

در پناه حق باشین

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)

بلوغ فکری یه دختر 19 ساله چه مدلیه ؟

سـلام
تولد امـام زمان به همـگی مبارکـ
مشکل من اینکه دقیـقاً نمیدونم بلوغ فکـری یعنـی چی ؟
من دختر 19 ساله ای هستم .. و تا الان سعی کردم واقعا مثل روز قبلم نباشم .. مثل حدیثی از حضرت علی : که اگه دو روزتون شبیه هم باشه ضرر کردین .. . مخصوصا تو مسایل اجتماعی ، عقیدتی ، رفتاری ..
ولی چند روز پیش یه نفر با یه کنایه ای بهم گفت تو قد دختر 19 . 20 ساله رفتار نمی کنی ..
من خیلی مراقب خنده و رفتارام هستم .. یه موقع هایی ادای بچه هارم در میارم برای خودم چون خیلی دوس دارم ولی دیگه نه تو جمع یا پیش بقیه ... حالا به نظرتون بلوغ فکری یه دختر 19 ساله چه مدلیـه ؟
اصلا بلوغ فکری سن خودتون .. چه نشونه هاییه ؟ خودم کم صبری و زود رنج بودنو فهمیدم دارم روش کار می کنم ..
اصلا تعریف بلوغ فکری چیه ؟
نمیخوام در آینده تو زندگیم شغلم مشکلی برام پیش بیاد ..
موفق باشی یا علی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

میشه کاری کرد که نفرین کسی دامن گیرمون نشه؟

سلام خوبید؟

من یه دختر ۱۸ ساله ام و امسال کنکوری ام . یه سوال داشتم از خدمتتون اگه تو زندگی از خیلی ها بدی ببینی و خیلی ها دلتو بشکنن و نای اعتراض نداشته باشی ولی همشونو ببخشی و نخوای اون دنیا پاشون گیر باشه بعد یه نفر بگه نمیبخشمت و نفرینت کنه و هر چی هم حلالیت بطلبی و ... گوش نکنه و بهت چیزهایی بگه که خدا اینطوری در موردت فکر نمیکنه .

به نظر شما باید چیکار کنم که نفرینش نگیره و دعایی هست که بخونم و نفرینش رفع بشه ممنون میشم جواب بدین.

مرتبط با نفرین:

احساس می کنم دوست دختر سابقم نفرینم کرده که ازدواجم جور نمیشه

آیا به نفرین و آه اعتقاد دارید؟

آیا نفرین کردن جرم محسوب میشه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

انتخاب رشته ی روانشناسی توسط کسی که خودش مشکل داره

سلام و خسته نباشید

من یک سوالی دارم که ذهنمو خیلی درگیر کرده و توی انتخاب آیندم تاثیر گذاره . من دختری هیجده ساله هستم که از کودکی دوران ابتدایی استرس و اضطراب داشتم تحت درمان روانپزشک و روانشناس هم قرص مصرف کردم بماند از نتیجه ش که سود زیادی نداشت و تغییر در من حاصل نشد .

اما میخوام بدونم به نظرتون من خودم با این توصیفاتی که گفتم میتونم یک روانشناس بشم؟ از نظر استعداد قوی هستم . یا باید قید این رشته رو بزنم ؟  درسته استرسی هستم ولی خیلی دوست دارم دکتری بشم که روان مردمو درمان کنم اتفاقی که هرگز برای خودم تا الان نیفتاده . یعنی آرزومه .. کاری به پول و درامدش ندارم ..مهم نیست چه قدر بهم بدن. چه شبها تا دیر وقت با خودم کلنجار میرم به خاطر فشار روحیم .

خواهش میکنم نظرتونو بگید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

مردی که من رو خواهرش نمیدونه منو بی حجاب دیده !

سلام

یکم ممکنه طولانی بشه اما اگر میشه لطف کنید و همش رو بخونید، میخوام همه جوانب رو به اطلاعتون برسونم .

من یه کنکوری سال 93 بودم، وقتی کنکورم تموم شد برای پرکردن اوقات فراغت عضو سایتی شدم. اونجا با افراد زیادی آشنا شدم و هر روز همکلام میشدم تا این که از اول مهر که رفتم دانشگاه برای مدتی به اونجا سر نمیزدم، وقتی آذر ماه رفتم یه عالمه پیام از یکی از افرادی که برای من مثه همه کسایی بود که هر روز باهاشون صحبت میکردم دریافت کردم با این مضمون که خیلی نگرانم بوده و دلتنگ...

خب اون موقع یه حس علاقه ای نسبت به ایشون در من ایجاد شد اما نه چندان.. به مرور صمیمیت بنده و ایشون زیادتر میشد و ایشون درباره همه مسائل با من صحبت میکردند و از علاقه ای که به دختر خالشون دارن میگفتن و خیلی چیزهای دیگه .

من چون فکر میکردم ایشون علاقه مند به فرد دیگه ای هستند کم کم باورم شد که ایشون میتونن بنده رو به چشم خواهری ببینن .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

دست و دلم به درس خوندن نمیره

سلام

من یه مشکلی دارم که از همه خواهش میکنم اگه راه حلی دارن بگن. اینکه من تو تیزهوشان درس میخونم و سال چهارم تجربی هستم . از همون اول ابتدایی شاگرد اول مدرسه بودم تا سال سوم دبیرستان که یهو بدون هیچ دلیلی افسردگی گرفتم جوری که تا الان مدرسه نرفتم.

یعنی مشکلم از اونجا شروع شد که حوصلم نمیکشید درس بخونم و منی که همیشه 24 ساعته درس میخوندم حتی نتونستم لای کتابا رو باز کنم. وضعیتم خیلی بدتر شد و به روانپزشک مراجعه کردم. تا اون حدی که میخواستم خودکشی کنم چون من واقعا اعتقاد دارم که همه چی فقط تو درس خلاصه میشه.

امتحانای نهایی رو هم دی ماه دادم.ا ز آبان ماه سال 95 تا اسفند خیلی خوب درس خوندم اما از عید دیگه نتونستم لای کتابا رو باز کنم. الان هم که دو هفته بیشتر نمونده به امتحانای خرداد من فقط پیش 1 رو خوندم. کنکور رو هم که وقتی پدر و مادرم وضعیتمو دیدن گفتن که بمون پشت کنکور . ولی من الان مشکلی که دارم اینه که اصلا حوصله درسو ندارم. دست و دلم به درس نمیره. بهم بگید چیکار کنم. به خدا خیلی داغونم .اینم بگم که من اضطراب شدید هم دارم و اینکه دارو های زیر رو مصرف میکنم : فلوکستین.بوپروپیون و پروپرانولول

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

برای داشتن پوستی صاف و بدون جوش چه باید کرد ؟

سلام همگی خدا قوت

خانوم های عزیزی که پوست صورت تون خیلی خوبه ، یعنی بدون کرم پودر و پنکک هم عالیه و لک نداره یا جوش سر سیاه یا هر نوع جوش دیگه زخم و آکنه نداره ، پرتقالی نیست و حفره های باز نداره خلاصه اینکه خیلی خوشگل موشگله . 

میشه بیاید بگید چیکار کردید که پوست تون اینجوری شده ؟ برای مراقبت از پوستتون از چه روشی استفاده میکنید ؟ منم خوبه پوستم اما میخوام خیلی خیلی بهتر بشه یه جوری که کرم پودرم نزدم هیچ لکه ای نداشته باشه .

ممنون

پیشنهاد :

کسی هست که از ژل موضعی کلیندامایسین استفاده کرده باشه ؟

بهترین روش برای از بین بردن جای جوش و خال چیه؟

تجربیات شما در مورد قرص ریفامپین - رفع جوش

راهکاری برای از بین بردن جوش های بدن دارید؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه) زیبایی و بهداشت پوست و مو (۷۵ مطلب مشابه)

راه های افزایش تمرکز و دقت برای درس خواندن

سلام
من اصلا نمیتونم تمرکز‌ کنم ، سر کلاس ذهنم جای دیگه میره یه دفعه به خودم میام میبینم استاد یه قسمت هایی رو‌ درس داده چون من سر کلاس گوش ندادم باید خونه دوباره وقت بذارم یا ویس ضبط کنم و خونه گوش بدم که وقتم خیلی تلف میشه .  سر درس خوندن هم ذهنم میپره اصلا متوجه نمیشم تا وقتی تموم میشه و به خودم میام . این عدم تمرکز داره منو به یه آدم تنبل تبدیل میکنه .
من درونگرام‌، خیلی با خودم حرف میزنم شدیدا خیال پردازم ، و هیچ کس رو برای حرف زدن ندارم انقدر تو ذهنم شلوغه که خودمم کلافه میشم . حبس کردن نفس و کش دور دست رو امتحان کردم جواب نداده .
اگه‌ راهی برای افزایش تمرکز‌ دارین ممنون میشم بگین

پیشنهاد :

میخوام درس بخونم ولی نمیتونم

نمی دونم چرا درس نمی خونم

از درس خوندن چه نتیجه ای گرفتید ؟

من که دخترم چرا باید درس بخونم ؟

چرا مثل سابق انگیزه درس خوندن ندارم ؟

مگه نمیشه هم درس خوند هم ازدواج کرد ؟

ارزش داره به خاطر درس و دانشگاه مادر شدنم رو عقب بندازم ؟

الان دیگه حتی نمیتونم ۵ دقیقه درس بخونم

دست و دلم به درس خوندن نمیره

می تونم هم درس بخونم و هم شوهرداری کنم ؟

چیکار کنم واسه درس خوندن انگیزه بگیرم؟

من خیلی به درس خونا غبطه میخورم

احساسم اینه که بیش از حد به درس و کار ارزش دادم

با توجه به دلایل محکمی که دارم تصمیم گرفتم دیگه درس نخونم

به خودم میگم کاش از بچگی تنبل بودم و درس نمیخوندم

تنهایی و انزوا نمیذاره درس بخونم

به من یاد بدین که چطور درس بخوانم

توی درس خوندن خیلی کند هستم

راه های افزایش تمرکز در درس خواندن

چیکار کنم از تلاش کردن برای درس خوندن خسته نشم ؟

انرژیم برای درس خوندن زود تموم میشه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)

احساس میکنم چون گناه میکنم خدا دعام رو مستجاب نمیکنه

سلام
خسته شدم واقعا قسم میخورم خسته شدم .
دختری هستم ۲۰ و چند ساله تو زندگی مون سختیا و ناخوشیای زیادی داشتیم اما شکر خدا که میگذره ... تنها مشکل اساسی زندگیم خ.ا هستش همون گناه کبیره . سال ها پیش از ۹ سالگی این کار رو میکردم . بعدش که تو ۱۵ سالگی فهمیدم گناه کبیره میکنم توبه کردم . از ۱۸ سالگی که با اینترنت آشنا شدم دوباره خ.ا شروع شد .
همش هم بخاطر در دسترس بودن فیلم و مطالب جنسی هست . خسته شدم بیشتر از ۱۰۰ بار توبه کردم ولی حیف که آدم نشدم از خودم متنفرم متنفر . شرایط ازدواج هم داشتم ولی با سخت گیری خانوادم تا حالا مجرد موندم .
آهای کاربرای اینجا شماها یه چیزی بگید دارم داغون میشم من عاشق خدام ولی هر روز هی دارم توبه میکنم بازم میشکنم توبه مو .
ولی تو لحظه گناه هم خدا رو از یادم نمیره ازش خجالت میکشم آخه من چقدر بدم ؟ شب و روز ازش یه همسر خوب میخوام . احساس میکنم چون گناه میکنم خدا دعامو مستجاب نمیکنه و مجرد موندم . دیگه از خودم بدم میاد ... . میشه برای یه دختر گناهکار دعا کنید خیلی حالم بده ...


مرتبط :

در تست پزشکی، اورولوژ میتونه متوجه خودارضایی بشه ؟

اثرات خودارضایی روی چهره

با توجه به آسیب های خودارضایی میتونم زن آینده ام رو تامین کنم ؟

آیا امکانش هست عوارض خودارضایی از بین بره و دوباره سالم بشم ؟

چه کار کنم از شر عوارض خودارضایی خلاص شم ؟

جبران عوارض 6 سال خودارضایی

چقدر طول میکشه که عوارض خودارضایی از بین بره؟

بررسی علمی مضرات خودارضایی

خودارضایی باعث شده چشمم به شدت ناپاک بشه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ترک خودارضایی (۱۲۷ مطلب مشابه)

مردم دلشون نمیخواد با ما ارتباط داشته باشن

با عرض سلام خدمت تمام خوانندگان عزیز مطالبم را صادقانه می نویسم و صادقانه هم از شما کمک میخوام

دختری ۲۷ ساله ام و دو خواهر دیگه دارم و در حال حاضر هم دانشجو هستم . یه مشکلی تو زندگیمون هست که بیشتر از همه منو داره آزار میده . مشکلم اینه که ما به عنوان یه خانواده ۵ نفره با هیچ کسی چه فامیل و چه غریبه ارتباط نداریم . از نظر مالی متوسطیم .

باور کنید ما دلمون میخواد با مردم ارتباط داشته باشیم و به خدا به هیچ کسی بدی نمی کنیم اما مردم دلشون نمیخواد با ما ارتباط داشته باشن ، شاید اگه بگمم خندتون بگیره ولی سال تا ماه نه یکی میاد خونمون نه تلفونم ون زنگ میخوره . واقعا یه مشکل سخته ، این همه تنهایی ... .

مثلا عیدا پا میشیم خونه فامیل میریم اونا هم میان بازدید ولی دوباره میره واسه سال بعد تا ما هم جایی نریم کسی ازمون سراغی نمیگیره .

من خودم ببمار شدم و دچار افسردگی شدم و میدانم همش به خاطر این همه تنهاییه .  هر روز که میگذره حس میکنم روابط اجتماعیم لحظه به لحظه پایین میاد . جز دو تا خواستگار که به توافق نرسیدیم کسیم سراغم نیومده حالام که میرم دانشگاه فقط یه مرد متاهل دور و برم میچرخه که مایه ی عذاب منه . گناه من چیه  ؟ پس خدای من کجاست  ؟

من چرا اینقدر باید تو این زندگی سختی بکشم ؟ شما بگید چکار کنم راه حل چیه  ؟ پس فردا من خواستم ازدواج کنم چه کسی رو واسه عروسیم دعوت کنم ؟ مگه میشه این همه تنهایی  . خانوادمم ناراحت هستن از این موضوع ولی من بیشتر عذاب میکشم . منم دلم میخواد با فامیل بریم پارک بریم با بچه های فامیل والیبال بازی کنیم ، با هم بگیم بخندیم اخه این چه وضعیه ؟

منم دلم میخواد خواستگار خوب داشته باشم ، منم دلم میخواد حس ارزشمندی داشته باشم .

لطفا کمکم کنید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)

عادت به کندن پوست لبم دارم

سلام خدمت کاربران عزیز خانواده برتر

راستش یه مشکل دارم که فکر کنم باشن کسایی که بتونن کمکم کنن . ممنون میشم اگر راهنماییم کنید .

دختری بیست و پنج ساله هستم. از کودکی بخاطر حادثه ای که برام اتفاق افتاد و لب پایینم رو بخیه زدم، باعث پوسته پوسته شدنش شد و عادت به کندن پوست لبم دارم، ناخودآگاه به قدری پوستش رو میکنم که خونی میشه . دست خودم نیست .

زمان هایی که استرس دارم یا امتحانی ، مشکلی ، مسئله ای ، فکری ، چیزی این کار شدت میگیره . برام عادت شده ، کار هر روزم هست . چربش هم میکنم ولی بعد نیم ساعت میبینم دوباره دارم همون کار رو انجام میدم . خسته شدم ولی نمیدونم چطور این عادت زشت رو ترک کنم .

لطفا کمکم کنید

ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

آقایون لطفا رفتارهای همکارم رو تفسیر کنید

سلام

دختری بیست و پنج ساله هستم و مجرد . هم کلاسی اقایی دارم که در یک ازمایشگاه روی پایان نامه کار میکنیم. البته تنها نیستیم . شش نفر در یک آزمایشگاه ، چهار تا خانم و دو تا اقا . و محیط هم محیط بسته ای نیست همیشه رفت و امد هست.

ایشون متاهلند و خیلی شوخ طبع . یعنی با همه شوخی میکنن و دختر پسر براشون فرق نداره حتی با استادها هم خیلی راحته. اوایل زیاد سر به سر من میذاشت. سر به سر همه میذاشت ولی چون من سنم خیلی کمتر از بقیه است منو زیاد دست مینداخت.  و منم چون متاهلند حس بدی نداشتم و هر از چند گاهی منم جبران میکردم.

ولی هیچ شوخی نامربوط و غیر اخلاقی نیست. شوخی نمره، وسیله شکوندن، جزوه نوشتن، دیر یا زود سر کلاس رفتن و این طور چیزا . جدیدا وقتی با من صحبت میکنه دستاشو زیر شکمش به شکل قلاب میگیره  یا دستش از پشت زیر پیرهنشه و الکی پشتشو میخارونه و وقتی داره میره دستش رو زیپشه یا کمربندش و شلوارشو درست میکنه. بیست بار بیشتر این حرکتو دیدم. حس خیلی بدی دارم و میگم نکنه از صحبت کردن داره تحریک میشه. و بیشتر ترس دارم بقیه هم متوجه بشن و ابروریزی بشه برای من. میشه اقایون این حرکت ایشونو تفسیر بکنن.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

چطور رابطه ای که به قصد ازدواج شکل گرفته رو به هم بزنم ؟

سلام

دوستای گلم چطوری رابطه ۱ ساله که به قصد ازدواج بوده رو تموم کنم که به طرف توهین محسوب نشه ؟ چون فهمیدم ایشون ایده آل من نیست . و بعضی عادت هاش غیر قابل تحمله برام.. مثلا اینکه ایشون و فامیلاش اهل الکل و قلیون هستن اما من به شدت مخالفم با این چیزا. بهش گفتم بذار کنار اما گفته نمیتونه و این منم که در آینده هم رنگ اونا میشم ! همه چیزش خوبه . منو هم خیلی دوست داره و منم دوسش دارم . طیف رابطمون هم احساسی بوده .. راه چاره چیه؟

ضمنا دخترم ۱۸ ساله

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)