سلام دوستان
تو یه موردی گیر کردم میخوام به اشتراک بذارم .
یه دختری تو فامیل ما هست که از بچگی با من صمیمی بود. من 18 سالگی از شهرمون رفتم و 4 سال خیلی به ندرت تو محل بودم تا اینکه بعد از 4 سال که برگشتم خونه بیشتر و بیشتر میدیمش.
تا اینکه یه روز به من ابراز علاقه کرد و من که اصلا انتظارشو نداشتم شوکه شده بودم. واسه همین هیچ جوابی ندادم و اون برداشتش این بوده که منم دوستش دارم. اما حقیقتا این جور نیست. من اصلا به اون هیچ علاقه ای ندارم. شماره منو داره و تقریبا هفته ای نیست که به من پیام نده. من اکثر مواقع جوابشو نمیدم اما بیخیال بشو نیست.
تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم رک و پوست کنده بهش بگم که من از تو خوشم نمیاد. ولی بازم ول کن نیست.
میگه مهریه نمیخوام. هر جور هم که تو بخوای زندگی میکنم. هر جا هم که بخوای باهات میام. ولی خب نمیتونم به چشم همسر بهش نگاه کنم. هر شرطی میذارم قبول میکنه. دو شب پیش هم اس داده که اگه نرم خواستگاریش یه بلایی سر خودش میاره. حالا درسته من خواستنیم ! ولی نمیدونم چرا این دختر به هیچ صراطی مستقیم نمیشه.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خواستگاری دختر از پسر (۶۲ مطلب مشابه) ابراز علاقه برای ازدواج (۸۱ مطلب مشابه)