سلام
از برادرم گهگاهی متنفرم ، گاهی هم بی تفاوتم اما هیچ حس دوست داشتن تو وجودم نیست. بعضی وقت ها هم دلم واسش میسوزه. مشکل من با این برادر این هست که مدام در حال عصبانیته، نمیشه حرفی زد تو خونه ، همه ازش میترسن حتی مادرم.
هیچ صحبتی با هم نداریم ، همیشه هم تنهای تنهاست ، یعنی خودش این طور خواسته از بس اخلاق بدی داره. دور از انصاف نباشه یه جاهایی خوبه اما خوبیش اندازه یه مورچه است مقابل اخلاق بدش.
ایشون از همون بچگی همه چی واسش فراهم بوده و در حالی که بقیه اعضای خانواده این طور نبودن. تا یه جر و بحث خواهر برادری پیش می اومد یا کتک کاری میکرد یا هر چی دم دستش بود پرت میکرد یا می شکوند احترام بزرگتر کوچیکترم حالیش نبود و زور میگفت .
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)