سلام
چند سالی هست ازدواج کردیم ... شرایطم رو بخوام بگم ؛
مستقل نیستیم و با پدرش کار میکنه ... در همین حد خرج روزانه ست درآمد ، یه بچه دارم ، خیلی نگران آینده شم. اصلا این شرایط رو دوست ندارم .
مطمئنم اگه همسرم جدا میشد وضعمون خوب بود متاسفانه به خاطر وابستگیش و دوم اینکه چند سال پیش که پول دستش بود و بهش گفتم جدا شو این کار رو نکرد پولا رو داد دست باباش و ما هم امکان هیچ پیشرفتی نداریم ... این شرایط رو نمیتونم تغییر بدم.
به شدت سودای استقلال مالی دارم ... حاضرم هر کاری انجام بدم ولی زودتر جدا شیم از پدرش ،
لازمه ش پوله. یه بار طلاهام رو فروختم دو برابر سود کرد. متاسفانه به خاطر شراکت با پدرش این پول چند سال دست اینا موند و در نهایت با قهر من این پول رو پس دادن ... و الان با پول همون طلا خونه اجاره کردیم ...
اینم بگم که اگه اون قسمت که پولمون چند سالی موند دسشون رو فاکتور بگیریم پشیمون نیستم از فروش طلا ، چون اگه پول نداشتیم مجبور بودم تو شرایط افتضاح تو خونه پدر شوهرم بمونم که جنگ اعصابی بود برای خودش .
الان دوباره به سرم زده طلاهام رو بفروشم قیمت طلا خیلی بالاست ، دقیقا ۹ میلیون پول میشه . و اگه همون کار قبل رو انجام بدیم مطمئنم طی چند سال سود دو برابر میده. ( امتحانش رو پس داده ) . یک سال پیش هم البته تک اندازمو فروختم ۳ میلیون هر چند به قیمت الان ضرر کردم. ولی الان تقریبا سودش دو برابر شده و برابری میکنه با قیمت الانش . و اینکه طی چند سال دیگه بازم سود میکنه ... ولی از طرفی به غیر از وابستگی ب طلاهام همش ترس آینده رو دارم که نکنه برای همسرم اتفاقی بیفته و بعد از اون مطمئنم که از خونم پرتم میکنن بیرون و همه پولا حتی پول پیش رو هم میگیرن
طلاهام شاید تنها پس اندازم باشه. چون طلاها مال خودمن ... ، واقعا نمیدونم چیکار کنم. از سرمایه راکد خوشم نمیاد ... شما باشین چیکار میکنن ؟
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) ← اقتصاد خانواده (۱۱۵ مطلب مشابه) ← مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه) ← ارتباط با خانواده شوهر (۶۴ مطلب مشابه)
- ۱۲۷۴ بازدید توسط ۹۹۹ نفر
- شنبه ۲۶ خرداد ۹۷ - ۱۴:۲۶