باسلام خدمت شما کاربران محترم
ازتون ی سوال دارم و دوست دارم نطراتتون رو بهم بگین هم خانوما و هم اقایون محترم.
خانمی هستم تقریبا سی ساله شش ساله ازدواج کردم ولی سه ساله خونه پدرم هستم قبل از اونم هر بار که قهری توی زندگیم داشتم چند ماهی خونه پدرم بودم ولی بار اخر دیگه اومدم و برنگشتم .
هر باریم که اومدم کارمون به دادگاه و شکایت کشیده . شوهرم خودش منو میاورد خونه بابام ولی بعد از چند روز میرفت دادگاه و از طریق قانون اقدام میکرد اینم بگم که هر باری که منو اورد خونه بابام با داد و دعوا و بی حرمتی بوده و همیشه تو روی خانوادم وایمیساد.
همیشه از کاه کوه میساخت و دعوا راه مینداخت دو سال با خونوادش زندگی کردم تو اون دو سال دو بار دادگاه رفتیم که هر دو بارش به در خواست شوهرم بود سال سوم خونه رو بعد از هزار بدبختی جدا کرد ولی رفتاراش تغییرات کمی کرده بود و بازم کارمون به دعوا کشید .
همسرم مردی تند و عصبی بود و شدیدا تحت تاثیر خونوادش و با کوچکترین مشکلی صداشو بالا میبرد و دعوا راه مینداخت و فورا به خونه بابام زنگ میزد یا منو میبرد اونجا.
وقتی منو میگذاشت خونه بابام دو سه روز بعد میومد مثلا دنبال من و اگر من کوچکترین حرفی میزدم فورا صداشو بالا میبرد و تو روی خونوادم وایمیساد. خلاصه بگم حرمتی برای زندگیمون قابل نبود الانم که سه سال خونه بابام هستم ازم میخواد که برگردم البته از طریق اس ام اس و تلفنی و هنوز خودش نیومده دنبالم .
ولی چند نفری اومدن میگه بهت اطمینان ندارم که ضایعم نکنی و بگی بر نمیگردم به خاطر همین اول باید بگی که بر میگردم تا منم بیام البته اینم بگم تو این مدت خونوادش اصلا سراغی ازمن نگرفتن .
خودشم اونجور که باید تلاشی برای زندگی نکرد همش طفره رفته و شانه خالی کرده. حکم طلاقمم اومده .اینم بگم خونوادش خیلی بدی به منو خونوادم کردن و بخوام خلاصه بگم بی حیان و داد و دعوا و عربده کشی نه برای خودش نه برای خونوادش مهم نبود
همین چیزا باعث شد که به طلاق فکر کنم و حکم طلاقم گرفتم . یه چیز دیگم بگم که تو خونمون حالا به هر دلیلی فضای ارامی بر قرار نیست و همینا باعث شده که دچار تردید بشم .
حالا از شما عزیزان میخوام که راهنماییم کنین که چکار کنم تو رو خدا نطراتتونو بگین.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)
مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)