← صفحات شخصی کاربران (۲۳۴ مطلب مشابه)
- ۳۰۶۱ بازدید توسط ۲۲۶۰ نفر
- دوشنبه ۱۶ شهریور ۹۴ - ۲۲:۳۵
صورتهای مختلف زننده و ناراحت کننده از اقسام صور حیوانات، و بعضی از آنها صورتهائی بود که از صورت چند حیوان حکایت میکرد. درست مردم را تماشا کرد؛ در بین این جمعیّت کسی نیست که صورتش سیمای انسان باشد، مگر یک نفر سلمانی که در گوشۀ صحن کیف خود را باز کرده و مشغول اصلاح و تراشیدن سر کسی است؛ دید فقط او به شکل و صورت انسان است.
از بین جمعیّت با عجله خود را به او که نزدیک در صحن بود رسانید و سلام کرد و گفت: آقا میدانید چه خبر است؟
سلمانی خندید و گفت: آقا تعجّب مکن، آئینه را بگیر و خودت را نگاه کن!
خودش را در آئینه نگاه کرد؛ دید صورت خود او هم به شکل حیوانی است؛ عصبانی شده آئینه را بر زمین زد.
سلمانی گفت: آقا برو خودت را اصلاح کن، آئینه که گناهی ندارد.
سلام سلاله عزیز
طاعاتتون قبول
متن عشوه گری رو خودت نوشتی یا از منبع دیگه؟؟
سلام من کاری به داستانت ندارم
اینا مال تو قصه هاس
گفته باشم من اگه یک درصد همچین صحنه ای ببینم بدون جیغو داد میرم کند تریین چاقوی اشپزخونمو برمیدارم سر دوتاشونو میزارم رو سینشون بعدم سرمو بالا میگیرم والا
چه معنی داره یه بار دیگه ام از این داستانای تحاجم فرهنگی بزاری من میدونم با تو
دو دیقه اومدم بات خوشو بش کنما نگا چطور خون منو تو شیشه میکنی
سلام
ممنون عزیزم
خواستم اگه از منبعیه بهم معرفی کنی^_*
آفرین بر شوما:)
دیدم عکسرو افرین افرین به این خونی که درگهای این زن جاریه
شیر مادرش حلالش باد
حقشه تا عبرت بشه برای سایرین :)
این مینا گلیم که اصلا به وظایفش عمل نمیکنه
مادر شوهرم انقدر وظیفه نشناس همینه که مملکت پیشرفت نمیکنه اگه هر کی در مقام خودش به وضایفش عمل کنه پیشرفتم میکنیم والا
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها