سلام
همیشه وقتی بحث ازدواج نکردن جوان ها پیش میاد بدی ما جوان ها گفته میشه، ولی حقیقت اینکه والدین و بزرگترها خیلی مقصرن اما کمتر بهش اشاره میشه.
1. مثال میزنم:
خانوم همسایه ما یه پسر داره، همیشه می اومد خونه مون با مامان درد دل میکرد که خسته شدم برای این پسر رفتم خواستگاری سخت گیره و ال و بل، هر بار یه چیزی میشه جور نمیشه، مامان منم راهکار میداد و حرف هاش رو گوش میکرد.
الان یه ساله پسره ازدواج کرده، چند وقت پیش خانوم همسایه به مامانم گفته پسرم خیلی دوست داشت با دختر شما ازدواج کنه!!!، خیلی بهم اصرار کرد که تو بهشون بگو رد هم کردن اشکالی نداره. ولی این خانوم حتی یک بار هم به ما نگفته بود در این مورد!
دلیل این غرورهای الکی چیه؟، اگر برای پسرتون برید جلو و نه بشنوید، احساس حقارت می کنید؟، حقارت رو باید اون پدر مادری حس کنه که پسرش پیر شده و به خاطر سهل انگاری اون ها زن نگرفته، حقارت رو اون پدر مادری باید حس کنه که پسرش تو هر پارک و کافه ای با یه دختر دوسته و میگرده!، حقیر اون پدریه که از پدری فقط شکم و بچه سیر کردن بلده، به بچه هاش یاد نداده مسئولیت پذیر و متواضع و با فرهنگ باشن.
الان بعد یک سال اومدن این حرف رو زدن چی رو اثبات کنن؟، من که هیچ توجیهی برای رفتارشون نمیبینم به جز اینکه اون مادر حس حقارت و حسادت شدیدی نسبت به خانواده ما داشته و نمی خواسته با جواب رد شنیدن شخصیت خرد شده ای که داشته بیشتر از این خرد بشه.
مطمئنم از این دست اتفاقا خیلی زیاد بوده که پسری دوست داشته با یک نفر ازدواج کنه ولی خانواده ش حتی مطرح نکردن فقط گفتن فلانی میگه نه، بعد اون پسر هم میاد اینجا آه و واویلا دخترها سختگیر شدن، پس والدین مقصرن تو این زمینه.
2. والدین خیلی مقصرن چون به پسرشون یاد ندادن اگر به دختری پیشنهاد دادین و اون گفت نه به جای عقده ای بازی یا انتقام گرفتن، مثل یه آدم فرهیخته رفتار کنید و به دختر اجازه انتخاب بدید.
طرف همکلاسی منه پیشنهاد دوستی داده نه ازدواج، منم رد کردم و گفتم دوست نمیشم، الان تو دانشگاه سعی تو تخریب چهره من داره، دیگه برخورد پدر و مادر خواستگاری که رد کردم رو نگم...، چون فامیل بودیم هنوز هم ترکش های اون اتفاق وجود داره، از پشت سر گفتن ها بگیر تا حرف های معنادار رو در رو.
3. والدین مقصرن که برای ازدواج بچه هاشون شرایط سخت میذارن.
خودشون وقتی داشتن ازدواج میکردن چی داشتن؟، شما هم حتما چند مورد اطراف تون دیدین که پسر خواسته ازدواج کنه و بره خواستگاری ولی خانواده حمایت نکردن، پدر و مادرهای عزیز، فقط ادعا می کنید مسلمونید، هیچی از دین بلد نیستید.
4. بزرگترها مقصرن
قدیم تر ها زن های محل اگر دور هم جمع میشدن به جز سبزی پاک کردن و پشت سر اینو اون گفتن حداقل یه کار مفید میکردن، اونم اینکه دختر و پسرهای آشنا رو به خانواده ها معرفی میکردن!!!، الان چرا انقدر واسطه ها کم شدن، چرا بزرگترها واسطه نمیشن؟
از چی میترسن؟، میترسن نکنه دو تا جوون به هم برسن و ثواب کنن؟!،
5. بزرگترها مقصرن
حتما شما هم این جملات رو شنیدید:
اون ها در حد خانواده ما نیستن، گدا هستند (تعصبات مالی)، اون ها اهل فلان شهر و بی فرهنگن ( تعصبات قومیتی)، اون سیاهه، سفیده، زشته، خوشگله، چاقه، لاغره، به درد تو نمیخوره (نژادپرستی و ظاهر بینی).
زن بگیر فلان جور، شوهر بگیر فلان مدل، میخوام نوه ام خوشگل بشه!، ترجیح میدن بچه شون با سختگیری هاشون اصلا ازدواج نکنه و تو گناه دست و پا بزنه تا اینکه یه کمی از ایده آل های مسخره شون کنار بیان.
در یک کلام ، به جای اینکه مدام از بدی های جوان های امروزی بگید باید بگید پدر و مادرهای امروزی بی مسئولیت هستن در مقابل گناه نکردن جوان ها، خودخواه و مغرور و اهل چشم و هم چشمی و ظواهرن.
دوستان حتما شما هم رفتارهای غلط پدر و مادرها رو دیدید، خوشحال میشم تو کامنت ها عنوان کنید و بگید به نظرتون چه راه حلی وجود داره؟، چیکار کنیم پدر و مادرها از این افکار دست بردارن؟
مرتبط با بحث ازدواج فرزندان:
در حق من که بچه ی آخرم داره ظلم میشه
یه پسر 19 ساله ادعا میکنه دختر 15 ساله م رو دوست داره
دختر 16 ساله م زیر نظر من با یه پسر 18 ساله در ارتباطه
از کجا متوجه بشم دخترم برای ازدواج آماده شده؟
آیا به صلاح هست برای ازدواج پسرم در سن 20 سالگی اقدام کنم؟
جوون باید گناه کنه تا به فکر ازدواجش بیافتیم ؟
مامانم میگه ، اگه عروس بگیرم نشون از پیر شدنمه
بچه ها رو چطور باید تربیت کرد که در سن پایین آماده ازدواج باشن؟
والدین طاقت دارن بشنون پسرشون بدون اجازه ی اونها نامزد کرده؟
پدرم بیش از حد در ازدواجم سخت گیره
مامانم منتظر یه شاهزاده با اسب سفیده
از یه شهر دیگه خواستگار دارم ولی خانوادم مخالفت می کنن ؟
پشیمونم که به خانوادم گفتم نمی خوام شوهر کنم
چرا بعضی از خانواده های مذهبی تن به ازدواج زود هنگام دخترشون نمیدن؟
با دلایل نامعقول پدرم برای شوهر ندادنم چه کنم؟
دخترم، چه طوری به خانوادم بفهمونم که به ازدواج کردن نیاز دارم؟
بر خلاف خودم، خانوادم شور و شوقی برای ازدواجم ندارند
خواستگار شرط کرده که دخترم باید در یه رشته خوب قبول بشه
تا وقتی پسرتون زن نخواسته دختر مردم و خواستگاری نکنید
اشکالی داره پسر و دختر ازدواج کنن ولی هر کدوم سر سفره پدرشون باشن؟
به فکر ازدواج زود هنگام بچه هامون باشیم
← موانع ازدواج (۴۹ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه) ← درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه) ← درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)
- ۵۸۴۴ بازدید توسط ۳۶۰۳ نفر
- دوشنبه ۴ آذر ۹۸ - ۱۶:۵۳