سلام
من یک دختر ۲۹ ساله هستم. خیلی احساس تنهایی میکنم. از بیست و دو سالگی دوست داشتم ازدواج کنم. تا حالا خواستگار نداشتم. شغل ندارم. دانشگاه ادامه ندادم. هیچ جایی نمی رم. هیچ پیشرفتی نکردم. هیچ کلاسی نمی رم. یه جای پرت هم زندگی میکنم که مکانی وجود نداره که دخترانی هم سن و سال ببینم.
متأسفانه یه مشکلی دارم و حس میکنم شاید دچار بیماری روحی روانی شدم. وقتی میرم بیرون اگر جنس مخالفی که جوان باشه و هم سن و سال، وقتی برخورد گرم یا محترمانه انجام میدهد و اگر ظاهرش از نظر من قابل قبول باشه، اول خیالاتی میشم بعد بدنم داغ میشه و یک حس کشش احساس میکنم و دچار عذاب وجدان میشم که چرا چنین حسی دارم.
بعد ممکنه اون فرد رو فقط برای یک بار دیده باشم و شاید دیگه نبینم. برای مدتی بهش فکر میکنم. امّا همین اتفاق هی تکرار میشه. یعنی اگر چند روز بعد یا چند ماه بعد شخص دیگه رو ببینم و خوشم بیاید دوباره همین روال.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)